واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: مدیریت بحران یا بحران مدیریت! روزنامه آوای خراسان جنوبی روز چهارشنبه 13آبان 1394در شماره 3360 خود یادداشتی با عنوان مدیریت بحران یا بحران مدیریت! به نوشته هرم پور چاپ و منتشر کرد.
ادامه یادداشت به این شرحاست: اول : پیش بینی و پیشگیری دو اصل مهم در مدیریت بحران است و وقتی می توان عملکردها را در این زمینه موفق دانست که این دو اصل مهم و اساسی رعایت شده باشند.ماجرای روز یکشنبه و دستپاچگی و عدم مدیریت مناسب «شبه بحران» ایجاد شده در ظرف چند دقیقه در شهر بیرجند نشان داد متأسفانه علیرغم همه شعارهای داده شده و جلسات و تصمیم گیری ها، وقتی تفکر مدیریت صحنه ایِ بحران و تمرین هدایت و رهبری مناسب و متناسب مشکل و هماهنگی و انسجام و توان استفاده از امکانات برای جلوگیری از یک آسیب فراگیر وجود نداشته باشد،نمی توان و نمی باید انتظار داشت حتی یک بحران کوچک هم به درستی مدیریت شده و یا از دامنه دار شدن آن جلوگیری گردد. سوالی که برای ما و برای شهروندان عزیزمان ایجاد شده این است که مگر از چند هفته قبل سازمان های متولی امر در جریان احتمال چنین رخدادی نبودند؟ و مگر در جلسات متعدد و مختلف ستاد بحران استان در این خصوص بحث و تبادل نظر و اخذ تصمیم نشده بود؟.مگر پیش بینی و برآوردی از احتمال ایجاد خسارت به عمل نیامده بود که اینچنین همه در کلاف سردرگمی مدیریتی گرفتار شدند و اگر باران رحمت الهی چند دقیقه ای بیشتر تداوم می داشت، هم شهر را و هم تصمیم های شهری را با خود برده بود؟. آنگونه که بارها در همین روزنامه تأکید نموده ایم؛ استان خراسان جنوبی به لحاظ وقوع حوادث طبیعی از جمله زلزله و سیل شرایط ویژه ای دارد و آمادگی های لازم و همیشگی برای مقابله با تبعات چنین حوادثی را می طلبد. ولی نگرانی مضاعفی که این روزها و به ویژه پس از مباحث روز یکشنبه ایجاد شده، چرایی نامناسب عمل کردن ستاد مدیریت بحران و عدم کارآمدی تصمیم های اخذ شده و مصوبات آن است. به ما و به شهروندان محترم حق بدهید که انتظار داشته باشیم در کنار این ستاد، ستاد بحران دیگری برای هدایت و رهبری و رسیدگی به بحران ایجاد شده در ستاد بحران مطالبه نماییم! اگر قرار است شهروندان با آسودگی خاطر سر بر بالین بگذارند و با آرامش و آسودگی به زندگی خود برسند و با دوری از دغدغه برای آینده برنامه ریزی کنند، به دلیل خاطر جمع بودن به حضور، تلاش و تصمیم گیری مجموعه های مدیریتی بیرونی است که تفکر، تصمیم و اجرا در حوزه مدیریتِ مشکلات و بحران ها را بر عهده گرفته اند.در غیر این صورت برگزاری این جلسات، بیشتر دور همنشینی و گپ و گفت هایی را به ذهن متبادر می کند که در یک کافی شاپ ساده و با چند فنجان قهوه و چای هم می توان آنرا گذراند،فکر نمی کنم هنوز ارزش وقت، زندگی و حیات شهروندان ما اینقدر پایین آمده باشد!. دوم: امروز، 13 آبان است. هر چند هیچ ایرانی نیست که دلیل گرامیداشت این روز مهم را نداند و یا به آن اعتقادی نداشته باشد، اما اجازه بدهید فقط در چند جمله کوتاه این مطلب را بگویم که برای گرامیداشت این روز بزرگ، در هر کجا باشیم و در هر مسئولیت و وظیفه ای، تکلیفمان در برابر خدا، در برابر مردم و در برابر خون شهدایی که بر زمین ریخته تا شرف و ناموس و اعتقادمان پا بر جا بماند، حضور در صحنه گرامیداشت این روزهای بزرگ است. در یک کلام، آنقدر ددمنشی و دژخیمی و بد رفتاری از قدرت های بزرگ جهان و استعمارگران اول دنیا دیده ایم که حداقل یک یا چند دلیل قانع کننده برای حضورمان در راهپیمایی گرامیداشت این یوم ا... داشته باشیم. ادای وظیفه ها و دین ها را از یاد نبریم که آنچه از سربلندی امروز ایران نصیب ما می شود، حاصل همین حضورهای پر رنگ است. نیت های پاکتان قبول و یاد و نام شهدای این روزها جاودانه. ک12047/
13/08/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]