واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: معماری و فرهنگ در زندگی ما تهران- ایرنا- روزنامه ابتکار در شماره دوشنبه نهم آذر در یادداشتی به قلم علی حق شناس کارشناس معماری پایدار می نویسد: معماری و فرهنگ دو کلمه ای آشنا در زندگی ما هستند که مااین دوکلمه را بسیار در زندگیمان شنیده ایم؛ ولی ارتباط بین این دو مفهوم ومعنای کاربردی آنها را شاید ندانیم.
در این یادداشت می خوانیم: در این مقاله به معرفی واژه «معماری» و نیز به معرفی مفهوم«فرهنگ» که بیانگر هویّت جامعه است می پردازیم و سرانجام به ارتباط این دو واژه اشاره خواهیم کرد و وقتی نگاهی به تاریخ کشورمان می کنیم که ما را به کنار بناهای تاریخی می رساند و در کنار این بناها اندکی تامل می کنیم تا بتوانیم گره هایی چند از رازهایشان بگشاییم. در ضمن نگاهی به خانه ها و شهرهای امروزی می اندازیم تا به درک خود از چیزی که در آن به سر می بریم بیافزاییم.به عبارتی معماری با بناها کار دارد و بناها بخشی از فرهنگ اند. بنا، کتاب گرد و غبار گرفته ای است که باید به سراغش رفت و آن را مطالعه کرد. در این صورت است که ما را از فرهنگ سازندگانش آگاه می کند و از هویّت جامعه ای که در آن بنا ساخته شده، خبر می دهد.برای بررسی ارتباط معماری و فرهنگ، به سراغ معماری می رویم ؛ چون بازتاب دهنده فرهنگ است. به بیانی دیگر، از زبان معماری، سخن فرهنگی می شنویم.معماری پایدار که در واقع زیرمجموعه طراحی پایدار است را شاید بتوان یکی از جریان های مهم معاصر به حساب آورد که باعث ارتباط بین عصر گذشته به زمان حال باشد و در واقع در معماری پایدار بخش های چون محیط، جامعه، اقتصاد و از همه مهم تر فرهنگ هست و ما می توانیم از زیر مجموعه های فرهنگی به معماری پایدار برسیم.با توجه به کتاب تاثیرمعماری پایدار در تاریخچه فرهنگ معماری ایران به نکاتی درباره فرهنگ اشاره کرده است و نشان دهنده آن است که فرهنگ هر جامعه بر تمام ارکان آن تاثیر می گذارد، برای نمونه ؛ طراح از اشکال و اجزایی استفاده می کند که مورد توجه اکثر مردم آن جامعه است.تاریخ نیز عامل دیگر است که در بررسی یک طرح مطلوب باید مورد توجه قرار گیرد زیرا که بسیاری از ساختارهای جامعه از تاریخ آن نشات گرفته است.فرهنگ هر جامعه نشات گرفته از زیر ساخت های فکری مردم آن جامعه می باشد و این زیر ساخت های فکری در ساخت هر آنچه در آ ن جامعه نیاز است تاثیر می گذارد، در نتیجه در طراحی یک محیط فرهنگ نقش اصلی را بازی می کند . نگاه دقیق یک یک فرد تازه وارد به اطراف خود، به او در شناخت فرهنگ اصلی آن مردم،کمک شایانی می کند، برای مثال نمای ساختمان ها، می توانند نشان دهنده این موضوع باشند که مردم آن جامعه به چه موضوعاتی فکر میکردند.شکل موجود و حال یک محیط تا حد زیادی برگرفته از تاریخ و نمادهای گذشته آن است و در شناخت یک محیط می بایست به تاریخ گذشتگان اهمیت زیاد داد تا بتوانیم از دل محیط از فرهنگ دوره های مختلف با خبرشویم. به عبارت دیگر همه عوامل و سازه های فیزیکی محیط را نباید یک چیز خشک و بی روح تصور کرد بلکه آنها ریشه در حالات و تفکرات گذشتگان آن جامعه دارند . در واقع تاریخ سیر تکامل فکری یک جامعه است و این تکامل در سازه های آنها اثر می گذارد.طراحی و نحوه چینش اجزا باید به گونه ای باشد که افرادی که از آن محیط استفاده می کنند بتوانند به راحتی به همه امکانات دسترسی داشته باشند .به عبارت دیگر به احتیاجات روحی، روانی و جسمی و فرهنگ استفاده کنندگان در آن طرح توجه شده باشد.آنچه مسلم است به موازات گذشت زمان و تغییر در افکار جامعه، عوامل موثر بر فرهنگ سازه های آن جامعه نیز اثر می گذارد . قطعا یک طرح چند قرن قبل با طرح امروزی به جهت روش اجرا و نحوه چینش اجزا با هم فرق دارند و این نشات گرفته از فرهنگ حاکم بر آن زمان و تاریخ جامعه است و پس شایسته است طراحان جهت خلق طرحی ماندگار و بدیع از جهات مختلف به شناسای جامعه و مردم آن بپردازند، به عبارت دیگر طرحی موفق است که از بعد فرهنگی و جامعه شناسی به آن توجه شده باشد. در واقع ارتباط بین دوره ها را از دست ندهد و این نظم و قوانین به صورت زنجیروار در حرکت باشد تا جامعه ای بی هویت نداشته باشیم.هر جامعه ای با هرسیستمی که اداره می شود و هر نوع ایدئولوژی که بر آن حاکم است دارای اهداف و آرمانهای خاص خود می باشد، وظیفه اصلی فرهنگ بیان این ایدهای ذهنی است و به وسیله اشکال عینی در فرایند این استحاله در معماری نقش اساسی به عهده دارد. معماری وسیله واقعی فرهنگ یک ملت بوده و هست، هنگامی که ملتی می تواند مبل ها و لوسترهای زیبا بسازد، اما هر روز بدترین ساختمان ها را می سازد، دلالت بر اوضاع نا بسامان و تاریک آن جامعه دارد، اوضاعی که در مجموع، بی نظمی و عدم قدرت سازمان دهی آن ملت به اثبات می رسد. هر بنایی به عنوان جزئی از فرهنگ معماری این وظیفه را دارد که این اندیشه ذهنی را از طریق فرم ظاهری خود عینیت بخشد، و به این ترتیب نمادی برای سنجش این فرهنگ خواهد بود.استفاده از نمادهای بومی- متاثر از روح محلی - که جوابگوی ویژگی های اقلیمی منطقه نیز می باشند. به عبارتی پایداری فرهنگ در قالب توانایی حفظ هویت فرهنگی در انطباق با ارزش های فرهنگ مردمان تعریف شده است. باتوجه به حیطه مفهوم پایداری، فرهنگ به عنوان سرمایه فرهنگی است که شامل نسبت ها و ارزش ها، میراث و مکان، هنرها، تنوع و تاریخ است. انباشته های فرهنگی، مادی و غیرمادی، آن چیزی است که از پیشینیان به ارث برده و برای آیندگان به ودیعه گذاشته می شود و باید در زمان حال از این موضوع استفاده کنیم.معماری در فرهنگ حاوی معانی باطنی است. به خصوص اینکه در ایران خرده فرهنگهای بسیاری وجود دارد و مردم از میراث تاریخی متنوعی برخوردارند. اما این تنوع و تفاوتهای آن دارای محتوای درونی مشترکی است که همه آنها را تحت یک مجموعه کلی ساماندهی می کنند. به امید آن روز که معماران و مردم، جامعه ای برگرفته از فرهنگ گذشته، جامعه ای معنی دار و دوراز فرهنگ گشورهای دیگر بسازند تا هویت کشور مان حفظ شود.*منبع: روزنامه ابتکار، 9 آذر 1394 **گروه اطلاع رسانی**2059**9131
09/09/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]