واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نگار: ۲۸صفر رحلت حضرت رسول اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) است دو بزرگواری که سختی سالهای ستم مشرکین و منحرفین را با بردبارى وصف ناشدنی شان سپری کردند.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ نگار ، در سال یازدهم هجرت رسول اکرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت خود خبر داد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که پیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان به سوی مرگ خواهد شتافت. همچنین سالروز شهادت سبط اکبر پیامبر، امام حسن مجتبی(ع) در روز ۲۸ صفر است که در روزهای طوفانی صدر اسلام همچون بازویی پرتوان در کنار پدر بزرگوارش و نیز در دوران زمامداری کوتاه خودش از کیان اسلام و مسلمین دفاع کرد ولی نیرنگ منافقان و دشمنان اسلام که لباس دوستی دین و امارت مسلمین را به دروغ بر تن کرده بودند، از کاسه زهرآگین دشمن خانگی بیرون آمد و دومین شهید امامت به جهان اسلام تقدیم شد. زندگی نامه پیامبر خاتم (ص( خاتم الانبیا حضرت محمد بن عبدالله در سال ۵۷۱ م که مصادف با روز جمعه هفده ربیع الاول بود، در مکه چشم به جهان گشود و در چهل سالگی از طرف خداوند متعال به پیامبری برگزیده شد. حدود سیزده سال در مکه به صورت پنهان و نیمه پنهان به تبلیغ دین اسلام پرداخت. سپس در نتیجه فشارهای روزافزون کفار و مشرکان به مدینه هجرت کرد. پس از ده سال تبلیغ و تبیین احکام نورانی اسلام و تشکیل نخستین حکومت اسلامی در سن ۶۳ سالگی در روز دوشنبه ۲۸ صفر سال یازدهم هجری به ندای حق لبیک گفت و چشم از جهان فانی فرو بست. مرقد مطهرش در مدینه منوره در کنار مسجدالنبی قرار گرفته است و همه ساله سیل عاشقان نبوت، به ویژه در ایام پیش و پس از مراسم حج، از سراسر عالم به زیارتش می شتابند. آخرین هشدار پیامبر خاتم(ص) در آخرین ساعت های زندگی پیامبراکرم(ص)، وقتی غم و اضطراب و دلهره سراسر مدینه را فرا گرفته بود و یاران باوفای آن حضرت با دیدگانی اشک بار و دل های آکنده از اندوه در کنار خانه رسول خدا (ص) جمع شده بودند تا از سرانجام کسالت آن حضرت آگاه شوند، دختر گرامی رسول خدا (ص)، حضرت فاطمه (س)، در کنار بستر پدر با قلبی سوزان و دیده گریان به زمزمه کردن اشعاری که حضرت ابوطالب(ع) در وصف آن حضرت سروده بودند مشغول شد. چون به این بیت رسید که می گوید: «[ای صاحب] آن چهره نورانی که به احترام آن مردم از ابرها باران درخواست می کنند و شخصیتی که پناهگاه یتیمان و بیوه زنان و درماندگان است»، ناگهان رسول خدا(ص) چشم خود را باز کردند و با صدای آهسته به دختر بزرگوارشان فرمودند: دخترم به جای این اشعار آن آیه را تلاوت کن که می گوید: محمد(ص) پیامبر خداست و پیش از او نیز پیامبرانی آمدند و رفتند. آیا اگر او رحلت کند یا کشته شود به آیین و اعتقادات قبلی خود باز می گردید؟ [بدانید] هرکس دست به چنین کاری بزند به خدا زیان نمی رساند. سخنان حضرت امیر (ع) در مورد رسول الله (ص) نقل کرده اند وقتی علی(ع) بر طبق وصیت پیامبر (ص) پس از رحلت آن حضرت مشغول غسل و کفن رسول خدا(ص) شدند، در حالی که اشک از دیدگانشان جاری بود با این جمله ها درد فراق پیامبر را تسکین می بخشید: «پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشته ای بریده شد که جز در مرگ تو چنان گسستنی دیده نشده است. با مرگ تو رشته پیامبری و فرود آمدن پیام های آسمانی از هم گسست. مصیبت رحلت تو دیگر مصیبت دیدگان را به شکیبایی وا داشت و همگان را در مصیبت تو یکسان عزادار کرد. اگر تو خود ما را به شکیبایی امر نمی کردی، آن قدر اشک می ریختیم که اشک دیدگان با گریستن بر تو پایان پذیرد، با این همه، دردِ جان کاهِ فراق تو همیشه با ما خواهد بود و این اندوه هرگز از ما جدا نخواهد شد و صد البته که این در مقابل عظمت مصیبت فقدان تو امر ناچیزی است. اما چه می شود کرد؟ نه امکان بازگرداندن دوباره زندگی میسر است و نه می توان مانع وقوع مرگ شد. امام حسن از تولد تاشهادت نخستین گوهری که بر دامان پاک فاطمه زهرا (س) پا به عرصه گیتی نهاد امام حسن علیه السلام بود.او نشانه ای از پاک ترین و آسمانی ترین پیوند بود.او از تبار پاکان از سلاله ابراهیم خلیل ا...و اسماعیل ذبیح ا...و محمد رسول ا... بود او وارث خلق محمدی ،عدل و حلم و شجاعت علی و زهره ای زهرایی است تنهاترین سرداری بود که با همه غریبی اش در برابر سیاهی و تباهی جبهه گرفت و حماسه ای با حلم وصبر بی نظیرش برای شیعیانش به یادگار گذاشت.امام حسن مجتبی (ع ) دارای شخصیتی والا و ملکوتی با سجایای اخلاقی و سیره و روش های الهی و برگرفته از خط مشی پیامبر اکرم (ص ) و امیرمومنان (ع ) بودند.امام حسن (ع ) در علم و دانش سرآمد روزگار خود بودند و معارف جامع الهی و تعالیم ناب قرآنی برمبنای عصمت به او منتقل شده بود و همگان از خرمن دانش وسیع و بینش عمیق ایشان خوشه چینی می کردند. گذشت و مهرورزی امام امام حسن (ع) سرتا سر زندگیش لطف و مهربانی بود در برابر همه بدیها ،دشمنی ها از خود گذشت نشان می داد تاجایی که کسانی که در حق امام بدی می کردند شرمنده بخشش ،گذشت و رفتار نیکوی او می شدند.گستره گذشت و مهرورزی امام، آن قدر پردامنه بود که قاتل او را هم دربرگرفت؛ همچنان که عمر بن اسحاق می گوید که من و حسین(ع) در لحظه شهادت،نزد امام مجتبی(ع) بودیم که فرمود: «بارها به من زهر داده اند؛ ولی این بار تفاوت می کند؛ زیرا این بار، جگرم را قطعه قطعه کرده است.» حلم ،صبر وبردبارى از بارزترین ویژگی های این دو بزرگوار از سخت ترین دوران زندگانی با برکت امام مجتبی(ع)، دوران پس از صلح بامعاویه بود. ایشان، سختی این سالهای ستم را با بردبارى وصف ناشدنی اش سپری می کرد. ایشان در این سالها، از غریبه و آشنا سخنان زشت و گزنده می شنید ،بسیاری از دوستان به ایشان پشت کرده بودند. روزگار، برایشان به سختی می گذشت.ناسزا گفتن به حضرت علی(ع) شیوه سخنرانان شهر شده بود. در حضور ایشان، به هتک و دشنام امیر المؤمنین (ع) زبان می گشودندو امام با بردبارى و مظلومیت بسیار، هتاکیها و دشنامها را تحمل می کرد. همچنین نقل است که بعد از شهادت امام حسن مروان آن دشمن قسم خورده اهل بیت درتشیع جنازه ان حضرت حضور یافت و در حمل تابوت امام حسن شرکت کرد.امام حسین رو به مروان کرد وگفت :که امروز تابوت را حمل می کنی در حالیکه دیروز با او دشمنی می کردی مروان در جواب امام گفت ؛من این دشمنی ها را با کسی می کردم که صبر و حلم و شکیبایی او همانند کوه ها بود. همچنین از جمله صفات و خصایل وجودی پیامبر اعظم اسلام ، درس صبر و استقامت است . روز هائی بر پیامبر گذشت که توصیف آن با بیان و قلم مشکل است ؛ دشمنانی که برای نابودی او کمر بسته بودند تا آنجا که خویشاوندان نزدیکش در صف اول این مبارزه قرار داشتند . در کنار آن حضرت ، یاران و پیروان اندکش نیز انواع و اقسام شکنجه ها را متحمل می شدند . دوران رسالت آن حضرت ، ترسیم کننده صفحه جدید و تابناکی فرا روی همه بشریت است . صبر اعجاب آور مسلمین در شعب ابی طالب مقاومت خیره کننده و صبر اعجاب آور مسلمین در مقابل تمام فشارهای مشرکان مکه و رشد فزایندة اسلام در میان غالب طبقات اجتماعی ام القری، خصوصاً در میان طبقات دردمند و محروم و تحت ستم، مشرکان مکه را بار دیگر به اندیشه قتل پیامبر اسلام(ص) افکند، امّا باز هم ابوطالب، به مدافعة جدی برخاست و تمامی مسلمین و بنی هاشم جز ابولهب، در همگامی با ابوطالب در دفاع از محمد بن عبدالله ـ صلّی الله علیه و آله ـ پای فشردند. درست به همین دلیل اشراف مکه، بار دیگر قتل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ را به فرصتی دیگر موکول کردند.مصمم شدند تا از طریق وارد ساختن فشارهای اقتصادی و اجتماعی، بنی هاشم را به تسلیم وادارند.مدت توقف در شعب به اختلاف از دوسال تا چهار سال و بنا به قول مشهور سه سال به درازا کشید. بدیهی است پیامبر(ص)، در طول این دوره ارتباط بسیار نزدیک با حاضران در شعب، این امکان را پیدا کرد که در یک پیوند دائمی محتوای بعثت خویش را با بنی هاشم، و مسلمانان در میان نهاده و به تبلیغ مشرکین حاضر در شعب و نیز تعمیق باور و عقاید مسلمین استقرار یافته در آنجا مبادرت کند.پیامبر هرگز چنین فرصت مطلوبی را در مکه به دست نیاورده بود و مشرکان قریش با اتخاذ سیاست نسنجیده ای خود این فرصت گرانبها را برای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فراهم کردند. درست است که فشارهای اقتصادی و عاطفی در شعب طاقت فرسا بود، امّا دست کم مسلمانان محاصره شده باید در یک جامعة کوچک، آمادگی های عملی فزونتر را برای رسیدن به هدفهای دشوارتر پیدا می کردند .آری به حماسة مقاومت و مبانی آن همه ایستادگی، جز در پرتو شناخت و ایمانی که محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ در اندیشه و جان آنان پدید آورد قابل درک نیست و او آن شناخت را در گفتگوهای شش ساله و آن ایمان را در پرتو دریافتهای شبانه آفرید. ریاضتهایی که دستور قرآن بود و روح مسلمین را در محراب عبادت با جان جهان پیوند می داد.
پنجشنبه ، ۱۹آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نگار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]