واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: امروز شانزدهم آذر، یادآور روزی تاریخی در حیات اجتماعی ملت ایران است؛ روزی که جوانان دانشجو حصار سخت و تنگ استبداد داخلی را شکستند و برای نخستین بار فریاد «مرگ بر آمریکا» را با خونشان فریاد زدند.در شانزدهمین روز آذرماه سال 1332 در شرایطی که دولت برآمده از کودتایی انگلیسی- آمریکایی، همه روزنه های حرکت های آزادی خواهانه را مسدود کرده و ناامیدی و تلخکامی فضای کشور را سیاه و تحمل ناپذیر کرده بود؛ ورود معاون رئیس جمهور آمریکا به تهران و خوش خدمتی دولت کودتایی به او، خشم جوانان ایرانی و دانشجویان حق طلب را برانگیخت. در این روز بود که فریاد دانشجویان دانشگاه تهران، در «مزارآباد شهر بی تپش» به صدا درآمد و بنیان حکومت مبتنی بر زندان و اعدام را به لرزه درآورد. کودتای 28 مرداد 1332 نقطه آغازی بر مداخلات رسمی و علنی دولت آمریکا در امور داخلی مردم ایران بود. آمریکایی ها در این کودتا نه تنها زمینه را برای سرنگونی دولت ملی دکتر محمد مصدق فراهم آوردند، با استفاده از موقعیت تازه ای که پس از جنگ جهانگیر دوم به دست آورده بودند؛ آمدند تا ایران و منابع و ثروت هایش را برای همیشه از آن خود کنند. آنان می پنداشتند با سقوط مصدق و به بند کشیدن آزادی خواهان و دشمنان سلطنت، ایران را تمام و کمال از آن خود خواهند کرد، اما حوادث روز 16 آذر نشان داد که آنان تا چه حد در محاسبات خود اشتباه کرده بودند و حساب استقلال طلبی جنبش دانشجویی نوپا، اما کمال طلب ایران را نکرده بودند. شهدای 16 آذر جنبش دانشجویی، در حالی بر زمین افتادند که تهران برای ورود نماینده عالی رتبه دولت آمریکا بزک شده بود، آنان پیش پای کسی قربانی شدند که آمده بود استقلال مردم ایران را چون متاعی قابل خریدار با خود ببرد و در عوض ضمانت سلطنت ننگین برآمده از خواست و تصمیم بیگانگان را به شاه و نخست وزیر دست نشانده اش بدهد. در این هنگامه که همه چهره های سیاسی، مذهبی و فرهنگی در حبس و تهدید بودند؛ صدایی که باید بر می آمد و به نمایندگی از مردم ایران، استقلال کشور را مطالبه می کرد، صدای دانشجویان بود. این صدا نخستین «مرگ بر آمریکا»ی مردم ایران بود که از حلقوم گلوله خورده فرزندانش در دانشگاه تهران برخاست؛ صدایی که به همه دولت هایی که خوی استکباری و تفرعن در وجودشان هست؛ یادآور می شد در کشور ایران نمی توانند با خیال خوش و به صرف دست دادن و امتیاز دادن و امتیاز گرفتن با چهره های خائن، ایران را چون لقمه ای راحت فرو دهند. این صدا و این شعار تا سال ها بعد در گوش آمریکایی ها پیچید و جنبش دانشجویی یک بار دیگر در 13 آبان 1358 این فریاد را که به میزان و معیار استقلال جویی و حق طلبی بدل شده بود؛ تکرار کرد. دانشجویان در تمام سال های پس از 16 آذر 1332 و در دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بر سر پیمان خود برای آرمان خواهی، عدالت طلبی و استقلال جویی ماندند. شهدای دانشگاه مانند شهدای قهرمان حماسه هویزه، دانشجویان پیرو خط امام که تا پای جان و بدون امکانات و ادوات جنگی در برابر دشمن ایستادند، همچون اسلاف خود در دانشگاه تهران بهای پافشاری بر حرف حق را با خون گرم و جان نازنینشان دادند. امروز نیز دانشجویان ایرانی، در عرصه های دیگر و صحنه هایی تازه در برابر دشمنانی که استقلال و سرافرازی این کشور را هدف گرفته اند، ایستاده اند. این ایستادگی درسی است که دانشجویان از پیشروان جنبش دانشجویی آموختند. همان هایی که روز 16 آذر 1332 جان دادند، اما حاضر نشدند وضعیت تحمیلی دولت کودتایی را بپذیرند و چشم بر فروختن استقلال کشور و رفتار استکباری دولت های بیگانه ببندند.
یکشنبه ، ۱۵آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]