واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رسانهها و سينماي غرب پيشقراول جنگهاي صليبي جديد
نامه رهبر معظم انقلاب اسلامي به جوانان غربي بدون ترديد، حاوي مهمترين محورهاي راهبردي است.
نویسنده : محمد خزاعی
نامه رهبر معظم انقلاب اسلامي به جوانان غربي بدون ترديد، حاوي مهمترين محورهاي راهبردي است.
بر اين باورم به همان ميزان كه جوانان غربي مخاطب اين نامه هستند جامعه روشنفكري ما، اساتيد دانشگاهها و قاطبه هنرمندان و سينماگران ايران و جهان اسلام نيز به نوعي مخاطب اين نامه و محورهاي مندرج در آن هستند. نكته قابل تأمل، زمان انتشار نامه رهبري به جوانان اروپايي است كه بسيار حساب شده و دقيق و بهنگام انتخاب شده است. در شرايطي كه رسانههاي غربي و سياستمداران مغرض آنها با دميدن بر طبل هياهو و جنجال و با بهرهگيري و سوءاستفاده از فضاي ملتهب امروز دنيا بهويژه بعد از حوادث تروريستي پاريس نسبت به تشديد فضاي «اسلامهراسي» و «اسلامستيزي» تلاشهاي گستردهاي را براي ايجاد تنفر و انزجار از دين مبين اسلام و جمعيت مسلمانان در اروپا و امريكا و خشونتهاي صورت گرفته عليه مسلمانان در جوامع اروپايي دامن ميزنند و بعضاً، با آگرانديسمان مسائل و ايجاد هراس از تبعات تهديدها و ترورها در بخشهايي از افكار عمومي دنيا موفق شدند فضاي رواني و روحي دلخواهشان را رقم بزنند انتشار نامه رهبري، آن هم، بيواسطه و بي پرده خطاب به جوانان اروپايي و امريكايي بار ديگر توطئهها و دسيسههاي اذناب شيطان را نقش بر آب ساخت و از اينرو، ماهيت و كيفيت نگارش نامه از جانب رهبر معظم انقلاب و زمان و نحوه انتشار آن بسيار مهم و قابل تحقيق است. بدون ترديد، در طول تاريخ معاصر و در تمامي سالهاي گذشته، به خصوص، بعد از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي همواره، شاهد اقدامات و تحركات پيدا و پنهان غرب و صهيونيسم بينالملل در جهت تخريب و تخطئه دين اسلام و چهره نوراني و ابعاد شخصيتي پيامبر اكرم(ص) بودهايم. توطئههاي گسترده فرهنگي، اقتصادي، نظامي و رسانهاي غرب از يكسو، در كنار فضاسازيهاي سياسي و امنيتي بعد از وقايع ۱۱ سپتامبر و بعد از آن پيوسته و متوالي در مقياسهاي متفاوت وجود داشته و تداوم يافته است و كار به جايي رسيده تا نظام سلطه در صدد جعل گروهكهاي افراطي به نام «داعش» در سرزمينهاي اسلامي شده است كه همچون زامبيها تصاويري پر از وحشت و خشونت و خونريزي را به نام اسلام و پيامبر در اذهان جهانيان به ثبت رساندهاند و اين اواخر، با سناريوهاي متعدد به صورت تروريسم كور و مبهم در پاريس و برخي از نقاط جهان اين اقدامهاي مذبوحانه، شكل وسيعتر، گستردهتر و وقيحانهتري هم به خود گرفته است. در چنين شرايطي است كه امام المسلمين براي نخستين بار با دور زدن تمام قواعد بازي رسانههاي غربي، صميمي و بيپرده با جوانان اروپا و امريكا به گفتوگو مينشيند و با ارسال نامه و طرح راهبرديترين مباحث مربوط به نيازهاي بشريت و معرفي چهره زلال دين مهرباني و عدالت، توجه دادن افكار جوانان غربي به حقايق دين اسلام، افقهاي نويي را پيشروي جوانان و حتي متفكران و انديشمندان اروپايي و امريكايي و جهانيان ميگشايد.
البته نبايد غافل شويم اين نامهها كه مبتني بر درك جديترين ظرفيتها و ضرورتهاي اجتنابناپذير امروز جهان است واقعيتي را گوشزد ميكند و آن اينكه متأسفانه با گذشت سه دهه از گفتمان انقلاب اسلامي و بهرغم ظرفيتهاي بالقوه و بالفعل موجود، جريان انديشه ورز و جامعه هنري و سينمايي جهان اسلام و ايران نتوانسته به تناسب نياز جامعه جهاني با استفاده از مكانيسمها و ابزارهاي مدرن بهويژه سينما و تصوير به شناسايي چهره واقعي اسلام و معرفي سرچشمههاي بيكران انديشه، عاطفه و احساس اين «صراط طيبه» بپردازند. خطاب قرار دادن جمعيت جوان و بالقوه غربي كه داراي فطرتي حقيقتجو و آرمانگرا هستند و روزانه در معرض شديدترين سمپاشيها و تبليغات دروغين رسانههاي صهيونيستي و غربي براي تنفر و انزجار از اسلام قرار دارند بسيار مهم و داراي آثار شگرف است، اما نكته اينجاست كه وقتي رهبري عزيز تا بدين جا پاي به ميدان ميگذارد رسالت و نقش انديشمندان، هنرمندان و سينماگران ما به عنوان مشعل داران گفتمان انقلاب اسلامي و راويان ادبيات و معنويت جديد برآمده از روح و جوهره دين اسلام چيست؟ نگاهي به سينماي غرب نشان ميدهد كه آنها در طول تمامي اين سالها بيكار ننشستهاند و پيوسته به توليد فيلمها و سريالهايي مشغولند تا جهان اسلام و خاورميانه را به گسترهاي لبريز از خشونت، ترور، انفجار، وحشيگري، تجاوز، غارت و تحجر تصوير نمايند و همه را هم، مزورانه به نام اسلام معرفي نمايند. از «تكتيرانداز امريكايي» و «ايرانيوم» گرفته تا مجموعههاي مهندسي شدهاي از نوع سريال «هاملند»، «۲۴» و دهها فيلم و سريال ديگر. واقعاً ما در چه فضايي به سر ميبريم؟ مسئولان فرهنگي و سينمايي ما در چه حالي به سر ميبرند و چه استراتژياي را طراحي كردهاند؟ جايگاه توليدات استراتژيك ما كجاست؟ تا كي قرار است پز درخشش و آمار جوايز فستيوالهاي غربي را به رخ بكشيم و به آن افتخار كنيم؟ جنگهاي صليبي جديد خيلي وقت است آغاز شده است و اين بار، با لشكرهاي فرهنگي و سينمايي وارد جهان اسلام و منطقه شدهاند. شك نكنيم كه پيشقراولان اين جنگ بايد هنرمندان، سينماگران، اساتيد دانشگاهها و اصحاب فرهنگ و رسانه باشند، همچنانكه آنها هم با اين تفكر و استراتژي پا به ميدان گذاشتهاند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]