واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۰ آبان ۱۳۹۴ (۹:۲۱ق.ظ)
کمپين «قلب من براي ميراثمان ميتپد» چه کرد؟ نياز به يک قهرمان ملي براي تبديل گردشگري به صنعت ملي/ پاماکاله ترکيه با باداب سورت قابلمقايسه نيست گروه اجتماعي؛
داستان چاپ عکس يوزپلنگ ايراني بر روي پيراهن تيم ملي فوتبال براي حمايت ازاينگونه در معرض انقراض که جان گرفت، آغازي شد براي اينکه به ياد بياوريم ميراث ما تنها تخت جمشيد، پاسارگاد و سيوسهپل نيست بلکه بايد براي حفظ تمامي ميراث جاندار و غير جاندار کشورمان سينه سپر کنيم.
ماجراي پيراهن تيم ملي و نقش يوزپلنگياش ختم به خير شد اما نه هنوز ميراث جاندارمان از معرض انقراض جان سالم به در بردند و نه اينکه هنوز آنچنانکه سزاوار است قدر ميراث غير جاندارمان را ميدانيم.
اواسط شهريور و در اوج سفرهاي تابستاني، خبر ممنوعيت ورود به منطقه باداب سورت يادآوري دوباره اي براي اين غفلتمان که يکي ديگر از ميراث کشورمان رو به نابودي است، بود.
اين نابودي تا حدودي حاصل از نابخرديهاي اجتماعيمان است. چشمههاي پلکاني تراورتني کمنظير باداب سورت که در روستاي اُرست، بخش چهاردانگهي شهرستان ساري واقعشده و بعد از دماوند، دومين ميراث طبيعي ايران در فهرست آثار ملي است که در سالهاي اخير به دليل حجم تردد به داخل حوضچهها، با خشکي و تغيير رنگ مواجه شده است.
آنچنانکه مردم روستاي اُرست ميگويند: در پايان هفته حدود 300 تا 400 دستگاه خودرو در منطقه حضور دارد.
پلکانهاي ترورتني باداب سورت، از دست مسافران در امان نيست. پلکانها لگد ميشوند و تخريب!
اين بهانهاي شد تا دوستداران طبيعت ايران کمپيني را براي حمايت از ميراث کشورمان راه بي اندازند.
کمپين «قلب من براي ميراثمان ميتپد» باهدف جلب مشارکت مردمي در راستاي حفاظت از ظرفيتهاي گردشگري کشور شامل داشتههاي طبيعي، فرهنگي و تاريخي ملموس و ناملموس با برگزاري نخستين برنامه اجرايي خود در منطقه ژئوتوريسمي «باداب سورت» استان مازندران رسماً آغاز به کارکرد.
ممنوعيت سفر به باداب سورت چاره نا به سامانيها نيست
علي شادلو، مدير موسسه آموزشي و گردشگري «ارسباران» که يکي از سه ضلع اين کمپين است در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري موج ممنوع شدن سفر به باداب سورت را چاره اين نا به سامانيها نميداند.
وي بابيان اينکه در جهان سالها است راهحل حفاظت از اين ميراث را ارائه کردهاند، از شناخته نشدن اين ميراث براي جامعه محلي گلايه دارد.
شادلو تصريح ميکند: جامعه محلي هنوز نميداند اين اثر براي او يک ثروت است و در صورت تخريب، ديگر مسافري هم وجود ندارد. از طرفي ما با کاستي هايي در نحوه آموزشي مواجه هستيم زيرا هيچ نوع پرونده آموزشي در اين زمينه در کشور فعال نيست.
اين کارشناس گردشگري ميگويد: پسازاينکه کمپين«قلب من براي ميراثمان ميتپد» به باداب سورت رفت، ابتدا زبالههايش پاکسازي شد و با سنگهاي منطقه هم براي مسافران مسير سازي کرد.
يک مسير نيمهکاره اما کارآمد
وي ادامه ميدهد: مدتزمان حضورمان کوتاه بود و اين مسير سازي نيمهکاره ماند، اما باعث شد خيلي از افراد از مسير حرکت کنند. علاوه بر اين از تابلوهاي تفسيري که ارزش اثر را به نمايش گذارد و مسير تخريب را نشان دهد و کمپين را معرفي کند و چند تابلوي تحريري هم که نشان دهد در اين اثر که در حال تخريب است چه کار بکنيم و چه کار نکنيم را در منطقه نصب کرديم.
شادلو يکي ديگر از فعاليتهاي کوتاهمدت اين کمپين را برگزاري يک دوره آموزشي شبانه براي ميهمان و ميزبان برميشمارد که به گفته وي اين دوره در جايي که هيچ آموزشي وجود نداشته است، يک پيشرفت محسوب ميشود اما توان کمپين بيش از اين نبوده است.
پاماکاله ترکيه با باداب سورت قابلمقايسه نيست
در رسانههاي مجازي هميشه با نمايش عکسي از باداب سورت در کنار همتايش «پاموکاله» در ترکيه که درنهايت زيبايي است مقايسه ميشود؛ شادلو اين مقايسه را منصفانه نميداد و ميگويد: از سه دليلي که باداب سورت را به اين وضع رسانده يکياش مربوط به تغييرات اقليمي است چراکه تغيير اقليم و کمآبي پهنههاي آبي دنيا به باداب سورت ما هم ربط دارد. مرکز ايران از مرکز ترکيه يک مدار با هم فاصله دارد و علاوه بر اين آبوهواي ترکيه بسيار متأثر از چرخندهاي آب و هوايي مديترانه و درياي سرخ است و درواقع اقليم ما خشکتر از ترکيه است.
براي حفظ ميراث کشورمان بايد آن را به دغدغه معيشتي مردم تبديل کنيم
وي ادامه ميدهد: بخش ديگر از دلايل تخريب ملي است، ما بايد ببينم چه کارکردي از باداب سورت ميگيريم، آيا آن را تبديل به دغدغه معيشتي مردم کردهايم که خودشان به فکر حفظ آن باشند؟
وي کشيدن حصار بر دور اين منطقه آنهم از فاصله چند صد متري را حراست نميداند و معتقد است: هيچ حراستي از باداب سورت نميشود و بهراحتي ماشين، موتور و افراد وارد اين منطقه ميشوند! بهجاي حصار کشيدن اگر شخصي آموزشديده آنجا مراقبت ميکرد، مؤثرتر خواهد بود.
مدير موسسه آموزشي و گردشگري «ارسباران» حراست را هم دانشمحور ميداند و اظهار ميکند: بايد مردم آموزش ببيند تا به فکر حراست باشند.
شادلو درآمدزايي را مهمترين عامل براي جلوگيري از تخريب برميشمارد و معتقد است: ترکيه از اين منطقه پول درميآورد و به همين دليل اجازه تخريب را نميدهد.
وي براي ادعاي خود، به نصب پلکان شيشهاي در پاموکاله اشاره ميکند که اجازه ميدهد بازديدکنندگان از نزديک و بدون تخريب منطقه را بازديد کنند و ميگويد: ما نيازمند کارهاي ريشهاي هستيم.
شادلو نقش تورهاي گردشگري را هم در تخريب اين اثر طبيعي بيتأثير نميداند و اظهار ميکند: تورهايي که از تهران که به باداب سورت ميروند به معيشت روستاييان ربطي ندارند.
نيازمند يک قهرمان ملي هستيم تا گردشگري تبديل به صنعت ملي شود
اين کارشناس گردشگري به ريشهيابي چنين مشکلاتي ميپردازد و ميگويد: چون صنعت گردشگري ما ملي نشده است، نسبت به تخريبها بياعتناييم. شايد نيازمند يک قهرمان ملي هستيم تا گردشگري را در کشورمان به صنعت ملي تبديل کند و پسازآن، گردشگري دانشمحور شود.
وي هدف کمپين را نوشتن و انتقاد از شرايط موجود عنوان ميکند و تصريح ميکند: ما ميخواهيم به جهانيان بگوييم کساني در ايران هستند که تخريب نميکنند و دلشان براي طبيعت و ميراث ايران هم ميسوزد و فکر نکنند ما انسانهاي ناسپاسي هستيم که در حال تخريب کردن هستيم و الان گرفتاري اقتصادي و معيشتي باعث شده کمي فکر ميکنيم تا چگونه داشتههاي خودمان را حفظ کنيم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]