محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830413516
دست دراز از زندگی خود می گوید!
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
ماجرای واقعی با همکاری فرماندهی انتظامی طرقبه و شاندیز؛
"دست دراز" از زندگی خود می گوید!
ام در واقع مدتی را که در بیرون از زندان بودم کوتاه بود و به همین خاطر هم نتوانستم ازدواج کنم الان هم برای هفدهمین بار است که باید روانه زندان شوم. . .
به گزارش سرویس حواث جام نیوز به نقل از خراسان، جوان 32 ساله ای که 16 سابقه کیفری در پرونده سیاهش دارد بار دیگر به اتهام سرقت و خرده فروشی مواد مخدر توسط ماموران کلانتری ویرانی دستگیر شد. او که به «رحیم دست دراز» معروف است درحالی که عنوان می کرد با دست های بلندی که دارم ظرف چند لحظه داخل خودرو را از شیشه های باز زیر و رو می کردم و به همین خاطر به «رحیم دست دراز» معروف شدم در تشریح ماجرای زندگی اش به کارشناس اجتماعی فرماندهی انتظامی طرقبه و شاندیز گفت: پدرم راننده خودروهای سنگین بود و مواد مخدر مصرف می کرد من هم که گاهی با او در جاده های کشور همراه می شدم با دیدن نحوه استعمال مواد مخدر کنجکاو شدم تا از کار پدرم سر دربیاورم می خواستم بفهمم مواد سیاه و گاهی سفیدرنگی که پدرم مصرف می کند چه طعم و لذتی دارد به همین خاطر در سن 11 سالگی مقدار کمی از موادمخدر او را دزدیدم و به شیوه خودش مصرف کردم. از آن روز به بعد سرقت موادمخدر برایم عادی شده بود و از هر فرصت مناسبی برای این کار استفاده می کردم تا این که در سن 14سالگی پدرم متوجه اعتیادم شد و از آن به بعد استعمال مواد مخدر را در کنار پدرم ادامه دادم و به همین خاطر نیز ترک تحصیل کردم. طولی نکشید که به مواد مخدر صنعتی آلوده شدم و دیگر نمی توانستم از مواد مخدر پدرم استفاده کنم این بود که برای تامین هزینه های سنگین اعتیادم دست به سرقت زدم و در سن 17سالگی برای اولین بار دستگیر و روانه زندان شدم اما پس از آزادی از زندان دوباره به کارهای خلافم ادامه دادم. با موتورسیکلت داخل شهر دور می زدم و هنگامی که رانندگان خودروهای خود را چند لحظه برای خرید سیگار یا لوازم دیگر رها می کردند دستم را از شیشه باز داخل خودرو می بردم و در زمان کوتاهی داشبورد و حتی صندلی عقب را به هم می ریختم و هر چیزی که داخل خودرو بود را سرقت می کردم. پس از آن هم به تحریک یکی از بستگانم به خرده فروشی مواد مخدر روی آوردم اما در عین حال به سرقت از باغ ویلاها، منازل، کارگاه های صنعتی و خودروها ادامه می دادم در طول این سال ها 16 بار به جرم موادمخدر و سرقت زندانی شدم ولی هر بار پس از آزادی دوباره به خلاف روی می آوردم و سعی می کردم اشتباهی که منجر به دستگیری ام شد را تکرار نکنم، این بار نیز ماموران انتظامی وقتی منزلم را برای یافتن موادمخدر جست وجو می کردند علاوه بر کشف مقداری مواد مخدر صنعتی تعداد زیادی گوشی تلفن همراه و لوازم مسروقه دیگر که از داخل 15خودرو، 5 باغ ویلا، یک منزل مسکونی و 2 کارگاه صنعتی سرقت کرده بودم را پیدا کردند و بدین ترتیب هفدهمین سابقه هم در پرونده کیفری ام ثبت شد حالا دیگر نمی دانم . . . 2007
۲۶/۰۸/۱۳۹۴ - ۱۰:۱۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
-
حوادث
پربازدیدترینها