تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنوديش او را به ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835289159




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دختر جوان؛ بعد از دوستی با صابر همه هستی ام را از دست دادم


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
فرار، بدحجاب، آزار و اذیت، دستگیری زن، تجاوز دختر جوان؛ بعد از دوستی با صابر همه هستی ام را از دست دادم

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی؛
دختر جوان؛ بعد از دوستی با صابر همه هستی ام را از دست دادم
دختر 17 ساله که تنها طی چند ماه دوستی خیابانی، همه هستی اش را از دست داده بود، لب به سخن گشود...



به گزارش سرویس حواث جام نیوز به نقل از خراسان، دختر 17 ساله که تنها طی چند ماه دوستی خیابانی، همه هستی اش را از دست داده بود، در حالی که میان های های گریه، بریده بریده سخن می گفت و از نگاه کردن به چهره مادرش شرم داشت، درباره چگونگی آغاز ارتباط خود با جوان حیله گر و شیطان صفت، به کارشناس اجتماعی کلانتری کاظم آباد مشهد گفت: حدود 5 ماه قبل بود که جوانی با شماره تلفن همراهم تماس گرفت و خود را صابر معرفی کرد.   او در کمال متانت و ادب عنوان کرد جوانی 31 ساله و مجرد است که قصد ازدواج دارد؛ او مدعی شد چند بار مرا در مسیر مدرسه تعقیب کرده است و سپس از رفتار و ادب من در خیابان و همچنین زیبایی ظاهری و نوع پوشش من تعریف و تمجید کرد و در ادامه خواست برای آشنایی بیشتر مدتی با یکدیگر ارتباط داشته باشیم.   ابتدا قبول نکردم اما تماس های مکرر و ارسال پیامک های عاشقانه و جملات زیبا و عاطفی او مرا تحت تاثیر قرار داد و تصمیم گرفتم حداقل او را ببینم به همین خاطر قرار ملاقات خیابانی او را پذیرفتم و پس از تعطیلی مدرسه با او همراه شدم.   آن قدر تحت تاثیر حرف های عاشقانه «صابر» قرار گرفته بودم که گویی در عالم دیگری زندگی می کردم. می دانستم که دوستی های خیابانی و ارتباطات نامشروع، از نظر شرعی و عرفی کار بسیار زشت و ناپسندی است و به همین خاطر هم می ترسیدم ماجرای آشنایی و ارتباط من با صابر فاش شود و مورد سرزنش دیگران قرار بگیرم و یا آبرویم به خطر بیفتد؛ غافل از این که خداوند ناظر اعمال بندگانش است و چیزی را نمی توان در محضر خدا پنهان کرد. من که با رویای واهی ازدواج با صابر، اعتماد کاملی به او پیدا کرده بودم و او را دلباخته خود می دانستم، برای جلوگیری از آبروریزی و سرزنش اطرافیانم، ماجرای عشق خیابانی ام را از خانواده ام پنهان کردم ولی اکنون آن چنان رسوا شده ام که ... .

  صابر آن روز آن قدر از زندگی رویایی آینده و علاقه اش برای ازدواج با من سخن گفت که من هم ناخواسته شیفته او شدم. آن روز صابر از من خواست این ارتباط را از خانواده ام پنهان کنم تا روزی که به خواستگاری ام بیاید. ملاقات های ما دو بار دیگر هم تکرار شد تا این که او از من خواست برای تفریح و صحبت درباره زندگی مشترک به خارج از شهر برویم. او مرا به آلونکی در یک باغ برد و با این بهانه که دیگر باید او را همسر خود بدانم، مرا مورد سوءاستفاده قرار داد و ...   وقتی به خانه بازگشتم موضوع ازدواجم با صابر را برای مادرم بازگو کردم اگرچه پدر و مادرم سرشکسته، نگران و ناراحت شدند ولی از من خواستند تا تلفنی از صابر بخواهم که به خواستگاری ام بیاید. وقتی با صابر تماس گرفتم او گفت دارای همسر است و قصد ازدواج با مرا نداشته است بنابراین نباید دیگر با او تماس بگیرم. مادرم اشک در چشمانش حلقه زده بود که گوشی تلفن از دستم افتاد؛ فریاد زدم ای کاش...
  2007  



۲۶/۰۹/۱۳۹۴ - ۰۹:۳۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 182]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن