تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 17 مرداد 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مهدى طاووس بهشتيان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1809859003




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دیدگاه اسلام درباره طرح مسئله طلاق توسط زنان


واضح آرشیو وب فارسی:یزد بانو: اسلام با طلاق سخت مخالف است و می خواهد تا حد امکان این امر اتفاق نیفتد، اگر در پاره ای مواقع آن را جایز دانسته، تنها به عنوان چاره جویی و علاج دردهای بی درمان است.به گزارش یزدبانو ، به نقل از حیا، برخی می پرسند: چرا اختیار طلاق با مردان است؟ در پاسخ به این پرسش ابتدا باید گفت که متأسفانه افزایش طلاق و متلاشی شدن کانون خانواده در سطح جهان رو به افزایش است. طلاق، بیماری مهلکی است که در عصر مدرنیته، بیشتر گریبان گیر خانواده ها شده است. در ایران آمار طلاق رو به فزونی است و در تهران بیش از شهرهای دیگر و در شهرها بیش از روستاهاست، حال ببینیم آیا طلاق پسندیده است؟ آیا صحیح است که راه طلاق باز باشد و کانون های خانوادگی یکی پس از دیگری از هم بپاشد؟ آیا فکر کرده ایم تکلیف فرزندان آن ها چه می شود؟ آیا همین که فرزندان از نظر اقتصادی و معیشت تأمین بودند برای آن ها کافی است؟ یا نه باید راه طلاق به طور کلی بسته شود و پیوند ازدواج اجباراً تا ابد ادامه یابد و همسران با تحمل انواع بی مهری ها و سختی ها و اجحاف ها به زندگی ادامه دهند، یا راه سومی در کار است. می دانیم که قانون، راه طلاق را به کلی بر زن و مرد نبسته، معمولاً دادگاه ها توصیه به سازش و گذشت می کنند که در این توصیه ها، بیشتر زنان مخاطب هستند، بعضی مردان پس از سال ها که از ازدواجشان گذشته و مادر فرزندانشان دوران جوانی را پشت سر گذاشته ناگهان هوس زن جوان می کنند و زنی که سال ها جوانی اش را در آن خانه گذرانده و هرگز باور نمی کرده که روز کانون گرم خانواده او متلاشی گشته و با رفتن به محضر طلاق او را دست خالی از کاشانه خود برانند و بعضی از مردان از طلاق زنی که امید سازش و زندگی مشترک میان آن ها نیست امتناع می کنند و بدین وسیله می خواهند قدرت نمایی نموده و همسر خود را آزار دهند. با این که خود می دانند اختلاف سلیقه میان وی و همسرش به حدی زیاد است که منجر به انزجار شدید طرفین از هم شده و هر عاقلی می فهمد که تنها راه چاره جدا شدن است اما برای این که او را در همه عمر از ازدواج مجدد محروم کند از طلاق خودداری می نماید و زن را در بلاتکلیفی نگه می دارد. کردارهای زشت همین مسلمان نماها باعث شده که این شبهه به وجود آید که اسلام به مردها اجازه داده که گاهی با طلاق دادن و گاهی با ایجاد سرگردانی هر طور که دلشان خواست زن را منزجر و شکنجه روحی کنند؟ می گویند این ظلم است، اسلام که با ظالم و ظلم مخالف است چه تدبیری برای این گونه اجحاف ها اندیشیده است؟ اسلام با طلاق سخت مخالف است و می خواهد تا حد امکان این امر اتفاق نیفتد، اگر در پاره ای مواقع آن را جایز دانسته، تنها به عنوان چاره جویی و علاج دردهای بی درمان است. امام صادق علیه السلام از پیامبر صلی الله و علیه و آله نقل کرده که فرمود: چیزی در نزد خدا محبوب تر از خانه ای که در آن پیوند ازدواجی صورت بگیرد وجود ندارد، و چیزی در نزد خدا منفورتر از خانه ای که در آن پیوندی با طلاق بگسلد وجود ندارد. در سیره پیشوایان دین آن چه دیده می شود این است که تا حد امکان از طلاق پرهیز داشتند، زیرا جدایی از نظر اسلام منفور و مبقوض است، و روایت نبوی است: أبغضُ الحلالِ الطلاقُ ؛ مبغوض ترین حلال ها نزد خدا طلاق است. هر چه اختیار طلاق محدودتر باشد این امر منفور کمتر انجام می شود. حال این سؤال پیش می آید که اگر طلاق این اندازه مبغوض خداوند است، چرا اسلام آن را مانند شراب خواری، قماربازی و … تحریم نکرده است؟ پاسخ این است که ازدواج با محبت طرفین آغاز می شود و ادامه پیدا می کند و اگر این محبت و عشق نباشد، چگونه می تواند کانون خانواده گرم باشد، از نظر اسلام نهایت اهانت برای یک زن این است که شوهرش به او بگوید دوستت ندارم از تو منزجرم، آن وقت قانون بخواهد مرد را اجبار کند که باید زن در خانه تو باشد و باید با او زندگی کنی. قانون شاید بتواند کاری از پیش ببرد اما قانون که نمی تواند ایجاد محبت و عشق نماید. قانون شاید بتواند مرد را مجبور کند که نفقه زن را باید بدهی، یا زن را مجبور کند که باید زندگی کنی، ولو شوهرت را دوست نداشته باشی، آن موقع دیگر این زندگی نیست، زیرا عشق و علاقه در آن خانه مرده، آیا کانون خانواده با از میان رفتن محبت زن به مرد می تواند گرمی خود را حفظ نماید یا نه، این زندگی نیست، مردن تدریجی است. البته اسلام برای جلوگیری از طلاق تدابیر وسیعی اندیشیده و دستورهایی درباره خانواده و آداب اجتماعی زندگی برای خشکاندن ریشه های جدایی داده تا از این امر منفور به هر طریق ممکن جلوگیری کند. البته زن می تواند در ضمن عقد شرط نماید و اختیار طلاق را خود به دست گیرد یا در ضمن عقد شروطی را قید کند که در صورت عدم انجام آن شروط، زن اجازه طلاق داشته باشد. گفتنی است که بیشتر طلاق ها به علت غلبه احساسات و ضعف منطق و تدبیر است و اگر به طور مطلق، اختیار طلاق با زن بود احتمال وقوع آن به علل عاطفی و احساسی و حسادت ها و نزاع ها و رقابت ها بیشتر می شد، زیرا زن به مراتب بیشتر از مرد تحت تأثیر احساسات و خشم و انتقام و نفرت قرار می گیرد. آمار برخی از کشورهای غربی نشان داده که هشتاد درصد طلاق ها به تقاضای زنان بوده و مردها در مقایسه با زنان نوعاً حساب گرتر و خوددارترند. گذشته از این ها طلاق یک «حق» و قابل واگذاری است که قبلاً گفته شد علاوه بر این دو نوع طلاق دیگر در اسلام پیش بینی شده که یکی بنا به تقاضای زن است (طلاق خلعی) که زن درعوضِ گذشت از مهریه خود می تواند از محکمه تقاضای طلاق نماید و دیگر بنا به توافق طرفین (طلاق مبارات) و هیچ کدام «رجوع» ندارد. بنابراین طلاق همیشه به دست مرد نیست و زن هم می تواند از راه های شری و قانونی اختیار طلاق را برای مواقعی که به او ظلم می شود به دست آورد. البته نظری هم هست که اگر مردی با همسر خود طبق دستورهای اسلام عمل نکند و زن به محکمه شکایت ببرد بعد از مقدماتی، حاکم شرع وارد عمل گردیده و طبق دستور عمل می کند. «نظر حضرت آیت ا… حلی»: معظم له در کتاب حقوق الزوجیه درباره این مطلب نظر داده اد، خلاصه نظریه ایشان در آن چه مربوط به حقوق زن و امتناع مرد است: «ازدواج پیمان مقدسی است در عین حال نوعی شرکت میان دو انسان است و یک سلسله تعهدات برای طرفین به وجود می آورد، تنها با انجام این تعهدات است که سعادت طرفین تأمین می شود به علاوه سعادت اجتماع نیز بستگی دارد به سعادت آن ها و انجام یافتن تعهدات آن ها در برابر یکدیگرند حقوق عمدظ زوجه عبارت است از: نفقه و کسوه، حق هم خوابگی و زناشویی، حسن معاشرت اخلاقی، و اگر مرد در انجام تعهدات خود نسبت به زن شانه خالی کند و از طلاق خودداری کند تکلیف زن چیست؟ چگونه باید با مرد مقابله شود؟ در این جا دو راه فرض می شود: یکی این که حاکم شرعی حق دخالت داشته باشد و با اجرای طلاق کار را یکسره کند، دیگر این که زن نیز به نوبه خود از انجام تعهدات خود در برابر مرد خودداری نماید». انتهای پیام/ش


شنبه ، ۳۰آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: یزد بانو]
[مشاهده در: www.yazdbanoo.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن