تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بزرگ ترين مصيبت ها، نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815555089




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خزان های زود هنگام؛ خطرهای بیخ گوش ما


واضح آرشیو وب فارسی:شمال نیوز: جواد صحرایی رستمی شمال نیوز: جواد صحرایی رستمی- خبر جانسوز مرگ غیرمتعارف یکی از نوجوانان رستم کلایی که به وفور این روزها در شبکه های اجتماعی، دست به دست می شود و سر زبان ها می چرخد، موجی از اندوه را در ساحت ذهن و دلم پدیدار ساخت. دوست عزیزی از میان جمعی که در آن بودم،ضمن آگاهی از این که یک رستم کلایی هستم، انگشت اشاره اش را قاطعانه سوی من گرفت و گفت: -«آقای صحرایی! طی قریب به یک دهه، این چندمین خبر از این نمونه مرگ ها در رستمکلاست. قبلاً آنچه که از رستم کلا، شُهره ی روستاها و شهرهای شرق مازندران بود و همگی به نیکی از آن یاد می کردند، هوش و همت سرشار رستم کلایی ها در تسخیر کُرسی دانشگاه های مُعتبر علمی ایران در رشته های پزشکی و فنی بوده و حالا،گاه به گاه، اتفاقات ناگواری از این دست نیز از رستم کلا بر گوش ها طنین انداز می شود. ماجرا چیست؟» حقیقتاً از وقتی که به اعتبار ازدواج با همسرم- که غیررستم کلایی است-در تداوم مهاجرت هایی که در سرنوشت خانوادگی بنده به اقتضای شغل نظامی پدر رقم خورده است، مجبور به اقامت در محلی خارج از خاک آباء و اجدادی ام شدم، معنای عِرق محلی و تعصب وطنی را که پیش تر به کَرّات شنیده بودم، در نمی یافتم و ابعاد روانشناختی این گرایش را – بعنوان ودیعه ی خداداده-که می تواند مُتضمّن انسجام و پایداری فرهنگیِگروه های اجتماعی - در گستره ی کوچکتر- و جوامع انسانی - در قواره ی بزرگتر-باشد،برای بنده معلوم نبود، اما حالا که از زادگاه خود کوچیده ام، دقایق و ظرایف این عنصر را با تمام وجود درمی یابم. موید این مدعا نیز در دو مصداق پیش رو قابل تامل است: - وقتی از پیروزی و دستاوردهای علمی همشهری هایم،خبری از زبان افرادغیرمحلی،گوشم را می نوازد، از شدت شوق و افتخار، همچون اسپندی درون گدازه های آتش، از جای می جهم. - و آن وقت که نسبت عیب گونه ای؛چه از سر درستی یا نادرستی،می شنوم، سخت بر خود می پیچم و مُتعصبانه در پی اقامه ی ادلّه ای می گردم، برای تفهیم ایشان که شاید آنچه بر زبان رانده، از حقیقت بدور باشد یا می توان بر صحت آن،خدشه ای وارد ساخت. زمان به سختی می گذشت و من در برزخ پاسخ به پرسش اساسیقرار گرفته بودم که ریشه های اجتماعی و فرهنگی محیط زیستم را به مُحاجّهمی کشید. از آن جا که در مقام یک جامعه شناس یا روانشناس نبوده ام،این حق را برای خود محفوظ می دانستم که از پاسخ طفره بروم اما پرسشگر که بواسطه یپیشینه ی دوستی، لطفی به غایت در حق بنده داشته و دارد، من را از این که بهانه ای ساز کنم و از پاسخ بگریزم، برحذر داشت و تاکید کرد: - «شما به قدر کفایت درخصوص موضوعاتاجتماعی،مطالعه و دغدغهدارید.» مُجرد از هر نوع ریشه یا ریشه هایی که اصحاب علوم اجتماعی و روانشناسی می توانند برای حادث شدن رویدادهاییاز این دست اقامه کنند؛ به نظر می رسد پاسخ به این سوال، بدون درنظر گرفتن ویژگی های بوم شناختی و قابلیت های مُستتر در بافت و ساخت اجتماعیِجمعیت مورد مطالعه(در این یادداشت، رستم کلا)،مُنتج به ارایه ی پاسخی جامع الاطراف و ژرف که در برگیرنده ی بسیاری از واقعیت های اجتماعی و فرهنگی این خطه باشد، نیست. رستم کلا از دیرباز دارای سه برجستگی ممتاز و مُحتمل، متمایزِ پیش رو بوده است: الف)بهره مندی از حوزه ی علمیه،همراه با ظرفیت های دینی قابل توجه، با سابقه ی تربیت دهها طلبه و استاد از اقصی نقاط استان که برخی از آنها تا مرز تدریس در حوزه های علمیه مطرح کشورپیش رفته اند و برخی نیز در این میان با عجین کردن مبانی دینی و مشی عملی، با حضور در معرکه های رزم و حماسه، گردن آویز شهادت را بر گردن خود نشاندند.ب)برخورداری از فرزندان پرشور انقلابی در عرصه ی مبارزه با استبداد و اختناق دهشتناک رژیم پهلوی و نیزمبارزه علیه دسیسه های مُعاندین و بدخواهان نظام در جنگ های داخلی آمل و گنبد و در نهایت،جهاد در برابر دشمنان قسم خورده در روزهای فراموش ناشدنی دفاع مقدس.ج) برخورداری از نعمت وجود نخبگان و تحصیل کرده هایی که در مناصب دولتی و مراکز علمی در طرازهای استانی و ملی، صاحب تجارب و خدمات ارزنده ای بوده و هستند. حال این نکته مطرح است؛چرا رستم کلا نتوانسته در سایه ی هم افزایی این سه استعدادبرشمرده شده،به نفع منافع شهری خود عمل کند و اثرات ماندگاری را از خود به جای گذارد؟ نکته ی درخور اعتناء، آن که در بسیاری از نقاط کشور و شاید همین استان، هر یک از این ظرفیت ها،خود به تنهایی می توانست منشاء خیر و برکت شود و با ایجاد فرصت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شگرف،به عنوان شهری نمونه در میان دیگر شهرهای استانرُخ نماید؛به دیگر سخن، چرا در شهری که معنویتِ حاصل از حضور حوزه ی علمیه،در کنارظرفیت های جهادی و انقلابی حاصل از حضور عناصر رزمنده و مومن و در نهایت قابلیت های دانشی ناشی از وجودبرجستگانعلمی می توانست رافعِ بسیاری از رویدادهای تلخ اجتماعیباشد، هر از گاه، خبر تاثرانگیزِ خزان شدن زودهنگام بهار عمر جوان و نوجوانی که می توانست سرمایه ی گرانسنگی برای آینده ی این شهر و کشور شود، دلهای ما را می آزارد؟ تداوم این اتفاقات تلخ، زنگ خطری را به صدا درآورده که بر همه ی دوستدارانی که دل در گروِ اعتلای محیط پیرامون خود دارند، فرض است؛ضمن جدی گرفتن این خطر اجتماعی، با هم افزایی قوا و قابلیت های خود، از بروز حوادثی از این دست جلوگیری کنند و این میسور نمی شود، جز آن که اراده ی اجتماعی خواص و مِهتران شهر، معطوف به دست شستن از آن بخشی از اختلافات که خدایی ناکرده ریشه در نفس و عصبیت های مبهمدارد،گردد، البته این توصیه هرگز به معنای نادیده انگاشتنِ برخی اصول مسلمی که از نگاه هر یک از دو طرف اختلاف می تواند مهم شمرده شود، نیست. اصول و بایسته های انقلابی و دینی که می بایست ارجح بر سایر گرایش ها و تعصبات باشد و در مُصحف شریف(قرآن کریم)، اصرار بر آن،نهی شده است، ایجاب می کند که بنا به مصلحت های اجتماعی،از برخی دامن زدن به اختلافات و تعمیق کینه توزی ها پرهیز شود و در موضوعات اجتماعی و محورهایی که ختم به سربلندی شهر می شود، یک دل و یک زبان، در سال مُزین به همدلی از سوی مقام معظم رهبری، با جویا شدن از حال و روز یکدیگر و مشارکت در رفع موانع اقتصادی و فرهنگی مردم شهر که ریشه های عمده ی ناهنجاری های اجتماعی قلمداد می شود، کوشید. آنچه که نباید از خاطر دور نگاه داشته شود، برخی دلایل بوجودآیی اتفاقات ناگوار اجتماعی، دور شدن مردم از آموزهها و باورهای دینی است؛ چرا که جوان امروز که در آماج اهدافشوم شبکه های اُختاپوسی و متنوع اجتماعی قرار دارد، با دور شدن از آموزه هایمسلمدینی،ضمن تحلیل و تاویل های برساخته و کم عمقی که اتاق فکر دشمن، رِندانه در هاضمه ی نوجوان و جوان نوعی فرو می ریزد، زمینه های تباهی خود را فراهممی آورد، حال آنکه حوزه ی علمیه و پایگاه های بسیج که بسیاری از شهرها در پیرامون خود، از نعمت توامان آنبی بهره هستند،می توانند ضمن ورود محوری و وحدت بخش تر در لایه های مختلف اجتماعی شهر و نیز نفوذ در سرپنجه های قدرت و تصمیم گیری فرهنگی، از جمله شهرداری و شورای شهر، نقش مورد انتظار خود را ایفا نمایند و راه های برون رفت از بسیاری از معضلات اجتماعی و اقتصادی را با مشارکت نُخبگان حوزوی و دانشگاهی خود، فراروی توده قرار دهند و آنها را بر اساس تربیت دینی و علمی، مهیایقد علم کردنِ سرسختانه- بعنوان ویژگی برجسته و ممتاز مومن- دربرابر تبعات شوم برآمده از فقر فرهنگی و اجتماعینمایند تا کمر خم نکرده و دچار وساوس شیطانی نگردند و در سُست ترین اقدام اخلاقی که خشم خداوند را در پی دارد، زمینه های محو و ساقط شدناز نعمت هستی را همانند مرگ دلخراش نوجوانی که پیش تر از آن یاد شد، فراهم نیاورند. به امید روزی که درسایه سار حاکمیت دین و ولایت، همه ی نوجوانان و جوانان این مرز و بوم، زندگی خود را پیش گیرند و بعنوان نمونه و الگویی موثر در فعالیت های اجتماعی، ایفای نقش کنند و شاهد شنیدن خبرهای ناگواری که بهانه ی این یادداشت را فراهم آورده، نباشیم.


جمعه ، ۲۲آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شمال نیوز]
[مشاهده در: www.shomalnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن