پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850520956
ثابت کردیم جامعه تئاتری «جغرافیای تهران» را نمی شناسد
واضح آرشیو وب فارسی:مرآت: غریب پور، کارگردان تئاتر با اشاره به اینکه برخی در خانواده تئاتر او را دردانه می دانند و تالار فردوسی کاملاً در اختیار اوست، گفت: آن خانمی که الان صحنه را بی ادعا تی می کشد، فوق لیسانس گرافیک است. ما اینجا معرفت و آداب معنوی را می آموزیم.به گزارش مرآت نیوز به نقل از خبرگزاری تسنیم ، نام بهروز غریب پور برای جامعه نمایش ایران آشناست. مثل تمام سال های اخیر، با آغاز فصل برگ ریز پاییز، او در تالار فردوسی رپورتوار اپراهای عروسکیِ اش را برپا کرده است تا چراغ این محفل را تا آخرین روزهای جشنواره فجر روشن نگاه دارد. برای رسیدن به وعدگاه مصاحبه با دوچرخه ای رفتم که مبتکر آن شخص غریب پور بود. اگرچه عمر مدیریتش آن قدر نبود تا توسعه سیستم دوچرخه شهری در تهران را در آن فضا شاهد باشد. غریب پور در این سال ها به کار خود پرداخته است و تمام موانعی که گاه از سمت شخص هنرمندان بر او وارد شده است و گاه در ناهمخوانی با سلایق مدیران شکل گرفته است را پشت سر نهاده است. او اکنون گروه منسجمی دارد که توانایی اجرای چند اپرای عروسکی در یک بازه چهار ماهه را دارند. گروه عروسکی آران متشکل از جوانان پرشوری است که بسیاری از آنان را در دوران دانشجویی می شناسم. غریب پور فضایی خلق کرده است که مصداقی برای کارآفرینی است. جوانانی که روزی در دانشگاه تئاتر عروسکی رشته تحصیلی شان بوده؛ این روزها در همان رشته تخصص یافته مشغول به کارند. مساله ای که متاسفانه در حوزه هنر کمتر شاهد آنیم و فارغ التحصیل از آن دانشگاه رها شده، در فضای کاری کنونی کشور شغلی نمی یابد. از این رو فارغ از حواشی اپرای عاشورا و سعدی، در اتاق فرمان تالار فردوسی پای صحبت با این کارگردان شناخته شده تئاتر و سینما نشستم و با وی از دانشگاه، پژوهش هنر، خیمه شب بازی، خاوران و ... صحبت کردم. *** تسنیم: شما گونه ای از تئاتر عروسکی را اجرا می کنید که نمی توان شخص دیگری در این حوزه را نام برد. احتمالاً مثل دیگر جاهایی که بودید و به شما بخل ورزیده شده، حضورتان در تالار فردوسی نیز با چنین صحبت هایی توأم بوده است. چه شد از نمایشی مثل «بینوایان» که در اجرا رکوردار است به سمت عروسک ماریونت آمدید؟ هرگز از دوگانه عروسکی و غیرعروسکی جدا نشدم غریب پور: من در حوزه تئاتر و تئاتر عروسکی همزمان کار کردم. یعنی هرگز از دوگانه عروسکی و غیرعروسکی جدا نشدم. از زمانی که دانشجوی رشته تئاتر بودم، روی خیمه شب بازی کار می کردم. در 1349 من گروه خیمه شب بازی به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران آوردم. اولین باری بود که دانشگاه نگاه پژوهش گرایانه به گروهی موسوم به مطرب داشت. در سال 1352 هفته خیمه شب بازی در دانشکده هنرهای زیبا گذاشتم که خانواده احمدی و خمسه ای اجرا می کردند. به موازات آن تحصیلات و پژوهش تئاتری می کردم. تسنیم: در این فعالیت ها تنها بودید یا یار و همراهی هم داشتید؟ من فریب این موفقیت را نخوردم غریب پور: نه، مطلقاً تنهای تنها بودم؛ چون اینها باورهای من بود. در زمانی که من کار می کردم، موجی که وجود داشت، تقلید صرف از تئاتر غرب بود. به جز برخی نمایشنامه نویسان و کارگردانان نظیر عباس جوانمرد، بهرام بیضایی و جعفر والی که در تالار 25 شهریور کار می کردند، دیگران تحت تاثیر کامل و غالب حرکت غرب بودند. بنابراین در این حوزه به ویژه خیمه شب بازی کسی مطلقاً ورود نکرده بود. من به موازات اینها کار تئاتر کردم، کار عروسکی کردم، کار سینمای کردم و هم مدیریت فرهنگی و هم مدیریت ساخت پروژه های فرهنگی را پی گرفتم. این طور نبود که من ناگهان از «بینوایان» کنده بشوم و به حوزه تئاتر عروسکی بیایم. آن پیشینه است که بعد از آن چند لایه بودن کار عملی و پژوهشی، من سرانجام فکر این باشم یک گونه از اجرا را تالیف کنم و بنابراین در حوزه تئاتر [ورود کنم]. در حالی که کارگردانی و دراماتورژی «بینوایان» کار سخت و دشواری بود و در عین حال موفق؛ من فریب این موفقیت را نخوردم که بخواهم خودم را با کارهای عظیم و بزرگ ثابت کنم. بنابراین دغدغه من این بود که شیوه ای تالیف کنم که هم ریشه در تحقیقات خود من داشته باشد و هم در آن فرم و اسلوب تمام عیار ایراین باشد. زمانی که به من پیشنهاد شد «رستم و سهراب» را به صورت زنده کارگردانی کنم، من با تاملی که کردم، احساس کردم اینجا همان نقطه عطفی است که باید بدان بپردازم. به جای اجرای زنده اجرای عروسکی نخی یا ماریونت را پیشنهاد کردم. دلایل فراوانی داشتم و این دلایل امروز نشان می دهد که کار من درست بوده و حرکت می تواند ادامه پیدا کند. شرطم با وزارت ارشاد این بود که پس از تولید اپرای عروسکی «رستم و سهراب» یک محل دائمی نمایش وجود داشته باشد. برای اینکه اعتقادم این بود که در یک جای ثابت است که این حرکت تالیفی شکل پیدا می کرد. تسنیم: یعنی می خواستید به این کار هویتی ببخشید؟ ثابت کردم جغرافیای تهران را نمی شناسید غریب پور: قطعاً. اگر به عنوان یک اپرا روی صحنه می آمد، به شکل زنده، به مدت پنج شب، 10 شب که دیگر غایت اپراست، طبیعی است که متوقف می شد. چنانکه درمورد «بینوایان» این حرکت را آغاز کردم، امیدم این بود که بعد از «بینوایان» نمایش های دیگری را با همان شرایطی که صحنه داشت، با گروهی وسیع که بتواند توده مردم را جذب کند و مخاطبان جدید را به تئاتر بیاورد [کار کنم]. ناموفق بودم چون تئاتری ها این قضیه را برنتابیدند. شروع کردند به شب نامه پخش کردن و علیه من نوشتن، برای اینکه من چند چیز را ثابت کردم. ثابت کردم جغرافیای تهران را نمی شناسند و فکر می کردند مخاطب تنها در مرکز شهر به دیدن نمایش شما می آید. ثانیاً ثابت کردم می توان یک گروه عظیم تئاتری را تحت یک نظام مدیریت کارگردانی گرد هم آورد [که] از یک دختر خردسال هفت سال تا مهدی فتحی در این گروه از نظر تفاوت سنی حضور داشته باشند. تسنیم: این اجرا در منطقه ای از تهران رخ می دهد که کسی چنین تصوری نداشت. سمندریان می گفت اگر نمی شناختمت می گفتم یک دیوانه دارد از من دعوت می کند غریب پور: بله، آن زمانی که فرهنگسرای بهمن را می ساختم و هنوز یک خرابه بود، آقای سمندریان آرزو داشت که «گالیله» را روی صحنه ببرد. از وی دعوت کردم که بیا و این «گالیله» را اجرا کن و من حاضر بودم همه حمایت ها را بکنم. ایشان به من گفتند اگر بهروز غریب پور نبودی، با پیشینه ای که در دانشکده داشتم و دوستی که داریم، [می گفتم] یک دیوانه دارد به من پیشنهاد می کند. تسنیم: اگر قبول می کرد به نظرتان کارش مخاطب پیدا می کرد؟ در فرهنگسرای بهمن زمانی که «بینوایان» را کار می کردم برای بازیگران اورژانس داشتیم غریب پور: درباره این نمی توانم داوری کنم؛ ولی گفتند کار من باید در تالار وحدت و تئاتر شهر روی صحنه برود. چنین جایی نباید روی صحنه رود. بعد کی می آید، نگاه کند. این صحبت هایی است که بین من و مرحوم سمندریان صورت گرفته است. بنابراین من فرضیات جامعه تئاتری را زیر سوال برده بودم. نکته بعدی این بود که من هر آنچه درباره قرارداد تیپ گفته می شود و هر آنچه خانه تئاتر می کوشد و به نتیجه نمی رسد، در آنجا اعمال کردم. حتی در مرکز هنر عروسکی که 9 سال هم بنیانگذار و هم مدیرش بودم همین کار را کردم. ما قرارداد تیپ داشتیم. بازیگر درجه سه و دو و یک داشتیم. محال بود دستمزد بازیگر درجه یک به بازیگر درجه سه داده شود. در فرهنگسرای بهمن زمانی که «بینوایان» را کار می کردم برای بازیگران اورژانس داشتیم. عصرانه می دادیم. همه در طول اجرا بیمه بودند. تسنیم: یعنی عملاً یک کمپانی داشتید؟ ثابت کردم در جنوبی ترین نقطه تهران می توان نمایشی روی صحنه برد که 6 ماه رزرو بلیط داشته باشد غریب پور: بله، من می خواهم بگویم آن کار ناموفق بود چون خانواده تئاتر با ما مبارزه عجیبی کرد. اصلاً نمی دانستند. فرض کنید من پنج نمایشنامه را روی صحنه می بردم. بالاخره نوبت به دیگران هم می رسید و عده ای از این قضیه بهره مند می شدند. بعد من ثابت کردم در جنوبی ترین نقطه تهران می شود نمایشی روی صحنه برد که برای شش ماه آینده رزرو بلیت داشته باشد. تسنیم: و تئاتر آزاد هم نباشد. من به دنبال جریان سازی بودم، دنبال به روی صحنه بردن یک اپرا نبودم غریب پور: و تئاتر آزاد هم نباشد. بنابراین موقع تولید «رستم و سهراب» با این پیشینه اولین شرطم این بود که من باید یک محل ثابت داشته باشم. مخاطب سازی کنم. به این روش ادامه دهم. این روش شاگردان خودش را داشته باشد. این روش بتواند بعدها کارگاه های خودش را داشته باشد. عروسک ها را ما اول در اتریش تولید کردیم؛ ولی قصد من این بود در ایران تولید کنیم. می خواستم سازنده عروسک تربیت کنم. بازی دهنده عروسک تربیت کنم. مخاطب نمایش عروسکی تربیت کنم. در ژانر نمایش عروسکی شیوه اجرایی ماریونت یا تئاتر عروسکی نخی منسوخ شده بود. به دلیل دشواری کار همه اینها دست به دست هم می دهد تا من از این مساله پرهیز کنم تا آن اتفاق رخ داده در فرهنگسرای بهمن و تالار آوینی که ناکام ماند را ادامه دهم. بنابراین من به دنبال جریان سازی بودم. دنبال به روی صحنه بردن یک اپرا نبودم. تسنیم: در گذشته در ایران اجرای ماریونت داشتیم؟ غریب پور: اصلاً، شیوه عروسکی خیلی مشهورمان ماریونت است. تسنیم: دقیقاً؛ ولی منظورم به این شیوه اجرایی شماست. اینجا یکی فضای متروکه بود که من به سالن تبدیل کردم غریب پور: ما شیوه نخی در جهان از عروسک های دو نخه تا 50 و 60 نخه را داشتیم. در ایران عروسک نخی داشتیم. خیمه شب بازی نخی است. اما اینکه به عنوان یک اثر دراماتیک روی صحنه بیاید و فقط تقلید اجراهای زنده نباشد، این اولین بار است که در جهان صورت می گیرد. در سالزبورگ اپرای عروسکی وجود دارد؛ ولی اپرای عروسکی با تقلید از صحنه و لباس و تمام مختصات اپرای زنده. یعنی آن را کوچک تر می کنند. تبدیلش می کنند به یک نمایش عروسکی تا بتوانند برای اپرای مخاطب سازی کنند. ولی من قصدم این نبود. می گفتند این زبان، زبان مغفولی است و باید دوباره از آن دوران طلاییش که زمانی در چین بوده و زمانی در اروپا، دوباره بهره مند شود. و در عین حال به عنوان یک تالیف ایرانی شکل بگیرد که بعد در اپرای دوم عروسک ها را خودمان ساختیم. بازی دهنده ها تربیت شدند. بعد در تولید سوم برای اینکه تعزیه را زنده کنم از شیوه عروسکی استفاده کردم تا اپرای ملی شکل بگیرد. پیامد آن مولوی را با مضمون عرفانی کار کردم. حافظ هم همین طور، سعدی را هم همین طور. لیلی و مجنون کار کردم که بگویم ما در کشوری زندگی می کنیم که اگرچه اپرای لیلی و مجنون را «اوزیر حاجی بیف» اهل باکو اجرا کرده؛ ولی موسیقی و متنش متعلق به فلات ایران است. ملودی آذری - ایرانی شنیده می شود. بنابراین برای چنین هدف بزرگی باید محل استقرار وجود داشته باشد. بعد خیلی ها به من تاختند که چرا باید این سالن مال بهروز غریب پور باشد؟ چرا فقط بهروز غریب پور اجرا می کند؟ انگار این سالن وجود داشته؛ در حالی که من اینجا را کشف کردم. اینجا یکی فضای متروکه بود که من به سالن تبدیل کردم. تسنیم: اینجا انبار بوده؟ من به ایران آمدم، با یک کیف رفته بودم و با یک کیف برگشتم غریب پور: اینجا در دوره نهایی اش انبار و محل استراحت بود. چون کار روی صحنه نمی بردند، محل تفریح و ورزش کارگران بنیاد بود. بنابراین من سالن ساخته بودم، نه اینکه سالن را به من هدیه کنند. بعداً من عقب نشینی کردم. گفتم اگر قرار بر این است که شما بتوانید، شما بیایید. دو کار آمدند و کار کردند، به شیوه نخی هم کار کردند. گفتند ما بهتر از بهروز غریب پور هستیم. می توانیم بیشتر تماشاگر جذب کنیم. می توانیم مداوم تر کار کنیم. من هم در گوشه نشسته بودم و تماشا می کردم. بعد وقتی که این دوستان عقب نشینی کردند و هر کدام به دنبال کار خودشان رفتند، گفتم اجازه بدهید من ادامه آن اهدافی که داشتم را پیگیری کنم. سالن وجود داشت و همه چیز موجود بود و می بایست هدف تکمیل می شد و ارتقای کیفیت شکل می گرفت که به مرور زمان و در این 11 سال موفق شدم. الان هم می گویم، جامعه نمایش عروسکی بیاید تعهد بدهد که من مثل بهروز غریب پور چراغ اینجا را روشن نگه می دارم، کار تعریف می کنم، کار تولید می کنم و این امکان را دارم که بهتر از او کار می کنم، ما تسلیم ایم و عقب نشینی می کنیم. مثلاً در فرهنگسرای بهمن بنده دعوا کردم که چرا بایستی بروم؟ یا در خانه هنرمندان بگویم من تمام مصیبت های اینجا را کشیدم و حالا که دارد به ثمر می رسد و هشت سال کار کردم در اینجا، حقوقم کو؟ بازنشستگی ام کو؟ تقدیر و تشکرم کو؟ هیج کدام از اینها برایم مهم نبود. من به ایران آمدم. با یک کیف رفته بودم و با یک کیف برگشتم. بنابراین الان هم در اینجا و همین الان هم می گویم، هر کسی به شرط آنکه تعهد دهد که در واقع مثل من کار کند و این سالن را متروکه نکند، درست یک روز بعد از آن تعهد این سالن را ترک می کنم. تسنیم: شما گفتید یکی از اهدافتان تربیت افرادی است که در این حوزه قرار است کار کنند. چقدر دانشگاه به عنوان مبدأ آموزش و تربیت دانشجو تئاتر به شما کمک کرده است؟ چقدر فضا برای شما مساعد بوده تا این گونه نمایش را در دانشگاه آموزش دهید؟ دانشگاه محل از یاد بردن دانش است غریب پور: بعضی از اسامی در طول زمان از معنی تهی می شوند. من اخیراً با یکی از پیشکسوتان سازمان تربیت بدنی که برای اجرای هفت خوان رستم دعوت کننده من بودند برای المپیک غرب آسیا، صحبت می کردم و گفت من هنوز در بی تربیت ترین سازمان ایران خدمت می کنم. بنابراین دانشگاه محل از یاد بردن دانش است و نه تنها نخواستند که این اتفاق بیافتد؛ بلکه حتی اینجا را تحریم کردند. دلیلش هم خیلی ساده است. برای اینکه هیچ یک از اساتید در این حد و جایگاه نیستند که کاری ولو پایین تر از آثاری که من کارگردانی کردم، کارگردانی کنند. پس تنها راه این است که مبارزه کنند و مرا از بین ببرند. مرا تحریم کنند. تسنیم: ولی در نهایت دانشجویان به اینجا آمدند. ما انواع تیپاها را خوردیم که اینجاییم غریب پور: بله. مگر یک استاد تا کی می تواند تهدید کند که اگر بروید به گروه بهروز غریب پور و حتی اگر کارهای ایشان را ببینید، نمره تان را نمی دهم؟ چهار سال شما زیر ستم این بی دانش هستید و بعد راهتان را پیدا می کنید. اتفاقاً انرژی بیشتری پیدا می کنید. الان پیامی برای شما می خوانم که امروز به دست من رسیده است. «سلام آقای دکتر غریب پور، م.س هستم، راهنمای بنیاد. قبلاً کوتاه با هم صحبت کردیم. هر روز شما را می بینم؛ اما جسارت پیدا نمی کنم بیایم جلو و صحبت کنم. می دانم بیشتر اعضای گروه شما خانم هستند؛ ولی خیلی علاقه دارم در گروه شما به عنوان بازیگردان کار کنم. اگرچه مدرک تحصیلیم ارشد نمایش و پژوهش هنر است؛ اما به طور عملی کار نکرده ام و به صورت تئوری با نمایش و بازیگردانی کمی آشنا هستم و این توان را دارم که یاد بگیرم و اجرا کنم. خواهش می کنم مرا زنده کنید تا بتوانم کار کنم. اگر توی سرم بزنید در این راه هیچ اشکالی ندارد.» من جواب دادم: «برادر اول قرار نیست توی سر کسی بزنم. دوماً راه ورود به گروه اول طی کردن چهار ترم آموزش و سپس داشتن خلاقیت است که در دوره آموزش بازی دهندگی به اثبات می رسد که موفق هستید یا خیر. بهروز غریب پور» ایشان ارشد خوانده اند؛ چرا باید اندکی آشنا باشد آن هم تئوری؟ آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم. به شرط اینکه یک نفر ویژگی های ورود به گروه عروسکی آران را داشته باشد، اینجا درش باز بوده است. ولی دانشگاهی که شما می گویید محل علم و معرفت و جایگاه پژوهش به معنای واقعی، دیگر نیست. خیلی از دانشگاهیان پیغام دادند که آقای غریب پور به ما توهین کرده است. من یک مثال زدم. در مقطع فوق لیسانس رفتم سرکلاس. بای بسم اللّه گفتم چه رمانی را به تازگی خواندید. سکوت کردند. چه نمایشی اخیراً دیدید. سکوت کردند. گفتم موسیقی و فلان و فلان، همه چیز را گفتم؛ ولی وقتی دیدم اصلاً در یک کره دیگر زندگی می کنند، گفتم برای من یک شعر بخونید. کسی برگشت و گفت «توانا بود هر که دانا بود». گفتم بقیه اش. بعد یکی گفت آقا اجازه بدهید کمی فکر کنیم. بالاخره همه با هم گفتند «توانا بود هر که دانا بود/ز دانش دل پیر برنا بود» اگر همین را حفظ کردید عمل می کردید، این دل پیر و فرسوده و بی خبر شما آگاه می شد، برنا می شد. بعد گفتند بهروز غریب پور به ما توهین کرده است. من توهین نکردم. من می گویم کدام دانشجو آمده از من سوالی پرسیده و من جواب سر بالا دادم؟ کی خواسته یاد بگیرد و در کارگاه را بستیم؟ آن خانمی که بی ادعا تی می کشد، فوق لیسانس گرافیک دارد؛ اینجا معرفت و معنویت آموختیم متاسفانه دانشگاه نه تنها گرایشی به این قضیه نداشته بلکه در پدیده آوردن یک دشمن بالفعل هم کمک کرده است. مثلاً تا می گویی بهروز غریب پور، می گویند آن که بودجه می گیرد. آن که اصلاً سفارشی کار می کند. آن که اصلاً دردانه نظام است. اگر دردانگی این است پیشنهاد می کنم اسم 40 میلیون نفر در ایران را بگذارند دردانه. ما انواع تیپاها را خوردیم که اینجاییم. ولی ما ایران را دوست داریم در ایران ماندیم. افتخار می کنیم و کار می کنیم. عیب ندارد، بالاخره جفایی که به آدم می شود نتیجه می دهد و من امروز مخاطب هایی دارم که واقعاً چراغ اینجا را روشن نگه داشتند. حالا دوست دارم یک نفر بیاید و جلوی گروه تئاتر عروسکی آران را بگیرد. «چراغی که ایزد برفروزد/هر آن کس تف کند ریشش بسوزد». اینجا مال بهروز غریب پور نیست. بله بهروز غریب پور بنیانگذار است، کارگردان است، نویسنده است؛ (در اشاره به بازیگردانی روی سن) ولی آن خانمی که الان صحنه را بی ادعا تی می کشد، فوق لیسانس گرافیک است. ما اینجا معرفت و آداب معنوی را می آموزیم. اینکه صحنه برای شما مقدس باشد، صحنه جایگاه ارائه و انتقال اندیشه های بزرگ باشد، برایم مساله است. بنابراین اگر استفاده واژگانی کنیم به قول چامسکی یک معنی و ساختار ژرفایی وجود دارد که ساختار ژرفایی گروه عروسکی اندیشه، فضیلت و برگرداندن معرفت به تئاتر است. در این رابطه من کم نگذاشتم که در را به روی اهل فضل و علم و انسان های کوشا ببندم؛ ولی حساس هستم. هر کسی را به گروه راه نمی دهم. بعضی از دوستان من می دانند من برای یک پروژه اگر زخم های معنوی ام معلوم شود، بیشتر است. من مجروح و خون آلود از هر دفتری بیرون می آیم. یکی طردم می کند. یکی اعتنا نمی کند. این بار که می خواستیم کار روی صحنه ببریم، بانکی که خیلی ادعا می کند مسلمان است و خیلی ادعا می کند که اسم و رسم و فضیلتش اسلامی است، قرار بود بلیت های اپرای عاشورا را خریداری کند، اما نکرد. برای بانکی که برای یک برنامه مبتذل تلویزیونی یک میلیارد هزینه می کند رقمی نبود. برای اینجا دریغ از پنج میلیون تومان که بلیت بخرد. تسنیم: آن هم برای مقوله ای به اسم عاشورا می توانست کلی مانور دهد. من اگر در پی جاه و مقام بودم که باید بالاتر می رفتم غریب پور: می توانست مانور دهد. ولی درک و شعور پایین است. من آموختم که اگر کسی عاشق باشد باید جان خودش را فدا کند. اینجا که ما نشستیم (اتاق فرمان سالن فردوسی) 1/70 در 2 متر است. من دفتری داشتم که دو تا رییس دفتر و دو منشی حداقل داشتم. چهار تا راننده داشتم. من اگر در پی جاه و مقام بودم که باید بالاتر می رفتم. اصلاً حاضر نبودم خلاف منویاتم کاری بکنم. بنابراین اصلاً باکی از این نداشتم و ندارم که فردا یکی بیاید و بگوید فردا گروه تئاتر آران تعطیل است. گروه متعلق به 50 نفر است. ================== مصاحبه از احسان زیورعالم انتهای پیام/ http://meraatnews.com/ ">پایگاه خبری تحلیلی مرآت نیوز استان سمنان
چهارشنبه ، ۱۸آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
تاخير ٩ ساعته پرواز نجف -تهران/مسافران هواپيما را ترک نمیکنند
تاخير ٩ ساعته پرواز نجف -تهران مسافران هواپيما را ترک نمیکنند حدود ۲۰۰ تن از مسافران پرواز نجف به تهران به دلیل تاخیر ۹ ساعته حاضر به ترک هواپیما نیستند به گزارش فرهنگ نیوز مسافران پرواز شماره ۷۹۱۱ شرکت هواپیمایی کاسپین که از ساعت ۱۹ روز گذشته در فرودگاه نجف منتظر انجام پروااستاندار:هلال احمر نهادی که حد و مرز نمی شناسد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا استاندار گیلان در همایش روز جهانی داوطلبان که در جمعیت هلال احمر گیلان برگزار شد گفت داوطلبان جمعیت هلال احمر کمک شان را بدون لحاظ حد و مرز به آسیب دیده ها ارائه می کنند به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا استاندار گیلان در همایش روز جهاشهریه ثابت دانشجویان فعلی رشته های غیرپزشکی دانشگاه آزاد در سال آینده افزایش نمی یابد
رئیس دانشگاه آزاد گفت با سیاست های دانشگاه در راستای ایجاد منابع مالی جدید و درآمدهای غیرشهریه ای دانشگاه آزاد در سال 95 هیچ گونه افزایش شهریه ثابت برای دانشجویان فعلی رشته های غیرپزشکی ندارد به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس به نقل از مرکز حوزه ریاست و روابط عمومی دانشگاه آزعشق حسینی فقرنمی شناسد/ همسر جوانی که به تنهایی چرخ زندگی را می چرخاند
زهرا باغچقی مادر و همسر جوانی است که به تنهایی و بدون پشتوانه مالی با کمترین سرمایه زندگی آبرومندانه ای را می گذراند به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از ساجده زهرا باغچقی متولد سال 66 نزدیک به 6 سال است که ازدواج کرده است و صاحب دختری 4 ساله است او دارای مدرک تحصیلمرعشی: با لاریجانی ائتلاف نمیکنیم/ عارف سرلیست تهران
مرعشی با لاریجانی ائتلاف نمیکنیم عارف سرلیست تهران سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی گفت ما با لاریحانی به عنوان رقیبی خوب رقابت میکنیم و به طور خاص در مقابل لاریجانی در قم کاندیدا نمیدهیم اما ائتلافی صورت نمیگیرد چراکه نه ما و نه آنها نیازی به این ائتلاف نداریم به گزارش تسنیهاشمی رفسنجانی: حکومت اسلامی مردمش را آزاد میگذارد و جامعه را محدود نمیکند
هاشمی رفسنجانی حکومت اسلامی مردمش را آزاد میگذارد و جامعه را محدود نمیکند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به روز دانشجو و توضیح درباره فلسفه نامگذاری 16 آذر به نام آنان گفت انقلاب با رهبری امام راهنماییهای روحانیت و حضور یکپارچه و میلیونی مردم پیروز شد که نقش جوانان داهاشمی رفسنجانی: حکومت اسلامی مردمش را آزاد می گذارد و جامعه را محدود نمی کند
خلیج فارس رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این که حکومت اسلامی مردمش را آزاد می گذارد و جامعه را محدود نمی کند به مشی و گفتار و رفتار امام راحل در قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد و گفت امام درباره عدم شنود عدم افشاگری ها عدم دروغ پردازی ها و حفظ آبروی مردم سخنان بسیار مهمیمیرزاده: شهریه ثابت دانشجویان فعلی رشتههای غیرپزشکی دانشگاه آزاد در سال آینده افزایش نمییابد
میرزاده شهریه ثابت دانشجویان فعلی رشتههای غیرپزشکی دانشگاه آزاد در سال آینده افزایش نمییابدرئیس دانشگاه آزاد گفت با سیاستهای دانشگاه در راستای ایجاد منابع مالی جدید و درآمدهای غیرشهریهای دانشگاه آزاد در سال 95 هیچ گونه افزایش شهریه ثابت برای دانشجویان فعلی رشتههای غیرپزشکیبهبهانیها به اصفهان نمیروند/دیدار پاس همدان و منتخب تهران لغو شد
بهبهانیها به اصفهان نمیروند دیدار پاس همدان و منتخب تهران لغو شد بارش برف و برودت هوا دو دیدار از لیگ برتر هندبال را به تعویق انداخت به گزارش خبرنگار حوزه توپوتور گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان دیدار تیمهای پاس همدان و منتخب تهران در هفته هفتم لیگ برتر هندبال که قرار بوشهروندان: یک مجسمه دیگر در تهران ناپدید شد/ سازمان زیباسازی: ما جابه جا کردیم
شهروندان یک مجسمه دیگر در تهران ناپدید شد سازمان زیباسازی ما جابه جا کردیم جامعه > مشکلات مردم - ناپدید شدن یک مجسمه در نزدیکی ایستگاه مترو باعث شده مردم بپرسند آیا باز هم مجسمه دزدها مشغول به کار شده اند به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از دستگیری یا شناسایی دزدها-