واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: بهار نژادپرستي اروپايي [سرمقاله جوان]

« بهار نژادپرستي اروپايي » عنوان يادداشت روز در روزنامه جوان به قلم دکترسيدنعمتالله عبدالرحيمزاده است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: حملات پاريس در شامگاه جمعه 13 نوامبر بزرگترين شوک را در پاريس ايجاد کرد که گفته ميشود بعد از جنگ جهاني به اين سو سابقه ندارد. آمار تلفات اين ادعا را تأييد ميکند چون پاريس در اين مدت شاهد اين حجم از کشته و زخمي به دليل حملات تروريستي نبوده و فرانسوا اولاند، رئيس جمهور فرانسه درست بعد از اين حملات وضعيت فوقالعاده را در کشور اعلام کرد. آخرين باري که وضعيت فوقالعاده در فرانسه اعلام شد در سال 2005 به دليل شورش حومه پاريس بود اما متيو مبن، تحليلگر سياسي فرانس 24، موقعيت کنوني و اقدام اولاند را با سال 1955 مقايسه ميکند که فرانسه آن موقع درگير جنگ الجزاير و سرکوب استقلالطلبان الجزايري بود، البته نميتوان عاملان حمله 13 نوامبر و تروريستهاي داعشي را با استقلالطلبان الجزايري مقايسه کرد اما مشابهت اوضاع فعلي با آن زمان يک وجه از وضعيت فعلي فرانسه و چه بسا غرب را نشان ميدهد. اين وجه در ويژگي نژادپرستانه اروپايي است که در آن زمان، با عنوان ميهنپرستانه از جنگ با استقلالطلبان الجزايري به صورت قاطع حمايت ميکرد و کسي مثل ژان ماري لوپن در آن موقع نه فقط در جنگ حضور داشت بلکه گفته ميشود در زندان ويلارسسيني الجزاير انقلابيون را شکنجه ميکرد. ژان ماري لوپن بعدها حزب جبهه ملي فرانسه را بر مبناي نگرش نژادپرستانه و دشمني با اقوام مهاجر در فرانسه بنا نهاد که دخترش، مارين لوپن از ژانويه 2011 تا کنون رهبري اين حزب را به عهده دارد. مقايسه وضعيت فعلي فرانسه با زمان جنگ الجزاير اين معنا را تداعي ميکند که شرايط براي شکوفايي جبهه ملي فرانسه فراهم شده تا با نگرش نژادپرستانه خود از اين شرايط براي تبليغ ديدگاه ضد مهاجرتي بهرهبرداري کند. ناتالي نوگايره، سردبير پيشين لوموند با انتشار يادداشتي در روزنامه گاردين به اين نکته اشاره کرده و ميپرسد: «واژه استفاده شده توسط اولاند يعني وضعيت اضطراري در حافظه تاريخي فرانسه مربوط به جنگ الجزاير است. اين پرسش مطرح ميشود که آيا جبهه ملي فرانسه که راستگراهاي مليگراي افراطي در آن کشور هستند، از پيامدهاي اين اقدام بهرهبرداري سياسي خواهند کرد؟» پاسخ مثبت است. مارين لوپن اعلام کرده: «فرانسه بايد فعاليت انجمنهاي اسلامي را ممنوع کند، مساجد تندروها را تعطيل کند، خارجيهايي که از نفرت استقبال ميکنند، اخراج کند و بايد تابعيت شهروندان غيرقانوني و دومليتي را که با فعاليتهاي تروريستي ارتباط دارند از آنها بگيرد و آنها را اخراج کند.» نيکلاس باي، دبير کل جبهه ملي هم در توئيتر خود عليه رئيس جمهور و نخست وزير فرانسه نوشت و گفت: در حالي که اولاند و والاس با جبهه ملي ميجنگيدند، تروريستهاي تشنه به خون آماده اين حملات ميشدند، «شرم بر آنها»، در واقع اعلام وضعيت فوق العاده از سوي اولاند و جو رسانهاي سنگين فعلي فضاي مناسبي را براي اين قبيل موضعگيريهاي نژادپرستانه فراهم کرده تا آنکه رهبران جبهه ملي با تبليغ نگرش خود و درخواستهايي از اين دست نظر افکار عمومي را به سوي خود جلب کنند چرا که سياست اولاند اين حس عمومي را در فرانسه ايجاد ميکند که تروريستها در گوشه و کنار اين کشور کمين کرده و در هر جايي از وجود آنها احساس خطر ميشود. از طرف ديگر، حملات تروريستي 13 سپتامبر اين نوع نگرش را در خارج از فرانسه ترويج ميدهد تا آنجا که روزنامه راستگراي ايتاليايي ايل ليبرو از تيتر تند نژادپرستانه و ضد مسلمانان استفاده ميکند که حتي برخي در حزب راستگراي زنده باد ايتاليا هم نميتوانند آن را تحمل کنند و پائولو روماني، رئيس فراکسيون زنده باد ايتاليا در مجلس سنا، هم گفت که نميتوان با چنين نوشتاري عليه مسلمانان موافق بود. بايد به ياد داشت که موج نژادپرستانه و اسلامستيزي بعد از حملات هفتم ژانويه پاريس جان تازهاي گرفت و آن حملات تأثير مستقيمي بر جريان راستگرايي در اروپا گذاشت و باعث شد تا حزب راستگراي اتحاد دموکراتيک در انتخابات سوئيس به يک سو کرسيهاي پارلمان برسد و در انتخابات پارلماني اخير لهستان هم حزب راستگراي قانون و عدالت به پيروزي قاطع برسد. به اين جهت است که بايد گفت اولاند با تشديد فضاي امنيتي در فرانسه زمين بازي را براي رقباي راستگراي خود فراهم ميکند و همچنين به قدرت گرفتن احزاب مشابه در ديگر کشورهاي اروپايي کمک ميکند. اين جريان روي نژادپرستانه اروپايي است که از حملات پاريس براي تقويت خود استفاده ميکند و به جاي هدايت اروپا به سوي فضاي همزيستي، خشونت و ضديت با مهاجران را تبليغ ميکند. تبليغ خشونت از سوي اين وجهه اروپايي را نبايد کمتر از عمل تروريستها دانست و حتي بايد گفت که هر دو در وضعيت فعلي مکمل يکديگر هستند، به نحوي که نژادپرستي اروپايي به همان اندازه تروريستها خشونت را ترويج ميکند و هر کدام باعث تقويت ديگري ميشوند. با اين وضعيت، بايدگفت که نشانهها حاکي از بروز بهار نژادپرستي در اروپا هستند که ارزشهاي ادعايي ليبراليستي مثل همزيستي فرهنگي يا جامعه چند فرهنگي در پاي اين بهار قرباني ميشوند.
سه شنبه, 26 آبان 1394 ساعت 08:58
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]