واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
از سوژگی تا بازیگری، اصلاحات نیازمند برنامه ریزی استراتژیک
روز نو : نويد مقدم نوشت:
مدتی است دوباره بحث اینکه کدامیک از انواع توسعه بر دیگری الویت دارد داغ شده است. در این میان افرادی در جریان اصلاحات می کوشند که گفتمان آن را بر حسب شناخت خود باز تعریف نمایند تا حدود و مرزهای اصلاحات مشخص شود. ترتیب اولویت های توسعه از سوی برخی به عنوان ملاک و معیاری برای اصلاحطلب بودن شناخته می شود. در اینکه تمام اصلاحطلبان به دنبال توسعه سیاسی هستند بحثی وجود ندارد این قانون بر سر در مدرسه اصلاحات حک شده است ولی سوال اینجاست که آیا می توان شاگردی را به خاطر اولویت دادن انواع دیگر توسعه از مدرسه اخراج کرد؟
پیش از این گفتم که همه اصلاح طلبان دل در گرو توسعه سیاسی دارند اما آیا علاقه آنان به توسعه سیاسی موجب می شود که گفتمان توسعه سیاسی حاکم شود؟ افراد و اقشار را می توان براساس دو معیار علاقه به هدفی خاص و قدرت به 4 گروه تقسیم بندی کرد. دسته ای که نه علاقه ای به موضوع نشان می دهند و نه قدرتی دارند توده را شکل می دهند، سوژه ها افرادی هستند که با وجود داشتن انگیزه و علاقه به موضوع از قدرت محرومند. تنظیم کنندگان زمینه (Context setters) گروهی هستند که دارای قدرتند اما علاقه ای به آن هدف خاص نشان نمی دهند اما بازیگران کسانی هستند که هم از قدرت برخوردارند و هم به موضوع و گفتمان علاقه نشان می دهند. جریان اصلاحات در پیگیری توسعه سیاسی اکنون سوژه محسوب می شود، علاقه مند به توسعه سیاسی بودن یک جریان باعث غالب شدن گفتمان توسعه سیاسی در جامعه نمی شود مگر اینکه آن جریان از قدرت نیز برخوردار باشد.
برنامه ریزی استراتژیک فرایند تصمیم گیری برای استفاده از منابع در راستای هدف راهبردی خود است. در برنامه ریزی استراتژیک ابتدا باید جایگاه فعلی را سنجید و با مقایسه آن با جایگاه مطلوب بهترین شکل سازماندهی منابع را یافت. اگر بپذیریم که جریان اصلاحات نیز برای تخصیص حداکثری منابعش برای رسیدن به قدرت سیاسی نیاز به برنامه ریزی استراتژیک دارد باید این را هم بپذیریم که یک بررسی استراتژیک جامع در حوزه های مختلف باید نحوه عملکرد را مشخص کند. در برنامه ریزی استراتژیک می توان براساس بررسی نقاط قوت و ضعف درونی و فرصت ها و تهدید های بیرونی نوع استراتژی مناسب را برگزید. در شرایط غلبه نقاط قوت و فرصت ها، استراتژی مناسب استراتژی تهاجمی خواهد بود، در شرایط غلبه نقاط قوت و تهدید های بیرونی می توان به رقابت وارد شد و البته در شرایط ضعف داخلی و فرصت های بیرونی استراتژی های تغییر جهت و محافظه کارانه مثمرثمر تر است. البته که در شرایط ضعف و تهدید تنها استراتژی های تدافعی تضمین کننده ادامه وجود خواهد بود.
باید دید در جبهه توسعه سیاسی وضعیت درونی و موقعیت بیرونی جریان اصلاحات چگونه است؟ آیا اکنون می توان به صورت تهاجمی هدف توسعه سیاسی را پیگیری کرد؟ در نگاه نگارنده اکنون جریان اصلاحات در بخش توسعه اقتصادی با توجه عملکرد کم و بیش مثبت دولت نزدیک به اصلاحات و همچنین فرصت های پیشرو می تواند استراتژی تهاجمی و تلاش برای غلبه گفتمان خود در زمینه اتصال به اقتصاد جهانی را در پیش بگیرد اما در جبهه توسعه سیاسی استراتژی تهاجمی به هیچ وجه مناسب نیست و می تواند به جبهه اصلاحات ضربه وارد کند. البته باید این را در نظر داشت که در صورت نتیجه مناسب در انتخابات مجلس شورای اسلامی و با تغییر مولفه ها، وضعیت به شکل قابل توجهی تغییر میکند و شاید باید برای شروع استراتژی تهاجمی در بحث توسعه سیاسی منتظر آن روز بود.
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۴ - ۰۰:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]