واضح آرشیو وب فارسی:پژوهان: روزها برای صنعت آذربایجان و تبریز همچنان می گذرند و ما در استان مان همچنان مشغول بررسی طرح های توسعه ی خودروسازی هستیم. این در حالی است که فعالان اقتصادی در دیگر استان ها در حال پیشبرد مذاکراتی هستند که ما همین یکی دو سال قبل به واسطه ی برخی فعالان اقتصادی بومی شروع شان کرده بودیم. ذیلا به بررسی و مرور تاریخی این روند و چرایی عدم نتیجه گیری از آن خواهیم پرداخت.وقتی در یکی دو سال گذشته صحبت های تاسیس قطب سوم خودروسازی در کشور جدی تر شد، به عنوان یک دلسوز مطبوعاتی که همواره پیگیر مسائل صنعت استان بوده ام، طی یادداشتی خطاب به جناب استاندار عرض کردم که تبریز و آذربایجان ظرفیت مبدل شدن به قطب سوم خودروسازی را دارد و نباید اجازه داد که این مساله در جای دیگری پا بگیرد و این موقعیت از کف آذربایجان و تبریز برود. در موقعیتی که در همین حال حاضر چندین خودرو از سبک تا سنگین در آذربایجان تولید می شود و قطعه سازان استان با امکاناتی وسیع آماده ی همکاری در تولید خودرو هستند نه از نظر منافع ملی و نه از جهت منافع استان به مصلحت نیست که قطب سوم خودروسازی در جای دیگری غیر از آذربایجان، که هنوز تمام زیرساخت ها در آنجا باید از پله ی اول بنا نهاده شود، تاسیس و راه اندازی شود. در پی این صحبت ها و وقایع بسیاری از جمله برگزاری مراسمی در بخش خصوصی و معرفی اعضای هیات موسس شرکت خودروسازی جدید با حضور تنی چند از بزرگان صنعت استان، و همینطور صحبت های جناب استاندار در جلساتی دیگر در تاکید بر تولید خودروی کلاس اروپایی در تبریز، امیدهای بسیاری در سطح جامعه و مطبوعات استان ایجاد شد که پنداری این بار دیگر قرار است در آذربایجان اتفاقی رخ دهد که سال هاست مردم در انتظار آن بوده اند. یعنی قرار است بر اساس استعدادها و توان بخش خصوصی آذربایجان، صنعتی پا بگیرد که همچون ذوب آهن اصفهان، و البته در ابعادی کوچک تر از آن، اقتصاد استان را متحول کند. اما در عمل چیزی که رخ داد اعلام خبر راه اندازی خط پراید در تبریز بود که ظاهرا مقدمه ای باید می بود بر تولید خودروی کلاس اروپایی در تبریز !!! حالا شما داشته باشید این اتفاقات و صحبت ها را و این خبر را که در سایت های خبری آمده است را بخوانید: وزیر صنعت، معدن و تجارت همچنین در حاشیه این همایش (همایش تجارت ایران و ایتالیا) از آغاز مذاکرات یکی از خودروسازان ایرانی با فیات ایتالیا خبر داد و گفت: این شرکت برای همکاری با خودروساز ایرانی اعلام آمادگی کرده و ایران نیز برای همکاری استقبال می کند. نعمت زاده افزود: بیش از ١٠ سال پیش مذاکراتی بین خودروسازان ایرانی و فیات انجام شده بود اما از آنجایی که این شرکت با آمریکا همکاری خود را آغاز کرد، به فیات اجازه همکاری با ایران داده نشد. وزیر صنعت از آمادگی برای همکاری با فیات برای تولید خودروهای سبک، تجاری، موتورهای گازسوز و اتوبوس خبر داد و گفت: بر اساس برنامه ریزی ها، قرار است در کمتر از ١٠ سال، سه میلیون خودرو تولید شود که یک سوم آن صادراتی باشد. البته ما امیدواریم که این خودروسازی که در حال مذاکره با فیات ایتالیاست یکی از خودروسازان تبریزی باشد تا وعده ی تولید خودروی کلاس اروپایی توسط مسئولان و فعالان بخش خصوصی به اجرا در آید اما اگر این خودروساز مذاکره کننده از آذربایجان نباشد تکلیف چیست؟ چطور است که وقتی یکی از بزرگان صنعت استان آذربایجان شرقی زمینه های همکاری را مهیا می کند و با برخی بزرگان دیگر قصد تاسیس خودروسازی در کلاس اروپایی را می کند در عمل اتفاق خاصی رخ نمی دهد اما زمانی که خودروسازی از جایی دیگر چنین موقعیتی را پیشنهاد می کند، خبرش با حضور وزیر صنعت اعلام می شود؟؟! جای تاسف دارد که تمام حرف های ما درتوسعه ی صنعت و خصوصی سازی تنها به تمرکزگرایی در سیستم های دولتی و اداری و اقتصادی ختم شده و در نهایت این نیت های خاص و رانت های دولتی هستند که جای منافع ملی و اقتصاد پایدار ملی را، که اصولا با حمایت از بخش خصوصی ایجاد می شود می گیرد. با توجه به اینگونه اتفاقات، متاسفانه باید پذیرفت که دورنمایی که از صنعت امروز آذربایجان دیده می شود بجز مجموعه ای شعار چیز دیگری را به ذهن متبادر نمی کند. شعارهایی که احتمالا امروز هم اگر صحبتی راجع به قطب صنعتی سوم خودروسازی کشور انجام شود باز هم تکرار شده و مساله را به تاریخ ملحق خواهند کرد. صد البته که منظور از این نقد تسلط نگاه بدبینانه و این نیست که هیچ فعالیتی در سطح صنعت استان انجام نمی شود، چرا که خود مردم تبریز و آذربایجان از قدیم الایام به پیشرفت و توسعه ی تجارت و کسب و کارشان مقید و مسلط بوده اند و همواره در کنار دولت کارها را به پیش برده اند، اما این امری واقعی و اجتناب ناپذیر است که حمایت قانونی و دولتی از توسعه ی استان، در راستای تسهیل روند توسعه ی اقتصادی، تاثیری به سزا دارد و بدون این امر کسب و کار در منطقه در سطح کارخانه ها و واحدهای تولیدی ای که صنعتگران و تجار آذربایجانی در حد توان خودشان تاسیس کرده اند باقی خواهد ماند و کسی از هم افزایی توان آنان دفاع نخواهد کرد. به هر حال زندگی ادامه دارد و همچنان برخی طرح هایی که در ابتدا توسط فعالان اقتصادی تبریزی و آذربایجانی پیگیری شده اند به وسیله ی فعالان دیگر استان ها و شرکت ها به بار می نشینند و در این میان تنها امیدواری به روزی است که در مسیر تفکری روشن و شفاف و دیدگاهی استراتژیک بتوانیم، به دور از تمرکزگرایی اقتصادی، در راستای پیشرفت حقیقی اقتصاد ملی، خصوصی سازی واقعی و توسعه ی اقتصادی و مهم تر از همه، منافع ملی، درست قدم برداریم. به هر روی باز هم تاکید می کنیم که خودروسازی و قطعه سازی استان، پتانسیلی است در جهت توسعه ی اقتصاد ملی. حالا باید دید تا چه اندازه افکار روشن و باز، در جهتی درست، رو به توسعه ی آن خواهند نهاد. تا چه پیش آید … !!! یادداشت: آراز ادوای
پنجشنبه ، ۱۲آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پژوهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]