تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):كار خير و صدقه، فقر را مى‏بَرند، بر عمر مى‏افزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846323342




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

داستان درختانی که دیگر فومن را زیبا نمی‌کنند


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


داستان درختانی که دیگر فومن را زیبا نمی‌کنند جامعه > محیط زیست - میثم همدمی

مدتها بود طرف روستای مادربزرگم نرفته بودم؛ روستایی سرسبز در دامنه کوهی پوشیده از جنگل. سر صبح که تلفنی با مادربزرگ صحبت می کردم تا به او بگویم آنروز به شمال خواهم آمد، به من خبر داد تازه جاده روستایمان را آسفالت کرده اند. از این بابت کلی ذوق زده بود. برای من هم جالب بود، می‌خواستم ببینم روستا چه شکلی شده است. بنظرم یک جاده آسفالته زیر سایه درختان انبوهی که دوسوی جاده را پوشانده اند جذاب می آمد. زمانی که به فومن رسیدم حالم گرفته شد. نمیدانم گذرتان به فومن خورده یا نه، اگر خورده حتماً درختان چنار بزرگی که دو سوی خیابانهای داخل شهر قد برافراشته اند را دیده اید، سعی کنید خوب خاطره یشان را در ذهنتان تقویت کنید چراکه از این پس دیگر آنها را-حداقل به شکل سابقشان- نخواهید دید. همه درختان از وسط نصف شده بودند! از راننده تاکسی پرسیدم: «چرا درختا رو اینجوری کردن!؟» رو به من کرد و با لحنی آرام پاسخ داد: «خدا خیرشون بده، خیلی خطرناک بودن، یه وقت می‌اُفتادن زن و بچه مردم رو زیر میگرفتن»؛ در همین حین ناگهان حواسش به روبرو متوجه خانمی که با کودکی در آغوش داشت از وسط خیابان می گذشت شد و زد روی ترمُز. این بار لحنش خیلی آرام نبود: «هو خانم!... ماشین به این گُندگی رو نمیبینی!!» جلوتر قبل از اینکه به روستای مادربزرگ برسم، از تاکسی پیاده شدم؛ می خواستم مسیر زیبا و سرسبز تا روستایمان را قدم بزنم. براستی که بهار اینجا غوغا می کند. بنظرم رسید درختان سرسبزتر از سال گذشته اند و آنقدر صدای آواز پرندگان بلند است که نزدیک است سرسام بگیرم. بودن در این‌همه زیبایی تلخیِ خاطره چنارهای نصفه شهر را کاهش می‌داد. در همین حال و هوا از مناظر طبیعی لذت می‌بردم که رسیدم به جاده روستایمان. چشمتان روز بد نبیند! صد رحمت به درختانِ نیمه نصفه فومن! اینجا در دو سوی جاده تازه آسفالت شده روستا اصلاً خبری از درخت نبود. حدوداً ده متری به جلو رفتم. آنطور که شمردم در همین ده متر بیش از چهل اصله درخت قطع شده بودند. اینکه چقدر از عمر آن درختان می‌گذشت را نمی‌دانم، از وقتی که خیلی کوچک بودم آنها را به تنومندی آخرین باری که دیده بودمشان بیاد دارم. هر قدر جلوتر می‌رفتم پاهایم سست تر و ابعاد وسیعتری از فاجعه در برابر دیدگانم نمایان می شد. طولِ کل جاده ای که آسفالت شده بود و دو رستا را به هم وصل می کرد سه کیلومتری می شد، تقریباً همه مسیر هم پوشیده از درخت بود و این داستان برای تک تکِ درختان این مسیر تکرار شده بود. خواستم برگردم کرج، اما از آنجایی که مادربزرگم صبح تلفنی گفته بود ناهار فسنجان درست خواهد کرد، گفتم پیرزن زحمت کشیده، از بازگشت صرفنظر کردم. از قرار معلوم برای آسفالت باید جاده عریضتر می‌شد. قرار شده کارگران برای اینکه راحتتر کار کنند شاخه هایی که روبه جاده بوده را هرس کنند، ولی خب از آنجایی که این کار زمان‌بر بوده و قیمت چوب هم در بازار بدک نیست، چنین سرنوشتی برای درختان روستا رقم خورده است. شب هنگام غذا خوردن حواسم رفت به اخبار استانیِ تلوزیون: «...قدردانیِ مردم فومنات از مسئولین بخاطر اصلاح درختان شهر فومن و آسفالت چندین روستا...» ۴۷۴۷

کلید واژه ها: درخت - جنگل -




پنجشنبه 28 آبان 1394 - 21:21:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن