تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بزرگ ترين مصيبت ها، نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815435188




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

برای طارمی که خودش را آماده شنیدن فحش می کند؛ پا در هوا بین سه شنبه و چهارشنبه


واضح آرشیو وب فارسی:پارس فوتبال: بنا به آمار و ارقام، بدون تردید، مهدی طارمی موثرترین مهاجم چند ماه اخیر فوتبال ایران است که با پیراهن پرسپولیس و تیم ملی توانسته به بهترین شکل ممکن خودنمایی کند. مهاجم جوانی که نخستین تجربه اش در لیگ برتر مصادف شد با پوشیدن پیراهن پرسپولیس. درست شبیه قصه های عامه پسند؛ پسر بی پولی و ماخوذ به حیا که ناگهان دل از دختر پادشاه می برد و حالا او وارث این همه ثروت و مقام است.اما هنوز پرنده نوپا به نقطه اوج نرسیده که در نهایت بهت و ناباوری، در ورزشگاه تختی از خودی ها، بد و بیراه می شنود. باور کردنی نیست که مهمترینبه گزارش  خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام  و به نقل از شفقنا ورزشی ;  در خاتمه نبرد پرسپولیس و نفت تهران آنچه برای مهدی طارمی رخ داد اگر یکسال زودتر حادث می شد او حالا سرنوشتی شبیه به محمد عباس زاده، پدیده لیگ سیزدهم داشت. اما خوشبختانه یا متاسفانه، او امروز حکم وزیر شطرنج برانکو را دارد که حتی هواداران عصبانی هم می دانند بدون طارمی، تیم شان 50 درصد توان هجومی اش را از دست می دهد. اما چرا آنقدر که توان و عطش دارد نمی تواند داشته هاش را به نمایش بگذارد؟بسادگی رمز و رموز پنالتی گرفتن را بلد است اما آنطور که باید و شاید نواختنش را نه. پس بهتر است فعلا کار ساده تر را به عهده یکی دیگر بگذارد و همان کار سخت ،یعنی گرفتنش را خودش انجام دهد. مهاجم جوان پرسپولیس که خودش می داند با از دست دادن آن پنالتی چه پیروزی ارزشمندی را از تیمش گرفت حق را تمام و کمال به طرفداران تیمش داد، نشان به این نشان که هنگام شنیدن بد و بیراه عوض فرار و نشنیدن، به سمت هواداران رفت و برابرشان تعظیم کرد. چند ساعت بعد هم گوشی اش را برداشت و شجاعانه در اینستاگرامش چیزی با این مضمون نوشت که هر چه می خواهید بد و بیراه بگوید و دست آخر اینکه نیشتان نوشم. آنچه طارمی انجام داد اگر نگوئیم نمونه نادر و بی تکرار در فوتبال ماست، می شود مدعی شد از انگشت شمارانش بود. شاید برای خودش سوال شده باشد چرا باید اینگونه موقعیت های مسلم را از دست بدهد؟ پاسخ سوال چندان سخت و دشوار نیست. لازم نیست پای خستگی، استرس و کلا این دست از حرف ها را به مسئله باز کند. مشکل طارمی نه در پایش است نه در مغزش. تردیدی که در دل دارد موجب شده نتواند همانی باشد که هست، همانی که بود. روز تمدید قراردادش با پرسپولیس را به یاد بیاورد و مقایسه کند با نخستین روزی که وارد ساختمان باشگاه پرسپولیس شد. به عنوان یک بازیکن لیگ یکی، کاملا ناشناس با آژانس به دفتر آمد و یک قرارداد ارزان قیمت امضا کرد و رفت. روزهایی را به یاد بیاورد که تنها آرزویش تنها یک حضور نود دقیقه ای در ترکیب اصلی تیم دایی بود. به یاد بیاورد که پس از نخستین گل هایش تیترهایی در قبالش استفاده می شد که در آن با “برنج طارم” بازی ژورنالیستی می کردند. یعنی هنوز آنقدر بزرگ نشده بود که کسی مهدی طارمی را به واسطه طارمی بودنش بشناسد.چطور آن روزها خبری از این گل نزنی ها نبود؟ مگر امکان داشت برای زدن ضربه پنالتی شاخ و شانه بکشد و وقتی سرمربی به درستی ترجیح داد پنالتی را در تبریز، بنسون بزند، او قهر کند و حتی در شادی گل پیروزی بخش تیمش شرکت نکند؟مهدی طارمی با متر خودش، شروع به اندازه گیری تفاوت ها کند. حقش است؛ نوش جانش. خودش خودش را بالا کشید و حالا آنقدر بالا رفته که کمتر از حضور ثابت در ترکیب تیم ملی فوتبال، ارضایش نمی کند. اما یک جای کار بد جور لنگ می زند. برخلاف آن روز که با آژانس آمده بود و هنگام رفتن به ساختمان باشگاه، با هیجان آمیخته به غرور برای راننده تعریف می کرد که می خواهد با پرسپولیس قرارداد ببندد و لابد راننده هم پیش خودش گفته بود: طرف ما را گرفته که اینچنین ادعا دارد، اول فصل پس از تمدید یکساله با پرسپولیس حتی دل و دماغ نداشت تا پاسخ خبرنگاران را بدهد. در این بین تنها پاسخ یک تلفن خاص را به واسطه رو در بایستی داد و به طرف گفت: حیف شد، دلم می خواست به خارج بروم و کمی پول پس انداز کنم، اما پیشنهاد کویت پرید و مجبور شدم بمانم ایران و معلوم نیست از این قرارداد آخر فصل چقدر دستم را می گیرد. مهدی طارمی 23 ساله،زاده 27 تیر 71، عجله دارد. در بوشهر به اوآنقدر فقط دادند که تنها خرج یومیه اش را بدهد. با همان جیب خالی بی خیال فوتبال شد و دو سال مفت مفت به آشخوری رفت.برگشت ایرانجوان و درخشید اما نه آنقدر که پیشنهاد لیگ برتری داشته باشد. نه آنقدر که یک راست ، محبوب ترین تیم ایران او را جذب کند. سه شنبه سی اردیبهشت سال 93 را به یاد بیاورد که به چه هوایی قرارداد دو ساله مشروط با پرسپولیس امضا کرد و سپس چهارشنبه 10 تیر 94 را مرور کند. در آن سه شنبه آنقدر خوشحال بود که دوست داشت با همه خبرنگاران حاضر در باشگاه صحبت کند و از آرزوهایش بگوید اما هیچکس در باشگاه او را نمی شناخت و همه با هم پچ پچ می کردند: دایی اینها را از کجا پیدا می کند؟ اما یکسال بعد و در آن چهارشنبه پس از تمدید قرارداد به مدت یکسال دیگر، فقط کلافه بود و دوست نداشت با کسی حرف بزند تا مبادا راز مگویش فاش شود. دل طارمی برای سال دوم با پرسپولیس نبود. نه اینکه عاشق تیمش نباشد، تنها عجله داشت تا یک قرارداد چرب و نرم ببندد. حتی حاضر بود به لیگ بازیکن سوز کویت برود. اما علی رغم میل باطنی ماند و حالا چنان اوجی گرفته که بعضی ها عجولانه از شکستن رکورد 109 گل ملی دایی توسط او می گویند. خودش هر چه می گوید در این مورد مهم نیست، مهم روزهایی بود که در اردوی تیم ملی حضور داشت و به هر مدیربرنامه ای رو می انداخت تا یک تیم خوب خارجی برایش پیدا کنند. او همچنان در 23 سالگی ، عطش رفتن دارد. اینچنین است که وقتی می خواهد در مصاف تک به تک دروازه حریف را باز کند ذهنش صد درصد آماده شادی گل نیست. هنوز به آینده اش فکر می کند. به پیشنهاداتی که قرار است بیاید. به خانه ای که می خواهد در تهران و بوشهر بخرد. به ماشین چند صد میلیونی که می خواهد بعدا تصاحبش کنند. به هزاران آرزوی کوچک و بزرگ که آن بالا بالاها جاخوش کرده ا ند. اما مهدی طارمی، پول پرست نیست که اگر بود در اوج نیاز، ماشین هدیه اش را نگرفته به مجتبی محرمی هدیه نمی داد. او نگران آینده اش است و می خواهد خیلی سریع آن روزهایی که مفت در بوشهر به توپ لگد زد و دو سال تمام در پادگان پست داد را تلافی کند. از یک سو حق دارد اما از سوی دیگر نه.مسیر پیش روی او روشن و درخشان است آنقدرهم فرصت دارد تا دست کم شش یا هفت قرارداد آینده دار آنچنانی با تیم های مختلف تا پایان فوتبالش امضا کند. اما به شرطی که ذهنش را ریست کند. تردیدها را پاک و همه حواسش را به امروزش معطوف. موقعیت ها همیشه اینچنین ساده به دست نمی آید که او سخاوتمندانه آنها را از دست می دهد.پس بهتر است عوض سپر کردن سینه برابر فحش ها، با خودش حساب بی حساب کند. درست شبیه همان سه شنبه ای شود که تازه آمده بود. دیر یا زود پیشنهاد خوب خارجی می رسد او باید نگران امروزش باشد که در عین گلزنی، لقب گلنزن مفت مفت به نامش چسبیده و هر بازی این انگاره قوی تر می شود که این بچه دهه هفتادی، شکم سیرانه فوتبال می کند.تا دوباره گرسنه نشود، خبری از آن آینده درخشان نیست که پیش از این امثال دایی،مهدوی کیا و کریمی با همین پیراهن پرسپولیس به چنگ آوردنش. یک دوست، یک دلسوز یک خودی، لطف کند بچه عجول بوشهری را از حال و هوای آن “چهارشنبه تردید” به “سه شنبه پر امید” برگرداند.


پنجشنبه ، ۱۲آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پارس فوتبال]
[مشاهده در: www.parsfootball.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن