تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):از كسانى مباش كه بى‏عمل، به آخرت اميد دارند... از گناه باز مى‏دارند، اما خود باز ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804647238




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

یک داستان از درون: سرفیس بوک مایکروسافت، محصول بزرگ آینده


واضح آرشیو وب فارسی:فوت و فن: دو سال پیش، یک شب پانوس پانای بی خواب می شود. این زیاد اتفاق می افتد که او میانه شب با افکار فراوانی که در سرش می چرخند، بیدار شود . پانای بالش را به کناری انداخت،سراغ سرفیس مینی قدیمی و قلم سرفیس جدیدش رفت و یک ایمیل برای خودش نوشت.او سرفیس مینی را خیلی دوست دارد. یک تبلت کوچک که توسط تیمش در مایکروسافت طراحی شد اما هیچگاه برای فروش عرضه نشد. او می گوید: «این دقیقا مثل یک دفتر یادداشت Moleskine است. این تبلت خارق العاده است.» این انفجارهای هذیانی انرژی های آخر شب همان چیزی است که پانای را خلاق و آفریننده نگه داشته است. و در یکی از این ساعات افسوس کننده مراقبه، یک کامپیوتر قابل حمل عالی به ذهنش خطور کرد. روز قبل وی یک نقد و بررسی درباره یک پروژه فوق سری و درحال تولد نوشت. مایکروسافت تصمیم داشت یک «لپ تاپ نهایی و ابدی» تولید کند. تیم مسئول این پروژه که Surface Book نام داشت، آن را به مدیرعامل نشان دادند و گفتند که کارشان دیگر تمام شده. این می توانست یک لپ تاپ فوق العاده باشد.  پانای طی جلسه عرضه محصول آماده (نسخه ای کامپیوتر نوتبوک) با خودش گفته بود: «نه نه نه». و اکنون بیدار در رختخواب نشسته بود و برای خودش یک ایمیل مهیج درباره میراث سرفیس می نوشت و اینکه چگونه آنها نمی توانند تنها یک لپ تاپ بسازند. «این یک شاخه در حال تحول نیست. این به مردم نشان نمی دهد که به کجا خواهد رسید.» پانای یک ورزشکار ۴۳ ساله که یک زنجیر طلایی در گردنش دارد، نایب رئیس شرکت و مسئول تمامی بخشهای تولید ابزار مایکروسافت است. یعنی اینکه وبکم ها،هدست ها، ایکس باکس و میلیونها میلیون میکروفون و کیبوردی که این شرکت در سال می فروشد. و البته پروژه ای که وی دیروقت شب در حال کشف و شهود درباره آن بود: سرفیس. سرفیس در حقیقت از ابتدا با این اندیشه راهی بازار شد تا سهمی را که مک بوک از بازار PC کش رفته بود، پس بگیرد. اما این بیشتر از آن چیزی بود که چنین ساده فرض شود. از نظر پانای سرفیس در ذات خود داستان باز اختراع دسته بندی ها است. «ما چقدر ممکن است که از ساختن بهترین لپ تاپ به خودمان افتخار کنیم و ببالیم؟ اما این بازاختراع هیچ چیز نیست.» مایکروسافت شرکتی است که دنیا را پشت سر خود دارد. پانای در خصوص موضوع عقب گرد مایکروسافت با این محصول کاملا سودمندانه عمل کرد و بخشی از چگونگی این امر آن بود که وی می دانست تنها با ساختن لپ تاپ های بهتر نمی توان هوش از سر مردم پراند و انها را تبدیل به مشتریانی وفادار نمود. لذا تیم پانای هدف گذاری متفاوتی را در پیش گرفتند: بازاختراع لپ تاپ. آنها ۲ سال زمان را صرف طراحی، ایده سازی و بهبود تمامی جوانب نمودند تا اکنون بتوانند Surface Book را راهی بازار کنند. این محصول عصاره تمام آموخته های تاریخ مایکروسافت در زمینه تولید ماشین های سرفیس بود و همچنین نتیجه مشاهدات دقیق در خصوص واگذاری بازار به اپل نیز هست. و این داستانی دقیقا از قلب کوپرتینو است: یک گروه کوچک و خلاق دور هم جمع شدند و با صبر و شکیبایی و کار طاقت فرسا کوچکترین جزئیات این محصول را مورد بررسی قرار دادند تا چنین هنر عالی را خلق کنند. با رهگیری حرکات اپل، مایکروسافت از این شرکت آموخت و چند بزنگاه مهم را کشف کرد که می تواند آنها را در دستیابی به تصورات آینده یاری دهد. و این داستان برای پانای هزینه ای بسیار بیشتر از یک خواب شبانه داشته است. دیر رسیدن تقریبا در تمام سیر تاریخیش، مایکروسافت هیچگاه کامپیوتر نساخته است. و البته نیازی هم به آن نبوده است. نرم افزار این شرکت تقریبا تمامی ماشینهای محاسبه گر دنیا را در هر مکانی تحت سیطره خود گرفته است. اما طی دهه گذشته، کاربران متقاضی تجربه کاربری منسجم تر و ادغام شده ای بوده اند. آنها به دنبال کامپیوترهایی هستند که به طور اختصاصی برای نرم افزار مورد استفاده طراحی شده باشند. اپل هر دو جنبه سخت افزار و نرم افزار را به صورت متمرکز کنترل می کند. و به کاربران اجازه می دهد تجربه ای را از سر بگذرانند که مایکروسافت قادر به ارائه آن نیست. هنگامی که ویندوز ۸ در سال ۲۰۱۲ رونمایی شد، وعده گونه جدیدی از ابزارها را هم داد. و مایکروسافت تصمیم داشت یکی از بهترین نمونه های آن را تولید کند. پانای و تیمش در اولین قدم راهی بازار شدند تا از تمامی خریداران سوال کنند که آنها چه چیزی را می خواهند بخرند و دوباره به تحقیق و یادگیری پرداختند. و همواره این سوال را برای خودشان تکرار کردند که: «شما می خواهید با آن چکار کنید؟» برای برخی کارها یک تبلت انتخابی عالی بود. اما برای برخی دیگر از فعالیتها، شما واقعا به یک لپ تاپ نیاز داشتید. اما چرا؟ پانای دریافت که جایگزین کردن این دو ابزار با یک ابزار تازه می تواند محصولی پول ساز باشد.  اولین سرفیس تولیدی فروش خوبی نداشت و به سختی توانست در بازار زنده بماند. و باعث شد که مایکروسافت خرجی ۹۰۰ میلیون دلاری را متحمل شود. اما پانای از حرکت باز نایستاد. هنگامی که در سال ۲۰۱۴ سرفیس پرو ۳ رونمایی شد، پیام بازاریابی مایکروسافت هم تغییر کرد. شعار محصول «تبلتی که جایگزین لپ تاپ شما است» بود و مایکروسافت به شکل ویژه ای به جای رقابت با آیپد ها، این محصول را به عنوان رقیبی برای مک بوک ایر معرفی کرد. پس از آن بود که میزان فروش به حد رضایت بخشی رسید و سود مایکروسافت در این بخش هم رو به افزایش گذارد. در حالی که آنها ازدحام تبلتهای پیش رو را کنار زده بودند، تیم سرفیس دوباره شروع به تحقیق و تفحص نمود. پانای می گوید: «من دائما به ابزارهایی عالی فکر می کنم. و به شکل مستقیم اپل را رقیب خودم می دانم.» او به خوبی می دانست که چطور به مک بوک ایر حمله کند، اما برای مک بوک پرو هم باید فکری می کرد. تیم به سراغ کاربران بسیار زیادی رفت و از آنها پرسید که چرا لپ تاپ های شان را دوست دارند و با یادداشت برداری به دنبال فرمول سازی ایده ها نمود تا ابزار سرفیس بعدی متولد شود. او به موضوع دیگری هم اشاره می کند. همه از او می پرسند که «شما چه هنگامی یک لپ تاپ خواهید ساخت؟» سرانجام آنها تصمیم نهایی را گرفتند، خب: آنها می توانند یک لپ تاپ بسازند. تنها باید این موضوع را حل کنند که چگونه می توانند محصولی خلق کنند که همزمان هم قابلیت استفاده در لحظه را داشته باشد و هم اینکه اساسا چیز جدیدی باشد. طراحی ساختمان ۸۷ یک مجتمع نسبتا کوچک است که از پردیس اصلی مایکروسافت در ردموند واشنگتن تنها ۵ دقیقه فاصله دارد. نمای بیرونی این ساختمان از سال ۲۰۰۶ که مایکروسافت آن را از شرکت بیمه Safeco خریداری کرد، تا کنون هیچ تغییر جدی نداشته است. ظاهر بیرونی ساختمان ۸۷ تیره است و تعداد اندکی پنجره دارد. اینجا مکانی بسیار مناسب برای تیم سرفیس است. به لطف پانای، نویسنده سایت وایرد وارد این ساختمان می شود. فضایی بزرگ و تمیز و پر سروصدا که مملو از ماشینهای CNC ، واترجت و تعداد زیادی جعبه است. این اتاق در حقیقت یک خط تولید نمونه از کارخانه ای است که در چین مشغول تولید نسخه های نهایی سرفیس بوک است. پانای همانند یک رهبر پیروز دستش را بلند می کند و دور تا دور اتاق را نشان می دهد: «این را ببین، و ان را در ۱۰۰ ضرب کن.» آنها این آزمایشگاه را ساخته اند و بدون شک می توانند به شکل نامحدود آن را تکرار کنند. آنها واقعا انتخاب دیگری نداشتند، اما بسیار سریع حرکت کردند. پانای می گوید: «اینگونه نیست که ما از ابتدا در مسیر درست و صحیح فعلی قرار داشتیم. ما اکنون نیروی حرکتی کافی داریم، و یک دسته بندی خلق کرده ایم...اما این بدان معنی نیست که اگر حرکتمان را کند کنیم، باز هم همه چیز به خوبی پیش رود.» به گفته وی، هر روز اهمیت خاص خودش را دارد. هنگامی که این تیم شروع به صحبت درباره کارهایی که می توان با لپ تاپ تولیدی شان انجام داد را آغاز می کنند، نقشه اولیه به سرعت شکل می گیرد. این محصول باید از نظر ظاهری بهترین، از نظر توان، قدرتمندترین و همچنین تاثیرگذارترین لپ تاپی باشد که تا کنون دیده اید. پانای می گوید: «این حداقل مورد نظر ما است. ما دوست داریم تمام نگاه ها را به سمت این محصول جذب کنیم و همه بعد از دیدنش بگویند این خودشه مرد! این لپ تاپی هست که همیشه می خواستم. پس از ترک اتاق مدل سازی، پانای پشت میز بلند و سیاهی در استدیو طراحی می نشیند. اطراف وی را طراحان و مدل سازانی گرفته اند که در سکوت کامل روی میزهای چوبی کوچک مشغول کار هستند. اینجا توسط دیوارهای شیشه ای از اتاق ماشینهای مدل سازی پر سروصدا جدا می شود. اکنون یکی از اولین نمونه های سرفیس بوک در جلو وی قرار دارد. این نمونه اولیه همچون دو قطعه چوب مشکی زیبا است که جلد یک کتاب شکیل را تشکیل داده اند. و البته نوار زردرنگی در اطراف آن کشیده شده که روی آن عبارت surface نوشته شده است. کایت شاک طراح صنعتی سرفیس می گوید: «رالف (گرون، مدیر طراحی سرفیس) پای میز من آمد و گفت بیا یک لپ تاپ بسازیم. این اولین چیزی است که رالف با خودش آورده بود. او این نسخه اولیه را دوست داشت. مثل یک کتاب بود. من دوستش داشتم، واقعا ترسناک بود!» و این طرح به پایه اصلی و نماد این پروژه تبدیل شد: یک کتاب. «من فکر می کنم که این سمبلی عالی برای چیزی بود که ما سعی داشتیم به آن برگردیم. اینکه باید بهترین لپ تاپ ممکن را تولید کنیم.» شاک و گرون مدلهای اولیه را آماده کردند. نه تنها اسکچ آنها را طراحی کردند، بلکه تقریبا هر چیزی را که به فکرشان می رسید روی کاغذ (صفحه نمایشگر؟!) آوردند. و آنچه که روی میز پانای جا خوش کرده یکی از اولین نمونه هایی است که شکلی شگفتی آور برای یک لپ تاپ به حساب می آمد. شاک آن را «به یک قطره اشک روی برگ» تشبیه می کند. آن محصول تا خوردگی زیبایی داشت و دو بخش آن کاملا مجزا از یکدیگر بودند. درست مثل یک کتابچه یا مجله بود. این ایده از آنجایی آغاز شد که یکی از همکارانشان دفتریادداشت زیبایی از ژاپن هدیه آورد. گرون این استعاره را دوست داشت: «بند و بساط دیجیتال تان را درون آن قرار دهید.» او می گوید: «این یک احساس کاملا آشنا است.» اما آنها سرانجام این ایده را هم همانند صدها طرح دیگر به بایگانی تاریخ مایکروسافت سپردند و به سراغ نمونه های اولیه دیگری رفتند. آنها به سرعت رو به جلو می رفتند، باید بهترین لپ تاپی را می ساختند که می توانستند آن را تصور کنند. «و سپس توقف» پانای واقعا همه چیز را متوقف کرد زیرا باید با تاثیری که داستان آن را تعریف می کند، مقابله می کرد: «و این مخلوق آنها چه بود؟» این چیزی بود که کارکنان بخش سرفیس بسیار کم درباره آن صحبت می کردند. اما این موضوع هسته مرکزی هدف کاری و شخصیتی آنها بود. آنها می خواستند هر جعبه ای را باز کنند، به هر دسته بندی ناخنکی بزنند... و سرانجام شما را با چیزی شوکه کنند که هیچگاه پیش از این ندیده اید. چیزی متمایز از مایکروسافت پیشین، چیزی متمایز از سرفیس. این محصول نمی توانست تنها یک لپ تاپ عالی باشد. به چیزی بیش از این نیاز داشت. پانای می گوید: «یک چیز ساده شد، و سپس...» او مکثی می کند. «جداسازی» شخصیت دوگانه ابزاری را تصور کنید که همچون یک سرفیس پرو معکوس عمل می کند: این ابزار تا حد زیادی لپ تاپ است، شاید هم منحصرا برای برخی افراد خاص تولید شده، اما وقتی که نیاز داشته باشید، قابلیتهای تبلت مانندی هم دارد.این دقیقا همان چیزی است که از ابتدا در ذهن پانای شکل گرفته بود. این محصول یک تبلت نبود، اگرچه این قابلیت یکی از بخش های حیاتی آن بود. پانای در ابتدا آن را clipboard نامیده بود. چیزی که هر زمان برای اهداف خاص مورد نیازتان آن را در دست خواهید گرفت. شاید شما یک معمار باشید، می توانید طرح های اولیه را به مشتریان نشان دهید. شاید هم یک دکتر هستید که دائما باید نمودارهایی را به همراه داشته باشید. شاید هم بخواهید لگوهای تازه طراحی شده را به نمایش بگذارید. شاید هم تنها دوست دارید که در تختخواب تان به مطالعه بپردازید. این ابزار می تواند همه این کارها را به خوبی انجام دهد، اما نکته مهم ان است که اصلا مانند یک لپ تاپ گرانقیمت نیست. این تیم که رویای «لپ تاپ نهایی (آلتیمیت)» را در سر داشت، دوباره مجبور شد که به میز طراحی برگردد. آنها نیاز داشتند که یک نوت بوک بسازند که نمای عالی داشته باشد، قلم دیجیتال و لمس را پشتیبانی کند، مشخصات فنی فوق العاده ای هم داشته باشد و در حالت تبلت کار کند؟ حتی یک محاسبات ریاضی بخشنده هم چنین چیزی را تقریبا غیرممکن می داند. گرون می گوید: «اگر شما یک تبلت را که یک پوند وزن دارد در بالا قرار دهید، لازم است که چیز دیگری را هم که یک پوند وزن دارد در زیر آن قرار دهید.» یک تبلت قدرتمند لازم است که یک پایه و اساس قرص و محکم هم داشته باشد. اما باید گفت که لپ تاپ های سنگین هم مورد علاقه کسی نیستند، مگر اینکه فردی به دنبال موضوع خاصی باشد. و اینکه پایه بزرگتر از صفحه باشد و هنگام باز کردن با یک لپ تاپ سنگین روبرو باشیم، اصلا جذاب نیست. اما طرح برگ اشکی که یکبار توسط تیم سرفیس راهی بایگانی شده بود، راه حل مناسبی برای این مشکل بود. لولای گرد بازشو می توانست شرایط را برای توسعه پایه لپ تاپ فراهم آورد، همچنین یک شالوده محکم تر خواهیم داشت که هنگام باز کردن لپ تاپ جلوی سقوط آن به پشت را خواهد گرفت. گرون می گوید: «اینگونه بسیار پایدارتر است.» و البته سبکتر هم خواهد بود. به گونه ای که چند صد گرم از وزن ان کاسته خواهد شد. او دوباره پروتوتایپ قدیمی را دوباره روی میز آورد. و هنگامی که آنها دریافتند لپ تاپ شان قرار است چگونه روی میز بنشیند، مشغول کار بر روی چگونگی سر هم کردن آن شدند. پانای می گوید: «هنگامی که موضوع تنها ذهنی و فکری است، چگونگی سر هم و جدا کردن بخش ها موضوعی بسیار ساده است. هیچ یک دوست نداریم که ببینیم یکی از کاربرانمان سعی دارد از ابزار دوست داشتنی ما استفاده کند و موفق نمی شود. این واقعا باعث شرمساری است.» و از همه مهمتر دو بخش کروم بوک هیچ گاه و هرگز بدون خواست شما نباید از هم جدا شوند.  صدها اهرم، سویچ و کشاب گوناگون وجود دارد که بتوان یک بخش را از دیگری جدا کرد و البته به هم متصل نگه داشت. البته تیم سرفیس برای ابتکاری که در این بخش به خرج دادند نام clickety-clack را انتخاب کردند. البته آنها هیچگاه برای این شیوه اتصال دو بخش سرفیس بوک به دنبال توضیحات و تشریح نبوده اند و پانای آن را یک حیله ویژه می داند. او برای معرفی لولای ویژه سرفیس بوک آن را باز کرده و در یک دامنه وسیع تاب داد. تنها اتفاقی که افتاد، صدای دائمی لولای آن بود: کلیک کلیک کلاک، کلیک کلیک کلاک. و بعد گفت: «این یک ترانسفورمر نیست!» تیم سرفیس بخش دیگری از این محصول را هم عاشقانه دوست دارند: یک سیم عظلانی از آلیاژی ویژه که می توان با فشار یا الکتریسیته شکل آن را تغییر داد. شاک یک نسخه اولیه منیزیمی سنگین را نشان می دهد که تنها کار آن جدا شدن و اتصال دوباره است. وی دکمه ای را در بخش دوتکه شدن بوک فشار می دهد و ردیفی از سیم ضخیم ظاهر شدند که ارتباط را قطع می کردند. این ایده هسته اصلی مکانیسم بسیار هوشمندانه مورد استفاده در سرفیس بوک است. شاک می گوید: «آنگاه که دریافتیم این شیوه کار می کند، لحظه ای جادویی بود.» گاهی اوقات سخت گیری های پانای به اصول کاری حاکم بر اپل نزدیک می شود. وی می گوید «گاهی اوقات برای هر بله، هزاران خیر وجود دارد.» برخی اوقات نه خیلی آسان است. در حقیقت یک صندوقچه «نه» مملو از صدها و هزاران نمونه های اولیه را می توان در این ساختمان یافت. اما گاهی اوقات هم «نه» ها سخت هستند. هنگامی که آنها تصمیم گیری و تفکر درباره چگونگی جداسازی بخش پایین و بالا را آغاز کردند، فردی یک ایده جدید ارائه کرد. هنگامی که شما انگشت تان را بر روی گودی تعبیه شده حرکت می دهید (همان جایی که هنگام باز کردن درب لپ تاپ انگشت را آنجا می گذارید)، یک نوار LED سبز رنگ روشن می شود تا به شما بگوید بخش بالایی آماده جدا شدن است. یک ایده شبیه فیلمهای علمی تخیلی و همه از جذابیت آن لذت بردند: نور سبز روشن می شود و کلیک کلیک، نمایشگر جدا می گردد. همه این ایده را دوست داشتند. اما افزودن نوار LED به بدنه منیزیمی بسیار سخت بود، هرچند که آنها از پس این مشکل هم بر آمدند. پانای می گوید: «ما در حقیقت این مشکل را حل کردیم.» اما این راه حل اشتباهی بود. شما باید این شیوه را با دقت و صحت کامل انجام می دادید و شاید لازم بود چندبار سعی می کردید تا نتیجه درست را بگیرید. و بدتر اینکه ممکن بود کف دست تان هم اشتباهی دکمه را لمس کرده و دو بخش را از یکدیگر جدا کند. پانای می گوید: «این ایده واقعا غلط انداز بود. این تقریبا همان clickety-clack بود که می خواستیم. اما ما در دام خودمان گرفتار شده بودیم. ایده از نظر تجاری واقعا عالی بود، اما برای استفاده در یک محصول واقعا احمقانه بود.» به جای آن، آنها یک دکمه تکی را اجرا کردند که در بخش بالا و راست کیبورد قرار داشت.شما آن را یک ثانیه نگه می دارید، اما تیم سرفیس به دنبال آن بود که شما آن را اشتباها نفشارید. اما این ساده ترین شکل ممکن بود. دکمه را نگه دارید تا نمایشگر جدا شود. حتی یک کودک ۵ ساله هم از پ آن بر می آمد. پانای این را می دانست، زیرا از چند کودک ۵ ساله خواسته بود که این کار را امتحان کنند! در اصل یک لپ تاپ، اما چیزی بیش از یک لپ تاپ فرآیند تولید سرفیس بوک دو سال و نیم طول کشید. این محصول برای ۲ سال وقت تیم مهندسی را به خود اختصاص داده بود و ۱۸ ماه آزمایشگاه مایکروسافت مملو از نمونه های اولیه آن بود. و تا ۹ ماه پیش هنوز کسی خارج از تیم سرفیس آن را ندیده بود. این زمانی بود که در یک عقب نشینی اجرایی، پانای تصمیم گرفت تا محصول تازه را به کارکنان ارشد و مدیران بخشها نشان دهد. پانای صفت «لپ تاپ نهایی» ( ultimate laptop ) را برای سرفیس بوک انتخاب کرد. او لولا، کیبورد و نمایشگر زیبایی را به آنها نشان داد. پانای می گوید آنها این محصول را دوست داشتند. سپس لپ تاپ سر همی را به دو بخش تقسیم کرد. همه افراد حاضر در اتاق (ساتیا نادلا و کل تیم هیئت مدیره شرکت) ترسیدند. پانای می گوید که این همچون یک حقه جادویی بود. همه مشغول بازی و تست سرفیس بوک شدند. پانای گفت همه باید این محصول را تنها با عنوان یک لپ تاپ در صحبتهای میان خود به کار ببرند. اما همه متفق القول بودند که این لپ تاپ ارزش هر ریال پرداختی را دارد... و حتی بسیار بیشتر از قیمتش می صرفد. پانای در جلسات بعدی این محصول را به شرکتهای تامین کننده قطعات، شرکای تجاری و زنجیره فروش هم نشان داد، اما هیچگاه آن را به دو بخش تقسیم نکرد و جداسازی نمایشگر را به نمایش نگذارد. پانای به تیمش می گفت: «مهم نیست که من چه چیز را به نمایش می گذارم. مهم نیست که در چه جلسات فروش و تامین قطعاتی هستم. هیچ کس نباید آن را بدون بخش بالاییش ببیند.» آنها این قابلیت را روی نمونه های نمایشی غیرفعال کردند و حتی دکمه آن را هم از روی کیبورد به شکل موقت حذف نمودند. تا یک ماه قبل از رونمایی سرفیس بوک، هیچ فردی خارج از مایکروسافت و تعدادی از افراد خانواده مدیران که برخی اختیارات را داشتند، جدا شدن نمایشگر از بدنه لپ تاپ را ندیده بود. سرفیس بوک آنطور که پانای می گوید اولین نسل از هیچ چیزی نیست. این نتیجه همه چیزی است که وی، تیمش و مایکروسافت طی ۵ سال گذشته آموخته بودند. اینکه چگونه نمایشگرهای لمسی، قلمهای دیجیتال، کیبوردها و ترک پدها را تولید کنند. درباره اینکه شکست شبیه چه چیزی است و اینکه چگونه باید دیدگاه آینده نگرانه چنان بلندپروازانه ای داشت که حتی ضرر ۹۰۰ میلیون دلاری باعث شکست پروژه سرفیس نشود. همه چیز درباره این اندیشه سرسختانه است که چگونه می توان زندگی مردم را بهتر کرد و چگونه از میان شکستها و دردسرهای همیشگی راه درست را پیدا کنند. شما در این مکان به آنجا می رسید که «نه» برای تان درخواستی سرشار از احساسات است. من هر چه را که می سازم، بسیار دوست دارم و می خواهم شما هم آن را در دست نگه دارید و احساس کنید که آن را دوست دارید. و این یک دایره کامل تولید محصول است.» و امروز سرفیس بوک در حال فروش است. پیش فروش بسیار قدرتمندی را هم پشت سر گذارده است. پانای می گوید آنها اکنون این لپ تاپ را بسیار سریع تر از توانشان برای تولید می فروشند و از تقاضای بازار عقب هستند. او درباره اهمیت این محصول در تجارت مایکروسافت کاملا شفاف است. به خصوص پس از مشکلات سرفیس پرو ۳ و ۴، اولین بار است که خط تولید سرفیس نیروی جنبشی عظیمی را به دست آورده است. اما هرگاه نویسنده وایرد می خواست درباره آن صحبت کند، سر و صدای ماشینهای برش CNC که در حال شکل دهی به بخش پایینی سرفیس بوک بود، مزاحم می شد. پانای فقط چند لحظه آن را نگاه کرد و بارها و بارها مشغول کنده کاری بخش جای گیری آنتن می شد. چند دستگاه آنطرف تر، یک CNC دیگر مشغول شکل دهی به یک نمونه اولیه تلفن هوشمند جدید بود. و ساختمان ۸۷ شامل اتاقهای سری فراوانی است که یکی از مکان های فوق سری آن مملو از ابزارهای جدید است. پانای گاهی هم برای کنترل برخی چیزها به ان اتااق می رفت.


پنجشنبه ، ۱۴آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فوت و فن]
[مشاهده در: www.footofan.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن