واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگوی فارس با همرزم شهید کشوری
راهکار جالب شهید کشوری برای مبارزه با نفس/ ماجرای پخش اعلامیه امام در پایگاه هوانیروز
همرزم شهید کشوری گفت: احمد به همراه موسی موسوی، تعدادی اعلامیه تهیه کرد و قرار شد این اعلامیهها را در پادگان در جا و زمان مناسبی پخش کند.
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان سیمرغ، در سیوپنجمین سالگرد شهادت سیمرغ تیزپرواز آسمان ایران و نگین هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی، سرلشکر خلبان شهید احمد کشوری با سرهنگ بازنشسته خلبان رضا صالحی که قبل از انقلاب در پایگاه کرمانشاه با شهید کشوری آشنا شده بود، گفتوگویی انجام دادیم که مشروح آن در ادامه از نظرتان میگذرد. * راه جالب مبارزه با نفس قبل از انقلاب و حدوداً سال 54 بود که با احمد در اعتراضاتی که نسبت به پخش موسیقی در پایگاه داشتیم، آشنا شدم که نخستین دیدار و صحبت ما به آن زمان بازمیگشت. احمد کشوری یک انسان خودساخته بود، یکی از ویژگیهای شهید کشوری این بود که در روزهای سرد، لباس کمتر و در روزهای گرم لباس بیشتری میپوشید و میگفت باید با نفس خود اینطور مبارزه کرد.
انسان خیلی جذابی بود و جذابیت او هم از نوع مذهبیاش بود که با کمترین صحبت و برخورد طرف مقابلش را جذب میکرد. احمد خیلی انساندوست و به فکر نیازمندان بود، هر وقت مشاهده میکرد کسی به کمک احتیاج دارد، به کمکش میرفت تا مشکلش رفع شود. کشوری شخصیت سختگیرانهای نداشت و اهل رفاقت بود، در رفاقت هم سعی میکرد بهجای گرفتن ایده منفی، ایده صحیح و درست را به طرف القا کند. احمد، رفاقتی زیرکانه و باهوش با افراد ایجاد میکرد، عموماً بچههای پادگان نسبت به شهید کشوری خاطره خوشی داشتند؛ واقعاً اگر آدم بتواند ایمان خود را حفظ کند و بندگان خدا را نیز حفظ کند، خیلی هنر کرده است. بهگونهای در زندگی و اموراتش برنامهریزی داشت که به قول شهید بهشتی «جذب حد اعلی و دفع به حد ضرورت» و به معنای واقعی به این حرف عمل میکرد. هوانیروز در دفاع مقدس و قبل از آن در حادثه کردستان نقش چشمگیر و قابل ملاحظهای داشت، وقتی هوانیروز در کردستان فعالیتی نداشت، بچههایی دلسوز مثل شهید کشوری، شیرودی و اسماعیلی و دیگر شهدای بزرگوار با ازخودگذشتگی و جانفشانی خود کردستان را نجات دادند. هوانیروز نقش مؤثری در دفاع مقدس ایفا کرد و با توجه به اینکه آن موقع یگانها هنوز خودشان را بازنیافته بودند، تیزپروازان هوانیروز با پروازهایی که داشتند، این کاستیها را جبران میکردند. با توجه به تحریمهای موجود در آن زمان، هوانیروز با اقداماتی خوب توانست قدرتمند ظاهر شود که حتی خود آمریکاییها هم فکر اینچنین قدرتی را نمیکردند. خود آمریکاییها استنباطشان این بود که وقتی از ایران بروند، همه هلیکوپترها در واقع به آهنپاره تبدیل میشود ولی هوانیروز کردستان را اداره کرد، دفاع مقدس را اداره کرد و توانست وسایل پرنده را تا امروز حفظ کند که جزو بهترین فعالیتهای هوانیروز بوده است. * خاطرهای خوش با احمد بعد از انقلاب تصمیم گرفتم به اصفهان نقل مکان کنم، آن زمان فرمانده پایگاه آقای سعدی بودند، قبل از این نیز با آقای سعدی آشنایی داشتم و به قول معروف با هم بچهمسجدی بودیم، موضوع را با ایشان مطرح کردم، در پاسخ به من گفت: «الان که ما نیاز به شما داریم، میخواهید بروید؟» من هم جواب دادم: «تا کی بمانم؟ که آقای سعدی گفت: «مدتی را بمان و بعد برو.» خانوادهام را فرستادم اصفهان و خودم تنها در کرمانشاه ماندم و مشغول فعالیت بودم. بعد از مدتی که خدمت من در آن منطقه تمام شد، شهید کشوری بهدنبال من میگشت تا مرا در کرمانشاه نگه دارد اما من از دست احمد فرار میکردم و این یکی از خاطرات خوب من با او بود. * بدشانسی خطرناک آن زمان شهید کشوری به همراه موسی موسوی، تعدادی اعلامیه تهیه کرد و قرار شد این اعلامیهها را در پادگان در جا و زمان مناسبی پخش کند. شهید کشوری بعد از تهیه اعلامیهها، آن را به من سپرد و من مأمور پخش اعلامیهها شدم، بعد از مشخص شدن روز پخش اعلامیهها، تعدادی از اعلامیهها را در مسیر پادگان پخش کردم و بقیه اعلامیهها را تکتک در زمین صبحگاه، قبل از برگزاری مراسم صبحگاه پخش کردم و به داخل پایگاه رفتم. اما از شانس خوب ما، سربازان نظافتچی آمدند و تمامی برگهها را جمع کردند و بردند به اطلاعات پادگان تحویل دادند. بعد از اینکه شهید کشوری متوجه این موضوع شد، بسیار ناراحت شد و گفت: «چرا ما این کار خطرناک را به تو سپردیم.» زمانی که احمد زخمی شده بود و در تهران بستری بود، با جمعی از دوستان به عیادتش رفتیم، من در آن روز به شوخی به او گفتم: «احمد فکر کنم ناخالصی داشتی که نرفتی.» احمد هم خندید و گفت: «شاید.» طولی نکشید که احمد در 15 آذر سال 59 به آرزوی خود رسید و دعوت حق را لبیک گفت. انتهای پیام/86036/ش40
http://fna.ir/VXNY6V
94/09/15 - 00:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]