تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):برترين [مرتبه] ايمان آن است كه بدانى هركجا باشى خدا با تو است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833672568




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خودمانی با کودکی که نقش «محمد رسول الله» را بازی کرد+تصاویر


واضح آرشیو وب فارسی:صراط نیوز: احساس می کنم من و عوامل این فیلم انگار از طرف خدا و پیامبر (ص) دعوت شدیم/ مجیدی وقتی فیلم تست مرا دید گریه کرده بود/ به نظرم پدر و مادرم کار ثوابی کرده بودند که این نقش به من رسید/ بعد از نقش پیامبر بنا بود نقش امام حسین (ع) بازی کنم که ... / حدود سه سال و نیم درگیر فیلمبرداری بودیم/ از بازی بازیگر نقش ابولهب بسیار لذت بردم. فیلم «محمد رسول الله» به کارگردانی مجید مجیدی پروژه ای بود که توانست نگاه منتقدان و مخاطبان بیشمار ایرانی و خارجی را از همان ابتدا تا به امروز به خود جلب کند، این فیلم در کارنامه مجیدی و دیگر بازیگران و عوامل به گفته خودشان جایگاه ویژه ای دارد و شاید آرزوی هر سینماگری باشد تا با چنین پروژه ای همکاری کند. در این فیلم بازیگران متعدد با نقش های مختلفی حضور داشتند یکی از این نقش ها که می توان گفت در جایگاه خودش کلیدی است نقش حضرت محمد (ص) در سن12 سالگی بود و عوامل برای جستجوی آن زحمات زیادی کشیدند. بالاخره بعد از انجام مراحل انتخاب و تعلیم امیر حیدری نوجوانی که در آن زمان حدود 11 سال داشت و امروز 17 ساله است کلید کار و این نقش زده شد و امروز ما با این بازیگر گفتگویی را انجام دادیم که در گزارش می خوانید. شما تجربه بازی در سینما و تلویزیون را نداشتید چطور شد برای بازی در این فیلم بسیار مهم انتخاب شدید؟ در ابتدا بگویم که من و همه عوامل ایرانی و خارجی این فیلم انگار از طرف خدا و حضرت محمد (ص) دعوت شدیم، ما در شهرستانی در اردبیل زندگی می کردیم و انتقال ما از آنجا به تهران نیز از شگفتی ها و برکت فیلم مجیدی بود یعنی پدر من چند سالی بود که قصد مهاجرت به تهران را داشت، اما هر بار بنا به دلایلی زمینه فراهم نمی شد اما مثل اینکه قرار بود من برای بازی در فیلم محمد رسول الله انتخاب شوم و خانواده من بدون مشکل به تهران بیایند. ده سالم بود و روز ورود ما به تهران روز اول مدرسه بود که به خاطر خستگی پدرم تمایل نداشت آن روز را به مدرسه بروم اما رفتم، بعد از گذشت یک ماه دستیار مجیدی یعنی حسن نجفی به مدرسه ما آمدند و بین بچه ها به دنبال چهره هایی که شبیه عکس حضرت محمد (ص) بود، می گشتند چون با کت و شلوار وارد کلاس شدند فکر کردم از طرف آموزش و پرورش برای بررسی کلاس ها آمدند به این جهت زیاد توجه نکردم نجفی به محض ورود به کلاس چشمش به من خورد و من را صدا کرد و پیش بابک نبی زاده (عکاس) برد و از من عکس گرفتند و رفتند فقط گفتند که پروژه ای است به کارگردانی مجید مجیدی و من پیش خودم گفتم از من بهتر زیاد است و بعید می دانم انتخابم کنند. بعد از گذشت یک ماه نبی زاده به ما زنگ زد و گفت که برای تست به برج اسکان بروم در آنجا 3 نفر بودیم و بعد از تست گریم و بازیگری که با فیلمبرداری همراه بود به خانه برگشتم. فیلمم را به مجیدی نشان داده بودند، می گویند وقتی فیلم را دیده حالت گریه به او دست داده و گفته که این خودشه و دنبال همین می گشتم. از تجربه کار با مجیدی بگویید؟ مجیدی در انجام کارهایش بسیار حساس است چنانچه اگر مشکلی در کارش پیش بیاید از ابتدا دوباره شروع به انجامش می کند و در سکانس ها نیز فیلمبرداری را از سر می گیرد به عنون نمونه زمانی که به عسلویه رفتیم و برخی سکانس های مربوط به آنجا را گرفتیم زمانی که به تهران برگشتیم مجیدی سکانس ها را دیده بود، اما با کمبودی در جاهایی مواجه شد این کمبود باعث شد که گروه مجدداً به عسلویه برگردد و آن سکانس ها را فیلمبرداری کند. از اینکه در پروژه عظیمی بازی کردید چه حس و حالی دارید؟ حس و حال آن زمان که حدود 11 سال داشتم با الآن فرق می کند، آن زمان اول به معروفیت فکر کردم در صورتی که نقشم را نمی دانستم فقط عشق بازی و شهرت بعد از پیشنهاد در سرم موج می زد، اما جای تعجب و خوشحالی داشت زمانی که به من گفتند قرار است نقش حضرت محمد (ص) را بازی کنم چون بین تمام پیامبران و امامان از همه بیشتر دوستش دارم و در خصوص زندگی این حضرت اطلاعات وسیعی داشتم و دارم، اما الآن اگر بخواهم حس و حالم را توصیف کنم بسیار سخت است و نکته جالب و قابل تأمل انتخاب شدن من بین آن همه بچه خوش تیپ، خوش رو و ... بود. آیا به نظر شما دلیل انتخاب و نقش آفرینی شما در یکی از بزرگترین و محترمترین بندگان خدا چیست؟ به نظرم پدر و مادر من در زندگی کار ثوابی را انجام دادند که مورد پسند درگاه حق قرار گرفته و این ثواب باعث شد جلوی راه من سبز شود و برای این نقش انتخاب شوم. پس تجربه و سابقه بازیگری قبل از پروژه مجیدی نداشتید؟ نه نداشتم. آیا قصد ادامه کار در سینما را دارید و آیا پیشنهادی در این خصوص داشتید؟ باید بگویم بعد از بازی برای این نقش مهم، محدودیت دارد که هر نقشی به خصوص کارکترهای منفی را بازی کنم منظورم از منفی آنهایی است که منفور هستند و مخاطب آنها را پس می زند به عنوان نمونه حسن نجفی نقش کارکتر منفی را برای من در نظر گرفته بود که بازی نکردم. بعد از پروژه محمد رسول الله پیشنهاد سینمایی داشتم که هنوز هیچکدام به قطعیت نرسیده و مهمتر از همه بازی در نقش امام حسین (ع) در پروژه «ثارالله» بود که به خاطر بلندتر بودن قد من از آنچه که در نظر کارگردان پروژه بود و مشکل بودجه آنها اتفاق نیفتاد. بعد از اتمام کار و بازی در نقش حضرت محمد (ص) چه بازخوردی را از طرف اقوام و مردم دریافت کردید؟ تا به امروز چه غریب و چه اقوام اعتقاد بر این دارند که چهره من شباهت زیادی با عکسی دارد که چهره حضرت محمد (ص) را نشان می أهد و اینکه خانواده و اطرافیانم بسیار خوشحال و راضی هستند و همه بازخوردها مثبت بود. بازی در این نقش چه تأثیری در زندگی شخصی شما گذاشته است؟ زمانی که شما قرار شد نقش شخصیت به این مهمی را به مردم منتقل کنی، باید زندگی، افکار، روحیات و تمام زندگی حضرت محمد (ص) را در ذهنم تصور و بعد سعی می کردم تا جایی که در توان دارم به بهترین شکل ارائه کنم و به آن اخلاقیات نزدیک شوم و همه دنیا می دانند تمام اعمال حضرت محمد (ص) مثبت و به نفع مردم و دین اسلام بوده است. کار من فقط تمرین کردن در این خصوص بود نه اینکه خدای نکرده بخواهم مثل آن بزرگوار باشم. پس مطالعه، تمرین و آشنایی با زندگی حضرت محمد (ص) در زندگی شخصی ام بسیار کمک کننده بود و هست و سعی می کنم آنها را در کارهایم پیاده کنم و رو به مثبت زندگی کردن حرکت کنم. چند بار این فیلم را دیدید؟ سه بار، یکبار در اکران خصوصی، بار دوم با دوستان طراحی و نقاشی ام و بار سوم با خانواده ام. بعد از دیدن فیلم، آیا نقطه ضعفی در بازی خود پیدا کردید؟ بله دیدم و این امری عادی است که برای هر بازیگری اتفاق می افتد و الآن به طور دقیق به شما می گویم کجای فیلم مشکل بیشتری داشتم، در سکانس برده فروش ها و زمانی که ابولهب در حال فروختن سویبه بود من دیالوگ داشتم و باید آنها را با توجه به شخصیت حضرت محمد (ص) سنگین تر و با متانت تر می گفتم که بعد از دیدن فیلم متوجه شدم آن طور که باید دیالوگ ها را بیان نکردم و از خودم در آن لحظه راضی نیستم. چه کار هایی برای رسیدن به نقش انجام دادید و در این راستا چه کسی بیشترین کمک را به شما کرد؟ قبل از بازی در فیلم در کلاس های کاظم سیاحی و زیر نظر او شرکت کردم و آموزش های لازم را دیدم، اما انگار در راه رفتن بیشتر از بیان دیالوگ ها به نتیجه مطلوب رسیدم.آقای مجیدی هم برای رسیدن به نقش و جلوی دوربین به من کمک های فراوانی کرد. خاطر ای هست که از این پروژه داشته باشید؟ خاطرات زیادی دارم، اما از همه جالب تر زمان حضور در عسلویه و هتل اقامت ما بود هتلی که در کنار دریا قرار داشت، هر روز بعد از انجام فعالیت های طاقت فرسا در آن هوای گرم به هتل می رسیدیم و بعد از خوردن شام دور هم جمع می شدیم و در آنجا آقای مجیدی به بیان خاطرات یک عمر فعالیت های هنری و دلچسب می پرداخت و همه ما می خندیدیم به خصوص زمانی که از همکاری با حسن نجفی تعریف می کرد به نحوی این خاطرات خوب بود که انگار 2 سال جوان تر می شدیم، جالب اینجاست که فقط مجیدی خاطره تعریف می کرد و من بلندبلند می خندیدم و او از خنده من قهقهه می زد. دیگر خاطره من از شترسواری است که زمین خوردم دستم ضرب دید و چند روزی بازی نداشتم.خاطره چوپانی کردن من هم جالب است به خصوص زمانی که با بزها این کار را می کردم این حیوان در ابتدا اصلاً زبان نمی فهمید و فقط شاخ می زد و باید چند روز بگذرد تا با شما خو بگیرد در غیر این صورت اذیت می شوید. آیا اتفاق افتاد قبل، حین فیلمبرداری یا در انتهای بازی در فیلم خوابی از حضرت محمد (ص) یا یکی از پیامبران و امامان ما ببینید؟ یک شب حین فیلمبرداری در اواسط پروژه، شخصی به خوابم آمد که چهره اش مشخص نبود اما می گفت طوری این نقش را بازی کن که بعداً نتوانی از خودت ایراد بگیری و بگویی چرا در برخی مواقع مرتکب اشتباه شدم، فردای آن شب دقیقاً زمانی بود که شب سکانس برده فروشان و آن سکانسی که به شما گفتم در بیانم بیشترین مشکل را داشتم که اگر می دانستم چنین خوابی چنین حکمتی دارد بهتر بازی می کردم البته شاید به خاطر کم تجربگی من بوده است. همکاری با عوامل خارجی چگونه بود؟ آنها در کار خود بسیار حرفه ای بودند، در مصاحبه قبلی راجع به بازیگران ایرانی گفته بودم که بیشتر با محسن تنابنده گپ و گفت خودمانی داشتم در صورتی که این طور نبود بلکه با همه آنها احساس نزدیکی می کردم و با آقای عسکری راحت تر بودم. آقای استرارو فیلمبردار فیلم چگونه شخصیتی داشت؟ او سر صحنه بسیار جدی و کاربلد، اما پشت صحنه بسیار شوخ طبع و خوش برخورد بود و وقتی من را می دید پیش سلام بود و بسیار احترام می گذاشت. زمانی عازم عسلویه بودیم در یک لحظه حس خوشحالی به درون هر دوی ما آمد و همدیگر را بغل کردیم اما دست من به عینکش خورد و روی زمین افتاد و شکست، حرف جالب و همیشگی استرارو به من این بود که تو حیفی مراقب خودت باش. در آن زمان اتفاق افتاد که خسته شوید بالاخره شما در سنی بودید که احتمال بروز همچنین اتفاقی است؟ زمانی که لوکیشن ما عسلویه بود بسیار خسته می شدم چون از هتل تا آنجا 4 ساعت فاصله بود و من را اذیت می کرد، اما یک روز با محسن تنابنده در این مسیر همراه بودیم که راه 4 ساعته ما 2 دیقه بیشتر طول نکشید و در نوع خودش جالب بود. آیا دلت برای خانواده تنگ می شد؟ اگر سفری مانند عسلویه بود آره، با پدرم تماس می گرفتم و از او می خواستم به آنجا بیاید. از ابتدای انتخاب تا پایان کار درکل چند سال درگیر این پروژه بودید؟ حدود سه سال و نیم درگیر بودم. کدام بازی بازیگران ایرانی این فیلم را بیشتر از همه دوست داشتید؟ از بازی آقای عسکری بسیار لذت بردم و بین آن همه ستاره اصلاً انتظار چنین بازی از او نداشتم، به قول خودش (عسکری) او عموی بد منه، اما من بیشتر با عمو بده رابطه خوبی داشتم. اولین بار بعد از شنیدن صدای صدا دوربین حرکت چه احساسی به شما دست داد؟ حس بسیار بدی داشتم چون فکر می کردم همزمان با فیلمبرداری همه مردم فیلم و بازی من را می بینند، اما بعد از چند بار برای من عادی شد. البته اولین صحنه من در عسلویه چون سوار شتر بودم سخت نبود، اما از جایی که در همان صحنه دیالوگم شروع شد و آن دیالوگ هم در تدوین حذف شد، ترسیدم به نحوی که زانوهایم سر جایش نمی ایستاد. ما سه روز بسیار عزیز همراه با عزاداری را می گذرانیم احساس و صحبت شما به عنوان کسی که نقش حضرت محمد (ص) که وفات ایشان نیز در این سه روز است، چیست؟ مسئولیت نه تنها من بلکه همه مردم باید این باشد که در همه روزها به خصوص چنین ایامی سنت حضرت محمد (ص) را توسعه دهیم و از آن تبعیت کنیم و امانتداری، پاکدامنی، دستکاری، راستگویی و ... را سرلوحه کارمان قرار دهیم. حرف پایانی؟ من در فیلم محمد رسول الله کار بزرگی انجام ندادم اما چون در آن بازی کردم مسئولیت بزرگی را با خودم می کشم و انتظارات مردم و نزدیکانم در انجام کارهای مثبت از من بیشتر شده و باید این انتظارات را برآورده سازم. گفتگو از اشکان منصوری


شنبه ، ۲۱آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: صراط نیوز]
[مشاهده در: www.seratnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن