تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس رابطه اش را با خدا اصلاح كند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1850212560




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آیا برای مبارزه با داعش داستان مسیر ۱۱ سپتامبر انتخاب می شود؟ / چرا داعش مردم عادی پاریس را کشت؟


واضح آرشیو وب فارسی:زمان نیوز: ایجاد نهادهای دولتی موثر تنها از سوی مردم این کشورها ممکن است. به همین دلیل تنها مبارزه با داعش از سوی بازیگران محلی و فاصله گرفتن آمریکا و فرانسه از قائله ممکن است. در حال حاضر باید دقیقا مسیری عکس آنچه که در بازه بعد از 11 سپتامبر طی شده، انتخاب شود.استفان والت/ وقتی حادثه ای غیرمترقبه همچون حوادث پاریس به وقوع می پیوندند، پاسخ ها در سطح جهانی قابل پیش بینی است: ترس و ارعاب همگان را فرا می گیرد، همه به همدردی با مصیبت دیدگان می پردازند، سیاستمداران سخنانی تند و آتشین ابراز می کنند و هیجان رسانه ها را فرا می گیرد. متاسفانه، این اقدمات به عاملان این حوادث همان چیزی را اعطا می کند که آنها می خواهند: توجه به دلایل و انگیزه های آنها و افراطی کردن بیش از پیش اهدافشان. در این شرایط آنچه که مورد نیاز است نه ابراز خشم و انزجار، بلکه حفظ آرامش، ارائه راه حل و تفکر است. آنچه در پاریس اتفاق افتاد، یک تراژدی تمام عیار بود، اما باید تلاش کرد که به جای درگیری احساسی، پاسخی عقلانی به آن داد. 1- توجه به تهدید کشته شدن بیش از 130 انسان بی گناه در شهری همچون پاریس توجه همگان را به خود جلب می کند، اما چنین حادثه ای نمی تواند بنیان های جامعه را به لرزه در بیاورد، مگر این که به آن اجازه داده شود. این حادثه را می شود یک تراژدی نامگذاری کرد، با این حال حادثه پاریس و حوادث مشابه در مقایسه با تجربه اروپا طی دو جنگ جهانی ناچیز است. اروپا در حال حاضر نسبت به اعصار گذشته، امن تر، مرفه تر، آزادتر و باثبات تر است و این دستاوردهای عظیم نباید به راحتی از دست برود. پشت کردن به آنچه که اروپا طی 60 سال به دست آورده، نوعی پیروزی برای تروریست ها قلمداد می شود. شهرهای دیگری نیز در دوران معاصر تجربه های مشابهی را از سر گذرانده اند. به طور مثال می توان به بوستون، نیویورک، اسلو، مادرید و آنکارا اشاره کرد، اما جوامع آنها بازسازی شده و به وضعیت عادی بازگشت. این نکته را نباید از ذهن دور داشت که ترور، ابزار افراد و گروه های ضعیف است که تنها ابزارهای اندکی برای تاثیرگذاری به روی اهداف خود در دست دارند. این پاریس است که پس از همه حملات تروریستی و فراموش شدن آنها، پابرجا می ماند. 2- پذیرش این واقعیت که امنیت صد درصدی غیرممکن است همانطور که انتظار می رفت، برخی از کشورها با بستن مرزهای خود و لحاظ کردن برخی اقدامات کوتاه مدت دیگر به این حادثه پاسخ داده اند. تلاش ها برای افزایش اقدامات اطلاعاتی نیز جدی تر خواهد شد. این اقدامات می تواند وسیله ای برای آرام کردن نگرانی های عمومی و محدود کردن حملات تروریستی مشابه باشد. اما هیچ راهی برای دفاع کامل و مطلق از جامعه در مقابل افراطیونی که خواهان کشتن دیگران هستند، وجود ندارد. در دوران حاضر هر جامعه مدرنی شامل تعداد نامحدودی هدف نرم می شود که حفظ امنیت همه آنها غیر ممکن است. حتی کشورهای اقتدارگرای قدرتمندی همچون چین و روسیه نیز تجربه حوادث تروریستی را داشته اند. این واقعیت نشان می دهد که اتخاذ سیاست های پلیسی شدیدتر نمی تواند لزوما راهکار موثری باشد. 3- مبارزه با افراطگرایی مستلزم درک ریشه های آن است بدون درک ریشه های افراط گرایی امکان مبارزه با آن وجود ندارد. برخلاف برخی از دعاوی، خشونت جزء ذاتی تفکر اسلامی نیست. قرآن به وضوح حمله به بی گناهان را منع کرده است و بسیاری از مسلمانان شدیدا چنین اعمالی را رد می کنند و قبیح می دانند. بنابراین تروریسم جهادی، برآمده از روایتی حداقلی و تفسیری بنیادگرایانه از اسلام است. تا حدودی می توان بروز گروه هایی همچون داعش و القاعده را محصول بحران مشروعیت و حکومت در جهان عرب دانست. از سوی دیگر دخالت غرب در خاورمیانه برای چندین دهه متوالی که منجر به کشته شدن صدها نفر شده نیز از دیگر دلایل رشد افراط گرایی در این منطقه است. اشاره به این نکات به منزله توجیه حوادث وحشتناک پاریس نیست، اما عدم در نظر گرفتن اقدامات غرب و تاثیر آن در بوجود آمدن شرایط نیز عاقلانه به نظر نمی رسد. اگر در سال 2003 آمریکا به عراق حمله نکرده بود، بدون شک داعش هم اکنون وجود نداشت. باید با واقعیت ها بدون واسطه رو به رو شد: سیاست های اشتباه آمریکا و اروپا طی چند دهه اخیر در خاورمیانه منجر به شکل گیری نوعی خشم فزاینده از غرب در منطقه شده است. این سیاست ها شامل حمایت آمریکا از حکومت های دیکتاتوری اعراب، حمایت کورکورانه از سیاست های وحشیانه اسرائیل مقابل فلسطین، حملات هوایی متعدد به قسمت های مختلف، تحمیل تحریم های اقتصادی و حمله به برخی از کشورهای منطقه در هر زمانی که این حمله را با منافع خود هم جهت می دید، می شود. با همه این ها تنها جمعیت اندکی از مردم خاورمیانه تصمیم به جبران آنچه که غرب در خاورمیانه انجام داده، گرفتند. اگرچه پاسخ آنها مشکلی از مشکلات خاورمیانه حل نمی کند، اما کاملا قابل درک است. پیش از این، همواره قدرت های بزرگ بوده اند که از کشورهای ضعیف استفاده می کردند تا به منافع خود دست پیدا کنند، اما هم اکنون بازیگران ضعیف تر نیز این فرصت را پیدا کرده اند که به اقدامات تلافی جویانه دست بزنند. فرانسه، بلژیک و انگلستان پیش از این با وحشیانه ترین روش ها با مستعمرات خود برخورد می کردند، اما مستعمره نشینان امکان حمله و تلافی نداشتند. امروزه، گروه هایی همچون القاعده و داعش می توانند علی رغم همه ترتیبات امنیتی دست به اقدامات تلافی جویانه بزنند. این واقعیت جدیدی است که در عصر حاضر با آن رو به رو هستیم. 4 - در پس اقدامات داعش یک استراتژی وجود ندارد . نباید در دام این استراتژی افتاد خشم، ایدئولوژی و جاه طلبی محرک اصلی گروه های افراطی است، اما این بدان معنی نیست که آنها فاقد هدف و استراتژی مشخص هستند. داعش از خشونت در شکلی کاملا استراتژیک استفاده می کند. در ادامه بمب گذاری های لبنان و آنکارا و سقوط هواپیمای روسی در صحرای سینا، حملات پاریس می تواند پاسخی به شکست های اخیر این گروه در عراق و نقش فرانسه در ائتلاف علیه داعش باشد. داعش سعی دارد به کشورهایی که مخالف آن هستند نشان بدهد که اقدمات آنها بی پاسخ نخواهد ماند و باید هزینه آن را بپردازند. داعش همچنین واجد اهداف استراتژیک بلند مدت است. داعش به دنبال گسترش سلطه خود بر سوریه و عراق و پس از آن بر سایر سرزمین های خلافت خود خوانده خویش است. در همین راستا ایدئولوگ های آن به دنبال قطبی کردن تعارض میان مسلمانان و دیگران هستند. داعش به دنبال تحریک پاسخ هایی است که می تواند روایت آن از تعارضات مذهبی آشتی ناپذیر را تقویت کند و حامیان بیشتری را جذب کند. اگر حملات اخیر در فرانسه منجر به سرکوب بیشتر مسلمانان در فرانسه بشود و غرب را مجددا به سوی اشغال سرزمین های مختلف در خاورمیانه سوق دهد، دعاوی داعش مبنی بر دشمنی ذاتی غرب با اسلام از اعتبار ویژه های برخوردار می شود و بدین ترتیب داعش می تواند خود را به عنوان مدافع اسلام تثبیت کند. چالش اصلی غرب، شکستن این استراتژی است. در گام اول نباید با غفلت به دام این استراتژی افتاد. آنچه که در این شرایط مهم است، جلوگیری از قهرمان شدن داعش و تفکرات آن است. 5- حفظ آرامش و ادامه مبارزه در شرایط حاضر اولین راه حلی که به ذهن می رسد، بسیج همه منابع و مبادرت به تمامی اقدامات ممکن برای شکست داعش است. ایجاد ائتلافی از داوطلبان و اعزام نیرو به عراق و سوریه برای شکست داعش و کشتن نیروهای آن راحت ترین و سریع ترین راه حل به نظر می رسد. اگرچه اقدام همه جانبه علیه داعش می تواند این گروه را ضعیف کند، اما امکان طرح ریزی حملات تروریستی را از آنها نمی گیرد. بنابراین این اقدامات نمی تواند به حذف این تهدید منجر شود و حتی می تواند شرایط را وخیم تر کند. لشکرکشی مجدد آمریکا، فرانسه و سایر متحدان به خاورمیانه می تواند منجر به توجیه بیشتر دعاوی داعش و تبدیل آن به قهرمانی شود که برای مبارزه با دشمنی به نام غرب حاضر است جان نیروهای خویش را فدا کند. بعلاوه، کنترل و برقراری نظم در این سرزمین ها با دشواری های بسیاری رو به رو است. حتی در صورت نابودی کامل داعش نیز، ایده ها و افکار آن زنده خواهد ماند و در سرتاسر منطقه اشاعه خواهد یافت. ممکن است داعش از میان برود، اما بدون شک گروه های تروریستی جدیدی سر بر خواهند آورد. تنها درمان و راه حل میانه برای شرایط حاضر احیای نهادهای دولتی موثر و مشروع است. واضح است که ایجاد این نهادها از سوی نیروهای متجاوزی که سابقه ای تیره در طول تاریخ داشته اند، غیرممکن است. ایجاد نهادهای دولتی موثر تنها از سوی مردم این کشورها ممکن است. به همین دلیل تنها مبارزه با داعش از سوی بازیگران محلی و فاصله گرفتن آمریکا و فرانسه از قائله ممکن است. در حال حاضر باید دقیقا مسیری عکس آنچه که در بازه بعد از 11 سپتامبر طی شده، انتخاب شود. منبع : فارن پالسی / ============================================================= چرا داعش مردم عادی پاریس را کشت؟ نویسنده : دومینیک مویسی * از زمان حملات تروریستی در ماه ژانویه به نشریه شارلی ابدو و فروشگاه کوشر، اهالی پاریس متوجه شدند که توسط بربریت محاصره شده اند و آنها بار دیگر حمله خواهند کرد. اما چیزی که باید بدانیم این است که بار دیگر با این واقعیت تلخ مواجه شدیم. در جمعه شب واقعیت از ما انتقام گرفت. ما در جنگ هستیم. اشتباه خواهد بود -حتی خطرناک است- اگر ما این موضوع را نپذیریم. برای پیروزی در این راه نیاز به وحدت، ثبات و استحکام داریم. مبنای تحلیل ها این است که ما در حال حاضر به چه چیزی بیشتر نیاز داریم. ما دشمنمان را می شناسیم. از نفرتمان به آنها و عمق کینه آنها از خودمان آگاه هستیم. برای شناخت استراتژی آنها نیاز به این داریم تا بدانیم آنها چه ویژگی هایی دارند: باهوش هستند، به زعم خودشان منطقی هستند. ما مدت ها آنها را دست کم گرفتیم. هم اکنون ضروری است که مسیرمان را تغییر دهیم. در طول چند هفته اخیر، استراتژی ترور داعش، مرگ را به خیابان های آنکارا، بیروت و پاریس و آسمان صحرای سینا آورده است. هویت قربانیان هیچ گونه شکی در پیام آنها باقی نمی گذارد. «کردها، روس ها، شیعیان لبنان و فرانسوی: شما به ما حمله کردید، بنابراین ما شما را می کشیم.» زمانبندی حملات هم همانند ملیت اهداف است. هرچه داعش بر روی زمین شکست بیشتری بخورد و قلمرویش در سوریه و عراق را از دست بدهد، بیشتر وسوسه می شود تا برای جلوگیری از مداخله بیشتر خارجی ها، جنگ را به بیرون بکشد. به طور مثال حملات هماهنگ در پاریس تبعات از دست رفتن شهر سنجار عراق از کنترل داعش است. البته هسته های تروریستی در پاریس پس از این شکست اخیر تشکیل نشده اند. آنها حضور داشتند و منتظر فعال شدن بودند. این مسئله نشان دهنده منعطف بودن تاکتیک های داعش است و ربطی به وجود افرادی که بخواهند حمله انتحاری انجام دهند ندارد. اگر داعش این بار در پاریس، طنزنویسان، پلیس یا یهودیان را انتخاب نکرد، به این دلیل بود که دقیقاً می خواست آدم های معمولی که محافظتی از آنها نمی شود را مورد هدف قرار دهد. در این مقطع حمله کنندگان کمیت را بر کیفیت ترجیح دادند. هدف این بود که تا جایی که می توانند مردم را بکشند. این استراتژی ممکن است، چون قلمرویی که داعش دارد، امکان پناهگیری و زمین تمرین را به آنها می دهد. قلمروی خلافت خود خوانده داعش همانند امکانی است که افغانستان تحت کنترل طالبان برای القاعده در دهه 1990 فراهم کرد. این ضروری است که کنترل این قلمرو مجدداً به دست آید و نابودی ولایت های داعش در لیبی، سینا و هر جای دیگری باید تبدیل به اولویت اول جامعه جهانی شود. ما در فرانسه نیاز به اتحاد داریم. باید در کل اروپا به وحدت برسیم. اروپا باید با بربریت مقابله کند، با وجود تفاوت هایی که داریم باید از ارزش هایمان دفاع کنیم، از مسیر زندگی مان و از این که کنار هم زندگی می کنیم، دفاع کنیم. ما در قایق قرار داریم و با دشمنی مشترک روبه رو هستیم. برای این منظور نیاز به وحدتی فراتر از اروپا و غرب داریم، چون داعش کشورهایی همانند ایران و روسیه را بیشتر از اروپا تهدید می کنند. داعش انتظار دارد ما ترکیبی از بزدلی و واکنش افراطی را نشان دهیم. جاه طلبی نهایی آنها این است که جنگ تمدنی میان غرب و جهان اسلام شکل بگیرد. ما نباید طعمه استراتژی آنها باشیم. باید در این رابطه به وضوح بحث کرد. وقتی پاریس جمعه شب مورد حمله قرار گرفت، از جنگ صحبت شد. اما هیچ کس نمی خواهد اشتباهات ایالات متحده در زمان جورج دبلیو بوش را تکرار کند. باید از این اشتباهات درس گرفت. واکنش اروپا باید سخت باشد، اما نه به اندازه ای که از حد قانونی اش منحرف شود. با همه این تفاسیر ما در یک نبرد سیاسی با داعش قرار داریم، نبردی که در آن عشق ما به زندگی باید بر عشق آنها به مرگ، پیروز شود. * استاد موسسه مطالعات سیاسی پاریس و مشاور ارشد موسسه روابط خارجی فرانسه منبع : پراجکت سیندیکیت / مترجم : حسین هوشمند ------------------------------------------------------------------------------------------------------------- حملات پاریس؛ تبانی یا تصاعد بحران؟ علیرضا اکبری، کارشناس مسایل استراتژیک/ «فرار به جلو، یا تهاجم دفاعی، به قصد تغییر شرایط صحنه نبرد و بر هم زدن آرایش و تمرکز حریف» آشکارترین دلیلی است که شاید بتوان درباره عملیات تروریستی داعش در بیروت و هواپیمای روسی و در آخر پاریس، بیان کرد. به نظر می رسد که این زنجیره عملیات تروریستی و پرتلفات و هولناک، تداوم خواهد داشت. هر سه حوزه عملیاتی اخیر داعش، در نگاه نخست، نفوذ ناپذیر، غیرقابل انتظار، بدیع، پرهزینه و دارای عواقب سنگین به نظر می رسند. "جریان" داعش، در شرایطی عملیات سهمگین یاد شده را اجرا کرد که به لحاظ عملیاتی، خود در زیر شدیدترین فشارها و هجوم های همه جانبه هوایی و زمینی، هم در عرصه عراق و هم در صحنه سوریه، قرار دارد. شرایطی که اینک داعش در آن قرار دارد، این گروه تروریستی را در موقعیت غیرقابل تصور و غیرقابل پیش بینی درگیر کرده است. از دست دادن اتصال سازمانی و بروز گسسست در خطوط مهم مواصلاتی، ضربات جبران ناپذیر به ذخایر مهمات و تسلیحات، بمباران های هدفمند و موثر، گشوده شدن جبهه ها و خطوط درگیری شکننده در درون حوزه های استحفاظی و پشت خطوط خودی، از دست دادن گلوگاه های مهم ارتباطی با خارج از قلمرو متصرفات، از دست دادن بعضی منابع مهم مالی و لجستیکی، هم در عراق و هم در سوریه، از جمله مشخصات وضعیتی است که داعش، پیش از عملیات های سه گانه، در آن قرار گرفته است. آنگونه که بیان شد، این شرایط، برای داعش و بسیاری کشورهای منطقه و فرامنطقه درگیر با موضوع، غیرقابل انتظار بود. فراموش نکنیم که، تا همین چندی قبل، اکثر مقامات نظامی و امنیتی (و به تبع آن، مقامات سیاسی) آمریکا، زمان لازم برای نابود سازی داعش را بیش از ده سال و گاهی حتی تا بیست سال، ارزیابی و پیش بینی می کردند. این در حالی بود که آنها در قضیه القاعده و پس از سپتامبر ۲۰۰۱، قائله را ظرف کمتر از سه ماه، کنترل و فصل کردند، و یا در سال ۲۰۰۳، موضوع صدام و ارتش بعث را ظرف حدود سه هفته "جمع" کردند. در همان زمان که دستگاه های اطلاعاتی-امنیتی و نظامی غربی و کشورهای همسایه، خود را برای نوعی همزیستی طولانی مدت با "جریان داعش" انطباق می دادند، فقط جمهوری اسلامی ایران، به طور جدی و موثر، زیرساخت های مقابله، مهار و حتی نابودی داعش و دیگر گروه های همکار و شریک این جریان را ایجاد و به حرکت در آورد. شواهد و قراین و حتی مدارک بسیاری موجود است که نوع تعامل یا مواجهه ائتلاف غربی و کشورهای منطقه، علیه داعش را، بی اثر و حتی مقوم این جریان نشان داده است. مهمترین ضرباتی که تاکنون بر پیکر داعش وارد آمده، عمدتا از ناحیه نیروهای غیروابسته به ائتلاف بوده است. ایجاد هماهنگی در محور تهران، مسکو، بغداد و دمشق، شرایط تاکتیکی و استراتژیک صحنه نبرد و منطقه را به کلی دگرگون ساخت. در عرصه عملیاتی و در پی شدت یافتن حملات هوایی و زمینی از ناحیه محور ائتلاف مقاومت، شرایط داعش آنگونه شد که فوقا بیان شد. در پهنه راهبردی نیز، انگاره ها، دیدگاه ها، رویکردها و رقتار های اکثر بازیگران، به طور قابل ملاحظه ای، متحول شد؛ معادلات تغییر یافت؛ نقش ها و ماموریت ها عوض شدند؛ برنامه ها بهم ریختند و "تغییر و بازتنظیم" پلان های سیاسی - امنیتی در دستور کار قرار گرفت. تاکید می شود، تحول و تغییر سطوح تاکتیکی، عملیاتی و برنامه های سیاسی- امنیتی بیان شده، صرفا متاثر از تغییرات صحنه نبرد نبودند، بلکه، عوامل و روندهایی از جنس سیاست و امنیت، در سپهر سیاست ها و مناسبات بین المللی، دال و منشاء بخش مهمی از این تغییرات بودند. از آن جمله می توان به آثار توافق وین (جمهوری اسلامی ایران و شش قدرت جهانی) و نیز سیاست تهاجمی مسکو در قبال فشارهای سیاسی - اقتصادی غرب، علیه روسیه، اشاره داشت. البته چالش های امنیتی کلان، در حوزه پاسیفیک به ویژه دریای چین، نیز در این شرایط بی اثر نبوده است. در چنین شرایطی، درجه التهابات امنیتی منظقه، به شدت اقزایش یافت. سه بازیگر منطقه ای، (به صورت مشخص ترکیه، حکومت سعودی و رژیم صهیونیستی) مبادرت به اقدامات پر خطر، و فراتر از ظرفیت منطقه و فرامنطقه زدند. آن هم در شرایطی که رادیکالیزم و تروریسم بی هویت، در زیر شعار و پوسته مذهبی، و در قالب دشمن "لا زمان و لا مکان"، یک سالی است که به شدت خطرناک و غیرقابل مهار جلوه می کند. پروژه جنگ علیه تروریسم که زمانی توسط نومحافظه کاران امریکایی، جایگزین تهدید اتحاد شوروی سابق شده بود، اینک می رود که به یک بلای مهلک خانگی تبدیل شود. پس چاره ای نیست که جدا به عنوان یک خطر و تهدید جمعی، شناسایی شود. این، مهمترین دلیل و انگیزه را برای داعش ایجاد کرده است تا به اقداماتی از نوع و جنس عملیات های سه گانه، مبادرت کرده و آن را تداوم بخشد. ازاین طریق، داعش می تواند: اول : وجود خود را در قلب محیط های سیاسی-امنیتی کشورهای مهم و اثرگذار بر حیات داعش، از طریق ارعاب و ایجاد هراس، به اثبات برساند، دوم : تنگ شدن راه تنفس و عرصه حیات خود را، با تهدید عملی علیه دشمنان و حتی معاضدان خود، پاسخ گوید. پاسخی که حاوی این پیام است: "هم اقدام و هم مماشات و تسامح در قبال ناامن سازی عرصه حیات داعش، به یک اندازه هزینه خواهد داشت". سوم : ایجاد خلل در اراده دول غربی (و حتی حامیان منطقه ای خود)، در امر "بهره برداری یکجانبه و معامله بر سر داعش، در راستای منافع یکطرفه خود". چهارم : پر رنگ تر کردن عوامل موجبه و مبقیه خود،( تخریب و نابود سازی ساختارهای سیاسی امنیتی منطقه، از طریق روش های بدیع و هیجان انگیز تروریستی، و بالمال، جذب بیشتر نیروهای مستعد، از اقصی نقاط دنیا و توسعه حضور و نفوذ خود) به این ترتیب، داعش حوزه عمل خود را از عراق و شام، به سراسر جهان گسترش می دهد. توسعه نفوذ و گسترش حوزه عملیاتی، اینک به یک هدف حیاتی برای داعش تبدیل شده، هدفی که آشکارا با منافع امنیتی اکثر کشورهای جهان در تضاد قرار دارد. هدفی که مشخصا در پرتو جبر شرایط ثبات ساز و در فرایندی نظیر گفت وگوهای وین پیرامون بحران سوریه، در شرف تهدید جدی قرار گرفته. در این میان اما، پارادوکس این وضعیت، مناقع متضاد حامیان و"طرف های ذی نفع" داعش است. اگر مساله داعش، سالبه به انتفاء موضوع شود، ذی نفعان آن نیز دچار خلاء قدرت بازی سازی خواهند شد. ذی نفعانی که به فضای تنفسی در میان جریانات امنیتی درون منطقه ای و بین منطقه ای، به شدت نیازمندند. "چه کسانی بیشترین بهره را از وجود و عملیات تروریستی داعش، حتی در قلب اروپا، می برند؟" برای پاسخ به این سوال، باید به یک اصل امنیتی، توجه خاص کرد: اصل "محدوده منطقی خطر _ Reasonable Risk Limitation_ ". در برآوردهای اقدامات امنیتی، معمولا طراح و مجری پروژه، به آخرین حد منطقی خطر، در فرایند اجراء می اندیشد. به این معنا که، اجرای یک عملیات امنیتی،نباید خطرات بیش از ظرفیت و هزینه های غیرقابل جبران را برای عامل آن، به دنبال داشته باشد. همانگونه که در اصول اقدام و عملیات نظامی، معمولا پیش از هر عملیات، به اصل "ضریب معقول تلفات " Rational Coefficient Victims می اندیشند. با توجه به این اصل، و با توجه به اینکه داعش عملا به بخش اعظم ساختارهای سیاسی- امنیتی جهان اعلام جنگ داده است و با در نظر داشتن اصول "ضربه مقابل"، "تعاقب دشمن"، و"تصاعد بحران"، این نتیجه به دست می آید که داعش محدوده منطقی خطر را پشت سر گذاشته و در این جریان، وارد محدوده "جنون تا مرز مرگ" شده است. اگر چنین باشد، حال این سوال مطرح می شود که: پس، نفع این جریان را چه کسانی خواهند برد؟ در بررسی پاسخ به این سوال، حداقل دو احتمال را می توان مد نظر گرفت: یکم : داعش از ناحیه اقدام تلافی جویانه و مرگبار غرب، احساس خطر (یا دریافت خطر) نمی کند. دوم : اگر هم احتمال خطری را احساس کند، یا قدرت دفع آن را در خود می یابد یا خطر را متوجه خود نمی داند. در فرض نخست، احتمال "تبانی و زد و بند" نهفته است، و در فرض دوم، احتمال نادیده انگاشتن اثرات نابودساز تصاعد بحران، از سوی داعش قرار دارد. نتیجه منطقی فرض نخست این است که، غرب برای اقزایش تهاجم علیه داعش، یا محدودیت و مانع جدی دارد یا برنامه جدی در دست ندارد. و نتیجه منطقی فرض دوم این است که، اقدامات متقابل دو طرف، خواه ناخواه به تصاعد بحران می انجامد. در فرض نخست، نقش عوامل ذینفع غیر مستقیم (دولت ها و سرویس های سعودی، قطر و رژیم صهیونیستی) برای ممانعت از برخورد جدی با داعش، به طور اطمینان بخش، برای داعش محرز شده باشد. و در فرض دوم نیز، تصاعد بحران، به نحوی، منافع ذینفع های غیرمستقیم را تامین یا تضمین کند. نتیجه محتمل هر دو فرض، (تبانی و یا تصاعد بحران)، تداوم و توسعه ناامنی در منطقه، و تاخیر در برقراری ثبات و آرامش در سوریه و عراق، (و البته تداوم التهاب و ناامنی در حوزه اروپایی و یا امریکا) خواهد بود. توسعه ناامنی در سوریه و عراق، با ملاحظه موقعیت برتر جمهوری اسلامی ایران در هر دو عرصه، طبعا به منظور سد نفوذ و تضعیف توان موازنه ساز جمهوری اسلامی ایران صورت می پذیرد و این خواسته رسمی و اعلامی دولت نوعثمانی گرای ترکیه و حکومت سعودی (با ماهیت سلفی-وهابی) و رژیم اشغالگر و توسعه طلب صهیونیستی است. از سوی دیگر، گسترش ناامنی و تروریسم در قلب اروپا، افزایش وزن بازیگری و موقعیت ترکیه را در مرزهای جنوب شرقی اروپا به دنبال دارد، همچنین موجب اهمیت نقش حکومت و سرویس امنیتی سعودی در همین خصوص خواهد شد. هر چند که این وضعیت مانند تیغ دو لبه عمل خواهد کرد و موجب بی اعتمادی و بدبینی بیشتر، نسبت به هر دو طرف مذکور خواهد شد. (نقش دولت ترکیه، در به وجود آوردن بحران مهاجرت و مالا نفوذ تعداد بسیاری عوامل تروریستی به اروپا، در پوشش مهاجرین، به شدت مورد توجه است. همینطور نقش لجستیکی و مدیریتی ترکیه در گسیل نیروها از اروپا و آسیای مرکزی برای پیوستن به داعش و النصره، در عراق و سوریه). عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی نیز، به حد کافی و مشعشع، از تداوم جو ترور و خشونت، در منطقه و تحمیل هزینه به کشورهای غربی تا مرحله حذف رقیب و اطمینان از اشراف امنیتی بر منطقه برای خود منافع تعریف کرده اند. پیامدهای تصاعد بحران، در تقابل احتمالی ائتلاف غربی با داعش نخستین انتظار امنیتی از روند تصاعد بحران، اهتمام به تمرکز و هماهنگی قوا، علیه نیروی مهاجم خواهد بود. هرچند که انگیزه ها و نسبت های هر کدام از اعضای ائتلاف علیه داعش، متفاوت است، اما، چنانچه خطر واقعا جدی شود، تمرکز قوا نیز جدی خواهد شد. در چنین صورتی، انتظار می رود سطح و گستره و عمق عملیات علیه مواضع داعش، به صورت مشخص در عراق و سوریه به شدت افزایش یابد. بنابراین، موضوع ساماندهی به وضعیت جنگ در سوریه، تحت تاثیر "اتحاد علیه داعش" قرار خواهد گرفت. انتظار می رود ، اقدام جدی برای آزادسازی موصل، شدت و سرعت بپذیرد؛ در این صورت، ترکیه به طور مضاعف درگیر پارادوکس اقدام در صحنه، خواهد شد. مرزبندی های مشخص تری در میان گروه های تروریستی حاضر در سوریه به وجود خواهد آمد. صفوف این گروه ها، با خط فاصل داعش، تفکیک خواهد شد، در این صورت حامیان گروه های تروریستی نیز یا اسیر پارادوکس اقدام در صحنه یا مجبور به عدول از بعضی منافع نامشروع خود خواهند شد. البته سطح اصطکاک و فرسایش و برخورد در بین بازیگران منطقه، افزایش خواهد یافت. رژیم صهیونیستی می تواند از اوضاع پرتنش منطقه، در اراضی اشغالی، سوء استفاده های امنیتی کند. در نهایت، احتمال "بایکوت و طرد " شدن (single out) گروه های تروریستی نزدیک به داعش، وجود دارد. به همین دلیل در مجموع، محور هماهنگی (ایران، روسیه، عراق و دولت سوریه ) از اهمیت و مشروعیت بیشتری برخوردار خواهد شد. مالا، دولت های ترکیه و سعودی هزینه های بیشتری جهت حضور در معادلات محوری منطقه خواهند پرداخت، و این به معنای اسیر شدن آنها در چرخه پارادوکس امنیتی در منطقه خواهد بود. در سطح فرا منطقه، ایالات متحده که تاکنون از "دکترین مهار چند جانبه" در استفاده از داعش، در سطح منطقه بهره برده است، ناچار خواهد بود که در این رویه تجدید نظر کند. اروپا انتظار دارد که این بار ایالات متحده در فرایند جنگ علیه تروریسم، ایشان را حمایت و همراهی کند، امری که ملاحظات و ترتیبات امنیتی امریکا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در شرایط فعلی، حوزه پاسیفیک و اوراسیا (به موازات حوزه آتلانتیک و خاورمیانه) از اولویت های امریکا محسوب می شوند. در هر حال، داعش به تدریج مخرب تر و مزاحم تر از آن چه که مورد انتظار سیستم امنیتی غرب بود، ظهور کرده است، و توانسته بطور جدی خطر یک سلسله بحرانهای امنیتی را در حریم های خصوصی و امن همه جهان نه تنها برای دشمنان خود، بلکه حتی حامیان یا کارفرمایان خود ایجاد کند. این امر پدیده و جریان تروریسم لازمان و لامکان را به یک خطر غیرمتفارن و غیرمترقبه برای جهان تبدیل کرده است. این همان عاملی است که می تواند عملا اکثر نقاط مهم جهان را به وضعیت جنگی تبدیل کند، مگر آنکه اراده جدی و کامل همه جانبه برای خشکاندن ریشه های ان در سطح جهان، جزم شود. بسترها و زیرساخت های این جریان را می توان در سیاست های پیشین و حتی جاری قدرت های جهانی، در مسیر رقابت های امنیتی ایشان، و نیز ساختارهای نظامی و امنیتی بعضی کشورهای منطقه یافت. اگر اروپا و ایالات متحده واقعا نگران وضعیت امنیتی آینده خود و جهان هستند، بهتر است که صادقانه به خطاها یا تعهدات امنیتی خود و شرکای منطقه ای شان بازنگری کنند، تا، حقیقتا درک کنند که، راه مقابله و ریشه کنی داعش و در تجدید نظر اساسی در رویکردها ، رویه ها و روش های امنیتی ایشان است. ================================================================ تعصب در برخورد با تروریسم اگر کسی میان حوادث مصر در پی سقوط هواپیمای مسافربری روسی با حوادث اخیر پاریس را مقایسه کند در می یابد که نوعی تعصب و نژادپرستی در برخورد با تروریسم علی رغم این که هر دو از یک جنس هستند و عامل آنها یکسان است، وجود دارد. در مصر تازه اخیرا اعلام شده است که حادثه مزبور تروریستی بوده و در پی انفجار یک بمب دست ساز حاصل شده است در حالی که در غرب از فردای حادثه گفتند که بر اساس اطلاعات دستگاه های امنیتی قطعا حادثه سقوط هواپیمای مسافربری روسی تروریستی بوده است. در مصر به جای آن که کشورهای غربی در کنار ملت و دولت مصر بایستند و در مبارزه با تروریسم همکاری کنند و نگذارند به اهدافش برسد، بر عکس به گونه ای رفتار کردند گویی که شریک تروریسم هستند و می خواهند با توقف پروازها به مصر و ضربه ای که به اقتصاد مصر می خورد، به اهدافشان برسند، در عین حال رفتار آنها بازگوکننده این واقعیت بود که گویی از موفقیت تروریسم خوشحال هستند. متاسفانه همانند همیشه هم قربانیان این موفقیت مردم عادی و بی گناه بودند! در پاریس تصویر عوض شد، به محض وقوع آن جنگ خونین تروریستی هیچ کس نپرسید چه کوتاهی ای از سوی سازمان های امنیتی صورت گرفت که باعث شد طراحان آن جنایت حادثه مذکور را رقم بزنند. کسی نپرسید چه شد جنایتکاران آن حادثه آن قدر وقت طولانی داشتند تا 7 حادثه تروریستی را در مناطق مختلف رقم بزنند بدون این که کسی با آنها درگیر شود و مانع از انجام کار آنها شود. تروریست ها توانستند همه طرح های خود را جامه عمل بپوشانند به استثنای حادثه گروگان گیری در استادیوم دو فرانس که مملو از تماشاگران بازی فرانسه و آلمان بود و اتفاقا فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه نیز در آن حضور داشت، تروریست ها نتوانستند آن جا را تصرف کنند اما با عملیات انتحاری خود حادثه ای بدتر را رقم زدند. هیچ کس نپرسید چرا نیروهای امنیتی به سالن موسیقی «باتا کلان» بعد از دو ساعت که مکان توسط تروریست ها تصرف شد و آن فاجعه بزرگ رخ داد و در سالن آن تعداد قربانی گرفت، رسیدند. هیچ کس این سوال ها را مطرح نکرد و نخواست هم به آنها بپردازد، مهم این بود که در کنار فرانسه بایستند آن هم نه به خاطر خود فرانسه بلکه به این دلیل که در صف مبارزان علیه تروریسم ایستاده است. معنای آن چه در پاریس رخ داد همان چیزی است که باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا اذعان کرد. وقتی که در اجلاس گروه بیست در آنتالیا شرکت کرد و در سخنانی گفت: «آن چه تروریسم در فرانسه مرتکب شد جنایت علیه بشریت بود.» واقعا هم همین طور است اما چرا مرتکبان حادثه تروریستی علیه هواپیمای مسافربری روسی جانیان علیه بشریت نیستند در حالی که عاملان هر دو حادثه یکسان هستند؟ در فرانسه جنایت علیه بشریت است اما در مصر و شرم الشیخ جنایت علیه بشریت نیست؟ اگر این رفتار نژادپرستانه و از روی تعصب نیست، پس معنای تعصب چیست؟ منبع: الاهرام / ========================================================== چندجانبه گرایی بین المللی در برخورد با تروریسم مذاکرات وین درباره سوریه چه فرصت ها و چالش هایی ایجاد می کند؟ نوذر شفیعی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس/ در مرحله جدید تحولات سوریه به خصوص پس از حملات هوایی روسیه به مواضع داعش تاکنون دو نشست بین المللی در وین برای بررسی چگونگی حل سیاسی جنگ در سوریه برگزار شده است. اهمیت این دو نشست آن است که جمهوری اسلامی ایران در آن ها شرکت کرده و این امر موجب طرح دیدگاه هایی در مورد چشم انداز تحولات سوریه و همچنین امکان ایجاد ظرفیت های جدید برای حل سیاسی این بحران شده است. در دو کنفرانسی که تاکنون در وین برگزار شده، حدود 20 کشور شامل قدرت های بین المللی و منطقه ای موثر شرکت کرده اند و احتمال برگزاری نشست های دیگر در آینده وجود دارد. این در حالیست که جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگر مهم منطقه ای که نقشی بی بدیل در صحنه میدانی سوریه دارد، شرایط و اولویت های متفاوتی نسبت به سایر بازیگران در سوریه دارد و به همین دلیل دیپلماسی جدید ایران با ورود به عرصه چندجانبه گرایی بین المللی نیازمند کاربست تدابیر و هوشمندی های راهبردی است. به خصوص این که کارشناسان شرکت ایران در نشست های اخیر وین برای موضوع سوریه را به عنوان یک نقطه عطف تلقی می کنند. با عنایت به مقدمه مزبور اکنون باید این پرسش اساسی را مطرح کرد که روند چندجانبه گرایی جدید بین المللی در مورد سوریه از چه ویژگی ها، فرصت ها و چالش هایی برخوردار است و الزامات هوشمندانه برای دیپلماسی جدید ایران در مشارکت با روند مزبور چیست؟ قبل از ارائه هرگونه پاسخ به پرسش مزبور یادآوری این نکته حائز اهمیت است که امروزه دیپلماسی به عنوان مکانیسم مناسب برای حل اختلافات نظام بین الملل بسیار مورد توجه می باشد و جمهوری اسلامی ایران در هر شرایطی آمادگی استفاده از این روش به عنوان فرصت مهم برای تامین منافع ملی را دارد. علاوه بر این، آن چه در مورد بحران سال های اخیر سوریه قابل توجه می باشد، اثبات اجتناب ناپذیری راهکار سیاسی بر هر گزینه دیگر برای همه طرف های داخلی، منطقه ای و بین المللی آن است. در این راستا، به نظر می رسد دلیل اصلی فعال شدن دیپلماسی چندجانبه در پروند سوریه، غلبه بر تهدید مشترکی به نام تروریسم است؛ همانگونه که اکثر شرکت کنندگان در دو نشست وین اذعان کرده اند که این مذاکرات در شناسایی اهداف مشترک موثر بوده است. به عبارت دیگر، فرضیه ای که در حال حاضر بسیار قوت گرفته آن است که در آینده قابل پیش بینی دیپلماسی چندجانبه گرایی بین المللی برای مبارزه با تروریسم شکل جدی تری به خود خواهد گرفت و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این روند نیازمند کاربست راهبردهای هوشمندانه تری است. این راهبردها باید متضمن اصول و اهداف سیاست منطقه ای ایران از جمله حفظ جبهه مقاومت، مقابله با نظام سلطه، جلوگیری از فروپاشی نظام های سیاسی از بیرون و ... باشد. اما در مورد ویژگی های دیپلماسی چندجانبه گرایی بین المللی اخیر در مورد سوریه نقایص و چالش های جدی زیر نیز قابل مشاهده است: 1-وجود استانداردهای دوگانه در تعریف تروریسم 2-استفاده ابزاری قدرت ها از تروریسم 3-عدم وجود ساختارهای بین المللی و منطقه ای مناسب برای مقابله با تهدید تروریسم 4-درهم تنیدگی ماهیت تروریسم با ساختارها و بافتارهای اجتماعی برخی مناطق 5-فقدان الگوی مناسب برای مقابله با تروریسم چالش های مزبور بدین معنی است که در مورد تروریسم اتفاق نظر بین المللی کاملی وجود ندارد؛ به همین دلیل روند چندجانبه گرایی بین المللی جدید برای مقابله با تروریسم بسیار کند حرکت می کند و دقیقا به همین دلیل، این سطح از دیپلماسی برای حل بحران سوریه از قابلیت های لازم و موثر برخوردار نیست. از طرف دیگر، نکته کلیدی در مورد روند گفتگوها برای حل سیاسی مساله سوریه آن است که در طرح ها و پیشنهاداتی که از سوی طرف های مختلف داده می شود، برای چشم انداز آینده سوریه الگوهای حاکمیتی متعارضی در نظر گرفته می شود؛ این امر بدین معنی است که اساسا علت آغاز بحران سوریه و حرکت دادن تروریست ها به درون مرزهای این کشور با هدف متزلزل ساختن و نابودی حکومت صورت گرفته است و بنابراین در نشست های اخیر وین شاهد اختلاف بر سر این مساله هستیم که کدام یک از دو گزینه «جنگ با تروریسم» یا «تغییر حکومت» در اولویت دیپلماسی چندجانبه گرای بین المللی قرار گیرد. این در حالیست که استراتژی مقاومت در سوریه حداقل 3 دستاورد مهم و کلیدی زیر را به دست آورده است: 1-ناکام گذاشتن قدرت های فرامنطقه ای در تحمیل روندهای غیرمعمول بر مردم منطقه 2-ناکام گذاشتن تروریست ها در پیروزی های میدانی 3-معرفی مقاومت به عنوان محور جنگ با تروریسم بنابراین لازمه حفظ این دستاوردها در فرایندهای جدید دیپلماسی چندجانبه بین المللی مستلزم توجه به این ملاحظه راهبردی است که استراتژی مستقل مقاومت دچار خدشه نگردد. علاوه بر این، دشمنان مقاومت با استفاده از فضای جدید بین المللی ضعف ها و ناکامی های قبلی خود را بر طرف ننمایند.


پنجشنبه ، ۲۸آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: زمان نیوز]
[مشاهده در: www.zamannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن