تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ آيينى، با نادانى رُشد نمى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804311566




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رابطة علوم انسانی اجتماعی با گفتمان و الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت - بخش اول مرکزیت دین در الگوی پیشرفت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: رابطة علوم انسانی اجتماعی با گفتمان و الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت - بخش اول
مرکزیت دین در الگوی پیشرفت
توجه به مسئلة پیشرفت جامعه یکی از علقه های نظری برای متفکران ایرانی به ویژه پس از دورة قاجار بوده و پس از انقلاب اسلامی ایران، این مسئله به یکی از مهم ترین ضروریات برای جامعه تبدیل شده است.

خبرگزاری فارس: مرکزیت دین در الگوی پیشرفت



  چکیده هدف انقلاب اسلامی ایران برای رسیدن به تمدنی متعالی، نیازمند بهره گیری از مدل پیشرفتی است که در آن مؤلفه های دین، علم، فرهنگ و تمدن با یکدیگر معاضدت داشته باشند. این مقاله با  روش تحقیق اسنادی و با استعانت از دیدگاه شهید مطهری، تلاش می کند تا مدلی از پیشرفت را متناسب با شرایط کنونی گفتمان انقلاب اسلامی استخراج  کرده و مختصات آن را به اجمال معرفی نماید. با تدقیق در مسئلة پیشرفت در شهید مطهری، گونه ای از مسئلة گفتمانی مشتمل بر دو بُعد شناختی و عملی هویدا می شود که به ترتیب مرتبط با قوت علم (به ویژه علوم انسانی اجتماعی) و الگوهایی از خرده نظامات اجتماعی (یعنی سیاست، اقتصاد، تعلیم و تربیت و خانواده) می باشند. همچنین ترابط میان علم و دین از یک سو و میان فرهنگ سازی و دین از سوی دیگر، نقشی محوری در پیشرفت جامعه و شکل گیری تمدن اسلامی دارد. کلید واژه ها: شهید مطهری، پیشرفت، دین، علم، گفتمان، الگو، علوم انسانی اجتماعی. مقدمه و طرح مسئله توجه به مسئلة پیشرفت جامعه یکی از علقه های نظری برای متفکران ایرانی به ویژه پس از دورة قاجار بوده و پس از انقلاب اسلامی ایران، این مسئله به یکی از مهم ترین ضروریات برای جامعه تبدیل شده است. مؤلفه های مورد نظر انقلاب اسلامی ایران از پیشرفت، مسیری را طراحی و تسهیل می کند که در نهایت به احیا و اعتلای تمدن اسلامی می انجامد (تشکل هماهنگ انسان ها در حیات معقول با روابط عادلانه و اشتراک همة افراد و گروه های جامعه در پیشبرد اهداف مادی و معنوی انسان ها در همة ابعاد مثبت، تمدن تعریف می شود) (جعفری، 1375، ص 161). برقراری آن نظم و هماهنگی در روابط انسان های یک جامعه که تصادم ها و تزاحم های ویرانگر را منتفی سازد و رقابت در مسیر رشد و کمال را جای گزین آنها کند، به گونه ای  که زندگی اجتماعی افراد و گروه های آن جامعه موجب بروز و فعلیت یافتن استعدادهای سازندة آن باشد، نشان دهندة تمدن است (همان، ص 233). در این مسیر مؤلفه های دین، فرهنگ و علم نقشی بنیادین دارند و رسیدن به تمدن از خلال پیشرفت جامعه حاصل می شود (همان، ص 223). توجه به مؤلفة علم، جایگاهی ممتاز دارد؛ زیرا هر تمدنی نیازمند بخشی از معرفت ها و علوم مقتضی با خود بوده، توانمندی نظری و عملی تمدن، وابسته به آن علوم است. برای مثال، تمدن غرب پس از دورة رنسانس و به ویژه عصر روشنگری، رفته رفته مبانی مرتبط با چارچوب معرفت شناختی جامعه و تمدن خود را طراحی کرد که دانش هایی همچون فلسفة سیاسی، تاریخ و اقتصاد سیاسی سهمی مهم در شکل دادن به علوم اجتماعی مدرن داشتند؛ به گونه ای که بخش اعظمی از علوم انسانی اجتماعی موجود و رایج، وام دار مبانی علوم اجتماعی دورة مدرن و پس از آن است. برخلاف بعضی ادعاها مبنی بر جهان شمول بودن علوم انسانی اجتماعی که در تمدن غرب شکوفا شده اند، چنین علومی تماماً میراثی درخور و برازنده برای همة جوامع و تمدن ها نیستند؛ زیرا علوم انسانی اجتماعی در برخی از جنبه ها، تابعی از نوع نگرش به انسان (انسان شناسی) در هر جامعه و تمدن اند. به علاوه عناصر برسازندة فلسفة علوم اجتماعی می توانند در هر جامعه و تمدن، تفاوت  هایی آشکار داشته باشند؛ برای مثال، شاکلة علوم اجتماعی در تمدن غرب بر مبنای جدایی علم از دین سازمان یافته است، اما علوم انسانی اجتماعی در تمدن اسلامی دارای بنیان هایی متفاوت اند و مناسبات متفاوتی با مؤلفه های دین و فرهنگ دارند. برای جامعة ایران پس از انقلاب اسلامی، پیشرفت و رسیدن به تمدن، مستلزم ایفای روابط متقابل میان مؤلفه های دین، فرهنگ و علم است. در شرایط امروز جامعة ایران، مسئلة پیشرفت بر اساس الگوی اسلامی ـ ایرانی اهمیتی فراوان یافته است. شناختن مناسبات نظری مسئلة پیشرفت و ارتباط آن با دین، علم و تمدن، نخستین گام برای پردازش مفهومی و نظری است. علوم انسانی اجتماعی محوریتی مهم در فراهم آوردن زمینه های گفتمان و الگوی اسلامی بر عهده دارند. برای الحاق مبانی فرهنگی ـ اجتماعی به نقشة پیشرفت جامعه، شایسته است تا بُعد معرفتی تمدن از قوت کافی برخوردار باشد. در این صورت است که می توان فعالانه به عرصة گفتمانی بین المللی وارد شد؛ زیرا علم مهم ترین بعد نظری گفتمان را برمی سازد. مسئلة اصلی این مقاله پرسشی دربارة چگونگی نقش علوم انسانی و اجتماعی در گفتمان و الگوی اسلامی پیشرفت است. هدف مقاله نیز نشان دادن ضرورت بحث از نظریه پردازی در زمینة پیشرفت جامعة ایران اسلامی، با اتکا به آرای شهید مطهری برای تقویت مبانی گفتمان و الگوی اسلامی است. پیشینة پژوهش تاکنون پژوهش هایی دربارة نظر شهید مطهری در زمینة رابطة دین، علم، تمدن و پیشرفت انجام شده است؛ اما نمی توان به پژوهش مستقلی اشاره کرد که به تازگی و با عنایت به نیاز جدید علمی کشور نسبت به گفتمان و الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی انجام شده باشد. به علاوه ترکیب هم زمان عناصر چهارگانة یادشده در بین آثار علمی تولیدشده چندان به چشم نمی خورد. برای نمونه، در این بخش سه پژوهشِ مرتبط را که نمایندة پیشینة علمی موضوع اند، معرفی و بررسی می کنیم: کاشفی (1376) در پژوهشی دربارة علم و دین از دیدگاه شهید مطهری، به بررسی رابطة دین، علم و فلسفه پرداخته است. محقق کوشیده تا نقد شهید مطهری نسبت به دیدگاه های رایج غربی دربارة سه گانة مذکور را مطرح سازد و تمایز خاستگاه اسلامی وی را برجسته و زوایای مختلف آن را بررسی کند. اتصال علم به دین، انواع رابطة علم و دین و دیدگاه اسلام دربارة این رابطه یکی از موضوعات مهمِ بررسی شده به شمار می آید. مهدوی نژاد (1381) در مقاله ای با موضوع رابطة علم و دین با تکیه بر دیدگاه شهید مطهری، پس از مرور چیستی علم و دین نزد مکاتب پرشمار سه رابطة تعارض، تفارق و تعاضد را به دقت بررسی کرده است. انواع تعارض علم و دین به چهار دسته تقسیم شده اند: گزاره های علمی و دینی؛ پیش فرض های علمی و دینی؛ روحیات علمی و دینی و جهان بینی علمی و دینی. همچنین مقاله به طور اجمالی دیدگاه شهید مطهری را دربارة تعاضد دین و علم معرفی کرده است. سرانجام اصغری (1385) در پژوهشی مبانی دین و توسعه در اندیشة شهید مطهری را توضیح داده است. این مقاله، مرتبط ترین پژوهش با مقالة پیش روست. محقق کوشیده است تا دیدگاه های توسعه ای غربی را مرور کند و سپس با در پیش گرفتن رویکرد نظری آرای شهید مطهری، دیدگاهی جدید از توسعه ارائه داده است. البته نقد اصلی به پژوهش مزبور، به توصیفی و دایرةالمعارفی بودن پژوهش است. به عبارت دیگر، شایسته بود تا محقق دیدگاه توسعه ای را با مؤلفه های اسلامی بر طبق آرای شهید مطهری و به شیوه ای تحلیلی با دسته بندی، ارائة اشکال الگویی و به صورت شماتیک معرفی کند. ملاحظة روش شناختی مقاله نظریات علوم انسانی به دلیل ارتباط با مفاهیم و اصطلاحات، به طور مضاعف نیازمند اعتبار و تدقیق روش شناختی اند. در رشته های علوم اجتماعی و به ویژه جامعه شناسی، هرچقدر به پژوهش های کلان نزدیک شویم، سهم مفاهیم و مباحث نظری افزایش می یابد و از وجه انضمامی آنها کاسته می شود. با عنایت به این مشخصه، پژوهش باید توسط راهبرد روش شناختی معینی هدایت و کنترل شود تا کیفیت و اعتبار آن تضمین گردد. این مقاله برای اشاره به نقش علوم انسانی و اجتماعی در مبانی نظری گفتمان و الگوی اسلامی پیشرفت، از روش تحقیق اسنادی استفاده کرده است. روش اسنادی یعنی تحلیل آن دسته از اسنادی که شامل اطلاعات دربارة پدیده ها یا موضوعات مورد مطالعة ماست (بیلی، 1994). با استفاده از این روش، امکان کاوش تفسیری دربارة دیدگاه های اجتماعی پیشین میسر می شود (دایمون و هالووی، 2005، ص 217). روش تحقیق اسنادی مناسب برای بررسی دیدگاه ها، نقد نظری، جمع آوری آرای متفکران اجتماعی، مقایسة تطبیقی رویکرد نظریه پردازان و بازنمایی رویکرد نظری مکاتب و پارادایم هاست. کشف، استخراج و طبقه بندی موضوعات، تکنیک های روش اسنادی را تشکیل می دهد. رویکرد نظری این مقاله در بررسی ترابط علوم انسانی و اجتماعی با گفتمان و الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت از نظریات اندیشمند مسلمان، شهید آیت الله مرتضی مطهری (1298-1358) که از هفده کتاب ایشان استخراج شده، استفاده کرده است. چهار کلیدواژة دین، علم، فرهنگ و تمدن در آرای ایشان با موضوع مقاله ارتباط دارد. در ادامه، این رابطه در دو بخش دین، علم و تمدن و پیشرفت: دین، تمدن و فرهنگ سازی تشریح می شود: 1. دین، علم و تمدن از دیدگاه شهید مطهری، اصلی که در دنیا تحول به وجود آورد، علم است. چرخ زندگی بر محور علم قرار گرفته و همة شئون حیات بشر به علم وابستگی یافته است (مطهری، 1363 الف، ص 170). علم، نظامی است از فرضیه ها و نتایجی که یا در پرتو تجربه و یا بر بنیاد اصول منطق گرفته می شوند (همو، 1381، ص 324). علم هم جنبة عملی و هم جنبة نظری دارد (همان، ص 328). علم، قدرت و توانایی است (همان، ص 362). ایشان معتقد است دلیل اینکه با آن همه سفارش و تأکید در اسلام دربارة فریضة علم، این فریضه متروک مانده، مسئله ای اجتماعی است. باید علت اصلی را وجود گونه ای ناهمواری ها و دشواری هایی دانست که به عللی در جامعة اسلامی پیدا شدند، و امکان عمل به این سفارش عمومی را از بین بردند. یکی اینکه در فقه، علم به صورت فریضه ای همچون نماز، روزه، خمس، زکات و حج تلقی نشد. علم هم فریضه ای مقدم برای انجام فرایض دینی و هم مقدمة عزت و استقلال و داشتن یک اجتماع خوب است (همان، ص 327-334؛ همو، 1363 الف، ص 165). در دوران مدرن، تمدن غرب برای فرار از ایمان، علم را حلال همة مشکلات معرفی کرد (همو، 1373، ص 53). به اعتقاد شهید مطهری، آنچه در اروپا نه علم بود، یعنی آنچه در علوم ریاضی و تجربی نمی گنجید و حاوی نظریه ای دربارة انسان، اجتماع و جهان بود، به عنوان فلسفه رانده شد (کاشفی، 1376، ص 51)؛ حال آنکه توسعة قلمرو علم و ارائة یک جهان بینی بر اساس آن، موجب تصور تضاد میان علم و دین می شود (مطهری، 1370 الف، ص 43). اساساً تعادل نظام اجتماعی انسان با جدایی دین و علم از میان می رود (همو، 1362، ص 200). پیشرفت علم و تمدن نیازی را که انسان به دین دارد، رفع نمی کند؛ بلکه انسان، هم به لحاظ شخصی و هم به لحاظ اجتماعی، نیازمند دین است (کاشفی، 1376، ص 54و55). علم افزایش و توسعة افقی را به انسان ارزانی می دارد و دین موجب افزایش ژرفایی می شود (مطهری، 1367 الف، ص 166 و167). از نظر شهید مطهری، شکوفایی دانش در تمدن اسلامی مرهون دین است (مهدوی نژاد، 1381، ص 44). همچنین با توجه به اینکه علوم انسانی از انسان برمی خیزند و انسان می تواند دین دار یا کافر باشد، نگرش ذهنی انسانی بر علوم انسانی تأثیر می گذارد (مطهری، 1359، ص 18). 2. پیشرفت: دین، تمدن و فرهنگ سازی از دید شهید مطهری، تمدن، جهانی و فرهنگ، ملی است (همو، 1381، ص 404). فرهنگ مجموعة اندوخته های معنوی، فکری، روحی، عقلی، اخلاقی و اجتماعی یک قوم است (همان، ص 405). تمدن و فرهنگ بشری در یک جا ثابت نیست، بلکه نقل و انتقال دارد. تاریخ نشان می دهد که در هر دوره یک گروه، نژاد یا ملت، مشعل دار تمدن و فرهنگ بشری بوده است. مثلاً ایران مدتی در دورة اسلامی مرکز بوده و اکنون اروپا و امریکا مرکز تمدن و فرهنگ دنیا هستند (همو، 1380، ص 290). شهید مطهری بر این باور است که با توجه به آیة أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ (شوری: 13)، اقامة دین به اقامة فرهنگ اسلامی است (مطهری،  1380، ص 406). فرهنگ سازی در متن رسالت اسلام قرار گرفته است. مذهب پایه گذار فرهنگی نوین است که نه فرهنگی ملی، بل فرهنگی بشری یا تمدنی بشری است (همو، 1372 الف، ص 66). فرهنگ اسلامی فرهنگ فطری و بشری است؛ در عین اینکه از جنبة فاعلی وابسته به قومی ویژه است، از جنبة کیفی رنگ قوم خاصی را ندارد (همو، 1381،  ص 405-406). البته هیچ فرهنگی در جهان نداریم که از فرهنگ ها و تمدن  های دیگر بهره نگرفته باشد، ولی مسئله دربارة کیفیت بهره گیری و استفاده است. یک نوع بهره گیری این است که فرهنگ و تمدن دیگر را بدون هیچ تعرضی در قلمرو خود قرار دهیم و نوع دیگر این است که از فرهنگ و تمدن دیگر تغذیه کنیم. فرهنگ اسلامی از نوع دوم است که فرهنگ های دیگر (یونانی، هندی، ایرانی و غیره) را در خود جذب کرد و با سیمایی مخصوص به خود ظهور و بروز یافت (همو، 1372 ب، ص 19-20). در دیدگاه شهید مطهری، هر پیشرفتی را نمی توان تکامل دانست، اما هر تکاملی پیشرفت است؛ زیرا پیشرفت باید به همراه تعالی انسانیت باشد (مطهری، 1363ب، ص 276). بر همین اساس، انسان امروز با همة پیشرفت های معجزه آسا در ناحیة علم و فن، از لحاظ انسانیت نه تنها گامی پیش نرفته، بلکه به سیاه ترین دوران گام نهاده است. این یکی از تناقضاتی است که منطق بشر امروز به آن گرفتار شده است. ریشة این مشکل، عدم توجه به نیاز دین و معنویت است. از میان همة مکتب ها، تنها اسلام قدرت پاسخ گویی به این نیاز را دارد (همو، 1377، ص 25-29)؛ به این دلیل که اسلام با پیشرفت واقعی زمان، پیش می رود، آن را مدیریت می کند و حتی جلوتر از آن راه می رود (اصغری، 1385، ص 153). در جامعة اسلامی، شئون مختلف زندگی اجتماعی یعنی فرهنگ، سیاست، قضاوت، اخلاق، تربیت و اقتصاد جدا از دین نیست (مطهری، 1378، ص 15و 16). امروز جهان اسلام بیش از هر وقت دیگری نیازمند یک نهضت قانون گذاری است که با یک دید نو، وسیع و همه جانبه از عمق تعلیمات اسلامی ریشه بگیرد تا ریسمان فکری غربی از دست و پای مسلمانان باز شود. باید پیوند مسائل الهی با مسائل اجتماعی و سیاسی مشخص شود. شهید مطهری معتقد است وظیفة دانشمندان روشن فکر اسلامی این است که مکتب حقوقی اسلام را از وجهه های سیاسی و اقتصادی معرفی کنند (همو، 1370 ب، ص 255 و 256). این ضرورت به حدی است که مسئلة عدم توجه ما به مسئولیت حفظ و نگهداری مقررات اسلامی به سبب عدم شناخت ما از فلسفة نظام های اجتماعی، سیاسی، حقوقی، جزایی و خانوادگی اسلام و عدم قدرت و توانایی ما در دفاع از آنها به یکی از مسائل بسیار حساس تبدیل شده است (همو، 1367 ب، ص 145). این مقاله در ادامه مطالب مربوط به مناسبات میان علوم انسانی، گفتمان و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را در سه بخش ارائه خواهد کرد: 1. الگو و مختصات پیشرفت، طبق آرای شهید مطهری، 2. چگونگی رابطة گفتمان و الگوی اسلامی ایرانی، 3. علوم انسانی و بُعد معرفتی تمدن اسلامی. 1. الگو و مختصات پیشرفت با بازخوانی آرای شهید مطهری، می توان به الگویی از رابطة دین، علم، فرهنگ و تمدن دست یافت و دو محور بنیادین را از آن بازنمایی کرد: 1. مرکزیت دین در الگوی پیشرفت، 2. ابعاد مسئلة پیشرفت. 1-1. مرکزیت دین در الگوی پیشرفت از سویی هستة مرکزی پیشرفت اجتماعی، دین است و از سوی دیگر، برپایی دین وابسته به فرهنگ و تمدن  سازی است. علوم تجربی و انسانی تأمین کنندة نیرو و قوة لازم برای حرکت و استمرار چنین تمدنی هستند که خود، از دین سرچشمه گرفته اند. علوم اگر به درستی استفاده شوند، به روند پیشرفت جامعه قدرت و توان می بخشند. این توانایی دارای ماهیتی هم نظری و هم فنی است. ساختن جامعة مطلوب نیز وابسته به علم است. در این میان، علوم انسانی نمی توانند فارغ از ارزش و اعتقاد اسلامی باشند. 2ـ1. ابعاد مسئلة پیشرفت فرهنگ سازی از وظایف اسلام به شمار می آید و تا وقتی مقدمات اجتماعی این فرهنگ فطری و جهان شمول در جامعه فراهم نشود، تمدن اسلامی شکل نخواهد گرفت. جامعه ای همچون ایران می تواند به مثابه علت فاعلی برای محقق ساختن تمدن جهانی اسلام عمل کند؛ اما پیشرفت جامعه دارای دو بُعد جدایی ناپذیر مادی و معنوی است. نهضت قانون گذاری در دیدگاه شهید مطهری به یک معنا متناظر با مقتضیات الگوی پیشرفت اسلامی است که دارای جنبه های مختلف سیاسی، اقتصادی، آموزشی و نظام خانواده است. این الگو امروزه در دست تمدن غربی (امریکا و اروپا) قرار دارد. شهید مطهری علم (از جمله علوم انسانی) را ضرورتی می داند که به سبب عدم پیشرفت در میان کشورهای اسلامی، به مسئله ای اجتماعی تبدیل شده است. تأثیر عوامل اجتماعی و تمدنی بر وضعیت علم و عالمان در جوامع اسلامی کانون توجه ایشان بوده که این، موضوعی از جنس جامعه شناسی علم است (ر.ک: توکل، 1389، ص24). به علاوه شهید مطهری، غفلت از ترتیب دادن الگوی پیشرفت اسلامی را از جنس شناخت و توانایی معرفی کرده  است. به عبارت دیگر، این مسئله از ماهیتی گفتمانی برخوردار است؛ چراکه گفتمان دارای دو بُعد نظری (شناخت) و عملی (توانایی) است. 2. چگونگی رابطة گفتمان و الگوی اسلامی ایرانی 1ـ2. تعریف لغوی و مفهومی گفتمان و الگو گفتمان در لغت به معنای گفت و گو، محاوره و مکالمه است و به زبانِ ورای جمله و عبارت اشاره دارد. گفتمان در مطالعات جامعه شناسی، علوم سیاسی، فلسفه و زبان شناسی به اعتبار استفاده ای که از آن می شود، معانی متفاوتی دارد. به اعتقاد گی، گفتمان چیزی بیش از زبان است و گفتمان ها همواره متضمن هماهنگ کردن زبان با شیوة عمل، تعامل، ارزش گذاری، باور داشتن، احساس، بدن ها، زبان ها، نمادهای غیرزبانی، اشیا، ابزارها، فناوری ها، زمان و مکان هستند. انسان ها از این راه می کوشند تا با استعانت از گفتمان و ایجاد هویتی خاص، خود را متمایز کنند (گی، 1999، ص 18-25). در فرهنگ فارسی معین، الگو مترادف با واژگان طرح، نمونه و روبه رو دانسته شده است (معین، 1378، ص 342). یک الگو می تواند به مثابه رویه ای برای نیل به مطلوب تلقی شود. بیرو در فرهنگ علوم اجتماعی آورده است که الگو به معنای پدیده ای است که در یک گروه اجتماعی شکل گرفته، به این منظور که مدل یا راهنمای عمل در رفتارهای اجتماعی هم از دیدگاه کارکردی و هم روانی اجتماعی به کار می آید و الگوها شیوه هایی از زندگی اند که از صور فرهنگی نشئت می گیرند. الگوها بر افکار، نگرش ها و رفتارهای کنشگران تأثیر می گذارند (بیرو، 1370، ص 130).   منابع آزاد ارمکی، تقی، 1376، اندیشة اجتماعی متفکران مسلمان، تهران، سروش. اصغری، محمود، 1385، مبانی دین و توسعه در اندیشة شهید مطهری، پژوهش های اجتماعی اسلامی، ش 57، ص 143-178. بستان، حسین،  1387، گامی به سوی علم دینی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. ـــــ ، 1390، گامی به سوی علم دینی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. بلیکی، نورمن، 1392، استراتژی های پژوهش اجتماعی، ترجمة هاشم آقابیگ پوری، تهران، جامعه شناسان. بنتون، تد و یان کرایب، 1386، فلسفة علوم اجتماعی، ترجمة شهناز مسمی پرست و محمود متحد، تهران، آگه. بیرو، آلن، 1370، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمة باقر ساروخانی، تهران، کیهان. پارسانیا، حمید، 1387، هستی و هبوط، قم، معارف. ـــــ ، 1389، حدیث پیمانه، تهران، معارف. ـــــ ، 1390، روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی، قم، کتاب فردا. ـــــ ، 1391، جهان های اجتماعی، قم، کتاب فردا. توکل، محمد، 1389، جامعه شناسی علم، تهران، جامعه شناسان. جعفری، محمدتقی، 1375، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی. جمشیدی ها، غلامرضا، 1387، پیدایش نظریه های جامعه شناسی، تهران، دانشگاه تهران. دورکیم، امیل، 1385، قواعد روش جامعه شناسی، ترجمة علی محمد کاردان، تهران، دانشگاه تهران. راین، آلن، 1387، فلسفة علوم اجتماعی، ترجمة عبدالکریم سروش، تهران، صراط. عرفان منش، ایمان و سهیلا صادقی فسایی، 1391، وضع شناسی و تحلیل گفتمان نظریه پردازی های اجتماعی از الگوی خانوادة مطلوب در ایران، مطالعات راهبردی زنان، ش 58، ص 7-48. کاشفی، محمدرضا، 1376، علم و دین از دیدگاه استاد مطهری، قبسات، ش 3، ص 39-57. مصباح، محمد تقی، 1379، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی. مطهری، مرتضی، 1359، هدف زندگی، تهران، حزب جمهوری اسلامی ایران. ـــــ ، 1362، انسان کامل، قم، دفتر انتشارات اسلامی. ـــــ ، 1363 الف، ده گفتار، قم، دفتر تبلیغات اسلامی. ـــــ ، 1363 ب، نقدی بر مارکسیسم، تهران، صدرا. ـــــ ، 1367 الف، مسئلة شناخت، تهران، صدرا. ـــــ ، 1367 ب، امدادهای غیبی، تهران، صدرا. ـــــ ، 1370 الف، اسلام و مقتضیات زمان، تهران، صدرا. ـــــ ، 1370 ب، ختم نبوت، تهران، صدرا. ـــــ ، 1372 الف، جامعه و تاریخ، تهرانع صدرا. ـــــ ، 1372 ب، آشنایی با علوم اسلامی، تهران، صدرا. ـــــ ، 1373، علل گرایش به مادیگری، تهران، صدرا. ـــــ ، 1376، مقالات فلسفی، تهران، صدرا. ـــــ ، 1377، آشنایی با قرآن، تهران، صدرا. ـــــ ، 1378، نظری به نظام اقتصادی اسلام، تهران، صدرا. ـــــ ، 1380، پانزده گفتار، تهران، صدرا. ـــــ ، 1381، یادداشت های استاد مطهری، تهران، صدرا. ـــــ ، 1385، انسان و ایمان، تهران، صدرا. معین، محمد، 1378، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر. مک کارتی، ای. دی، 1388، معرفت به مثابة فرهنگ، ترجمة کمال خالق پناه و دیگران، تهران، پژوهشکدة مطالعات فرهنگی و اجتماعی. مهدوی نژاد، محمدحسین، 1381، رابطة علم و دین با تکیه بر دیدگاه شهید مطهری، پژوهش نامة حقوق اسلامی، ش 6و 7، ص 36-47. نصر، سیدحسین، 1384، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ترجمة مرتضی اسعدیان، تهران، طرح نو. نقوی، علی محمد، 1377، جامعه شناسی غرب گرایی، تهران، امیرکبیر. وبر، ماکس، 1390، روش شناسی علوم اجتماعی، ترجمة حسن چاوشیان، تهران، مرکز. هالینگ دیل، رجینالد جانع 1385، تاریخ فلسفة غرب، ترجمة عبدالحسین آذرنگ، تهران، ققنوس. هیوز، هنری استیوارت، 1391، آگاهی و جامعه، ترجمة عزت اله فولادوند، تهران، علمی و فرهنگی. Bailey, K. D, 1994, Methods of Social Research, New York: The Free Press. Daymon, C, & Holloway, I, 2005, Qualitative Research Methods in Public Relations and Marketing Communications, London & U.S.: Routledge. DeGre, G, 1968, Science as a Social Institution: An Introduction to the Sociology of Science, Michigan: The University of Michigan. Gee, J. P, 1999, An Introduction to Discourse Analysis: Theory and Method, London and New York: Routledge. Kuhn, T, 1970, The Structure of Scientific Revolution, Chicago: The University of Chicago. Scheler, M, 1980, Problems of a Sociology of Knowledge, Translated by M. S. Frings, New York: Routledge & Kegan Paul Ltd. Tavakol, M, 1990, Sociology of Knowledge: Theoretical Problems, New Delhi: Sterling.   غلامرضا جمشیدیها: دانشیار گروه علوم اجتماعی اسلامی دانشگاه تهران.          ایمان عرفان منش: دانشجوی دکتری تخصصی جامعه شناسی فرهنگی دانشگاه تهران. معرفت فرهنگی - سال پنجم، شماره چهارم، پیاپی 20، پاییز 1393. ادامه دارد/

http://fna.ir/YFOMC7





94/09/24 - 03:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن