محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846636920
عالمان دینی استان مرکزی
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: hosseinmahtab22nd September 2009, 04:42 PMسید روحالله خمینی سیّد روحالله مصطفوی موسوی خمینی تاریخ تولد ۳0 شهریور ۱۲۸۱درخمین تاریخ وفات ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ روحانی و مرجع تقلید شیعه، رهبر انقلاب ايران در سال ۱۳۵۷ که بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران بود. زندگی نام پدرش سید مصطفی موسوی و نام مادرش هاجر احمدی بود. وی در پنج ماهگی پدر خود را از دست داد و تحت سرپرستی مادر و عمهاش پرورش یافت. گرچه سال تولد وی طبق شناسنامه سال ۱۲۷۹ است، اما خود تصریح کردهاست، که تاریخ صحیح آن ۳۰ شهریور ماه ۱۲۸۱ است. مرگ او رسما در روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ ثبت شد گرچه وی در شامگاه ۱۳ خرداد درگذشته است.[نیازمند منبع] سن او در آن هنگام ۸۷ سال بود. تشییع جنازه وی با شرکت وسیع ملت ایران و دیگر دوستدارانش از نقاط مختلف جهان صورت گرفت. این موضوع انعکاس جهانی زیادی داشت. فرزندان وی مصطفی، صدیقه، فریده، لطیفه، فهمیه، سعیده، و احمد هستند.اما مهمترین فرزند او از نظر سیاسی احمد است تبارنامه جد او یکی از علمای نیشابور ایران به نام «سیدمحمد» بود که به هندوستان رفت و در دهلی یا کشمیر اقامت گزید. عمادالدین باقی نوشتهاست: ناگفته نگذاریم که چون در میان شیعیان، سنت شجره نویسی برای سادات مرسوم بوده و بدین وسیله سلسله نسب سادات تا رسیدن آنها به یکی از ائمه شیعه کم و بیش ثبت میشدهاست، سیادت حضرت امام از این نظر امتیازی محسوب میشد که راه گمانهزنی و شناخت در شجرهنامه و خاندان ایشان را هموار میکرد. یکی از روایات مذکور در این مورد چنین است که طبق نظر یکی از نسابیون در سال ۷۶۶ ه. ق کاروان کوچکی از طرف عارف بزرگ سیدعلی همدانی به سرپرستی سیدحیدر موسوی صفوی اردبیلی از ایران که آن زمان در شورش و جنگ و خون گرفتار بود عازم بود عازم کشمیر میشوند تا اسلام را تبلیغ کنند. سیدحیدر داماد و خواهرزاده میرسیدعلی همدانی بود که میرسیدعلی همدانی با ۱۷ واسطه از پدر و ۱۶ واسطه از مادر به امام حسین میرسد و این سید حیدر جد اعلای امام است... و اما روایتی که بیشتر از همه مشهور شده این است که سلسله نسب امام خمینی به میرحامدحسین میرسد. در زمان شاه سلطان حسین صفوی، یکی از علمای نیشابور به نام «سیدمحمد» به هندوستان رفت و در دهلی اقامت گزید. فرزندان وی در مناصب دولتی درآمدند و کم کم اهمیت پیدا کردند... سیداحمد چندی پس از شهادت پدرش دین علیشاه، از کشمیر به عتبات نجف و کربلا عزیمت کرد. شاید این سفر (در حدود سالهای ۱۲۴۰ تا ۲۵۰ هجری قمری) به این منظور بوده که هم از خصومتها در امان باشد و بتواند در آتیه جای خالی پدر را پر کند و هم تعالیم دین را بیاموزد. او به دلیل حافظه نیرومندی که داشته به سرعت به مقامات علمی والایی نائل میشود و از مراجع وقت نجف اجازه اجتهاد دریافت میکند. او در نجف با افراد مهاجر آشنا میشود که یکی از آنها فردی به نام یوسف خان است که اهل روستای «فرفهان» یا «فراهان» از توابع خمین بودهاست. برادر تنی وی آیتالله پسندیده نیز در خاطراتش حضور نیاکانشان را در هند توصیف کرده است.جان اسپوزیتو نیز این نظر را تأیید میکند و مینویسد که «پدر پدربزرگ او از خراسان به هندوستان سفر کرد. پس از آن پدربزرگش به ایران و شهر خمین بازگشت. این جهانگردیهای اجدادی باعث شد تا بهگونهای برچسب هندی بودن نیز بر خمینی بخورد.»برای نمونه «ادوارد ویلت» مینویسد که پدر بزرگ پدری وی سید احمد موسوی هندی زاده روستای کینتور در منطقه بربنکی در ایالت اوتار پرادش هندوستان بود. دوران کودکی و نوجوانی خمینی به گفته خود در روز ۳۰ شهریور ۱۲۸۱ خورشیدی (برابر ۱۸ جمادی الثانی ۱۳۲۰، برابر ۲۱ سپتامبر ۱۹۰۲) در شهرستان خمین از توابع اراک در ایران به دنیا آمد. وی کوچکترین فرزند خانوادهاش بود. او دو برادر و یک خواهر بزرگتر داشت، که عبارتاند از مرتضی، نورالدین و آغازاده خانم. مرتضی که به آیتالله سید مرتضی پسندیده معروف بود، تا پس از مرگ خمینی زنده بود. نورالدین نیز که روحانی بود و به سید نورالدین هندی شهرت داشت، پیش از انقلاب درگذشت و در قبرستانی قدیمی به نام گلزار شهدای قم (واقع در خیابان انقلاب یا چهار مردان شهر قم) به خاک سپرده شد که اکنون نیز سنگ قبر او با همین نام مشخص میباشد. شرایط تربیتی پدرش سید مصطفی موسوی از معاصرین میرزای شیرازی بود. مصطفی پـس از آنکه چنـد سال در نجف علوم و معارف اسلامی را فراگرفته و به درجه اجتهاد نایل آمد، بـه ایران بازگشت و در شهرستان خمین پناه مردم و مرجع آنان در امور دینی بود. در حالی که بیش از ۵ ماه از تولد روح الله نمیگذشت، خوانین خمین سید مصطفی را در مـسیر خمین به اراک با گلوله کشتند. بستگان او برای اجرای حکم قصاص به تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شدند و بر اجرای عـدالت اصرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردد. وی دوران کودکی و نوجوانی را تحت سرپرستی مادرش «بانو هاجر»، عمهاش «صاحبه خانم» که بانویی شجاع و حقجو بود و دایهاش «ننه خاور» سپری کرد. عمادالدین باقی درباره آنها میگوید: «روحالله که آخرین و کوچکترین فرزند بود، تحت تربیت عمهاش صاحبه خانم قرار گرفت و گویا بارها خاطرات مربوط به زندگی و شهادت پدرش را از زبان او شنیده بود... ننه خاور دایهٔ روحالله نیز از زنان نادر روزگار بود. او که در شیر دادن به خمینی به هاجر یاری میرساند، اسب سواری ماهر بود و حتی از روی اسب تیراندازی میکرد و به هدف میزد.» روحالله در خانوادهای اهل علم و دین بزرگ شد. همچنین با توجه به جایگاه خانوادگی خمینی، وی از کودکی مورد توجه و احترام مردم خمین و کمره بود. تحصیلات ابتدایی در قرن سیزدهم خورشیدی در بیشتر مناطق ایران و از جمله خمین تقریباً مدرسه به شکل امروزی وجود نداشت و آن گروه از مردم که به تربیت و تحصیلات فرزندان خود اهمیت میدادند، آنها را به مکتب خانه میفرستادند، تا خواندن و نوشتن و قرآن و ادبیات فارسی بیاموزند. تبعاً خمینی نیز به مکتب فرستاده شد و نزد «ملا ابوالقاسم» به فراگیری «عم جز»، گلستان و بوستان سعدی و چند کتاب ادبی دیگر پرداخت. پس از اتمام این دروس کسانی که میخواستند به تحصیل ادامه دهند، به اراک میرفتند. اما با توجه به وقوع جنگ جهانی اول و اوضاع آشفته کشور، دیگر امکان مسافرت به اراک برای نوجوانان وجود نداشت. لذا بزرگان خمین تصمیم گرفتند، مدرسهای به سبک مدارس جدید ایجاد کنند. این مدرسه سه معلم داشت، که یکی مدیر بود و سر کلاس درس هم میرفت و یکی دیگر از آنها به نام میرزاعلی خان، معلم زبان فرانسه و یک فرد معمم نیز معلم زبان فارسی بود. «آقا شیخ فضلالله» عموی مادر خمینی نیز معلم شرعیات بود. خمینی نیز به این مدرسه رفت. علاوه بر آن خانواده وی که از وضع مالی خوبی برخوردار بودند، برایش معلم سرخانه گرفتند. نام این معلم «افتخارالعلما» بود و در غیاب او مادرش به شاگردان درس میداد. آیت الله پسندیده برادر بزرگ خمینی میگوید سواد مادرش بیشتر از خود افتخارالعلما بود و من نزد مادرش هیات، نجوم و حساب میخواندم. خمینی پس از آن که مقطع ابتدایی را نزد افتخارالعلما تمام کرد، درس مقدمات را نزد «محمدمهدی داعی» شروع کرد. «حاج میرزا نجفی» شوهر خواهر روحالله نیز منطق را به او تدریس کرد. شرایط سیاسی و اجتماعی سید روح الله خمینی. شرایط اجتماعی و سیاسی ایران و خمین در سالهای ۱۲۹۰ تا ۱۳۰۰ که همزمان با نوجوانی سید روحالله خمینی بود، بسیار آشفته بود. حکومت مرکزی ضعیف شده بود و خوانین محلی قدرت یافته بودند و بانی مرگ پدر سید روحالله خمینی نیز شدند. علاوه بر آن در جای جای کشور اشرار دستجات مختلفی تشکیل داده و به شهرها و آبادیها حمله کرده و مردم را غارت میکردند. لذا مردم از کودکی و نوجوانی روحیه سلحشوری یافته، میآموختند که برای حفاظت از خود با اشرار و بیگانگان مبارزه کنند. سید روح الله خمینی خود درباره دوران کودکی و نوجوانی اش میگوید: من از بچگی در جنگ بودم… ما مورد هجوم «زلقیها» بودیم، مورد[هجوم] «رجبعلیها» بودیم و خودمان تفنگ داشتیم و من در عین حال که تقریباً شاید اوایل بلوغم بود، بچه بودم، دور این سنگرهایی که بسته بودند در محل ما و اینها میخواستند هجوم کنند و غارت کنند، آنجا میرفتیم، سنگرها را سرکشی میکردیم… ما در همان محلی که بودیم یعنی خمین که بودیم، سنگربندی میکردیم. من هم تفنگ داشتم. منتها من بچه بودم به اندازه بچگیام. بچه شانزده هفده ساله، ما تفنگ دستمان بود و تعلیم و تعلم هم میکردیم… ما سنگر میگرفتیم و با این اشراری که بودند و حمله میکردند و میخواستند بگیرند و چه کنند [مقابله میکردیم]. هرج و مرج بود… یک دفعه هم یک محله خمین را گرفتند و مردم با آنها معارضه کردند و تفنگ دست گرفتند. ما هم جزء آنها بودیم.» روحالله خمینی سیزده سال داشت که جنگ جهانی اول آغاز شد و هرچند ایران اعلام بیطرفی کرده بود، لشکریان روسیه، بریتانیا و عثمانی از شمال، جنوب و غرب وارد ایران شدند و کشور را مورد تاخت و تاز قرار دادند و وی شاهد بود، چگونه در نبود حکومت مقتدر مرکزی فوجی از سپاه روس در مسیر خود خمین را مورد تاخت و تاز قرار دادند. وی خود خاطره جنگ جهانی اول را به یاد میآورد. او میگوید: «من هر دو جنگ بینالمللی را یادم هست… من کوچک بودم لکن مدرسه میرفتم و سربازهای شوروی [روسیه تزاری] را در همان مرکزی که ما داشتیم، در خمین، من آنها را آنجا میدیدم. ما مورد تاخت و تاز واقع شدیم در جنگ بینالمللی اول.» روح الله خمینی پانزده سال داشت، که بیماری وبا در ایران شایع شد و عمه و سپس مادرش مردند. دوران بزرگسالی روحالله در سال ۱۳۰۸ خورشیدی با خانم خدیجه ثقفی معروف به «قدس ایران»، دختر محمد ثقفی تهرانی ازدواج نمود. فعالیتهای علمی روحالله خمینی در بیان خاطراتش میگوید: «از مدتها قبل از آمدن آقای بروجردی عمده اشتغال به تدریس معقول و عرفان و سطوح عالیه اصول و فقه بود پس از آمدن او به تقاضای آقایان مثل مرحوم آقای مطهری به تدریس خارج فقه مشغول شدم و از علوم عقلیه بازماندم و این اشتغال در طول اقامت قم و مدت اقامت نجف مستدام بود.»[ آثار سید روحالله خمینی شرح دعای سحر شرح حدیث رأس الجالوت حاشیه امام بر شرح حدیث رأس الجالوت التعلیقه علی الفوائد الرضویه شرح حدیث جنود عقل و جهل مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس شرح چهل حدیث (اربعین حدیث) سرالصلوة آداب نماز (آداب الصلوة) رساله لقاءالله حاشیه بر اسفار کشف الاسرار انوار الهدایه فی التعلیقه علی الکفایه ۲ جلد بدایع الدرر فی قاعده نفی الضرر الرسائل العشره رساله الاستصحاب رساله فی التعادل و التراجیح رساله الاجتهاد و التقلید مناهج الوصول الی علم الاصول ۲ جلدی رساله فی الطلب و الاراده رساله فی التقیه رساله فی قاعده من ملک رسالة فی تعیین الفجر فی اللیالی المقمره کتاب الطهارة - ۴ جلد تعلیقة علی العروة الوثقی المکاسب المحرمه ۲ جلد تعلیقه علی وسیلة النجاة رساله نجاة العباد حاشیه بر رساله ارث تقریرات درس اصول آیة الله العظمی بروجردی تحریر الوسیله ۲ جلد ترجمه تحریر الوسیله ۴ جلد ترجمه تحریر الوسیله ۴ جلد کتاب البیع - ۵ جلد حکومت اسلامی یا ولایت فقیه کتاب الخلل فی الصلوة جهاد اکبر یا مبارزه با نفس رساله توضیح المسائل مناسک حج «احکام مطابق با فتاوای حضرت امام خمینی» تفسیر سوره حمد استفتائات ۳ جلد دیوان شعر سبوی عشق ره عشق باده عشق نقطه عطف محرم راز مقام رهبری در فقه اسلامی با استفاده از کتاب البیع مسائل امر به معروف و نهی از منکر از تحریر الوسیله مسئله قضاوت از کتاب تحریر الوسیله جهاد نفس از کتاب اربعین حدیث رابطه نیت و اخلاص از کتاب اربعین حدیث صحیفه امام «مجموعه آثار امام خمینی » ۲۲ جلد صحیفه نور وصیتنامه لمحات الاصول کوثر ۳ جلد منشور روحانیت وعده دیدار فریاد برائت آوای توحید کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) hosseinmahtab2nd October 2009, 12:51 AMمحسن اراکی کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) آیتالله محسن اراکی (زادهٔ ۱۳۳۴ خورشیدی)، عضو سابق مجلس خبرگان رهبری در جمهوری اسلامی ایران، مؤسس مرکز اسلامی انگلیس و مجمع اندیشهٔ اسلامی قم، عضو شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت و یکی از اساتید دروس عالی فقه و اصول در حوزهٔ علمیهٔ قم است. تولد و خانواده محسن اراکی در سال ۱۳۳۴ش در شهر نجف در عراق به دنیا آمد. پدرش شیخ حبیب الله اراکی از فقها و اساتید بنام حوزهٔ علمیهٔ نجف بود. و مادرش، فرزند آیت الله العظمی شیخ صفرعلی اراکی یکی از فقیهان حوزهٔ علمیهٔ نجف بود. دوران تحصیل و اساتید او قرآن، گلستان سعدی و کتابهای درسی سالهای اول، دوم و سوم ابتدایی را نزد پدر و مادر و خواهر بزرگترش فرا گرفت. سپس به منظور فراگرفتن کامل زبان عربی، همراه با آموزش تحصیلات ابتدایی به مدرسهٔ "منتدی النشر" آیت الله مظفر رفت. از ابتدا به کلاس سوم رفت و تا کلاس اول متوسطه را در همان مدرسه به تحصیل ادامه داد. پس از آن، با راهنمایی پدرش به تحصیلات حوزوی روی آورد و تحصیلات حوزویش را از سال ۱۳۴۷ش آغاز کرد. برخی از دروس مقدمات و سطوح را نزد پدرش خواند و بقیه را نزد اساتید معروف حوزهٔ علمیهٔ نجف همچون: سید عبّاس خاتم، حسن مرتضوی، عبدالمجید روشنی، سید عزالدّین بحرالعلوم، عباس قوچانی، محمد هادی معرفت، سید محمدباقر حکیم، محمّدتقی جواهری، محمود هاشمی شاهرودی و سید کاظم حائری گذرانیده است. پس از اتمام سطح در سال ۱۳۵۳ش، در درس خارج فقه آیتالله خوئی حاضر شد و تا زمان عزیمت به قم از او درس فقه میگرفت. در حوزهٔ درس خارج فقه و اصول آیتالله محمدباقر صدر نیز شرکت کرد. در سال ۱۳۵۴ش در اثر فشارهای حکومت بعث عراق، ناگزیر از نجف به قم عزیمت کرد. از آغاز حضور در حوزهٔ علمیهٔ قم به فراگیری درس خارج فقه آیت الله میرزا کاظم تبریزی (۴ سال) و فقه و اصول آیتالله وحید خراسانی (نزدیک به یک دورهٔ کامل) پرداخت. در جلسات خارج فقه و اصول آیتالله سید کاظم حائری نیز حاضر میشد. پس از ورود به حوزهٔ علمیهٔ قم، مقداری از اسفار را در جلسات درس آیتالله جوادی آملی و آیتالله مطهری آموخت. "نهایة الحکمة" را نزد مصباح یزدی فرا گرفت. در جلسات درس فلسفهٔ هگل بهشتی که در ایام تعطیل بین سالهای ۱۳۵۵ - ۱۳۵۷ش در قم تشکیل میشد، شرکت جست. فعّالیتهای سیاسی اراکی فعّالیتهای سیاسی خود را در نجف آغاز کرد. وی به خاطر علاقه به امام خمینی در بیت وی رفت و آمد داشت و در نشر آثار و اعلامیهها و کتاب "حکومت اسلامی" خمینی، در عراق فعالیت میکرد. از سوی دیگر، در جلسات درس آیت الله محمد باقر صدر نیز حضور داشت. در نتیجهٔ این فعالیتها و ارتباطی که با جوانان دانشگاهی در عراق داشت، تحت تعقیب دستگاه امنیتی حکومت عراق قرار گرفت و حدود یک سال، زندگی مخفیانه داشت. در سال ۱۳۵۴ش از عراق رخت بسته و به قم عزیمت نمود و از همان آغاز به سازمان امنیت احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت.[نیازمند منبع] این مسئله چندین بار تکرار شد لکن سرانجام توانست رهایی یابد. یک بار نیز در سال ۱۳۵۷ش به دلیل یک سخنرانی انقلابی در خوانسار تحت تعقیب قرار گرفت؛ ولی توانست از دست مأموران جان سالم به در برد. فعالیتهای علمی-آموزشی پایهگذاریهای علمی و فرهنگی شرکت در تأسیس کتابخانهٔ عمومی در "مسجد طریحی" در نجف. تأسیس مرکز مطالعات اسلامی (۱۳۵۸ش)در خرمشهر. تأسیس "مرکز التوعیة الإسلامیة" (کانون بیداری اسلامی) (۱۳۵۸ش)در خرمشهر. تأسیس مجمع اندیشهٔ اسلامی (مجمع الفکر الإسلامی) همراه با عدهای از فضلا و محققین حوزهٔ علمیه (۱۳۶۸ش)در قم. تأسیس مجلهٔ "الفکر الإسلامی" (وابسته به مجمع اندیشهٔ اسلامی) در قم. برگذاری همایش بزرگ شیخ اعظم انصاری و دبیر کلی آن (۱۳۷۳ش) در قم و دزفول. تأسیس حوزهٔ علمیه (مدرسهٔ آیت الله قاضی) در دزفول. تأسیس مؤسسهٔ خیریهٔ امام خمینی (دارالایتام، درمانگاه و ..) در دزفول. تأسیس دانشکدهٔ اصول دین (۱۳۶۷ش)واحد دزفول. تأسیس مرکز اسلامی انگلیس (۱۳۷۴ش)در لندن. تأسیس مراکز اسلامی در : منچستر، بیرمنگهام، نیوکاسل، گلاسگو و غیره .. در بریتانیا. تأسیس حوزهٔ علمیهٔ امام حسین (ع) در لندن. تأسیس کالج اسلامی لندن (Islamic College for Advanced Studies). تأسیس "جماعة علماء المسلمین فی بریطانیا" (انجمن دانشوران مسلمان در بریتانیا). پایهگذاری تعدادی از مجلات علمی در لندن به زبانهای مختلف، از جمله: "شؤون إسلامیة" و"البلاغ" به زبان عربی، "صبا" به زبان فارسی، و "Discourse" و غیره به زبان انگلیسی. تدریس وی، از همان آغاز تحصیل، پس از اتمام هر دورهٔ تحصیلی و انتقال به مرحلهٔ بعد، مرحلهٔ قبلی را تدریس میکرد. هنگامی که در نجف بودد، مقدمات را تا سطح لمعه تدریس کرد و پس از انتقال به قم، شرح لمعه، رسائل، مکاسب، نهایة الحکمة، شرح منظومه، اسفار، اشارات، شرح تجرید و کفایة الأصول را تدریس نمود. در اهواز نیز به تدریس مکاسب، رسائل و شرح لمعه اشتغال داشت. همچنین از آغاز ورود به قم در مدرسهٔ حقّانی، دروسی نظیر انشای عربی، فلسفه و اصول عقاید را تدریس کرد و پس از مرگ آیت الله قدوسی در مدرسهٔ شهیدین، به تدریس رسائل و شرح لمعه نیز مشغول شد. همچنین، از آغاز اعزام به انگلستان جهت نمایندگی از آیت الله خامنهای و پس از تأسیس حوزهٔ علمیه در پایتخت این کشور (لندن)، به تدریس خارج فقه (مباحث حکومت اسلامی و قضاء) و اصول پرداخت، علاوه بر دروسی متنوع نظیر فلسفه، رسائل، مکاسب، حلقات اصول، تفسیر قرآن به زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی نیز مشغول شد.هم اکنون او مشغول تدریس خارج فقه و اصول و همچنین تفسیر و حدیث در حوزهٔ علمیهٔ قم میباشد. آثار آثار فارسی نقد ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق. مبانی جهانبینی اسلامی. نگاهی به رسالت وامامت درآمدی بر عرفان اسلامی کاوشهائی در مبانی نظری حکومت دینی. پیشگامان بیداری اسلامی. فلسفهٔ آزادی. آثار عربی الولایة الإلهیّة وولایة الفقیه. المختار من مقتل الحسین فی بحار الأنوار. مدخل إلی منهج المعرفة الإسلامیّة. المعرفة الإسلامیة، منهجاً و تصوراً. نظریة النص علی الإمامة فی القرآن الکریم. صلح الإمام الحسن وثورة الإمام الحسین من منظور السنن التأریخیة فی القرآن الکریم. حوار فی الإمامة. مدخل إلی العرفان الإسلامی. الأسس النظریة للدولة الإسلامیة. أساس الحکم فی الإسلام. معالم الفکر الأصولی الجدید. حجّیة سنة الصحابی، دراسة و نقد. الصحوة الإسلامیة المعاصرة، أدوار وروّاد. نظریة الحکم فی الإسلام. فقه القضاء. مبدأ العلیة و الإرادة. ملکیّة المعادن فی الفقه الاسلامی. آثار انگلیسی Contemporary Islamic Awakening. Free Will between Islamic Contemporary Philosophy and Western Contemporary Philosophy. مقالات مقالات فراوانی نیز نوشته است که که در مجلات مختلفی مانند: رسالة القرآن، رسالة الثّقلین، الفکر الاسلامی، التّوحید (عربی) و... منتشر شدهاند. علاوه بر آنچه گفته شد، مقدّمهای بر شرحارشاد مقدّساردبیلی نیز نوشته است که در سال ۱۳۹۷ق با تحقیق و تصحیح آیت الله مجتبی عراقی، آیت الله اشتهاردی و آیت الله یزدی منتشر شده است. در زمینهٔ تصحیح نیز فعّالیّت داشته است وکتاب "مقالات الأصول" محقّق عراقی را با همکاری حجت الاسلام و المسلمین سیّد مُنذر حکیم تحقیق کرده است و توسط مجمع اندیشهٔ اسلامی منتشر شده است. کتاب "اللّوامع الالهیّة فی المباحث الکلامیّة" تألیف مقداد سیوری را نیز با همکاری حجت الاسلام و المسلمین سیّد عمار ابورغیف تصحیح کرده است و توسط مجمع اندیشهٔ اسلامی منتشر شده است. علاوه بر آنچه گذشت، وی نوشتههای ناتمامی در زمینهٔ فقه استدلالی در ابواب: صلاة، صلاة جمعه، صلاة مسافر، خمس، اجتهاد و تقلید و نیز در زمینهٔ اصول و فلسفه دارد. مسئولیتها مسئولیتهای پیشین مسئولیتهای وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به این شرحند: ریاست دادگاههای انقلاب اسلامی آبادان و خرمشهر به دستور آیت الله قدوسی در سال ۱۳۵۹ش اوّلین مسئولیت وی بود. در سال ۱۳۶۰ش نیز ریاست دادگاههای انقلاب اسلامی خوزستان، و در سال ۱۳۶۱ش با حفظ سِمَت، ریاست دادگستری خوزستان را به عهده گرفت. در سال ۱۳۶۲ش به علّت شدّت اشتیاق به ادامهٔ تحصیل و نیز سپری شدن شرایط بحرانی اوایل جنگ به حوزه باز گشت و از مسئولیتهای یاد شده، استعفا کرد. در سال ۱۳۶۵ش بنا به درخواست مردم دزفول، به امامت جمعهٔ دزفول و نمایندگی امام خمینی در آن شهرستان منصوب شد و تا آخر جنگ به طور مستمر، در آنجا حضور داشت. پس از استعفا از دادگستری، مسئولیتهایی نظیر: حاکم شرع هیئتهای واگذاری زمین خوزستان (۱۳۶۲ - ۱۳۷۳ش) و نیز نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه شهید چمران اهواز (۱۳۶۹ - ۱۳۷۴ش) را بر عهده داشت. وی، در مدّت جنگ و به ویژه در هنگام تصدّی امامت جمعهٔ دزفول، در جبهههای جنگ در کنار رزمندگان حضور داشت. از سال ۱۳۶۶ - ۱۳۷۵ش مسئولیت نمایندگی ولی فقیه در نیروهای سپاه بدر را نیز بر عهده داشت و در سال ۱۳۶۲ش شاخهٔ نظامی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را تأسیس نمود که بعدها به "سپاه نهم بدر" معروف شد. در سال ۱۳۶۹ش از سوی مردم خوزستان به مجلس خبرگان رهبری راه یافت. در سال ۱۳۷۳ش به عنوان نمایندهٔ رهبری (آیت الله خامنه ای) در اروپا به انگلیس اعزام شد. وی، پس از نزدیک ب� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 542]
صفحات پیشنهادی
-
گوناگون
پربازدیدترینها