محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830497226
پدربزرگی پس از خفه کردن نوه اش، به آرامی سیگاری را رول کرد و به دخترش گفت: پسرت را کشتم!
واضح آرشیو وب فارسی: ایران راوی: به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ در دادگاه لینکلن گفته شد که استوارت گرین ۶۵ ساله چگونه الکس رابینسون را دو روز قبل از کریسمس زمانی که مادر پسر به خرید بوقلمون رفته بود، کشت. همچنین دادستان به هیئت منصفه گفته است که گرین مشکلاتی روانی داشته و از اینکه در خانه ای که برایش طراحی شده بود تا مستقل زندگی کند، متنفر بود. میشل ایوانز توضیح داد که متهم قبل از آزاد شدنش از بیمارستان، چگونه پرستارانش را مورد آزار و ازیت قرار داده بود. داستان این قتل چنین تعریف شده است: الکس روز ۲۳ دسامبر سال گذشته میلادی به همراه پدربزرگش تنها گذاشته شد، او با «ایکس باکس» بازی می کرد که مادرش خانه را ترک کرد. خانم گرین به خانه آمد و پدرش را دید که روی صندلی به آرامی نشسته بود. به گفته دادستان او به دخترش گفته: “من الکس را در آب حمام خفه کردم.” خانم گرین فریاد زد و فاجعه شروع شد. مادر سریعا به حمام رفت جایی که پر از اسباب بازی های کودکش بود، الکس را از حمام در آورد و دید لب هایش کبود شده است. پدربزرگ وقتی پلیس آمد سریعا اعتراف کرد که خودش اینکار را کرده، پس از آن در پاسگاه پلیس گفت: من تحمل زندان را ندارم، آیا به بیمارستان می روم؟! این پرونده هنوز مختومه نشده است. منبع: تلگراف / ۱۷ نوامبر ۲۰۱۵ ۴۷۲۳۷
پنجشنبه ، ۲۸آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران راوی]
[مشاهده در: www.iranravi.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
-
گوناگون
پربازدیدترینها