واضح آرشیو وب فارسی:پانا: سسیاست های کلی محیط زیست ابلاغی به روسای قوا توسط مقام معظم رهبری خط قرمزی به مخرب های محیط زیست خوزستان برای هر نوع تخریب محیط زیستی است و به عنوان زنگ هشداری جدی برای جلوگیری از هر نوع اختلاس زیست محیطی خوزستان است که نه وجه قانونی و نه وجه شرعی دارد.چندی روزی است که از ابلاغ سیاست های کلی محیط زیست مقام معظم رهبری به روسای قوا در اجرای بند یک اصل 110 قانون اساسی می گذرد. سیاست هایی که می توان از آن به عنوان جشن حفاظت محیط زیست خوزستان یاد نمود زیرا که تامل و تعقل در سیاست های ابلاغی مذکور حقایق غیر قابل انکار را بیان می نماید. به عنوان نمونه، به ما می گوید که "پیشگیری و ممانعت از انتشار انواع آلودگی های غیر مجاز و جرم انگاری تخریب محیط زیست و مجازات مؤثر و بازدارنده آلوده کنندگان و تخریب کنندگان محیط زیست و الزام آنان به جبران خسارت" مذکور در سیاست های ابلاغی رهبری در روند فعالیت های تخریبی زیست محیطی خوزستان چه جایگاهی دارد؟ عدم توجه لازم به هشدرهای مقام معظم رهبری(مانند هشدار اسفند 1393) درباره ضرورت حفاظت از محیط زیست محیط و ادامه و تدام به اختلاس های زیست محیط خوزستان، منجر به قهر و غضب طبیعت شده است و در چنین قهر و غضب طبیعت، مردم به عنوان پایین ترین لایه متضرر شده اند. لذا سیاست های کلی محیط زیست ابلاغی به روسای قوا توسط مقام معظم رهبری خط قرمزی به مخرب های محیط زیست خوزستان برای هر نوع تخریب محیط زیستی است و به عنوان زنگ هشداری جدی برای جلوگیری از هر نوع اختلاس زیست محیطی خوزستان است که نه وجه قانونی و نه وجه شرعی دارد. آوارگی های زیست محیطی خوزستان از رودخانه کارون و تالاب های هورالعظیم و شادگان گرفته تا بیمارستان شفاء(بیمارستان فوق تخصصی سرطان در اهواز) هر روز ابعاد پیچیده و گسترده به خود می گیرد و در کمال آرامش مخرب های محیط زیست خوزستان، هر روز ورقه جدیدی از دفتر مخاطرات را برای مردم خوزستان ورق می زند. یک روز موضوع ریزگردها ورق زده می شود، روز بعد باران های اسیدی، روز دیگر بحث باران های خاکستری وسپس مقوله شوری آب و الی نا کجا آباد ورقه های دیگر. ورقه های دفتر مخاطرات زندگی مردم خوزستان خواندنی است، اگرچه برای مردم خوزستان و هرکسی که به وجود فلسفه و ارزش انسان احترام می گذارد خواندن این دفتر دردناک است زیرا که خط های ورقه های این دفتر در جاهایی مانند بیمارستان ها و در بین آه های دردناک مردمی نوشته شده است که ادعاء می شود بخشی از بالاترین سرمایه ملی هستند. افزایش وحشتناک بیماری سرطان به دلیل عوامل محیطی و عدم توانایی بیماران در پرداختن هزینه درمان و ترجیح اجباری قبرستان(آرامستان!!!) بر زندگی، نمونه کوچکی از این دفتر مخاطرات زندگی مردم خوزستان است. اگرچه متاسفانه خواندن این دفتر برای مردم خوزستان از ناچاری، عادت شده است ولی ورق زدن آن برای مخرب های محیط زیست خوزستان شاید تفریحی غیر قابل انکار شده است و اگر غیر از این بود مخرب های محیط زیست بازبینی لازم را در آفرینش این دفتر انجام می دادند. به راستی مختلس های زیست محیطی در کدام دادگاه قضائی محاکمه شدند؟ برای طراحان ورقه های دفتر مخاطرات زندگی مردم خوزستان تا حالا چه حکم های قضائی صادر شده است؟ گناه مردم خوزستان در آفرینش چنین دفتری چیست؟ چرا از بهانه اعتلای کشور برای آفرینش چنین دفتری استفاده شده است؟ چرا فقط از طرف سودجویان و قانون شکنان، مخالفت با آفرینش چنین دفتری مخالفت با اعتلای کشور تلقی می شود؟ و دیگر سوالات که علل آنها باعث شده است قهر و غضب طبیعت بیش از پیش مردم خوزستان را بگیرد و با کلماتی مانند "ریزگردها"، "باران های اسیدی"، "باران های خاکستری" و "شوری آب" با آنها سخن گوید و هشدار دهد که تا چه وقت قرار است مخرب های محیط زیست خوزستان به تخریب زیست محیطی ادامه دهند. اگرچه حرص غیر قابل کنترل مخرب های محیط زیست خوزستان هم راستاء با بی توجهی به اهمیت " فلسفه و ارزش انسان" در خوزستان باعث شده است همچنان اختلاس های زیست محیطی ادامه یابد و از هیچ نوع اختلاس زیست محیطی کوتاهی نشود و آنچه به عنوان معیار مهم تلقی شود "پول است و پول است و پول". آخر تولید و درآمدزائی برای یک مخرب محیط زیست به چه قیمتی؟ آخر فلسفه و ارزش حفاظت از مردم به عنوان بالاترین سرمایه ملی کشور چه می شود؟ هیچ وقت یادمان نرود که طبیعت ایران حق طبیعی مردم ایران است و تخریب در بی اطلاعی مردم و گاهاً بدون هیچ توجیه اقتصادی یا حتی با ضررهای اقتصادی عظیم به کشور و به مخاطره انداختن زندگی مردم فراتر از اختلاس های مالی میلیادری صورت گرفته شده است و این در حالی صورت می گیرد که هیچ متهم برای اختلاس های زیست محیطی در محاکم قضائی محاکمه نشده است تا درس عبرتی برای دیگر مختلس های زیست محیطی باشد و گاهی حاضر به ارائه گزارش کامل و جامع نه از خود اختلاس های زیست محیطی می شود و نه از حقایق تبعات چنین اختلاس هایی. تجارب تلخ غیر قابل انکار مانند نابودی تالاب هورالعظیم، ارمغان های دردناکی مانند ریزگردها و باران های اسیدی، درگیری های زندگی مردم مانند بیماری ها نتیجه اختلاس های زیست محیطی مخرب های محیط زیست هستند که علیرغم همه تاکید و هشدارهای مقام معظم رهبری، هیچ کسی برای اینگونه اختلاس های زیست محیطی محاکمه قضائی نشد و جالبتر همچنان ابعاد اختلاس های زیست محیطی در روز روشن در حال انجام و توسعه هستند که با توجه به بروکراسی اداری موجود، مردم خوزستان چشم به الطاف رهبری برای جلوگیری از ادامه اختلاس های زیست محیطی دارند. در آخر، آنچه که امروز مقوله حاکم در اختلاس های زیست محیطی مخرب های محیط زیست خوزستان بوده است، اتهامات اختلاس زیست محیطی توسط مخرب های محیط زیست به همدیگر به جای پذیرفتن فرهنگ "اشتباه پذیری" است. اگرچه این این نوع اتهامات به عنوان نوعی ترفند موفق و کارآمد برای "وقت کشی جهت رسیدگی به هر نوع شکایت به خودشان" و "جهت دادن به افکار عمومی" است و تنها محیط زیست خوزستان را بیشتر نابود می کند، حجم ورقه های فلاکت و مخاطرات زندگی را بیشتر و زمینه را برای اختلاس های زیست محیطی بیشتری مناسب و مهیا می کند. / سید حسین فاضلی/
جمعه ، ۲۹آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]