واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه رسالت: سعید سبحانی وحشت ایالات متحده آمریکا نسبت به ظهور و بروز قدرت چین در نظام بین الملل همچنان به قوت خود باقیست. چین در نظام بین الملل توانسته است به عنوان یک قدرت خود را مطرح نموده و طی ماههای اخیر نیز به صورتی علنی تر قدرت واشنگتن را به چالش بکشد. بی دلیل نیست که طی هفته های اخیر چالش میان واشنگتن و پکن بر سر آبهای جنوبی چین به نقطه اوج خود رسیده و ایالات متحده آمریکاسیاست ناآرام سازی در منطقه خاوردور از طریق تحریک دو کره را فراهم ساخته است. به عبارت بهتر، ایجاد فضای ناآرام و بحرانی در خاوردور و در حیاط خلوت چین از اصلی ترین اهداف ایالات متحده آمریکا محسوب می شود. در این میان هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بر این باروند که وجود چین و قدرت این کشور برای ایالات متحده آمریکا تهدیدزاست. با این حال چین سعی دارد از قدرت نظامی و اقتصادی خود و فرصتهایی که جمعیت زیاد این کشور برایش فراهم ساخته است در جهت تقویت قدرت خود استفاده کند. با این حال موضوع ظهور قدرت چین مربوط به سالهای اخیر نیست و روندی نسبتاطولانی تر را طی کرده است. ظهور چین به ویژه در دهه 1990 بحث واقع گرایانه ای را برانگیخته است .عده ای معتقدند نظم تک قطبی منجر به پایه ریزی ائتلافی ضد هژمونیک بر ضد ایالات متحده آمریکا به رهبری چین شده است . عده ای دیگر نیز معتقدند در حالی که رفتار چین نشان دهنده تنفر شدید از هژمونی آمریکاست اما رفتار واقعی این کشور در جهت همراهی و برابری با آمریکاست.در طول جنگ سرد قدرت چین بر مبنای ظهور و سقوط قدرتهای هژمونیک متمرکز بود.در دهه های 1950 و 1960 میلادی چین دغدغه های امنیتی خود را برخاسته از هژمونی ایالات متحده آمریکا می دید.از اواخر دهه 1960 تا 1980 چین دغدغه های امنیتی خود را برخاسته از هژمونی اتحاد جماهیر شوروی می دید . در آن زمان "احساس آسیب پذیری"در نظام بین الملل چشم انداز رفتاری چین را تشکیل می داد اما هم اکنون معادله تغییر یافته است. چین هم اکنون در صدد اثبات قدرت خود در نظام بین الملل، خصوصا در برابر ایالات متحده آمریکاست. این در حالی است که ایالات متحده آمریکا روز به روز ضعیف تر و قدرت آن روز به روز بیشتر تحلیل می رود. همین مسئله انگیزه های پکن را برای افزایش قدرت آن و جلوه گر ساختن این قدرت در فضای بین المللی مضاعف ساخته است. برخی صاحبنظران معتقدند که در مأورای این نوع نگاه، نوعی نگاه هژمونیک نیز نهفته است. مهم ترین برداشت چین از هژمونی این است که هژمون همواره سعی دارد از قدرت و منابع خود در راستای تسلط بر سایر کشورها استفاده کند .با این حال پکن به خوبی می داند که مفهوم هژمون نیز در نظام بین الملل دستخوش تغییرات عدیده ای شده و دیگر نظام تک قطبی معنا و مفهوم خود را از دست داده است. در چنین شرایطی چینی ها موضوع به چالش کشیدن قدرت ایالات متحده آمریکا را به عنوان یک الگوی رفتاری و مبنایی ( تئوریک و مصداقی) ادامه خواهند داد. این در حالی است که واشنگتن هم در دوران ریاست جمهوری جرج واکر بوش و هم در دوران ریاست جمهوری اوباما از چین به عنوان یک تهدید در سیاست خارجی ایالات متحده کرده است. حتی در دوران ریاست جمهوری اوباما برخی محاسبات ایده آل گرایانه در پکن مبنی بر تغییر رفتار آمریکا در مقابل چین نادرست از آب درآمد . چنانچه هم اکنون قابل مشاهده است، نگاه تهدید محور آمریکا در مقابل چین در دوران ریاست جمهوری اوباما کاهش نیافته و بالعکس تقویت شده است. حتی در نگاه بنیادین ایالات متحده آمریکا نسبت به نظام بین الملل که به صورت بالقوه تدوین شده است، از چین به عنوان اصلی ترین نقطه تهدید علیه آمریکا یاد می شود. قدرت چینی ها در رقابت هکری و الکترونیکی با ایالات متحده آمریکا و دستیابی آنها به اسناد محرمانه سازمان سیا و دیگر نهادهای امنیتی در واشنگتن، موضوعی نیست که مقامات آمریکایی بتوانند از کنار آن به سادگی بگذرند. آنها هم اکنون با قدرتی مواجه هستند که به هیچ عنوان قصد عقب نشینی در مقابل تهدیدات ایالات متحده آمریکا را ندارد. تلفیق قدرت اقتصادی و نظامی چین نیز در این خصوص تاثیرگذار است. در دهه 1950 چین با مسکو اتحادی تشکیل داد و از آن در راستای افزایش توان نظامی و اقتصادی خود بهره برد .چینی ها به این باور رسیده بودند تا زمانی که در ابعاد نظامی و اقتصادی نتوانند سلاح های پیشرفته و کالاهای اقتصاد صنعتی را تولید کنند توسط غرب جدی گرفته نخواهند شد .چشم اندازی های اصلی رفتاری چین در دوران پس از جنگ سرد را می توان در سه محور مشاهده کرد :تمرکز و تاکید بر گرایش ها در سیاستهای جهان،نگرانی از جدی گرفتن چین به عنوان قدرت رقیب توسط کشورهای حاکم و احساس نیاز نسبت به نقش رهبری چین در برابر جهان در حال توسعه .اما این روند نیز در نوع خود دست خوش تغییر شده است. در برهه زمانی فعلی چینی ها دیگر از اینکه مقامات آمریکایی آنها را یک تهدید بدانند هراسی نداشته و سعی دارند به صورتی جدی به این تهدید پاسخ دهند. به عبارت بهتر، چین دیگر قصد ندارد انرژی خود را صرف اقناع ایالات متحده آمریکا بابت این موضوع ( که چین تهدیدی برای واشنگتن محسوب نمی شود ) نماید.
یکشنبه ، ۱آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]