واضح آرشیو وب فارسی:اورمیا: اگر بخواهیم داستان و یا قصه کوتاهی با موضوع و طرح دریاچه ارومیه بنویسم باید از کجای کار داستان نویسی شروع کنیم؟به گزارش اروم نیوز ، آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید/یک نفردرآب دارد می سپارد جان عنوان فوق دو سطر یا دو بند آغازین شعر آی آدم های نیما یوشیج است که به سال 1320 و در 27 آذر ماه ساخته شده است یا لااقل این تاریخی است که زیر این شعر حک شده و به نام آن تاریخ در نسخ های مختلف آثار نیما از دیوان او تا گزیده اشعار و... این شعر چاپ و منتشر شده است. لب مطلب اینکه نیما درآن دهه های پرآشوب و تنش وضع جامعه انسانی ایران فغان زده را با زبان شعر خود و زبان نو شعر خود ثبت و ضبط می کرد تا واگویه ای برای آینده باشد. اصولا ً از منظری اجتماع اندیشی و فرد اندیشی خصوصی نیما درهم طنیده زبان شعر اوست . یعنی او در زبان شعرش اجتماع اندیش و انسان اندیش است و ستون فقرات این انسان اندیشی و اجتماع اندیشی در شعر او فرد اندیشی شخصی و خصوصی اوست. نیما یوشیج شاید تنها به تغییر مبانی ظاهری شعر و ادبیات در ایران دست نیازید بلکه جهان بینی این ادبیات و شعر ان را هم تغییر داد.شاید به جرات بتوان گفت که انسان اندیشی و اجتماع اندیشی با شعر نیما یوشیج وارد حوزه ادبیات ایران شده و ادبیات ایرانی از این سو به جهان بینی انسانی و اندیشه در آن سوق یافت. چیزی که در ادبیات کهن و کلاسیک ایرانی بیشتر و اصلا ً بطور کلی به انسان آن جهانی می اندیشید تا انسان این جهانی ! تکمیل تر اینکه ادبیات ایران در زمینه داستانی خود نیز که امروز روز 90 ساله شده است، از سوی دیگر به حوزه انسان اندیشی و جهان بینی اجتماعی انسانی گام نهاد. این ورود با محمد علی جمال زاده و صداق هدایت و ... انجام پذیرفته است. پیشانی نوشت فوق شاید جان مایه و ساز مایه اصلی یک تحقیق و پژوهش تواند بود که فضا ومحالی بیشتر و وسیع تر و حرفه ای تر ازقالب ژورنالیستی را می طلبد. چیزی که هم از نظر زمانی وهم از نظر مبانی و منابع به کنکاش و وقت بیشتر و عمیق تری نیازمند است. البته تا کنون ذیل عنوان جامعه شناسی ادبیات و یا فلسفه ادبیات در جهان خارج از کشور ایران جریان های سازی عمیقی در این زمینه انجام پذیرفته که امروز از راه ترجمه رطوبتی از ان به داخل کشور سرایت کرده و به طبع آن آثار و کتبی نیز در چند و چون تئری پردازی آن و نوع کاربردی شده آن نسبت به مواریث کلاسیک و سنتی و از طرف دیگر ادبیات نوین صد ساله اخیر در شعر و داستان و حتی تئاتر و نمایش نامه نویسی آن، تالیف و به قلم سپرده شده است. نوشتار حاضر می خواهد موضوعی را در چهارچوب انسان اندیشی و اجتماع اندیشی عصر حاضر در ایران و از راه یک مثال مفروض بررسی کند آن هم در حد یک رویکرد ژورنالیسیتی آن! سوال اگر بخواهیم داستان و یا قصه کوتاهی با موضوع و طرح دریاچه ارومیه بنویسم باید از کجای کار داستان نویسی شروع کنیم؟ یعنی باید دریاچه ارومیه با حضور شخصیت و یا شخصت های خلق شده داستانی و حوادث مربوطه و با روایت بی اندازه شیوا و موثر باز گوییم ان هم به فرمی مدرن و یا پست مدرن و یا به ذائقه فردی هر کس دیگر شاید کلاسیک و سنتی! بگذارید امتحان کنیم! گیلگمیش به دستور خدایان، از بین النهرین یعنی بین دو آب به سوی دریاچه که آن سوی ارتفاعات بلند بود رهسپار شد . گیلگمیش به سختی به دنبال جاودانه شدن بود و خدایان راه را به او نموده بودند. پیشرو سفری بود دور و دراز! ارتفاعات را که گذر کرد پهنای آب بنفشی را از دور نمایان دید پس گمان کرد به مقصود رسیده به آب شد و تن آسوده کرد به آب چای چاستا! این اول قدم بود به روئین تن شدن و دوم عبور از ارتفاعات میانی آذربایجان و حصول به قله قاف !دگر بار رهسپار شده و ادامه راه را تا میشو داغ ره گرفت و بعد از صعود به این کوه مسیر از جلگه ورای آن پیشروی کرد تا قله قاف! سبلان را قله قاف گفته بودند خدایان گیلگمیش را! سبلان که نسب تاریخی دارد از گذشته های اتشفشانی تاریخ! گیلگمیش راه را با صعود به قله قاف در توده جبال قره داغ ادامه نمود تا به ساحل نزدیک گزر گام نهد! گزری که امروز خزراست و نگین تتیس! نیای فرخنده آب های منطقه خاورمیانه!
شنبه ، ۲۳آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اورمیا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]