واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
طنز؛ نمایشگاه مطبوعات چیز خوبی است
آيدين سيارسريع در روزنامه قانون نوشت:
موضوع انشا: درباره نمایشگاه مطبوعات هر چه میدانید بنویسید.
به نام خدا
نمایشگاه مطبوعات چیز خوبی است. ما هر سال با پدرمان به نمایشگاه مطبوعات میرویم. امسال نیز با ایشان به نمایشگاه مطبوعات رفتیم. پدرمان معتقد است مطبوعات خیلی فایده دارد و بعضی مطبوعات وظیفه وزارت کار را انجام میدهند. پدرم هر روز روزنامه همشهری میخرد و به آدمها زنگ میزند و کار پیدا میکند. مادرم نیز معتقد است مطبوعات خیلی خوب است. او هر روز مطبوعات را در خانه پهن میکند و روی آن سبزی پاک میکند. مادرم معتقد است مطبوعات باید گنده باشند چون اگر مطبوعات نتوانند مردم را در کارهای خانه کمک کنند پس به چه درد میخورند؟ پدرم به مادرم میگوید تو با این سلیقه مطبوعاتیات گرایشات خشونت طلبانه داری ولی مادرم ضمن پرتاب چاقوی آشپزخانه به پدرم میگوید هیچ هم اینطور نیست. من به همراه پدرم دیروز به نمایشگاه مطبوعات رفتیم. پدرم از وقتی که من بچه بودم همیشه اصرار داشت که مرا به آنجا ببرد تا با فضای مطبوعات آشنا شوم. نوزاد که بودم وقتی آدمهای معروف پدرم را تحویل نمیگرفتند او مرا به سمت آنها پرتاب میکرد و آنها مجبور میشدند مرا بگیرند تا نمیرم. سپس پدرم با عجله از من و آدم معروف عکس میگرفت و بعد خودش هم میآمد توی کادر تا عکس بگیرد. جمع آوری مطبوعات با گونی از غرفهها یکی از سرگرمیهای پدرم در نمایشگاه مطبوعات است. او معتقد است اگر کشورهای غربی هم نمایشگاه مطبوعات داشتند هیچ وقت کارتن خوابها از سرما نمیمردند. در این زمینه پدرم به نشریات لوکس اعتراض دارد. به نظر پدرم آنها خوب نمیسوزند. پدرم میگوید این نشریات فقط به درد خواندن میخورند و خیرشان به آدم نمیرسد.
امسال که به نمایشگاه مطبوعات رفتیم من از پدرم پرسیدم پدر! آیا بازیگرها و کارگردانها روزنامهها را مینویسند؟ پدرم گفت: به جز فریدون جیرانی نه پسرم. پرسیدم: آیا آن آقاهایی که یقهشان را بستهاند و به سختی تنفس میکنند روزنامهها را مینویسند؟ پدرم گفت: اگر منظورت سیاستمدارهاست، نه آنها نمینویسند. گفتم: آقای دوربینی و آن آقایی که سبیلهای عجیب دارد و مجریهای تلویزیون روزنامهها را مینویسند؟ گفت: نه پسرم! یه مشت روزنامه نگار روزنامهها را مینویسند. گفتم: مگر الان نمایشگاه روزنامهها نیست؟ گفت: هست پسرم. کچلم کردی. چه میخواهی بگویی؟ گفتم: پس چرا همه دنبال این آقاها هستند؟ پدرم دستی به سبیلهایش کشید و گفت: حکمتی در این کار نهفته است. پدرم در ادامه افزود: برای این که این روزنامه نگارها و این سیارسریع و امثالهم را جو نگیرد و فکر نکنند خبری شده است و سریع خودشان را برای ملت بگیرند. در دل به هوش پدرم آفرین گفتم و از این که پدری تحلیلگر و زیرک چون او دارم به خود بالیدم. ما مطبوعات را دوست داریم ولی نه آنقدر که برایش پول بدهیم. چون شهریه مدرسه ما بالاست و مادرم سفر خارجی میرود و پدرم وام 25 میلیونی گرفته و قسط دارد. ما مطبوعات را دوست داریم و انتظار داریم آنها هم بدون چشمداشت ما را دوست داشته باشند. چون همیشه پدرم در کنار اشاره ریزی که به مادر میکند، میگوید آدم نباید بهخاطر پول بقیه را دوست داشته باشد.
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]