واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
دغدغه دانشجوی امروز چیست؟/ غیبت مولفه کارآفرینی در میان دانشجویان جامعه > آموزش - دکتر احمدعلی کیخا *
62 سال بعد از آنکه حکومت برخاسته از کودتای 28 مرداد 3 دانشجوی دانشگاه تهران را به شهادت رساند شرایط و دغدغه های دانشجویان دستخوش تغییرات بسیاری شده است. اما اینک و در برهه کنونی از دانشجویان چه انتظاری می رود و مهمتر اینکه دانشجویان از جامعه خود چه انتظاری دارند؟ طبیعتا به مناسبت گرامیداشت روز «دانشجو» نمی توان در یک یادداشت همه مسائل و مشکلات را از نظر گذراند و برای آن راهکار یافت. اما دستکم هر یک از ما که خود نیز روزهای دانشجویی را پشت سرگذاشته ایم و اینک تجربه هایی در موقعیت های اجرایی و تصمیم گیری اندوخته ایم می توانیم از منظری تخصصی این انتظارات را بررسی کنیم. در حال حاضر مهمترین دغدغه و نگرانی هر جوانی ترسیم «چشم انداز» و «سخن از آینده» است. اگر دانشجوست حتما از خود قرار است فردا با آنچه از این دانشگاه به دست می آورم چه کنم و اگر فارغ التحصیل باشد از خود می پرسد قرار است با این مدرک و آنچه در دانشگاه پشت سرگذاشته ام چه کنم و چگونه زندگی خود را بنا کنم. معیشت و توان تامین آن مهمترین پرسش پیش روست. بدیهی است که این سئوال، مثل سکه ای دو رو دارد. روی اول انتظارات دانشجو و روی دیگر انتظارات جامعه از دانشجو و فارغ التحصیلان آینده است. وقتی آمارهای رسمی خبر می دهند که نرخ بیکاری جمعیت فارغ التحصیل یا در حال تحصیل در سال ۱۳۹۲ برای گروه مردان و زنان در کل کشور ۱۸.۹ درصد، برای گروه مردان ۱۲.۸ درصد و برای گروه زنان ۳۱.۳ درصد بوده است این موضوع ابعاد دیگری می یابد. همه ما چه به آمار دسترسی داشته باشیم و چه نه، دستکم در خانواده خود عزیزی داریم که در جستجوی کار است. وقتی نگاهی به آمارها بیندازیم به زبان ریاضی می فهمیم که بیکاری به چه نگرانی عمیقی تبدیل شده است. اما وقتی ببینیم که بیکاری در میان کدام دسته از فارغ التحصیلان بیشتر است بررسی این موضوع نیز متفاوت می شود. براساس آماررسمی کشور در سال 1394 نرخ بیکاری در گروه زنان در بین گروه های عمده رشته تحصیلی، به ترتیب مربوط به رشته های تحصیلی حفاظت محیط زیست ۵۷.۷ درصد، کشاورزی، جنگلداری و شیلات ۵۶.۲ درصد و معماری و ساختمان سازی ۵۵.۵ درصد بوده است. بیشترین نرخ بیکاری در گروه مردان در بین گروه های عمده رشته تحصیلی، به ترتیب مربوط به رشته های تحصیلی علوم کامپیوتر (۲۲.۳ درصد)، صنعت و فناوری (۲۱.۸ درصد) و معماری و ساختمان سازی ۲۰.۸ درصد است. حال با تکیه بر این آمار ببینیم چرا وضعیت بازار کار برای این دسته از دانشجویان خراب است. بدیهی است با توجه به آنچه در 8 سال دولت نهم و دهم بر ایران گذشت و تحریم های ظالمانه کشورهای غربی نیز بر آن دامن زد عملا حوزه صنعت در کشور ما دچار رکود شده و این روزها بیش از هر زمان دیگری می دانیم حال تولید در کشور خوب نیست. اما چرا در حوزه علوم کامپیوتر و یا معماری هم با خیل بیکاران مواجهیم باز هم پرسشی است که نیازمند بررسی است. در شرایطی که می دانیم کشور هند در دهه های اخیر صرفا از طریق علوم کامپیوتر توانسته به قطب تولید نرم افزار جهان تبدیل شود. سئوال این است که چرا در ایران از فارغ التحصیلان رشته های علوم کامپیوتر نتوانستیم چنین خروجی و دستاوردی داشته باشیم؟ نگاهی دیگر به این آمار نشان می دهد فارغ التحصیلان رشته های محیط زیست هم در حال تحمل بیکاری هستند. در کشوری که با مشکلات متعدد زیست محیطی روبه روست و عملا با بحران آب دست به گریبان است چرا کارشناسان محیط زیست آن باید بیکار باشند و از تخصص آنها بهره برداری نشود. شاید یک پاسخ آن این باشد که دانشگاه نتوانسته تخصص مورد نیاز را به دانشجویان منتقل کند. اما یک موضوع دیگر هم این است که خود فارغ التحصیلان تا چه اندازه به تکاپو و فضاسازی برای آینده مشغولند؟ شرایط حال حاضر کشور نشان داده است که دولت به تنهایی نمی تواند و قادر نخواهد بود که برای همگان کار ایجاد کند تا افراد، پس از تحصیل و کسب دانش، شغلی داشته باشند. آنچه به نظر در میان این بحث ها، بیکاری فارغ التحصیلان و ناتوانی دولت به عنوان ایجادکننده مشاغل حلقه مفقوده است «کارآفرینی» و «خلاقیت» است. اگر قرار باشد دانشجویان که عموما از جوانی و شور و هیجان نیز برخوردارند نتوانند قوه «خلاقیت» خود را به کار ببندند و از دل آن طرح نو دراندازند و این طرح نو را به مسیری هدایت کنند که از آن کار و اشتغال و تولید هم حاصل شود عملا نمی توانیم از بن بست بیکاری فارغ التحصیلان خارج شویم. در همین راستا نیز ما باید بتوانیم فشار بیکاری را از دوش دولت برداریم زیرا از یک سو دانشجویان انتظار دارند دولت معضل و دغدغه آنها را اولویت خود برشمرده و حل کند و اگر چنین نشود انتظار سرخورده جوانان عواقب نامناسبی خواهد داشت. هم باید بتوانیم بسترهای کارآفرینی را چنان فراهم کنیم که زمان زیادی در انتظار صرف نشود. به همین دلیل نیز قوانینی نیاز داریم که حمایتگر و تسهیل کننده کارآفرینی باشند نه آنکه به سمت فربه تر کردن دولت و انحصارها دامن بزنند. بنابراین روز دانشجو را نباید صرفا به آرمانخواهی های معمول گذراند و اندکی لازم است به واقعی کردن بسیاری از حرف ها و شعارها پرداخت. درشرایطی که امسال برنامه ششم توسعه راهی مجلس شورای اسلامی خواهد شد و در حالی که تنها 10 سال دیگر تا به سرآمدن زمان چشم انداز 20 ساله باقی است باید مسیرهایی طراحی و ایجاد کرد که دانشجویان بتوانند بر پایه خلاقیت و امور دانش بنیان، میان بُرهایی برای بهره برداری هرچه بیشتر از زمان باقیمانده تا سال 1404 طرح کرده و خود نیز به اجرای آن بپردازند وگرنه نه آن قدر منابع دراختیار داریم و نه آن قدر فرصت. در چشم برهم زدنی دانشجویان امروز که از انرژی و توان بیشتری نسبت به اقشار میانسال و مسن برخوردارند به جمعیت میانسال تبدیل می شوند و باز هم پرسش این خواهد بود که با خیل فارغ التحصیلان بیکار چه باید کرد ؟ یا اینکه از مسئولان بپرسیم چرا بازار کار نیاز خود را از میان فارغ التحصیلان دانشگاه ها بر طرف نمی کند؟ * عضو هیئت علمی دانشگاه زابل ۴۷۴۷
کلید واژه ها: دانشجو -
سه شنبه 17 آذر 1394 - 09:31:10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]