واضح آرشیو وب فارسی:فارس: کلنا عباسک یا زینب(س)
چله نشینی قدیر برای شهادت
یک روز قدیر زنگ زد گفت: با تعدادی دوستان بسیجی و با صفا که مشتاق شهادت هستند در یک جلسه خودمانی که چله زیارت عاشورا است به نیت شهادت گرفتهایم از شما میخواهم که در برخی از این جلسات بیایید و برایمان صحبت کنید.
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس مدافع حرم حضرت زینب(س) شهید قدیر سرلک که در عملیات محرم شهید شد از فرزندان نسل سوم حضرت روح الله (ره) بود که برای جهاد در راه خدا به سوریه رفت و نشان داد نهضت امام خمینی هنوز ثمره اش پر بار است و بی شک خون پاک این شهدای عزیز دشمنان اسلام را از پای در خواهد آورد. صالح قاسمی نویسنده و پژوهشگری است که مدتی حضور شهید سرلک را درک کرده و از خاطراتش می گوید: *قدیر سنگ صبور پدر و مادرش بود سابقه آشنایی من با آقا قدیر به 10 سال پیش برمیگردد و و حدودا سه سال هم در مجمع حسنین(ع) با ما همکاری تنگاتنگی داشتند. آقا داوود برادر کوچکتر شهید سرلک چند سال پیش به علت بیماری فوت شد و در آن دوران سخت که پیگیر برنامه بیمارستان و معالجه او بودند آقا قدیر برای پدر و مادرش سنگ تمام گذاشت و به نوعی سنگ صبور آنها بود. *تواضع و فروتنی شهید سرلک از ویژگیهای برجسته شهید سرلک روحیه تواضع و فروتنی او بود، گاهی اوقات آنقدر تواضع داشت که گمان میکردی این آدم خیلی قابل توجه نیست، اما آنقدر بزرگ بود که کوچکی میکرد. یکی از معصومین میفرمایند: « هر کس برای خداوند تواضع کند، خداوند او را رفیع و بلند مرتبه میکند.» به نظرم اصلیترین ویژگی این شهید در نظر همه دوستان و اطرافیانش تواضع و فروتنی وی بود. *چله نشینی زیارت عاشورا برای شهادت اما دو خاطره از این شهید دارم که برایتان میگویم. یک روز زنگ زد گفت: با تعدادی دوستان بسیجی و با صفا که مشتاق شهادت هستند در یک جلسه خودمانی که چله زیارت عاشورا است به نیت شهادت گرفتهایم از شما میخواهم که در برخی از این جلسات بیایید و برایمان صحبت کنید. من هم توفیق داشتم و در این جلسات شرکت کردم، حدودا 10 یا 12 جوان فوق العاده بودند که الان متوجه شدم خداوند حرف آنها را خرید و من را نخرید. از آن جمع 3 نفر به شهادت رسیدند. متوجه شدم که خداوند آن جوانان را مورد عنایت قرار داده و از این چله نشینیها نتیجه گرفتند. * اقساطی که یک جا پرداخت شد خاطره بعدی اینکه در مجمع حسنین(ع) از طریق صندوق به افرادی که نیاز دارند وام میدهیم. قدیر یکی از دوستانش را معرفی کرد، آن بنده خدا هم بعد از مدتی به علت عدم پرداخت اقساط کمی بدهکار شده بود. دوستان که در صندوق فعال هستند به آقا قدیر گفتند اقساطش عقب افتاده و او گفت: من حتما به وام گیرنده تذکر میدهم. یک ماهی گذشت و من قدیر را دیدم. تشکر کردم بابت پیگیری او بابت معوقات وام؛ اما گفتم آقا ما گفتیم این بنده خدا معوقات را تسویه کند نه اینکه کل وام را پرداخت کند. شهید سرلک گفت: آقای قاسمی این بنده خدا خیلی تنگدست است و دیدم که حالا حالا نمیتواند وام را تسویه کند لذا تصمیم گرفتم خودم مبلغ بدهی را پرداخت کنم این مبلغ هم زودتر به صندوق برگردد کار یک مومن دیگر راه میافتد. انتهای پیام/ب
94/08/19 - 13:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]