تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835457251
ناگفته های زندگی فردین از زبان پسر, عروس و نوه هایش! +عکس
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: فردین یكی از كسانی است كه تنها 20 سال بازی كرده و بعد از آن در هیچ اثر تصویری حاضر نشده است اما هنوز سكانس آبگوشتخوری او در فیلم «گنج قارون» یكی از سكانسهای مهم سینمای ایران است
گفتگویی صمیمانه با خانواده محمدعلی فردینهمه آدمها یك روز سرشان را میگذارند زمین و تمام. در این بازی مرگ و زندگی فقط هنرمندان این شانس را دارند كه خرم نغمهای ماندگار باشند و هیچگاه فراموش نشوند؛ آنهایی كه در یك هنر اولین باشند بیشتر بوی ماندگاری میدهند؛ حتی آدمهای دیگر تا سالها خودشان را شبیه آنها میكنند برای اینكه مورد توجه قرار بگیرند.
فردین یكی از كسانی است كه تنها 20 سال بازی كرده و بعد از آن در هیچ اثر تصویری حاضر نشده است اما هنوز سكانس آبگوشتخوری او در فیلم «گنج قارون» یكی از سكانسهای مهم سینمای ایران است و مردم با آن زندگی میكنند یا «سلطان قلبها» هنور بر دل مردم حكومت میكند؛ جوری كه كیومرث پوراحمد تصمیم گرفت 50سال بعد از ساخت آن فیلم، نسخه به روز آن را بسازد و مردم را به سینما بكشد. «گل یخ» كیومرث پوراحمد با بازی الناز شاكردوست و محمدرضا گلزار به محمدعلی فردین تقدیم شد.
با همه اینها هنوز از فردین كم میدانیم. واقعا راز این همه ماندگاری و محبوبیت و موفقیت چیست؟مدال نقره كشتی جهان را داشت اما وقتی وارد سینمای ایران شد، بیگانه نبود. به چشم بر هم زدنی ستاره سینمای ایران شد و لقب پولسازترین بازیگر سینمای ایران را ششدانگ به نام خود زد. تهیهكنندهها یكییكی ردیف میشدند تا فردین را نقش اول فیلمشان كنند تا پول به جیب بزنند اما فردین توی فیلمهای خودش بازی میكرد. به جایی رسیده بود كه تهیهكننده، كارگردان و سوپراستار فیلمهای خودش بود. روزگار بر وفق مراد نماند و فصل بیكاری از راه رسید. فردین كسی نبود كه كم بیاورد و رفت سراغ فرشفروشی. فرشفروشی را با طبع هنرمندانه متحول كرد و اولین كسی بود كه فرشها را مثل اثری هنری برای خریدار آویزان كرد تا جلوه بهتری داشته باشد. آنجا هم غریبه نبود و موفق شد.
شاید خیلیها این اولین بودنها، موفق بودنها و محبوبیت را به هوش تجاری و استعداد ذاتی ربط دهند ولی جدای از اینها، آنچه فردین داشت و بقیه نداشتند مهرهمار بود؛ همان كه اگر كسی داشته باشد همه دستنیافتنیها برایش میسر خواهد بود.
ما تصمیم گرفتیم سراغ نوادگان او برویم تا بدانیم جدا از آن تختهفرشها و شكل و شمایل فردینی، آن مهرهمار هم به آنها ارث رسیده یا نه و در نهایت ببینیم فردین كجای زندگی آنهاست؟
از قهرمانی كشتی گرفته تا محبوبیت در سینماسیاوش فردین: من متولد1335 و فرزند دوم محمدعلی فردین هستم. زمانی كه به دنیا آمدم پدرم كشتی را كنار گذاشته بود. او در آن زمان كشتیگیری مطرح و مدال نقره داشت تا اینكه یك سال بعد وارد سینما شد و اولین فیلمش به نام «چشمه آب حیات» را بازی كرد. شش، هفت سال طول كشید تا پدر در این عرصه مطرح شد و همواره برای رسیدن به جایگاهش در سینما تلاش كرد.
تا هشت سالگی خاطره خاصی به یاد ندارم تا زمانی كه پدر در فیلم گنج قارون به ایفای نقش پرداخت. در روزهای اكران فیلم، وقتی سینماهای شلوغ سطح شهر را دیدم، تازه متوجه شدم این همه استقبال به خاطر پدر من است. كمكم با حضور خبرنگارها در خانه و محل كار پدرم مواجه شدیم. همین موضوع نشان میداد او چقدر در میان مردم محبوب است.
هیچگاه خلأ حضورش را حس نكردیمسیاوش فردین: شخصیت پدر از قبل معروف شدن تا بعد از آن كوچكترین تغییری نكرد و فقط به واسطه حضورش در سینما محبوب شد و اخبار زندگیاش بازتاب گستردهای پیدا كرد؛ البته ما همچنان زندگی خصوصی خودمان را داشتیم. مرحوم پدرم هیچوقت برای خانوادهاش كم نگذاشت و هیچگاه نبود او را حس نكردیم چون مسائل كاری را از زندگی خانوادگی متمایز میکرد.
سینمایی به سبك فردینسیاوش فردین: در آن زمان «سینمای فردین» یك برند محسوب میشد. این درست كه آقای بهروز وثوق و ملكمطیعی در آن سالها حضور موثری در سینما داشتند اما حداقل ما به عنوان خانواده فردین، پدر را بیرقیب میدانستیم؛ همانطور كه دستمزد او در سینما مشخص میكرد جایگاهش چقدر متفاوت از سایر هنرمندان است؛ البته احترام همكارانش همیشه محفوظ بود و هیچوقت نسبت به هنرمندی احساس برتری نمیكرد.
نقاشی میكشید و عاشق فرش بودسیاوش فردین: بعد از انقلاب و به دلیل عدم فعالیت در عرصه سینما هم اجازه نداد این اتفاق تاثیری منفی در خانواده بگذارد. ما هم مثل بسیاری از خانوادهها از نظر مالی افت كردیم. تا قبل از انقلاب خانواده مرفهی بودیم. بعد از این دوران به دلیل جریمههایی كه پدر باید پرداخت میكرد با مشكلاتی مواجه شدیم. او شركایی داشت كه از ایران رفته بودند و بدهیهایشان به گردن مرحوم پدرم افتاده بود. همه این اتفاقها با بیكاری همزمان شد تا اینكه تصمیم گرفت شغل دیگری انتخاب كند و مغازه فرشفروشی در میدان ونك باز كرد كه بعدها همان مغازه به قنادی تبدیل شد.
پدرم از قدیم عاشق فرش بود و در خانه ما همیشه بیش از متراژ خانه فرش وجود داشت كه آنها را روی هم میانداختیم. او هر شهری مثل اصفهان، تبریز و. . . میرفت چند تخته فرش با خودش میآورد. پدرم دستی در هنر داشت و نقاشی هم میكشید؛ به همین خاطر نقوش فرش همیشه برای او جذاب بود. جالب اینكه در شغل جدیدش هم موفق و متفاوت عمل كرد. دكور مغازه فرشفروشی فردین بسیار متفاوت از سایر مغازهها بود. از آن به بعد تغییر و تحول عمدهای در فرشفروشیها به وجود آمد.
البته فرشفروشی را هم بعد از مدتی به قنادی تبدیل كرد. زمانی بود كه زیرخاكی در فرشفروشی و آنتیكفروشیها معامله میشد و پدر تصمیم گرفت تا مسالهای پیش نیامده مغازه را به قنادی تبدیل كند.
هرگز خانهنشین نشدسیاوش فردین: پدربزرگم كارمند اداره تسلیحات بود و در خیابان ری باربندسازی داشت. شرایط مالی متوسط او بعد از اینكه فردین وارد عرصه سینما شد، بسیار تغییر كرد. پدرم در انجام هر كاری بسیار موفق بود؛ از كشتی، هنر و فرشفروشی گرفته تا نفوذی كه در عرصه سینما داشت. او به هیچوجه بعد از انقلاب افسردگی نگرفت؛ البته از این قبیل شایعات زیاد مطرح شد.
برای خود من هم جالب بود كه چقدر تغییر شغل برای او آسان بود. هر تصمیمی كه میگرفت اجرا میكرد و به نتیجه مطلوب هم میرسید؛ البته برای پدر هم با توجه به موفقیتش در عرصه سینما، جدایی آسان نبود ولی این موضوع هیچوقت باعث نشد زندگی اصلی را كنار بگذارد و خانهنشین شود. این قضیه برای بسیاری از هنرمندان بزرگ دنیا هم اتفاق افتاد ولی فردین به دلیل سابقه كشتی و روحیه ورزشكاری كه داشت این اجازه را به خودش نداد كه زندگی روزمره را رها كند و خانهنشین شود.
در آرامش كامل از این دنیا رفت. . .نارملا عینالدین: شب قبل از فوت آقای فردین، شام مهمان خانهشان بودیم. همهچیز مثل همیشه بود و فقط به نسبت روزهای قبل كمتر صحبت میكرد. فردای آن روز حدود ساعت چهار بعدازظهر بچهها را با سیاوش پارك برده بودیم كه برادر همسرم به سیاوش زنگ زد و خیلی ناگهانی اعلام كرد كه پدر فوت شده است. سیاوش شوكه شد. به منزلشان رفتیم.
مادر همسرم تعریف كرد كه از ظهر همان روز احساس درد داشت و فكر میكرد یك معدهدرد ساده است؛ البته حال عمومیاش خوب بوده و فقط دردی خفیف در قفسه سینه احساس میكرده است. اورژانس میآید و تشخیص میدهد كه ممكن است از قلبش باشد. تا اینكه یك قرص نیتروگلیسیرین میخورد و میخوابد. مادر همسرم مدام به او سر میزده و حالش مساعد بوده است تا اینكه برای خوردن قهوه صدایش میكند و متوجه میشود كه بسیار آرام و بیسرو صدا فوت كرده است.
روزهای آخر عمر استرس داشت. . .سیاوش فردین: پدر روزهای آخر زندگی در سلامت كامل بود و ورزش میكرد؛ البته این اواخر استرس كاری داشت و درگیر دادستانی هم بود كه در نهایت سینما جمهوری فعلی واگذار شد. پدرم مشكلی با این موضوع نداشت اما خواهرها و برادرم معتقد بودند نباید این سینما واگذار شود و برای این موضوع تمام تلاشمان را کردیم كه البته تمام دغدغهها و استرسهایش برای پدر بود. قبل از فوت مرحوم پدرم هم چند بار شایعه كردند كه فردین فوت شده است. برای پدر مهم نبود و گاهی میخندید و میگفت بعضیها عادت به این كار دارند.
نمیدانستند فردین در ایران زندگی میكندسیاوش فردین: فوت پدر از طرف رادیو اعلام شد و مردم متوجه شدند. دو ساعت بعد از شبكههای مختلف برای پوشش این خبر به خانهمان آمدند. مراسم خاكسپاری محمدعلی فردین بسیار شلوغ شد. جالب اینكه خیلی از مردم نمیدانستند او در ایران زندگی میكند.
نارملا عین الدین: موضوعی كه همیشه در خاطرمان میماند زمانی است كه آقای فردین را از غسالخانه آوردند. هوا كاملا آفتابی بود اما به محض اینكه جسم با خاك تماس پیدا كرد، باران گرفت. انگار آسمان هم برای محمدعلی فردین گریست و بعد هم بلافاصله آفتاب شد.
دوستی خانواده فردین و تختیسیاوش فردین: از همان سالهای كودكی رفت و آمد زیادی با مرحوم تختی داشتیم. دوستی تختی و فردین بسیار عمیق بود. تمام اطرافیان هم این موضوع را میدانستند. به یاد دارم قبل از فوت آقای تختی جایی مهمان بودیم، وقتی به خانه رسیدیم خدمتكار خانه گفت آقای تختی دو بار تماس گرفته است. متاسفانه صبح روز بعد پدرم با مادر تماس گرفت و گفت که تختی فوت شده است. مادرم بسیار شوكه شد. مرحوم تختی از وقتی ازدواج كرد تا زمان فوتش هفتهای سه، چهار روز به خانه ما میآمد و ارتباط خوبی با خانواده ما داشت.
نارملا عینالدین: وقتی به آقای فردین پیشنهاد ایفای نقش تختی را دادند، او گفت به جای تختی بازی نمیكنم ولی به شرطی این پیشنهاد را قبول میكنم كه كارگردان این فیلم خودم باشم.
مهاجرت به آمریكا و بازگشت به درخواست پدرسیاوش فردین: سال 55 همراه خواهر بزرگم برای تحصیل به آمریكا رفتم. حدود 13 سال آنجا بودیم. در ابتدا قرار بود برای یك دوره چندساله تحصیلات تكمیلی به آمریكا برویم كه با انقلاب همزمان شد. سكونت در آمریكا بسیار سخت گذشت اما مسائلی وجود داشت كه پدر ترجیح میداد فعلا همانجا بمانیم. در رشته بازرگانی تحصیل كردم. هیچ علاقهای به این رشته نداشتم. از كودكی با هنر بزرگ شدم و به همین خاطر دوست داشتم در یكی از رشتههای هنری تحصیل كنم و شغل پدر را ادامه دهم اما مادرم بسیار مخالف بود.
به یاد دارم یك روز در خانه بودیم و پدرم سناریویی را كه نوشته بود برایم میخواند تا بازی كنم. مادرم از راه رسید و با داد و فریاد گفت كه به هیچوجه نباید بچهها وارد هنر و سینما شوند. مادر از عالم هنر دل خوشی نداشت. همینطور تحمل دوری از پدر و محیط سینما برای مادرم سخت بود. همیشه با مسائل مختلفی مواجه بود كه زندگی روزمره برایش سخت شده بود. آمریكا ماندیم تا اینكه به درخواست پدر به ایران بازگشتیم. خواهرم همانجا ازدواج كرده بود و من زودتر به ایران آمدم تا اینكه پدر به او هم گفت كه با خانواده به ایران بازگردد.
به خاطر مادرم سراغ هنر نرفتم. . .سیاوش فردین: بعد از گذشت این همه سال گاهی فكر میكنم كاش وارد حیطه هنر شده بودم. در آمریكا هم میتوانستم تحصیلاتم را در زمینه هنر ادامه دهم و مادرم متوجه نشود. اما به دلیل احترامی كه برای او قائل بودم دوست نداشتم به گوشش برسد و ناراحت شود. هنوز هم فكر میكنم در رشتههای هنری موفقیت بیشتری در انتظارم بود.
عشق در یك نگاهسیاوش فردین: یك سال بعد از بازگشت به ایران با همسرم آشنا شدم. چند بار قبل از آشنایی با او پیشنهادهایی از طرف خانواده مطرح شد كه نپسندیده بودم. برای اولینبار همسرم را در مغازه فرشفروشی پدرم دیدم. به اتفاق خانواده برای خرید فرش آمده بودند و زمانی كه دیدمشان با همان نگاه اول عاشق شدم. موضوع را با پدر مطرح كردم. بسیار استقبال كرد و این آشنایی ادامه پیدا كرد. آن زمان 34 ساله بودم و با این وجود هنوز قصد ازدواج نداشتم. اما وقتی همسرم را دیدم نتوانستم صبر كنم.
نارملا عینالدین: هنوز هم به این موضوع فكر میكنم كه نیمه گمشده من در این دنیا سیاوش بود. شاید اگر در زندگی با او آشنا نمیشدم هیچوقت ازدواج نمیكردم. به یاد دارم همراه پدر و مادرم برای خرید فرش به مغازه آقای فردین رفتیم كه سیاوش را به پدرم معرفی كردند. من در همان نگاه اول از حجب و حیای سیاوش خوشم آمد. بسیار سر به زیر بود و در عین حال ابهت مردانه خاصی داشت. این مسائل را در اولین دیدار متوجه شده و روز به روز بیشتر با شخصیت منحصر به فرد او آشنا شدم. از طریق خانوادهها شش ماه با هم معاشرت كردیم و با خلق و خوی هم آشنا شدیم. بسیاری از خصوصیات آقای فردین در سیاوش هم وجود دارد؛ مثل وفاداری، خانوادهدوستی و احساس مسوولیت. همهچیزهای خوب و ایدهآلی را كه برای یك دختر مهم است سیاوش داشت.
تنها عروس خانواده فردیننارملا عینالدین: 17 ساله بودم كه ازدواج كردم و خوشحالم از اینكه عروس این خانوادهام. كسانی كه از نزدیك با آقای فردین آشنا بودند میدانند چه طبع بلندی داشت. رابطه من به عنوان تنها عروس خانواده با آقای فردین بسیار محترمانه و در چارچوب خاصی بود. با وجود اینكه بسیار فرد اجتماعی و خوشصحبتی بود، جذبه خاصی هم داشت. گاهی كه آقای فردین با منزل ما تماس میگرفت تا با همسرم صحبت كنند، سیاوش حتی در زمان تماس تلفنی هم ایستاده با پدرش صحبت میكرد.
جرأت نداشتم پدرجان صدایشان كنمنارملا عینالدین: پدر همسرم را همیشه با عنوان آقای فردین خطاب میكردم و هیچوقت مثل بچههایشان جرات نداشتم پدرجان صدایشان كنم! من مثل همسرم در خانوادهای هنرمند بزرگ نشدم اما آقای فردین را از بچگی به عنوان هنرمندی محبوب میشناختم. پدرشوهرم در سه كلمه شخصیتی گرم، دوستداشتنی و پرابهت داشت.
بهترین خاطره از پدر همسرمنارملا عینالدین: بهترین خاطرهای كه از پدر همسرم به یاد دارم مربوط به روزی است كه به سینما جمهوری (آن زمان برای آقای فردین بود) رفتم. یك نقاشی سیاهقلم از چهره او در دفترشان بود. تا چشمم به این تابلو افتاد به آقای فردین گفتم: این تابلوی سیاه قلم بینظیر است. از من پرسید: از تابلو خوشت آمده؟ گفتم: خیلی زیاد. به خانه برگشتم و دو ساعت بعد پدر همسرم آن تابلوی بزرگ را با وانت برایم فرستاد.
استاندارد فیلمهای پدربزرگم متفاوت استحنا فردین: اولین نوه پسری فردین هستم. حدودا هفت ساله بودم كه پدربزرگم فوت كرد اما خاطرات زیادی از او در ذهن دارم. به یاد دارم هر بار كه به خانه ما میآمد فیلمی جدید با خودش میآورد تا ببینیم. حتی یادم هست آخرین فیلمی كه دیدیم یاقوت سه چشم بود. به نظرم استاندارد فیلمهایی كه پدربزرگم بازی كرده با توجه به اینكه تحصیلات خودم هم در زمینه كارگردانی است به نسبت باقی فیلمهای كلاسیك ایرانی بسیار متفاوت است.
نوه فردین بودن مسوولیت داردحنا: كارشناسی رشته كارگردانی از دانشگاه سوره را دارم و در حال حاضر هم دانشجوی كارشناسی ارشد هستم. هفت فیلم كوتاه ساختهام كه دو تا از آنها در جشنواره كودكان جایزه گرفته است. بار مسوولیت نوه فردین بودن خیلی بالاست. اساتیدم در دانشگاه بسیار به مرحوم پدربزرگم ارادت دارند و این خیلی ارزشمند است كه در فضای آكادمیك هم این احساس وجود دارد.
میخواهم كارگردان شومحنا: ترجیح میدهم كارگردانی را ادامه دهم؛ البته بازیگری را هم دوست دارم اما تا به حال فیلمنامهای پیشنهاد نشده كه بپسندم و دوست داشته باشم. سالهاست فیلمنامههای مختلفی پیشنهاد میشود اما نوه فردین بودن اجازه نمیدهد هر نقشی را قبول كنم؛ البته باز هم كارگردانی برای من اولویت دارد. . . .
لبخند خاص فردینسیاوش فردین: چهره و استایل فردین در عین اینكه بازیگر توانمندی هم بود در موفقیتش بسیار تاثیرگذار بود. ورزشكار بودن پدرم در بازیگریاش بسیار تاثیر مثبت داشت. بهخصوص خنده خاصش كه بسیار محبوب بود. فیلمهایی مثل غزل كه در آن تغییر چهره داد مثل فیلمهای دیگر مورد استقبال قرار نگرفت چون همه فردین را با همان چهره و استایل دوست داشتند.
جذابیت فردین تنها به خاطر چهرهاش نبودنارملا عین الدین: برای جذابیت تنها زیبایی كافی نیست. یك بازیگر موفق در كنار زیبایی، باید منش خوبی داشته باشد تا در میان مردم جذاب و محبوب شود. بسیاری از بازیگران، چه خارجی و چه ایرانی زیبا هستند اما دلنشین نیستند. مرحوم فردین در كنار چهره و اندام متناسب ویژگیهای رفتاری ارزشمندی هم داشت. درواقع زیبایی درونش نمود بیرونی پیدا كرده بود.
چهره سوای قدرت بازیگری نیستحنا: برای ستاره شدن در سینما، چهره سوای قدرت بازیگری نیست؛ البته به لحاظ توانایی بازیگری هم پدربزرگم با حضور در فیلمهایی مثل باباشمل این توانایی را به خوبی به رخ كشیده است.
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : مجله زندگی ایده آل
زیر مجموعه: سینما دسته: چهره های سینمایی
بازدید: 44
منتشر شده در 1394/09/13
1394/09/13
###12##12###
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]
صفحات پیشنهادی
پسر گردن زرافه ای و دردسرهای زندگی اش +عکس
خبرگزاری میزان - این پسر بیمار با گردن عجیب خود سوژه خبری بسیاری از رسانه ها شده است وی که از بلندی گردن خود بسیار رنج میبرد و امیدوار است پزشکان راهی را برای رهایی از این بیماری برای وی پیدا کنند به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان به نقل از هدانا پسر 15 ساله که از کودکینوه شهید عماد مغنیه +عکس
به گزارش سایت تحلیلی خبری 9صبح به نقل از فارس شهید عماد فائز مغنیه فرمانده شاخه نظامی حزب الله لبنان بود که پس از یک زندگی پر فراز و نشیب جهادی سرانجام در سال 2006 میلادی در کفر سوسه دمشق توسط ایادی صهیونیست به شهادت رسید حاج رضوان عماد مغنیه به کابوسی برای اسرائیل تبدیل شدهآنجلینا جولی عروس فرانکنشتین می شود +عکس
استودیو یونیورسال تصمیم دارد فیلم ترسناک کلاسیک عروس فرانکنشتین را با بازی آنجلینا جولی در نقش اصلی بازسازی کند به گزارش اتاق خبر آنجلینا جولی که اخیراً فیلم کنار دریا را کارگردانی و با بازی خود و همسرش برد پیت به روی پرده فرستاده است مشغول مذاکره برای بر عهده گرفتن نقش عروسزندگی سخت پسری با گردنی شبیه زرافه+عکس
یک پسر بدشانس در چین بخاطر داشتن گردن بسیار بلند لقب پسر گردن زرافه ای پیدا کرده است و دچار مشکل ستون فقرات شده است و گردنش به شکل نامطلوبی تغییر شکل داده است و ظاهر نامناسبی پیدا کرده است هدانا پسر 15 ساله که از کودکی دچار مشکل ستون فقرات بوده هم اکنون از بلندی گردن خود رنجدرگذشت پسر و عروس «شیخ یزبک» +عکس
به گزارش شهدای ایران به نقل از رسانه های لبنانی محمد باقر یزبک پسر شیخ یزبک عضو شورای حزب الله و همسر وی در یک سانحه رانندگی در جاده الزهرانی درگذشتند این در حالی است که دو دختر شیخ یزبک نیز در این سانحه رانندگی مجروح شدند یکشنبه ۸آذر۱۳۹۴نبش قبر نوه امام موسی کاظم(ع)توسط داعش+عکس
گروه بین الملل تروریست های داعش با نبش قبر فاطمه بنت نهبان نوه هفتمین امام شیعیان باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در حلب بقایای پیکر مطهر ایشان را از قبر خارج کردند به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن ایکنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانیsadreakhbar تروریست هانوه امام خمینی میهمان قلعه نویی+عکس
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا سید احمد خمینی فرزند نوه امام راحل حجت الاسلام سید حسن خمینی که بارها از علاقه خود به استقلال پرده برداشته بود امشب در هیات عزاداری امیر قلعه نویی سرمربی استقلال حضور یافت وی بعد از حضورش با هوتن پسر امیر قلعه نویی به خوش و بش پرداخت امینبش قبر نوه حضرت موسی کاظم(ع)توسط داعش+عکس
تروریست ها با نبش قبر فاطمه بنت نهبان نوه هفتمین امام شیعیان باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در حلب بقایای پیکر مطهر ایشان را از قبر خارج کردند به گزارش خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان تروریست های داعش با نبش قبر فاطمه بنت نهبان نجشن عروسی ستاره های هالیوود +عکس
جشن عروسی ستاره های هالیوود عکس اگر می خواهید بدانید که ستاره های هالیوود در جشن عروسی خود چگونه بوده اند در اینجا تصاویری از آنها را برایتان آورده ایم برترین ها اگر می خواهید بدانید که ستاره های هالیوود در جشن عروسی خود چگونه بوده اند در اینجا تصاویری از آنها را برایتان آورکامنتهای جالب مخاطبان عرب زبان درباره پیام رهبری+عکس
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان در کشورهای غربی با استقبال گسترده ای از سوی مخاطبان شبکه خبری العالم در کشورهای مختلف عربی همراه شده است به گزارش خبرگزاری بسیج پس از انتشار قسمتی از پیام رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی در فیسبوک عربی شبکه العالم که در آن تأکید کرده اند-
گوناگون
پربازدیدترینها