واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: سياست - رسانهها و انتظار دولت
سياست - رسانهها و انتظار دولت
هدايت آقايي: سخنگوي دولت در گردهمايي اخير مسوولان روابط عمومي با گلهگذاري از رسانهها اعلام كرد كه دولت در اطلاعرساني به مردم تنهاست و ابزار رسانهاي در اختيار ندارد و براي ارتباط با مردم، رسانهها را دور زده است. اگر فرض كنيم اين ادعاي اخير آقاي الهام درست باشد، مفهوم آن اين است كه دولت به جاي استفاده از امكانات موجود با صرف هزينههاي سنگين از جيب مردم ابزار جايگزين براي اطلاعرساني فراهم ساخته، اما واقعيت امر فراتر از اين ميزان است.
براساس نظرسنجيهاي مكرر معلوم شده كه بيش از 70 درصد از مردم اطلاعات و اخبار سياسي و اجتماعي را از طريق صداوسيما دريافت ميكنند و بر كسي پوشيده نيست كه رسانه ملي نيز بيكم و كاست آنچه را مورد پسند دولت بود اعم از سرود براي احمدينژاد (اولين بار در سه دهه گذشته) تا سفرهاي استاني به تفصيل و به طور مكرر توسط شبكههاي مختلف تاكنون به نمايش گذاشته است. به غير از آن و بيترديد جرايدي چون ايران، كيهان، رسالت، جمهوري اسلامي و... و نيز دهها سايت اينترنتي به همراه شبكهاي عظيم از ائمه جمعه و جماعات در خدمت منويات دولت و رساندن صداي قوه مجريه به مردم هستند. در اين ميان تنها چند روزنامه و نشريه مربوط به اصلاحطلبان است كه جمع تيراژ آنها شايد به 200 هزار نسخه هم نرسد و عليالاصول آنچه به عنوان مشكلات دولت با رسانهها از زبان رياست محترم جمهوري يا سخنگوي دولت جاري ميشود يقينا همين مجموعه كوچك و تحت فشار مطبوعات جبهه اصلاحات است يا احتمالا انتقاد دولتمردان از كمكاري رسانههاي طرفدار خود در جبهه اصولگرايان را هم بتوان به مشكلات ياد شده اضافه كرد.
حال اگر از اين گلهگذاريها بگذريم و فرض كنيم همه رسانههاي متعلق به تمامي جريانات فكري و سياسي كشور در اختيار دولت باشد به راستي كدام صداي دلنشين از دولتيان بلند ميشود تا طنين آن بر دلها بنشيند. اگر گزارش از تثبيت قيمتها، كنترل تورم، حل معضل مسكن، تسريع در اتمام طرحهاي بزرگ ملي، حل مشكل بيكاران و... در دست است، مطمئنا اگر نه صداوسيما و جرايد كه همان واعظان طرفدار شما ميتوانند در دورافتادهترين روستاهاي كشور به گوش مردم برسانند، اما اگر منظور از اطلاعرساني شعارهايي چون برخورد با مافياهاي خيالي، ادعاي ارتباط با عالم غيب، تحقير جامعه بينالملل و... ميباشد بهتر است اين بانگ خاموش باشد. چند روز قبل نوشتهاي از شاعر و نويسنده شهير كودكان و نوجوانان خانم افسانه شعبانينژاد ميخواندم، حكايتي آورده بود از موذن بدصدايي كه هرچه به او ميگفتند از صداي گوشخراش تو خيليها ناراحت ميشوند باورش نميشد. روزي يك مرد مسيحي هديهاي برايش آورد، موذن با تعجب پرسيد هديه براي چيست؟ مرد مسيحي گفت از مدتها پيش دخترم گرايش به اسلام پيدا كرده و تا امروز كه به شهر شما آمديم نصايح من براي انصراف او موثر نبوده، هنگام ظهر صداي ناموزون و زشتي به گوش رسيد، دخترم با ناراحتي پرسيد اين صدا چيست؟ گفتند موذن است كه اذان مسلمانها را ميخواند كه بلافاصله او هم از تصميم خود منصرف شد. بگذاريد براي جذب دوستان در سراسر جهان همه در خدمت صداهاي زيبا و گوشنواز باشيم.
پنجشنبه 9 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]