واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بررسی نقش سیاسی زنان در تاریخ جامعه > خانواده - اکرم مصوری منش *
یزید خطاب به حضرت زینب: دیدید که به ذلت افتادید حضرت زینب خطاب به یزید: جز زیبایی چیزی ندیدم رویداد کربلا که ریشه های تاریخی آن به زمان قصی بن کلاب جد اعلای پیامبر می رسد و رویارویی دو جریان تاریخی مهم که یکی بسوی فضایل سوق می یافت ودیگری راه رذایل را طی می نمود در نهایت پس از رویداد کربلا به بیان این دوجمله که گویندگانش وارثان آن دو حرکت بودند ختم شد . گوینده اول فردی است که در ظاهر خلیفه رسول خدا و امپراطور جهان اسلام می باشد امپراطوری بزرگی که از شمال غرب آفریقا تا نزدیک هندوستان را در بر می گرفت و پاسخ دهنده به خلیفه زنی است که شاهد کشته شدن همه اطرافیان خود گشته و در حالی که خود اسیر است سرپرستی کودکان وزنان اسیر را داراست. بسیار طبیعی است که این زن در چنان شرایطی به خضوع و کرنش بیافتد وبرای نجات جان خود و فرزندان به چاپلوسی و سالوسی بپردازد بویژه آنکه در نظر و فرهنگ به ارث رسیده طرف مقابل خود ؛زن فاقد ارزش سیاسی و اجتماعی بوده حتی حق حیات اساسی نیز نداشته ا ست . ولی آنچه مشاهده گر ماندیم اینکه یک زن اسیر بدون هیچ هراس و لکنت زبان و پرخاش و یا عذر خواهی وسالوسی ؛ وبا عظمتی که همه حوادث را در روح خود هضم وجذب کرده پاسخ می دهد که بجز زیبایی چیزی ندیدم . در تفسیر این دو گفتمان می توان کتاب ها نوشت و تفاسیر و تحلیل های بسیاری کرد ؛ مثلا از نگاه تاریخی می توان به اختلاف دو طایفه بنی هاشم وبنی امیه پرداخت که چه ماجراهایی میان این دو گذشت که در حال حاضر یزید چنین حرفی رابیان نمود وچنان جوابی را شنید . از نگاه جهان بینی می توان به آن پرداخت که میان این دو نگاه چه تفاوتها بوده است . چه اختلاف عمیقی که یکی در فلسفه حیات شهادت را و دیگری قدرت را زیبا می بیند . از نگاه زیبا شناسی انسان می توان نیز در این باره سخن گفت و رابطه آن را با نظام باورها واحساس های بنیادی انسان جستجو کرد . در چارچوب اخلاق نیز این دو جمله بسی قابل تفسیر است که یکی در کبر قدرت اسیر است و دیگری به عظمت حریت و دوری از ذلت می اندیشد . از در یچه فقهی بدلیل اینکه هر دو طرف شریعت را ادعا دارند می توان به گفتگو نشست از دیدگاه عرفانی و از دیدگاه فلسفی و از دیدگاه شهروند در برابر حاکمیت واز دریچه عرف عرب وغیره وغیره می توان این دو جمله را مطرح کرد و در باره آن گفتگو نمود که همگی جالب ودر خور تحقیق اند . اما درمیان همه این عرصه ها یک نکته مهم تر است وان این است که فکر کنیم که پاسخ حضرت زینب چه خروجی دارد ؟ در این باره بطور گذرا گفته شود که در تاریخ بشر فراوان دیده شده است که زمامداران در قالب های مختلف حتی لباس مذهب دربرابر رشد بشر سد ایجاد کرده و با کشتار و غیره راه تکامل واصلاحات را بسته اند که یک مورد از این رویداد ها همین واقعه کربلاست. وجالب است اغلب دیده شده است که یک زن و یا زنانی این بن بست هارا شکسته وبا ظرافت بسیار قابل توجهی راه جدیدی را گشوده اند . در ماجرای قیام علیه ایجاد استضعاف طبقاتی و استبداد فرعونی ؛ می بینیم که خداوند داستان موسی و قیام او را از بارداری یک بانو شروع می کند. ودر برابر ارتجاع دینی یهود که باید توسط کسی احیاگری می شد وچنان راه را بسته بودند که حضرت یحیی نتوانست کاری از پیش ببرد خداوند قیام تجدد گرایانه حضرت مسیح را از مادر بزرگ او آغاز می نماید . نیز پایه گذاری خانه کعبه که راه سومی است در برابر قدرت نمرود و سوزاندن ابراهیم که هیچ یک به نتیجه نمی رسد اما به بهانه هاجر و فرزند کوچکش اسماعیل در سر زمینی لم یزرع خانه کعبه پایگاه توحید در جهان بنیان گذاری می شود وبرای همیشهء تاریخ ؛ آن زن یعنی هاجر هم بپاس زحمات خالصانه اش طواف می شود . و فقط این قهرمانی ها در میان زنان انبیا و اولیا نبوده است بلکه در میان غیر معصوم اما بزرگان خود ماهم وجود داشته است برای مثال گفته می شود وقتی منصور حلاج را به مسلخ می برند کسی به خواهر او خبر می دهد که برای آخرین دیداربسراغ او برود و او را ببیند وقتی خواهر مومن حلاج به کنار برادر می رسد می ببیند جمعی برای تماشای جان دادن آن مرد بزرگ آمده اند ان زن نقاب و حجاب از سر بر می دارد همه به او نهیب می زنند که چرا بی ایمان شدی ودر برابر مردان؛ حجاب از سر برکشیدی او پاسخ می دهد که در اینجا جز حلاج که برادرم هست هیچ مردی ندیدیم . و تلویحا می گوید که این حجاب وعفاف برای آن است که عدالت وجود داشته باشد تا منصور من بدار نرود وبا این کار تکانی به مردم مقدس ماب فرو رفته در تحجر می دهد که بیندیشند هدف از دینداری چیست ؟ بگذریم در ماجرای کربلا نیز که با قتل و غارت و آتش زدن خاتمه یافته بود همه چیز تمام شد ودر این راستا بزرگترین انسان تکامل یافته زمان یعنی امام حسین ع به شهادت رسیده بود ودیگر هیچ . همه جا در سکوت و تسلیم. اما هنر حضرت زینب این بود که با این جمله که در کربلا جز زیبایی چیز ی ندیدم یک تابلو عظیمی را در مقابل بشریت گذاشت که راه شهادت را برای شکستن همه بن بست های بعدی تاریخ گشود و آنرا در برابر قدرت و ذلیلانه تسلیم قدرت شدن ؛ زیبا توصیف کرد بنابراین کسی که چنان روح بلندی داراست که تمام آن حوادث خونبار را زیبا توصیف کند نمی تواند در جایی التماس ویا ناراحتی کرده باشد وبسیاری از مداحان ما راه غلط می روند . بلی اگر عظمت زینب نبود کربلا در کربلا مرده بود اما نقاشی ترسیم شده که مدل زیبایی برای روبرو شدن با زور وستم بود برای همه بجا گذاشت تا بر تارک تاریخ جهان وبشر بدرخشد . ... بلی خروجی گفتا ر زینب و ما هم امروزه به چنین هنر مندانی نیاز داریم تا گشایشگر راهی نوین برای خروج از بن بستها ی این زمانه برای ما بوده باشند . سلام بر زینب (ع) * مدیر عامل موسسه مطالعات و تحقیقات زنان
۴۷۴۷
کلید واژه ها: حضور زنان در جامعه - زنان -
دوشنبه 9 آذر 1394 - 21:59:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]