واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: شهرام خرازي ها روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار فرهنگي ايرنا با بيان اينكه فيلمنامه آلزايمر بسيار متبحرانه نوشته شده، افزود: قصه در عين سادگي ظاهري از محتوايي بسيار پيچيده برخوردار است. به گفته وي، فيلمنامه اين اثر سينمايي بر مبناي طرح يك معما شكل گرفته است، معمايي كه تا پايان حل نشده باقي مي ماند و بيننده را به تفكر فرو مي برد. عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران بر اين اعتقاد است كه نگارش فيلمنامه هاي چند لايه از جنس آلزايمر چندان آسان نيست. ضمن اينكه فيلمنامه نويس بايد سرنخ ها را در جاهاي مناسب تعبيه كند، اطلاعات را به صورت قطره چكاني ارائه نمايد و لحظه به لحظه مراقب باشد تا گره داستاني گشوده نشود. خرازي ها با بيان اينكه لابيرنتي (مارپيچي) كه نويسنده آلزايمر مخاطب را به آن وارد مي كند بي انتها است، خاطر نشان كرد: فيلم تماشاگرش را وارد بازي لذت بخشي براي كشف معماي اصلي مي كند. وي افزود: آلزايمر شروع درگيركننده اي دارد، همچنين كار با دوربين روي دست در سكانس افتتاحيه فيلم بسيار خوب از آب در آمده است. اين منتقد سينما يادآور شد: انتخاب نام فيلم بر اساس فراموشي يكي از شخصيت ها (كاراكترها) انتخاب شده كه از نظر علمي اين انتخاب غلط است زيرا كاراكتر مزبور در پي ضربه مغزي دچار نسيان شده و علت فراموشي اش بيماري آلزايمر نيست. خرازي ها در ادامه گفت: در آلزايمر به آزمايش دي.ان.آ براي تشخيص نسبت پدر و فرزندي استناد شده، در حالي كه با اين آزمايش نمي توان 100 درصد اثبات ابوت (پدر بودن) كرد و در محدوده زماني ادعا شده در فيلم نتيجه اين آزمايش معلوم نمي شود و نياز به زمان بيشتري دارد. وي ادامه داد: پرداختن به چنين آزمايشي در آلزايمر نوعي نقض غرض است و گره فيلم را زير سؤال مي برد. اگر نويسنده چند دهه پيش را به عنوان زمان فيلمنامه (سناريو) انتخاب مي كرد يعني زماني كه هنوز اينچنين آزمايش هايي باب نشده بود آن گاه قصه آلزايمر از نظر علمي با خطاي كمتري مواجه مي شد. مدير گروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشكي تهران افزود: آلزايمر نگاه غمخوارانه اي به بيماران رواني دارد حتي توانمندي هاي آنها را در زمينه هايي خاص به نمايش مي گذارد اما در مواردي هم ره به خطا ميرود! خرازي ها در اين باره توضيح داد: در اين فيلم از بيماران مبتلا به اختلال اعصاب و روان با عناويني چون قاطي پاتي، مشنگ و رواني و از بيمارستان روانپزشكي با عنوان ديوونه خونه ياد مي شود كه از نظر علمي استفاده از چنين الفاظي كاملا اشتباه و غلط است. وي اضافه كرد: همه اين خطاها از آنجا ناشي مي شود كه فيلمنامه نويس هاي وطني خود را بي نياز از مشاوره متخصصين مي دانند در حالي كه اگر نويسنده از يك نفر متخصص مشاوره مي گرفت چنين اشتباهات محضي رخ نمي داد. اين منتقد سينما و تلويزيون تاكيد كرد: با وجود همه خطاهاي علمي، آلزايمر فيلمي است كه از نظر روانشناختي بسيار قابل بحث و بررسي است و مي توان تماشاي آن را به دانشجويان و دانش آموختگان رشته هاي پزشكي، روانشناسي، روانپزشكي و ... توصيه كرد. خرازي ها در ادامه در مورد بازي هنرپيشگان فيلم اظهار داشت: همه بازيگران آلزايمر بازي هاي درخشاني از خود در اين فيلم به يادگار گذاشته اند. مهتاب كرامتي و مهدي هاشمي هر دو در نقش بيماران اعصاب و روان خوش درخشيده اند. وي با بيان اينكه مهتاب كرامتي اخيرا در نقش زنان روان پريش بيشتر ظاهر مي شود، يادآور شد: اين نقش ها در بين هنرپيشگان سينماي ايران و جهان بسيار طرفدار دارد زيرا واجد جذابيت هاي دراماتيك فراواني هستند و بازيگر را در كانون توجه مخاطب قرار مي دهند. عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران، بازي كم كلام و متكي بر فيزيك بدني و ميميك (وضعيت صورت) فرامرز قريبيان و نقش آفريني مهران احمدي را شايسته تحسين دانست. خرازي ها با بيان اينكه طراحي صحنه و لباس آلزايمر در خدمت موضوع و شخصيت پردازي است، گفت: تغيير البسه آسيه و جامه سفيد رنگي كه آسيه بر تن همسر فرضي اش مي پوشاند، كاملا فكر شده است. وي افزود: رنگ مرده محل هاي (لوكيشن هاي) داخلي از جمله اتاق هاي خانه آسيه و اداره آگاهي به در آمدن فضاي مورد نظر نويسنده و كارگردان بسيار مدد رسانده است. فراهنگ ** 1788 **1588
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 488]