تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 16 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همه خوبى‏ها با عقل شناخته مى‏شوند و كسى كه عقل ندارد، دين ندارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821285256




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شیخ مفید، نماینده امام عصر عج و حکمی به نام متعه


واضح آرشیو وب فارسی:مهرخانه: شیخ مفید مبدع ایده های جدیدی در فقه است، اما عمده اعتبار و شهرت او تنها به دلیل تألیفات مهمی چون المقنعه، الفرائض الشرعیه، احکام النساء، الکلام فی دلائل القرآن، الارشاد و... نیست؛ شیخ مفید را به اعتبار ملاقات ها و تأییداتی که از جانب امام عصر عج شده است، می شناسند.شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، متولد سال 336 هجری قمری، فقیهی، محدث، متکلمی وارسته، عارفی واصل و از بزرگان و مفاخر شیعه است. به گزارش مهرخانه ، شیخ مفید مبدع ایده های جدیدی در فقه است، اما عمده اعتبار و شهرت او تنها به دلیل تألیفات مهمی چون المقنعه، الفرائض الشرعیه، احکام النساء، الکلام فی دلائل القرآن، الارشاد و... نیست؛ شیخ مفید را به اعتبار ملاقات ها و تأییداتی که از جانب امام عصر عج شده است، می شناسند. تأییدات امام عصر عج بنابر نقل های موجود، حضرت حجت عج، چندین بار برای شیخ مفید نامه نوشته اند و در این نامه ها، از وی با القاب و عناوینی که نشان دهنده جایگاه علمی و دینی والای اوست، یاد کرده اند. امام عصر عج در توقیعات خود به شیخ چنین نوشته اند: «سلام خداوند بر تو ای کسی که در دوستی ما به زیور اخلاص آراسته ای و در اعتقاد و ایمان به ما دارای امتیاز مخصوص هستی. ما در مورد نعمت وجود تو خداوند یکتا را سپاسگزاریم! از آنجا که در راه یاری حق و بیان سخنان و نصایح ما صادقانه کوشیدی، خداوند این افتخار را به شما ارزانی داشته و به ما اجازه فرموده است که با شما مکاتبه کنیم. شما مکلف هستید که اوامر و دستورات ما را به دوستان ما برسانی.» «درود بر تو ای دوست پراخلاص در دین خدا! ای آنکه در عشق و ایمان به خاندان وحی و رسالت به اوج آگاهی و یقین پر کشیده ای!... و به تو که خداوند برای یاری حق توفیقت ارزانی داشته، پاداشت را بخاطر سخنان جاودانه ای که با صداقت از جانب ما می گویی، کامل و افزون سازد! اعلام می داریم که به ما (از جانب آفریدگار هستی) اجازه داده شده است که تو را به افتخار دریافت نامه و پیام کتبی مفتخر ساخته و تو را مسئول سازیم که آنچه را به تو می نگاریم، همه را به دوستان راستین ما که در قلمرو پیام رسانیت هستند، برسانی.» «درود خدا بر تو ای یاری رسان حق و آنکه با گفتار راستین و شایسته، مردم را بسوی حق فرا می خوانی!... ما ناظر نیایش (عارفانه و راز و نیاز پرشور و پراخلاص) تو با خدا بودیم و از خدای جهان آفرین برآورده شدن آن (خواسته ات) را خواستیم.» (1) دفاع از شیعه برحسب این منزلت و مکانت است، که ادله و آرای شیخ در میان فقها، از اعتبار ویژه ای برخوردار است. آرایی که شیخ در مناظرات و مکالمات گسترده خود با فقهای اهل سنت، به دفاع تمام قد از آن پرداخته است. عماد حنبلی، یکی از دانشمندان اهل سنت در مورد شیخ چنین می گوید: «او بزرگی از بزرگان امامیه و رییس بخش فقه و کلام و مباحثه است. او با پیروان هر عقیده به مباحثه و مناظره می پرداخت. موقعیت شایان توجهی در تشکیلات دولت آل بویه داشت. او صدقه فراوان می داد. بسیار اهل خشوع و تهجد و اهل نماز و روزه و خوش لباس بود.» (2) یکی از این مناظرات جنجالی، مناظره شیخ با ابن لؤلؤ است. مناظره شیخ، متعه حکم حلال خداوند است شیخ مفید نقل می کند: «زمانی که در محضر بعضی از سران دولتی بودم و شیخی از اسماعیلیه به نام ابن لؤلؤ از من پرسید: چه دلیلی بر حلال بودن متعه وجود دارد؟ گفتم: خداوند متعال در آیه 24 سوره نساء «و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آن ها را که (از راه اسارت) مالک شده اید؛ (زیرا اسارت آن ها در حکم طلاق است؛) این ها احکامی است که خداوند بر شما مقرر داشته است. اما زنان دیگر غیر از این ها (که گفته شد)، برای شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید؛ درحالی که پاک دامن باشید و از زنا، خودداری نمایید. و زنانی را که متعه می کنید، واجب است مهر آن ها را بپردازید. و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کرده اید. (بعداً می توانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید.) خداوند، دانا و حکیم است.» (3) متعه را با لفظ صریح و اوصافی مانند «وجوب اجر» و «رضایت طرفین در اجر و مدت» حلال نموده است. گفت: یعنی انکار می کنی که این آیه توسط آیه 5 به بعد سوره مؤمنون (4) که خداوند متعال در آن، نکاح را جز با همسر و کنیز منع نموده است، نسخ شده است؟ پاسخ دادم: در این معارضه از دو جهت دچار خطا شدی؛ یکی اینکه تو همسر موقت را همسر ندانستی درحالی که مخالف تو این را نمی پذیرد و آن را همسر حقیقی می داند. دوم اینکه سوره مؤمنون مکی و سوره نساء مدنی است و از نظر زمانی سور مکی مقدم بر سوره های مدنی، پس چگونه ناسخ آن خواهد بود؟ آیا در این باره دچار غفلت نشدی؟ گفت: اگر همسر موقت، همسر حقیقی بود ارث می برد و طلاق داده می شد و این دلیل نادرست بودن سخن توست! گفتم: این هم یک اشتباه دیگر، زن فقط به واسطه همسر بودن مستوجب میراث یا طلاق نمی شود. مثال های نقض استدلال بر ارث: فردی است که با کنیزی ازدواج کند؛ زنی است که شوهرش را بکشد؛ زن ذمیه، یهودی و مسیحی است که هیچ یک ارث نمی برند. و در مورد طلاق هم به مواردی که زن و مرد خود به خود از هم جدا می شوند می توان اشاره کرد: کنیزی که فروخته می شود؛ زنی که به وسیله لعان یا خلع جدا می شود؛ مردی که مرتد می شود و زنش باید بدون طلاق از او جدا شده و عده وفات بگیرد و... . در همه این موارد، رابطه زوجیت حقیقی وجود دارد و این بدان معناست که استدلال تو باطل است. بعد از این صحبت ها، صاحب خانه که مردی پارسی و ناآشنا به فقه بود گفت: در این زمینه سؤالی دارم، آیا پیامبر یا امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز متعه کردند؟ گفتم: خبری دراین باره بما نرسیده و نمی دانم. مرد صاحب خانه گفت: اگر در متعه خیری بود رسول خدا و امیرمؤمنان آن را ترک نمی کردند. گفتم: ای مرد! هرآنچه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم انجام نداد، حرام نیست. مثلاً رسول خدا و ائمه که درود خدا بر آنان باد، همه آن ها بدون استثناء با کنیز ازدواج نکردند؛ با غیرمسلمان اهل کتاب ازدواج نکردند؛ خلع نکردند؛ با زن سیاه پوست تزویج نکردند؛ ... درحالی که این ها حرام نیست و چیزی مانع آن نیست... . بعد از این پاسخ، گفت: بگذریم؛ به من بگو اگر مردی از اهل قم، برای حج وارد مدینه شود و زنی را متعه کند و مدتش تمام و به حج برود درحالی که آن زن از او حامله باشد و وی نداند و پس از حج به شهرشان برگردد و بعد از بیست سال دوباره به حج رود درحالی که آن زن از وی دختری آورده و به سن جوانی رسیده است و او درحالی که نمی داند دختر را ببیند و متعه کند، آیا ازدواج با دختر خود جداً شرم آور نیست؟ رو به جمع کرده و گفتم: اگر آنچه این گوینده می گوید سبب تحریم متعه و تقبیح آن است، تحریم میراث و نکاح و تقبیح آن ها نیز واجب است؛ چراکه داستانی که برای منع متعه بیان شد، در مورد نکاح دائم نیز رخ می تواند اتفاق بیفتد؛ اشکالی ندارد که مردی از اهل خوارزم که سنی حنبلی مذهب است به قصد حج وارد مدینه شود و تقاضای زنی حنبلی کند و زنی جوان و غیرباکره و بدون ولی را پیدا کند و وی در حضور امام محله شان و دو شاهد وی را عقد (فقط دائم!) کند و زمانی که خواست به حج برود دوباره در حضور همان شیخ محله، وی را طلاق دهد و نفقه عدّه او را هم بپردازد و پس از حج و بازگشت به وطن بعد 20 سال دوباره به حج بیاید و دختری که از خود او بوده و او غافل است را با حضور ولیّ و دو شاهد عقد کند و با وی نزدیکی کند. لذا اگر استدلال شما این است که باید ازدواج را کلاً حرام کنید! پرسشگر معترضانه گفت: در مذهب ما لازم است که این مرد به همسایگانش در این مورد وصیت کند و این امر مانع رخ دادن این امر شنیع می شود. گفتم: اگر در نزد شما لازم است در نزد ما لازم تر است! چراکه معتقدیم آن مرد باید درباره وضعیت آن خانم به یکی از برادران مورد اعتمادش در آن شهر وصیت کند، و اگر برادر مورد اعتمادی پیدا نکرد به یکی از اهل آن شهر وصیت کند و بگوید که او همسرش بوده است. سپس رو به صاحب خانه کرده و گفتم: کار ما و این مردم فقیه عجیب است؛ همه آن ها ما را به خاطر ازدواج موقت می کوبند، باوجودی که خود معترف اند که پیامبر آن را جایز دانسته و در زمان او بدان عمل می شده؛ علاوه بر آن ظاهر کتاب خدا هم حلال بودن آن را اعلام می کند و آل پیامبر نیز همگی آن را مباح دانسته اند؛ باز هم همگی شان اتفاق نظر دارند که عمر در زمان خودش، درحالی که اقرار داشت در زمان پیامبر حلال بوده است، آن را حرام کرد. حال بر فرض که ما در امر حلیت متعه، گمراه باشیم؛ این گمراهی فرضی ما ناشی از اشتباه بوده و از روی لجاجت نبوده که مخالفین ما حق داشته باشند از ما اظهار بیزاری کنند. .... این ها متعه را علم می کنند درحالی که قرآن بر حلال بودنش شاهد است و سنت پیامبر نیز به آن شهادت می دهد؛ پس می توان گفت که آن ها اهل دین نیستند، بلکه اهل تعصب و دشمنی با آل پیامبر هستند.» (5) منابع:  1.طبرسی، احتجاج، ج2، ص603. 2.عبد الحی بن أحمد بن العماد العَکری الحنبلی، شذرات الذهب، ج3، ص199. 3.«...وَ أُحِلَّ لَکُمْ ما وَراءَ ذلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِکُمْ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما تَراضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیما.» 4.«وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ؛ إِلاَّ عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ؛ فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُون.» و آن ها که دامان خود را (از آلوده شدن به بی عفتی) حفظ می کنند؛ تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند، که در بهره گیری از آنان ملامت نمی شوند؛ کسانی که غیر از این طریق را طلب کنند، تجاوزگرند. 5.المفید، فصول المختاره، ص158. انتهای پیام/ 930623


دوشنبه ، ۹آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهرخانه]
[مشاهده در: www.mehrkhane.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن