واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: احمدعلی افتخاری- تنها راهکار موفق و عملى، که سعادت بشر را در زندگى فردى و اجتماعى تضمین می کند، اخلاق دینی است.اخلاقى که بر پایه تعالیم مکتب و جهان بینى دینى بوده و با ایمان به مبدأ و معاد، احساس حضور خدا در صحنه هستى و محاسبه کردار و پاداش و کیفر آن در روز رستاخیز و مسؤولیت اعضا و جوارح انسان و ثبت اعمال در پرونده شخصى و... ضمانت اجرایى براى تحقق ارزش هاى اخلاقى و پایبندى انسان به امور ارزشى است. اخلاق، در باور دینداران پس از علم خداشناسى، از پراهمیت ترین مباحث است، زیرا هدف آفرینش، رسیدن به کمال مطلوب و رضاى حضرت حق است و این مهم جز با مکارم اخلاقى ممکن نگردد. «اخلاق کریمه» یعنى تسلط بر نفس تا جایى که آدمی جز به نیکى سخنى نگوید، تصورى جز نیکى نکند و چیزى را جز نیکى نبیند و هر عملى در این راستا انجام شود که انسان را به کمال برساند، عبادت شمرده می شود. اخلاق دینى، ریشه دار، با هدف و پایدار و ژرف است و انسان را از زندگى حیوانى و اجتماعى به کرامت می رساند.همان کرامتى که خدا بشر را بدان شرافت بخشیده و ممتازش ساخت«وَلَقَد کَرمْنا بَنى آدَمَ». اخلاق دینى بر پایه اصالت انسان است. اخلاق کریمه، انسان را از انسان اصطلاحى بودن به انسان حقیقى شدن ارتقا می دهد و به او شخصیت و کیان و مَنِش انسانى می بخشد، می فهماند که نباید خود را با پیروى از خواهش ها خوار سازی، نباید مقام و مرتبه خویش را فراموش نمایى که خدا نیز از یاد و اندیشه ات فراموش خواهد شد. «نَسُوا اللهَ فَاَنْسیهُم أَنفُسَهم»، زیرا آنگاه مسخ شده و نابینا و ناشنوا می شوى، نمی بینى آنچه را که دیدنى است و نمی یابى آنچه را که فهمیدنى است و به مرتبه حیوانى خویش، بلکه فروتر از آن فرود می آیى. «اُولئِکَ کَالْأَنعامِ بَلْ هُم أَضَل» وآن گاه از شرّ تو نمی توان ایمن بود، «مَن هانَتْ عَلَیْهِ نَفسُهُ فَلا تَأْمَنْ شَرهُ»(1). کسى که در پرتو اخلاق به مَنِش و کرامت و شخصیت انسانى رسید، هرگز نفس خویش را با نافرمانى و گناه خوار نمی سازد. «مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُه لَم یُهِنها بِالمَعصِیَه» (2). و کسى به این منزلت عروج یافت، دنیا را همسنگ خویش نمی داند تا بدان خوارش گرداند، «مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُه هانَتْ عَلَیهِ الدنیا»(3) و کسى که به این مقام و پرورش روح رسید، به خواهش هاى نفس، به دیده تحقیر می نگرد. «مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفْسَهُ هانَتْ عَلَیهِ شَهَواتُه» (4). دنیاى امروز، نیازمند انقلاب اخلاقى در این زمینه است تا همپاى انقلاب هاى علمى، صنعتى و اسلامی ، از آن بهره جوید، زیرا دانش و صنعت بشر با هر سرعتى که پیش رفت، اخلاق و فضیلت را با همان سرعت به عقبگرد واداشت. اخلاق به انسان، ثبات، نظم، جهت و قدرت اراده و کرامت می دهد. از کوشش هاى تخریبى غرایز جلوگیرى می کند. هدف او را متعالى و شخصیت او را به کمال می رساند. تا کنون بیش از 25مکتب اخلاقى و ضد اخلاقى به وجود آمده است: بعضى ها در تأمین خواسته هاى روانى و پرورش روحى کوشیده اند و بعضى در جهت لذت هاى مادى و جنسى و... (مانند: فروید و اریستیپ که بنیانگذار فلسفه لذت هستند).اگرچه در گذشته هاى دور به خاطر سادگى سطح زندگى، عدم گسترش روابط اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و حاکمیت هاى سلطه جویانه بشرى و بروز مشکلات جدى و ناهنجارى هاى رفتارى در افراد جامعه، بسان امروز به اخلاق و با این شدت، احساس نیاز نمی شد. اما امروزه، اخلاق را از جمله راهکارهاى موفق، در درمان این ناهنجارى ها می دانند و سقوط ارزش ها، همگان را بیدار ساخته که این انسان افسار گسیخته، نیازمند اصول اخلاقى و پایبندى به سجایاى انسانى است تا قافله سالار بشریت از تیره راه هاى زندگى به سلامت، به کعبه مقصود رسد. اقوام روزگار به اخلاق زنده اند قومی که گشت فاقد اخلاق مردنى است. پی نوشت ها: 1- بحار، ج 17 ص 214. 2- غرر الحکم، ص 677. 3- تحف العقول ص 278. 4- نهج البلاغه
شنبه ، ۱۴آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]