واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
هدف آلمان از مداخله نظامی در سوریه و عراق چیست؟ بین الملل > خاورمیانه - پارلمان آلمان هم تصویب کرد ارتش این کشور مداخله نظامی در مبارزه علیه داعش داشته باشد.
محمد زارعی* کابینه دولت و مجلس فدرال آلمان طرح مداخلهی نظامی ارتش آلمان علیه داعش را برای یک سال و به میزان 134 میلیون یورو به تصویب رساند. به دنبال این تصمیم 1200 سرباز، شش جت جنگی تورنادو با قابلیّت شناسایی، یک هواپیمای ایرباس سوخترسان و یک فروند ناو جنگی جهت پشتیبانی از نیروهای فرانسوی این مأموریت را انجام خواهند داد. بودجهی نظامی آلمان در سال گذشتهی میلادی حدود 46.5 میلیارد دلار بوده که در مقایسه با امریکا با 610 میلیارد دلار، چین با 216 و روسیه با 84.5 و دیگر کشورها رقم کمتری محسوب میشود. در کنار کوزوو و افغانستان (هر کدام با حدود 900 سرباز) از نظر تعداد نیرو، این یکی از بزرگترین مداخلات نظامی آلمان به منظور پشتیبانی از متّحدان خود است. انفجار پاریس کافی بود تا به طرفداران جنگ و مداخلهی نظامی آلمان برای مداخله مستقیم در سوریه و عراق کمک کند و مرکل و کابینهاش را به چنین تصمیمی وا دارد. ایدهی مقابله با داعش و یا حتّی بشار اسد از زمان آغاز هرج و مرجهای داخلی سوریه وجود داشته که از ابتدا آلمان گروههای شورشی را به خیال جنگ با ارتش سوریه و اسد با ارسال سلاح مورد حمایت خود قرار داده و در سال 2012 نیز با قرار دادن تجهیزات نظامی به در خواست ترکیه در مرزهای آن حضور داشته است. مجوّز مداخلهی نظامی به ارتش آلمان از چند طریق صادر میشود: اول از طریق مأموریت های سازمان ملل برای دفاع از خود و یا حمایت از دیگر کشورها و به درخواست آنها با تأئید سازمان ملل، دوّم از طریق ناتو و حمایت از خود و یا کشورهای عضو این پیمان، سوم از طریق معاهدهی ماستریخت (سیاست امنیتی و خارجی اتحادیه اروپا وحمایت از کشورهای عضو) و چهارم بر طبق قانون اساسی. این مداخله که با اعتراضات احزاب اپوزیسیون یعنی حزب چپ و سبز مواجه شده، از منظر قانونی توسّط معاهدهی ماستریخت به لحاظ حقوقی مشروعیت یافت و در هیئت دولت و مجلس آلمان مورد حمایت قرار گرفت. پس از جنگ جهانی دوم و ترس از وجود آلمانی قدرتمند در حوزه نظامی مقررّات و شرایط سختی بر آلمان حاکم شد که تشکیل یک قدرت نظامی را برای این دولت دشوار میساخت، امّا با عضویت در ناتو بسیاری از خلأهای نظامی آن پر شد. پس از اتّحاد، آلمان بیشتر به دنبال کسب جایگاه اقتصادی مهم در اروپا و جامعهی جهانی بود که رفته رفته با کسب آن به فکر توسعه و گسترش جایگاه سیاسی و اقتصادی خود افتاد. امنیّت آلمان صرفاً با حمایت ارتش خود، ناتو و قرارداد ماستریخت به طور حتم تضمین شده به نظر میرسد، امّا علاقه به حضور نظامی در دیگر کشورها از کجا سرچشمه میگیرد؟ سال 2001 آلمان نیروهای نظامی امریکا را در جهت عملیاتی کردن تئوری توطئه آن کشور حمایت کرد ولی از مداخلهی نظامی مستقیم در عراق خودداری نمود. عموماً پس از واقعهی یازده سپتامبر در امریکا، چالشی در حوزهی داخلی و خارجی سیاست آلمان به وجود آمده که در این درگیریهای نظامی مبنی بر حمایت یا عدم حمایت وی از متّحدانش خود را نمایان میکند. در این میان احزاب اپوزیسیون مانند حزب سبز همیشه مخالف حضور نظامیاند و مردم عموماً دولت خود را موظّف به اقدامات نظامی نمیدانند، با این وجود لابیها و گروههای فشاری نیز هستند که همیشه تب جنگ در سر خود دارند و همراهی با سیاستهای دول متّحد را اولویت سیاست خارجی-امنیتی آلمان در نظر میگیرند. همین موضوع اهمیّت شناخت منافع آلمان را برای ما مشخّص مینماید؛ آلمان کمتر به عنوان دولتی ملّی در نظر گرفته میشود، عضویّت فعّال این کشور در سازمان ملل، اتحادیه اروپا، پیمان ناتو، سازمان تجارت جهانی، گروه هفت و بیست و سایر ارگانهای بینالمللی باعث شده تا در خیلی از موارد منافع داخلی این کشور با مرزهای خارج از آن ارتباط مستقیم داشته باشد. به طور مثال انفجارهای تروریستی و حملهی گروه داعش در پاریس نه تنها امنیّت فیزیکی آلمان را به خاطر داشتن مرز مشترک شنگن با فرانسه به خطر میاندازد، بلکه حجم بسیاری از پناهندگان جنگزده و حضور تقریباً پنج میلیون مسلمان از کل جمعیّت آن، چالشهای اجتماعی، سیاسی و امنیّتی و حتّی اقتصادی جدیدی را برای این کشور به وجود آورده است. درخواست کمک به پاریس ابتدا فقط با حمایت از طریق جنگافزارها و تجهیزات نظامی عنوان شد، امّا ناگهان مسألهی حضور سربازان آلمانی نیز به وجود آمد. با این حال این موضوع قابل درک است که آلمان در پناه دادن به آوارگان جنگی از سوریه، عراق و افغانستان به دلایل مختلف سهم زیادی دارد، امّا در عین حال با انتقاداتی روبروست، از جمله حمایتهای تسلیحاتی از گروههای شورشی علیه بشار اسد، به عنوان نمونه ارسال سلاح به عربستان و قطر. برلین همچون دیگر متّحدان غربی خود خواستار برکناری اسد میباشد با این تفاوت که در نحوهی اجرای این پروسه به راه حلی عقلانیتر یعنی دیپلماسی گفتگو اعتقاد دارد. حمله به داعش و مداخله در این جنگ با این ادعا از طرف آلمان صورت میگیرد که در حال حاضر بازیگران منطقهای زیادی از جمله ایران، روسیه، ترکیه وعربستان در آن حضور دارند و هر کدام منافع خود را دنبال مینماید. آلمان مدّعی است که فرانسه و اعتلاف 60 کشور به همراه امریکا به طور مستقیم با داعش در حال جنگ هستند و ایران و روسیه برای سرکوب شورشیان و گروههای مخالف به ارتش سوریه برای بقای اسد در نزاع هستند و عربستان نیز تروریستها و گروههای مخالف را حمایت میکند. آلمان در تلاش است تا سیاست امنیّتی-خارجی خود را روز به روز فعّالتر کند و این موضوع میتواند در آینده با پیوستن آن در جمع اعضای دارای حق وتو در سازمان ملل بیشتر نمایان شود. گروههای فشاری هستند که به بهانهی ورود اعضای جدید مانند هند، برزیل، آفریقای جنوبی و ژاپن به همراه آلمان تمایل زیادی به تغییر بعضی قوانین سازمان ملل و تغییر پنجضلعی کشورهای صاحب حق وتو شورای امنیّت دارند. به هر حال چند نکته کلیدی در مأموریت جدید ارتش آلمان در جنگ با داعش حائز اهمیّت است: ابتدا اینکه این جنگ، جنگ با یک دولت یا کشور به حساب نمیآید و داعش ساختاری نامنظّمتر و قدرتمندتری دارد؛ دوم؛ این سوال مطرح است که آیا در این بازه زمانی یک ساله ارتش آلمان حضور نظامی خود را در سوریه و عراق به پایان می رساند و یا مانند دیگر موارد تمدید خواهد کرد، قابل توجّه است که ارتش آلمان این مأموریت خود را تا ده سال نیز پیشبینی میکند. سوم، بسیاری از کارشناسان معتقدند که آلمان تجربهی جنگ در شناسایی و عملیات جنگی در این مناطق را ندارد، شاید به همین دلیل است که بسیاری از کشورها فقط از طریق هوایی وارد این نزاع شدهاند، در همین جا این سوال مهم مطرح میشود که چرا آلمان از طریق جنگ زمینی نیز خواهان ورود به این کارزار است؟ چهارم؛ در طرح و برنامهریزی این عملیات یک نوع سردرگمی از نظر وسعت محدودهی عملیات و زمان آن وجود دارد، به طور مثال وزیر دفاع آلمان حوزه این عملیات را از دریای سرخ تا خلیج فارس و ترکیه، سوریه وعراق اعلام کرده است. در واقع اینکه تا به حال هیچ استراتژی مشخّصی مورد نظر ارتش آلمان نبوده و همین باعث نگرانی زیادی بین صاحبنظران آلمانی است که ممکن است تلفات زیادی را برای آلمان به بار آورد. و نکتهی آخر موضوع روسیه و مداخلهی نظامی آن است که خشم غربیها و آلمان را برانگیخته و شاید این عملیات نوعی صفآرایی در مقابل روسیه نیز باشد. جالب است که در سپتامبر سال جاری میلادی سوریه در نامهای از سازمان ملل درخواست کرده که کشورهای غربی و عربی بدون درخواست این کشور و هیچ مجوّزی وارد خاک آن شده و باید بیرون روند، به بیان دیگر هنوز دولت قانونی در سوریه بشار اسد میباشد که این مسأله با بیاعتنایی دول غربی و عربی روبه رو شده است. *پژوهشگر مطالعات کشورهای آلمانی زبان 49308
کلید واژه ها: آلمان - آنگلا مرکل -
سه شنبه 17 آذر 1394 - 07:30:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]