واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سوريه در 5 سال گذشته هرروز 160 قرباني تروريسم داشته است
تا يك ماه و اندي ديگر سوريه وارد پنجمين سال متوالي مبارزه با تروريسم ميشود. در اين 59 ماه علاوه بر ميليونها آواره، بيشتر زيرساختها و آثار باستاني شامات كه مهد قديمترين تمدنهاي بشري است، نابود شد. ساختن دوباره سوريه و رسيدن مردم اين كشور به مرزهاي آسايش و رفاه، امري دشوار و براي ناظران حوادث اين كشور بسيار بعيد به نظر ميرسد.
اما سوريه در اين مدت علاوه بر صدها هزار مجروح و معلول، براساس برخي محاسبهها حدود 300هزار نفر از مردم و نظاميان خود را نيز از دست داده و تروريسم بزرگترين شمار قربانيان تاريخ خود را از اين كشور گرفته است.
در يك محاسبه ساده ميانگين روزي 166 نفر طي همين پنج سال در سوريه قرباني تروريسم شدهاند، يعني هر روز اين پنج سال بيشتر از يك روز فرانسه!
اين مقايسه هرگز به دنبال رويكرد دوگانه«تأسف خوردن براي كشتگان سوري و تأسف نخوردن براي كشتگان فرانسوي» نيست و چنين امري مردود و غير انساني است اما در مقام چرايي خيزش جهان براي قربانيان يك روز پاريس و سكوت جهاني براي قربانيان پنج سال سوريه است! چرا؟!
سالهاست با اين تحليل ايدئولوژيك آشنا هستيم كه سرمايهداران خيابان وال استريت و مافياي ثروت در چند كشور اروپايي، خاورميانهاي ناآرام، عقبمانده، متفرق و ستيزهجو ميخواهند تا اولاً از پيشرفت و تمدنسازي آنان جلوگيري كنند و ثانياً بتوانند در زمان حال از دو سو آن را غارت كنند؛ غارت شفاف منابع و معادن از طريق سلطه نظامي و سياسي و غارت زيرپوستي باقيمانده ثروت با فروش سلاح و كالاهاي مصرفي به كشورهاي منطقه.
چنين راهبردي غرب استعمارگر را وا ميدارد تا جنگ و تفرقه را در منطقه خاورميانه شعلهور و آتش اين شعله را روشن نگه دارد و پس از آن افكار عمومي جهان را از ابراز احساسات براي قربانيان اين جنگ و ستيزهها غافل كند. در مقابل هرگونه تعرض به شهروندان غربي بايد به عنوان «انسان برتر» برجسته شود و ابزاري باشد براي ادامه جنگ و درگيري در خاورميانه، آن هم با معيارهايي كه غرب ميپسندد، يعني جنگيدن با سلاح غربي، با هدف غربي، با زمان تعيين شده غربي و با نتيجهگيري غربي.
اكنون براي افكار عمومي جهان و به ويژه جوانان ايران اين پرسش مطرح است كه آيا غرب حاضر است بخشي از شهروندان خود را قرباني چنين راهبردي ببيند و از آن به فكر بهره باشد؟ پاسخ به اين پرسش را بايد در فرهنگ نظام سرمايهداري جستوجو كرد. چنين به نظر مي رسد در نظامي كه همه چيز در ترازوي سود بيشتر سنجيده ميشود و شعارهاي انساني و مذهبي هم نه تنها نميتواند شاهين اين ترازو باشد، بلكه حتي نميتواند سنگ ترازوي سرمايهداري قرار گيرد، كشتن يا راضي به كشته شدن شهروندان خودي براي مقصد عالي كه همان سود بيشتر است، چيزي به غايت عادي مينمايد. سود در اينجا به معني محض كلمه كه همان بهرهبرداري از ثروت ديگران و ثروتمندتر شدن است بايد معنا شود و نه چيز ديگر. با اين توصيف مخاطب ميتواند صدها نمونه فردي و جمعي را در ميان خاطراتي كه از دنياپرستان دور و نزديك دارد، به ياد آورد.
غرب به دنبال ثروت جهان است و در اين راه كشته شدن چند ده تماشاگر يك كنسرت امريكايي در پاريس، كمترين هزينهاي است كه ميتواند بپردازد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]