واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
انتقام تمام عیار به سبک هندبال
برای ما بیشتر از یک بازی حساس بود. فراتر از نبردی در نیمهنهایی انتخابی المپیک. یک نبرد مرگ و زندگی.
ایران ورزشی: برای ما بیشتر از یک بازی حساس بود. فراتر از نبردی در نیمهنهایی انتخابی المپیک. یک نبرد مرگ و زندگی. آنچه در جانمایه این بازی خلاصه میشد. نام بحرین برای ما آنقدر تحریککننده بود که بازی نیمهنهایی انتخابی المپیک در آسیا معنا و مفهوم دیگری پیدا کند. هر چه باشد در یک دهه اخیر بحرین همیشه برای ورزش ایران یک نام ویژه بوده؛ نامی که مترادف با هجوم خاطرات تلخ و گس است. نوستالژی سیاه بحرینی برای ما از مقدماتی جام جهانی 2002 شروع شد. آنجا که رقیب در آخرین بازی مرحله گروهی در یک بازی پرحادثه و پرحاشیه 3- یک ما را شکست داد و با پرچم عربستان دور افتخار زد.
یک تصویر بهتآور و تکاندهنده که برای ابد در خاطره جمعی ایرانیان حک شده. بذر کینه و عداوت از همان روز سیاه پاشیده شد و به نبردهای رودررو معنا و مفهوم دیگری داد. آنچنان که در هر تقابل با حریف در هر قابی از ورزش، این کینه و عداوت قدیمی دوباره جوانه میزند. یک سال قبل و بازی ردهبندی بازیهای آسیایی اینچئون در سالن سئونهاک جنس دیگری از این کینه رو شد. در نبردی نابرابر که تا لحظات پایانی از حریف پیش بودیم اما اسیر بازی کثیف رقیب شدیم تا برنز از کف برود. دشنامهای حریف به زبان فارسی حربه کثیفی بود که حریف بحرینی در بازی رده بندی رو کرد تا بازیکنان جوان ایران در این دام بیفتند و جریان بازی را رها کنند؛ اتفاقی که سبب شد بحرین در آخرین دقایق بازی ناگهان همه چیز را تغییر داده و از دل شکست، پلی سیاه به سوی پیروزی بزند. شادمانی طعنه آمیز بحرینیها روی سکوی سوم بازیهای آسیایی با مدال برنزی که حق مسلم هندبالیستهای ایران بود، داغ بزرگی بود که آن روز بر دل هندبال ماند. داغی که باید روزی تسویه میشد و نیمهنهایی انتخابی المپیک، بهترین فرصت برای این تسویه حساب بود. یک انتقام جانانه و تمام عیار.
رقیب البته برای این تورنمنت و این بازی خاص، نقشه ویژهای داشت. آنها بوروت ماچک سرمربی سابق ایران را روی نیمکت خود داشتند، مربی فربه و انرژیک اسلوونیایی تبار که با هندبال ایران در دو مقطع خاطرات تلخ و شیرین فراوانی رقم زده بود. همو که 5 سال پیش در گوانگژو هندبال ایران را بدل به پدیده غیرمنتظره رقابتها کرد و بر سکوی دوم نشاند اما 4 سال بعد در دام اختلافات بی پایان و حاشیههای کبود هندبال ایران اسیر شد و با تیمی نصفه و نیمه در اینچئون دستش از مدال کوتاه ماند. یک سال پیش در همین روزها در اینچئون ماچک در کنار خط با همان شور و حرارت همیشگی تا توانست فریاد زد تا ستارههای جوانش به خود آمده و در دام بحرینیها نیفتند اما فریادهایش ره به جایی نبرد.
مثل دیروز که با همان استیل همیشگیاش در لب خط بیشتر از هندبالیستهای بحرین تحرک و البته استرس داشت اما شاگردان امروزش، حریف شاگردان دیروزش نبودند. او که در بازیهای گروهی به ویژه با برد برابر کره جنوبی در آخرین بازی، نشان داده بود یک شطرنجباز قهار است، این بار بازی را به عرفان اسماعیلاگیچ و ستارههای کلیدیاش باخت. مربی کروات تیم ملی هندبال که با چهره خونسرد و خاموشش در کنار خط تفاوت ریشهای با برونگرایی افراطی امثال ماچک دارد اما در جریان مسابقات نشان داده که یک بازیخوان زبردست است که آس خود را در نیمه دوم رو میکند. همانگونه که در برابر بحرین رو کرد. بعد از یک شروع پایاپای و البته برتری نزدیک در پایان نیمه، تیم اسماعیلاگیچ با یک بازی هجومی در نیمه دوم کار حریف را یکسره کرد تا بحرین و ماچک هرگز فرصتی برای بازگشت به سبک بازی با کره نداشته باشند.
زانو زدن بوروت ماچک در فاصله دو دقیقه مانده به پایان بازی در لب خط، پایان آرزوهای بحرینیها بود. یک تسلیم زودتر از موعد و قبل از سوت پایان که نشان داد کار تمام است. یک انتقام تمام عیار که خرده حسابهای قبلی را یکجا صاف کرد. حالا ما در فینال هستیم. یک گام مانده تا المپیک. آرزوی بزرگی که این تیم با ستارههای ریز و درشت و البته مربی متفکرش، میتواند آن را برآورده کند. تا سپیده دم ظفر تنها یک قدم باقی مانده. ریو منتظر هندبال ایران است.
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]