تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837071224
این درد از سرطان هم دردناک تر است!
واضح آرشیو وب فارسی:حزب الله نیوز: حزب الله : مرد جوانی که مادرش مبتلا به سرطان است می گوید: «هر کدام از ما می توانیم کاندیدای بعدی سرطان باشیم. ما مجبوریم هر 21 روز 5 میلیون تومان هزینه دارو بدهیم. مگر چند نفر در جامعه ما توان پرداخت چنین هزینه ای را دارند؟»به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله ،«وقتی برگه اسکن و آزمایش مادرم را می گیرم و می بینم رشد سلول های سرطانی متوقف شده، نمی دانم باید خوشحال باشم یا ناراحت؛ لحظه تکان دهنده ای است که گفتنش هم برایم سخت است. از سویی، از رشد نکردن سلول های سرطانی خوشحالم و از طرف دیگر به تهیه دوباره داروها فکر می کنم.» این گفته های امیر خراسانی است که مادرش مبتلا به سرطان است. آنها مجبورند ماهانه نزدیک به شش میلیون تومان برای تهیه داروهای مادرشان بپردازند؛ داروهایی که تحت پوشش بیمه نیست و هر ماه برای تهیه شان دچار رنج و مرارت های زیادی می شوند. برای همین او و برادرانش نمی دانند از رشد نکردن سلول های سرطانی مادرشان باید چه احساسی داشته باشند. آنها مجبورند هر ماه به سختی هزینه داروها را تأمین کنند. اما این فقط امیر و خانواده اش نیستند که برای تهیه داروی ضد سرطانی «لاپاتینیب» با مشکل مواجهند؛ داروی ضد سرطانی که تحت پوشش بیمه نیست و برای مرحله ای از بیماری استفاده می شود که جراحی، شیمی درمانی و رادیوتراپی برای بیمار مبتلا به سرطان جواب نداده و استفاده از این دارو به بیمار توصیه می شود. همچنین این دارو برای سرطان هایی که به مغز بیمار می رسند هم تجویز می شود. بیماران مبتلا به سرطان ریه، سرطان سینه و زخم های سرطانی در ناحیه چشم نیز از همین دارو استفاده می کنند. خانواده کبری 33 ساله مبتلا به سرطان سینه هم همین مشکل را دارند. کبری، همسر و دختر 10 ساله اش در یکی از روستاهای نزدیک به شهر رشت زندگی می کنند. خواهر کبری می گوید: «وقتی سر ماه می شود و نوبت تهیه دوباره داروها می رسد، تن و بدنمان می لرزد؛ اینکه این ماه باید چگونه هزینه داروها را بدهیم. سرطان سینه به ریه و مغز خواهرم سرایت کرده و فقط این دارو می تواند جلوی رشد سلول های سرطانی را بگیرد. خواهرم روزانه سه قرص مصرف می کند که می شود 90 قرص در ماه. هزینه داروهایش ماهی چهار میلیون و پانصد هزار تومان است. تازه این فقط هزینه این داروست و هزینه شیمی درمانی هم هست که یک و نیم میلیون تومان می شود. شوهر خواهرم یک کارگر است و در مغازه کار می کند، بیمه شان هم که روستایی است. آخر این پول را از کجا بیاورد؟ ما سه خواهریم و همه هم مستأجر، اما همه کمک می کنیم، سراغ خیریه ها هم می رویم. پدر و مادرم زمین کشاورزیشان را فروختند و خرج خواهرم کردند. اما باور کنید سر هر ماه عزا می گیریم که ای وای این بار چه کنیم؟ زندگی مان جهنم شده، جهنم. اما مگر می شود زن 33 ساله را رها کنیم؟ گفتند شش ماه هم نمی ماند، ولی این داروها را خورد و جواب داد، حالا می گویند اگر این داروها را ادامه بدهد، شاید سه چهار سال بماند. می توانیم رهایش کنیم؟ بچه 10 ساله اش چه می شود؟ پدر و مادرم چه کنند؟» کاندیدای بعدی سرطان کیست؟ اینها فقط بخشی از دردها و رنج های خانواده هایی است که بیمار مبتلا به سرطان دارند. درد و رنج ناشی از بیماری و نگرانی دائمی از دست دادن عزیزشان یک طرف و غم و غصه تهیه داروها از سوی دیگر، روزگاری برای این بیماران و خانواده هایشان ساخته که حتی تصورش هم دشوار است. اما جامعه در قبال این بیماران چه وظیفه ای دارد؟ آیا بیماری آنها یک مسأله شخصی است یا مسأله ای اجتماعی که جامعه هم در قبال آن مسئول است؟ خراسانی که خود فارغ التحصیل کارشناسی ارشد جامعه شناسی است، می گوید: «بیماری، امری اجتماعی است و جامعه هم در قبال سالمندان و بیماران مسئول است. وقتی دنبال کارهای مادرم می روم، برخی مسئولان می گویند چرا آنقدر زور می زنی؟ شاید مادرت عمر درازی نداشته باشد! مادرم فقط 51 سال سن دارد، یعنی به جای اینکه مسئولیت پذیر باشند این گونه حرف می زنند، در حالی که جامعه در قبال بیماری شهروندانش بویژه بیماری سرطان که ارتباط تنگاتنگی با سبک زندگی، آلودگی هوا و نوع غذا و ... دارد مسئول است. هر کدام از ما می توانیم کاندیدای بعدی سرطان باشیم. ما مجبوریم هر 21 روز 5 میلیون تومان هزینه دارو بدهیم. مگر چند نفر در جامعه ما توان پرداخت چنین هزینه ای را دارند؟» سرطان مادر امیر ابتدا لنفاوی بود و سپس به سینه، ریه و مغزش هم سرایت کرد. هزینه متوسط دارو و درمان او روزی 200 هزار تومان است که هیچ بیمه ای آن را تقبل نکرده است و سازمان غذا و دارو نیز این دارو را در فهرست رسمی دارویی کشور نبرده است. امیر سه شیفت کار می کند و هر ماه با فروش بخشی از دارایی های مادر یا خودش، هزینه های درمان بیماری را تهیه می کند: «ابتدا پول پیش خانه مادرم را خرج درمان کردیم، بعد ماشینم را فروختم. با همه حقوقم و کلی قرض هر ماه پول داروها را می پردازم. مسأله پوشش بیمه هم خیلی مهم است مادر من 30 سال دبیر آموزش و پرورش بوده و حالا داروهایش تحت پوشش بیمه نیست. وقتی به مسئولان این مسأله را می گویم، می گویند داروهای گران را تحت پوشش بیمه قرار نمی دهیم. مادر من برای استامینوفن که 30 سال حق بیمه پرداخت نکرده است. او امروز به بیمه احتیاج دارد.» سرطان بیماری شخصی یا اجتماعی؟ آیا بیماری ای مثل سرطان یک مسأله و مشکل شخصی است یا اجتماعی؟ یعنی فرد خودش باید همه مسئولیت های بیماری اش را برعهده بگیرد یا جامعه هم در قبال آن مسئول است؟ شیرین احمدنیا، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و جامعه شناس پزشکی در پاسخ به این سؤال به «ایران» می گوید: «ابتلا به سرطان می تواند تا حدی مرتبط با رفتارهای بهداشتی و سبک زندگی افراد باشد و همچنین می تواند ناشی از عواملی باشد که در حیطه اختیار فردی نیست، مانند عوامل ژنتیک یا مرتبط با شرایط خاص زندگی افراد نظیر قرار گرفتن در معرض آلودگی های هوا یا تشعشعات خاص یا مواد غذایی سرطان زا که در دسترس افراد قرار داده می شود. بسیاری از مردم دچار سرطان می شوند، بدون اینکه از راه های ابتلای به آن مطلع باشند، تا اقدامات پیشگیرانه لازم را صورت بدهند. همچنین ممکن است آموزش های لازم را در جریان کسب آموزش های رسمی یا غیر رسمی دریافت نکرده باشند تا با علائم آن آشنا باشند و بتوانند در مواجهه با نشانه های اولیه اقدامات فوری لازم را برای درمان اتخاذ کنند. بیماری سرطان سینه که بالاترین آمار مرگ و میر زنان را به خود اختصاص داده، اتفاقاً از مواردی است که اگر زنان با علائم اولیه ابتلایش آشنا باشند، شانس زیادی برای درمان آن دارند. اما غالباً زنان از این آشنایی و آگاهی برخوردار نیستند و آموزش و هشدارهای لازم به آنها داده نشده است. در نتیجه، اکثراً در مراحل پیشرفته بیماری برای درمان مراجعه می کنند و فرصت چندانی برای نجاتشان از مرگ باقی نمی ماند. اینجاست که باید یادآوری کرد مسئولیت ابتلای افراد به بیماری از سطح فرد به سطح اجتماع و مسئولان جامعه می رسد. اگر دولت ها به مسئولیت خود در اطلاع رسانی، آموزش، مشاوره، اقدامات پیشگیرانه و در مرحله ابتلا به تدارک اقدام های درمانی و خدمات بهداشتی و تأمین هزینه های درمان برای اقشار مختلف جامعه واقف باشند، می توان گفت نمایندگان واقعی مردم هستند. تحت پوشش درآوردن بیماران سرطانی در قالب بیمه های درمانی و خدمات حمایتی با توجه به هزینه های کمرشکن انواع شیوه های درمان سرطان که خانواده های با درآمد متوسط به پایین ایرانی را در طول دوره درمان، در معرض فرو رفتن زیر خط فقر مطلق قرار می دهد، انتظاری نامعقول نیست.» او همچنین ادامه می دهد: «در نیمه دوم قرن بیستم، نخست تالکوت پارسونز، جامعه شناس شهیر آمریکایی اظهار کرد که بیماری عارضه ای است که نه فقط فرد بلکه جامعه را مبتلا می کند. هنگامی که فردی دچار بیماری می شود، آن فرد از ایفای نقش های اجتماعی اش باز می ماند، در واقع این جامعه است که متضرر می شود. پس اقدام برای درمان بیماری و بازگرداندن فرد بیمار به جریان عادی زندگی اش مسئولیتی در حد جامعه است. به همین دلیل پارسونز در نظریاتش در چارچوب حوزه تخصصی جامعه شناسی پزشکی، هم به تعریف مفهوم نقش بیمار، هم به تعریف نقش پزشک پرداخته است. او معتقد بود مسئولیتی که جامعه برعهده پزشک قرار می دهد، تا تمام تلاشش را در جهت درمان بیماری افراد به کار ببندد و مشروعیتی که جامعه به حرفه پزشکی می دهد، دقیقاً به منظور این است که جامعه از بیماری افراد و خللی که از این طریق به گردش امور جامعه وارد می شود متضرر نشود. در نظریه او، افرادی که در نقش بیمار قرار می گیرند، از طرف جامعه برای مدت درمان خود معاف از ایفای نقش های متعارف خود می شوند، مشروط به این که با پزشک برای طی دوره درمان همکاری و از او تبعیت کنند.» مسئولیت اجتماعی در قبال بیماران ساحل 26 ساله هم سرطان سینه دارد که حالا به ریه و مغزش هم سرایت کرده. او روزانه از سه قرص لاپاتینیب استفاده می کند که در ماه، چهار و نیم میلیون تومان هزینه اش می شود. ساحل با صدای آرامی که ناشی از درد و ضعف زیاد است، حرف می زند: «با هزینه داروهای شیمی درمانی هزینه داروهایم در ماه شش میلیون تومان می شود. در طول یک سال و نیمی که به این بیماری مبتلا شده ام سخت ترین قسمتش همین تهیه داروهاست. دیگر خودم و خانواده ام مانده ایم؛ اعصاب همه برای تهیه دارو به هم ریخته. شب و روزمان با همین فکر می گذرد. انگار هیچ کس نیست که کمکی به ما کند. فقط خودمان هستیم و خودمان.» شیرین احمدنیا می گوید: «هرچه جوامع متمدن تر شده اند، بیشتر به این نتیجه رسیده اند که حفظ و ارتقای سلامت، به نوعی بسیج عمومی نیازمند است. امروزه در جوامع توسعه یافته تر که مبنا را بر عدالت در سلامت می گذارند؛ تأمین، حفظ و ارتقای سلامت بر دوش تک تک افراد جامعه نهاده شده است که در قالب اجتماعات محلی و تشکل های مردمی و تشویق فعالیت های جامعه مدنی و فراخوان های عمومی، هر فردی سهمی هرچند کوچک و به اقتضای شرایط خود، در تحقق مسئولیت اجتماعی اش در قبال بیماران برعهده می گیرد.» به گفته احمدنیا در جوامع توسعه یافته شمال اروپا، مردم عادی با پرداخت مالیات های سنگین که بر هزینه کردن آن توسط دولت ها در جهت ارتقای سلامت و تأمین خدمات درمان نیز نظارت قوی اعمال می شود، به نوعی به همین مسئولیت اجتماعی خود از مسیر نهادهای دولتی، پایبندی نشان می دهند. از سویی دیگر، همان مردم در قالب تشکل های مردمی و خدمات داوطلبانه در سطح وسیعی به حمایت از بیماران بویژه بیماران سرطانی اقدام می کنند یا انجمن های حمایت از مبتلایان سرطانی را راه می اندازند. بنابراین تحت پوشش درآوردن انواع بیمه و خدمات درمانی مرتبط با سرطان از ضروریات و اقدامات دولتی حمایتگرا است.
یکشنبه ، ۱آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حزب الله نیوز]
[مشاهده در: www.hezbollahnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]
صفحات پیشنهادی
این درد از سرطان هم دردناکتر است!
تراز آنها مجبورند ماهانه نزدیک به شش میلیون تومان برای تهیه داروهای مادرشان بپردازند داروهایی که تحت پوشش بیمه نیست و هر ماه برای تهیهشان دچار رنج و مرارتهای زیادی میشوند به گزارش تراز مرد جوانی که مادرش مبتلا به سرطان است میگوید «هر کدام از ما میتوانیمدردی دردناک تر از سرطان
آنها مجبورند ماهانه نزدیک به شش میلیون تومان برای تهیه داروهای مادرشان بپردازند داروهایی که تحت پوشش بیمه نیست و هر ماه برای تهیه شان دچار رنج و مرارت های زیادی می شوند اتاق خبر 24 مرد جوانی که مادرش مبتلا به سرطان است می گوید هر کدام از ما می توانیم کاندیدای بعدی سرطان باشیماسلامیان: من هم معده ام درد می کند، آیا سرطان دارم؟!/ این روش تشکر کردن از زحمات کی روش نیست
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس عصر امروز شایعه عجیبی در رسانه های ایجاد شد که حکایت از آن داشت که کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی ایران به سرطان معده مبتلا شده است و در همین خصوص و چند مورد دیگر پیرامون تیم ملی با محمود اسلامیان نایب رئیس فدراسیون فوتبال گفتگویی را انجام دادحکایت دردناک کودکانی که داعش یتیمشان کرده است
هجوم سراسری سال گذشته داعش به شمال و غرب عراق باعث شد صدها کودک و نوجوان در این شهر پدر و مادر خود را از دست بدهند و به انبوه یتیمان عراقی اضافه شوند به گزارش ادیان نیوز "دنیا کودک کرولالی است که با ایما و اشاره به ما می فهماند که داعشی ها پدرش را کشته اند این دختر عراقیاسلامی: من هم معده ام درد می کند، آیا سرطان دارم؟!/ این روش تشکر کردن از زحمات کی روش نیست
به گزارش ورزش 11 عصر امروز شایعه عجیبی در رسانه های ایجاد شد که حکایت از آن داشت که کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی ایران به سرطان معده مبتلا شده است و در همین خصوص و چند مورد دیگر پیرامون تیم ملی با محمود اسلامیان نایب رئیس فدراسیون فوتبال گفتگویی را انجام دادیم که متن آن را در زمن هم معدهام درد میکند، آیا سرطان دارم؟!
من هم معدهام درد میکند آیا سرطان دارم من از این رفتارها تعجب میکنم و اصلاً این خبرها حرفهای نیست ضمن اینکه نباید اسرار بیماران را فاش کرد و هیچ رسانهای در دنیا این کار را انجام نمیدهد و یک بار دیگر میگویم که این خبر کذب و غلط است کد خبر ۵۴۸۴۲۵ تاریخ انتشار ۲۸ آبان ۱زشت است به دل درد یا دندان درد کارلوس بگویند سرطان
زشت است به دل درد یا دندان درد کارلوس بگویند سرطان اگر بخواهیم دل درد یا دندان درد کروش را سرطان بدانیم خیلی بد است کروش یکی دو روز اول سفرمان دندان درد داشت اما دوستان شایعه دیگری را مطرح کردند تا به اهداف خود برسند من همین جا میگویم که دوستان به این کارتان ادامه دهید تا شاتصویر دردناک ترین لحظه خرابه شام
لالی نیوز دردناک ترین لحظه خرابه شام لحظه آوردن سر امام حسین علیه السلام برای دختر خردسال ایشان است که حسن روح الامین این لحظه را به تصویر کشیده است به گزارش لالی نیوز یکی از دردناک ترین لحظه های بعد از واقعه عاشورا و به اسارت بردن اهل بیت سیدالشهدا علیه السلام واقعه خراایتالیا یکی از قدتمندترین تیمهای حال حاضر جهان است بوفون: حادثه پاریس دردناک بود، دولتها باید امنیت را برقرا
ایتالیا یکی از قدتمندترین تیمهای حال حاضر جهان استبوفون حادثه پاریس دردناک بود دولتها باید امنیت را برقرار کنندگلر اسطورهای آتزوری و باشگاه یوونتوس در رابطه با حادثه دلخراش پاریس اظهار داشت که در این شرایط باید همه آرام بگیرند به گزارش خبرگزاری فارس جیجی بوفون سنگربان افسبوفون: حادثه پاریس دردناک بود، دولت ها باید امنیت را برقرار کنند
گلر اسطوره ای آتزوری و باشگاه یوونتوس در رابطه با حادثه دل خراش پاریس اظهار داشت که در این شرایط باید همه آرام بگیرند به گزارش ایفنام جیجی بوفون سنگربان افسانه ای یوونتوس در جدیدترین مصاحبه خود درباره حادثه ناگوار پاریس اظهارداشت که در این شرایط باید همه آرام باشند ولی باید وظیف-
گوناگون
پربازدیدترینها