تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
انواع ریل دستگاه‌های CNC + جدول مقایسه معایب و مزایا
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1806867903
نقش یکی از نمایندگان استان در انقراض دایی ناصرها!
واضح آرشیو وب فارسی:بویرنیوز: گروه طنز / آبتین تیدره چی – یک نماینده داریم که همه چیز به او ختم می شود، یعنی کلا خودش دلش میخواهد اینجوری بنظر بیاید! حالا ما کاری به کارش نداریم اما وقتی بچه بودیم یک رفیق داشتیم که خیلی دوست داشت رئیس بچه های کوچه باشد اما دوتا مشکل اساسی داشت؛ اولین مشکل این بود که زورش به خودش هم نمیرسید چه برسد به بچه ها و مشکل دوم این بود که ایشان اصلا پرستیژش را هم نداشت، اما تنها چیزی که داشت یک بابای پولدار بود که این پولداری هم به بچه های دیگر میرسید و مدام مجبور بود برای بقیه خوراکی بخرد. یک روز که از خواب بلند شد تصمیم گرفت یک کار درست وحسابی بکند تا بچه ها از او حساب ببرند، سراغ قلدرهای کوچه رفت و به آنها پیشنهاد داد که هرچیزی که بخواهند برایشان میخرد اما در عوض باید جلوی بچه ها وانمود کنند که از او میترسند. قلدرها که دیدند خوراکی توی این مسئله هست با کمال میل قبول کردند و نقشه را همانجوری که بود اجرا کردند، از آن به بعد ایشان به عنوان بزرگ محله در میان کودکان قدم میزد. اما اینکه چطوری شد که یک شبه بچه پولدار محله به بچه قلدر محله هم تبدیل شده بود، برای همه بچه ها جای سوال بود تا اینکه نقشه توسط یکی از قلدرها لو رفت اما خرید خوراکی همچنان سرجایش بود با این تفاوت که حالا دیگر باید برای همه بچه ها خوراکی میخرید. البته نه اینکه در گفتن آن خاطره قصد خاصی داشته باشیم بلکه همینجوری هم بود و ربطی به موضوع نداشت! حالا برگردیم به نماینده خاص؛ این نماینده ادعا کرده است که فرودگاه گچساران را خودش ساخته تا وزرا را به آنجا بیاورد، حالاما به آوردن وزرا کاری نداریم چون وزرا به همه جا میروند و هیچکس برای این کارش بادبادک هوا نمی کند، (البته کسانی هم هستند که آنقدر ضعیفند، که از آوردن وزرا حماسه میسازند انگار که خودشان عامل اصلی بوجود آمدن چیزی با نام وزیر بوده اند، حالا کار نداریم هرکسی یک جوری شتر ول می کند) بحث اصلی ما روی این جمله من فرودگاه ساختم است، احتمالا این نماینده چهل سال پیش از همان آغاز کودکی یعنی دقیقا بعد از رسیدن به درس تصمیم کبری، تصمیم گرفت برای فرودگاه را بسازد؛ البته با این تفاسیر احتمال میدهیم ایشان قبل از فرودگاه، خودش نفت را در گچساران یافته است و احتمالا سابقه اکتشاف نفت به سال های دور بر می گردد که ما دقیقا نمیدانم مثلا چقدر اما خیلی دور. حتی می شود به قبل تر از آن هم بپردازیم که ممکن است در خیلی قبلتر از اکتشاف نفت هم چیزهای دیگری یافته است! مگر چه چیزش از بقیه کمتر است، اتفاق خوشتیپ هم هست و مطمئنا اگر به دنبال یک واقعیت تاریخی به اروپا هم برگردیم متوجه می شویم که کریستف کلمب، خالی بندی بیش نبود و این آقای نماینده بود که قاره آمریکا را کشف کرده، اما آنموقع چیزی نگفت تا ریا نشود. البته شاید از خودتان بپرسید مگر می شود یک آدم از زمان کشف قاره آمریکا تا الان زنده باشد؟ ما میگوییم میشود!! وقتی ایشان توانسته ۴۰ سال پیش، فرودگاه گچساران را بسازد حتما قابلیت کشف قاره آمریکا را خیلی قبل تر هم داشته است. ایشان امروز به جایی رسیده است که می تواند دست بکند توی آستینش و وزیر بیرون بیاورد، نه اینکه شعبده باز است براساس یک سری سنگ نوشتهای پیداشده در کاوش های چتل هویوک، از بچگی همینجوری بوده است. بر اساس آخرین تحقیقات، کل انسانها سخه دارند؛ یعنی به سه قدرت “خ” تقسیم می شوند: خ اولی قدرت خدادادی است، خ دومی قدرت خالی بندی است و خ سومی قدرت خوابیدن است، البته ما یک قدرت ماورائی هم داریم که این “خ” به قدرت خانم ها است که همه چیز توی دست خودشان است اما بدنبال برابری با مردان هستند که خودش یک مبحث جداگانه دارد. ما باتوجه به قدرت خ دومی مان مطمئنیم که این آقای خاص دو خ آخری نیست و همان قدرت خ اولی را دارد. تقریبا بعداز پایان دولت قبل، ما چیزی بعنوان سوژه نداشتیم اما خدا می داند اگر آن مردی که رفت، در میان ما نیست، اما نماینده اش حضور دارد! ایشان آنقدر قابلیت های گوناکون دارد که می شود ایشان را از چهره های “مانده از قبل” معرفی کرد. اصلا پیام بازرگانی هم که میبینیم یاد و خاطره ایشان برایمان زنده می شود مثل همینکه میگویند کی؟ مدرسان شریف کجا؟ مدرسان شریف و…. حالا هرکاری که در استان واستانهای همجوار می شود حتما ایشان دستی در کار داشته است و بارندگی اخیر نیز کار خودش بوده است. مثلا چند وقت پیش ادعا میکرد که استاندار فارس را، خودم پیشنهادش را دادم و هرچه استاندار فارس قسم میخورد که الکی میگوید و زمانی که من مسئولیت داشتم شما در کودکستان مشغول کسب علم بودی، ایشان زیربار نرفت و نرفت، فقط میگفت شما بدنتان گرم است بعدا متوجه می شوید. کلا شترمرغش یک پا دارد. احتمالا به همین زودی ها یک نامه از دوران ماقبل تاریخ پیدا می شود که در آن نامه ذکر شده است: دایی ناصرها بمیرید! بعد با توجه به قدرتی که نامه های ایشان دارد همه دایی ناصرها اطاعت امر کرده اند و خودشن را به مردن زدند و دیگرهم زنده نشدند، حالا باید بگویید جلل الخالق! در آخر ضمن اعلام حمایت از این نماینده خاص به اطلاع عموم میرسانیم از این به بعد کارهای ایشان را به اطلاع عموم میرسانیم تا کسانی که هنوز از رفتن احمدی نژاد ناراحت هستند کمی سرحال بیایند حالا درست است که اصلا شبیه ایشان نیست، اما تمام اخلاق و رفتارش وخصوصیاتش مانند احمدی نژاد است به همین زودی ها هم حاله نورش را میبینیم هم قدرت های ماورائی ایشان میپردازیم، البته در کنار این چهره خوب مانده از قبل نیز مدیران واکس بدست ایشان را نیز نشان میدهیم باقی بقایتان
دوشنبه ، ۹آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بویرنیوز]
[مشاهده در: www.boyernews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]
-
گوناگون
پربازدیدترینها