واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: حاج محسن رفیقدوست، در جدیدترین اظهاراتش درباره دوران جنگ، سپاه، هاشمی رفسنجانی، آیت الله خامنه ای، وضعیت اصولگرایان، جلسات موتلفه با پایداری ها، احمدی نژاد، مذاکرات هسته ای و دیگر مسائل سخن گفته است. چکیده اظهارات رفیقدوست با خبرآنلاین به شرح زیر است: در سپاه معتقد بودیم که ما مامور به وظیفه هستیم، مامور به نتیجه نیستیم. می گفتیم جنگ جنگ تا زمانی که امام بگوید، یعنی جنگ جنگ تا رفع فتنه. همان شعاری که امام مطرح می کردند. به همین دلیل هم اکثریت وقتی خرمشهر فتح شد، آن زمان را برای آتش بس مناسب نمی دیدیم، به این دلیل که اولا برخی نقاط کشورمان در اشغال عراق بود و اگر آتش بس را می پذیرفتیم عراق بر ما مسلط بود. دوما اینکه تغییری در ماهیت متجاوز داده نشده بود. وقتی که ایشان (هاشمی رفسنجانی) تصمیم گرفته بود جنگ را تمام کند یکی از کارهایی که کرد این بود که دستور داد من از لجستیک جنگ کنار بروم. یعنی من یکی از جنگ افروزها بودم (خنده). به من گفت برو در وزارتخانه ات بنشین. بعد ستاد را با دولت میرحسین موسوی تشکیل داد. موسوی شد رییس ستاد جنگ و بهزاد نبوی جایگزین من در لجستیک شد. خب آنها هم فضا را به سمتی بردند که جنگ تمام شد. معتقدم که در زمان خوبی آتش بس صورت گرفت. سیداحمدآقا یک مشاور بی نظیر دست به سینه و گوش به فرمان امام بودند. چند نفر واسطه معرفی من به حضرت امام بودند، یکی مرحوم آیت الله مهدوی کنی بود، بعد از ایشان یک روحانی فرش فروش در بازار بود به نام آقاسیدعلی اصغر آل احمد و سومی هم همین آقای هاشمی رفسنجانی بود. من ایشان را از سال 39 می شناختم. تا وقتی که با ایشان نزدیک بودم من از ایشان دروغ نشنیدم. بنا هم نیست که وقتی خاطره و روایتی را ایشان بازگو می کنند دیگران بروند و بگردند ببینند بوده یا نه. من معتقد به این کنکاش ها نیستم. من به خاطرات آیت الله هاشمی اعتماد می کنم. ببینید نزدیکی ایشان به حضرت امام خیلی زیاد بود. خود من وقتی نزد حضرت امام می رفتم و مطالبم را عنوان می کردم در بسیاری از مواقع ایشان می گفتند برو با آقای هاشمی مشورت کن، یا می گفتند برو خدمت آیت الله خامنه ای و از ایشان مشورت بخواه. ایشان (هاشمی رفسنجانی) نماینده رهبری بودند و حرف های شان برای ما قابل قبول بود. من معتقدم که در مورد آیت الله هاشمی باید به نظرات رهبر انقلاب مراجعه کنیم. اصولگرایان بیشتر ادعا می کنند که تابع ولایت فقیه اند، لذا من تندرویی را در اصولگرایان قبول ندارم و تایید نمی کنم. فرقی هم ندارد چه کسی و چه گروهی باشد. در مورد اصلاح طلبان هم مشخص شده است که دو دسته هستند، یک دسته ولایتی هستند یک دسته هم نه، معتقدم که هر دوی این گروه باید در کشور باشند، با هم رقابت کنند، ملت هم هرکدام را پسندید، انتخاب کند. اما معتقدم که باید هم با اصلاح طلبان برانداز هم اصولگرای تندرویی که از رهبر بخواهد جلوتر حرکت کند برخورد کرد. من اصلا پایداری ها را قبول ندارم. اکثر اینها ریشه در انقلاب نداشتند، الان هم حرف هایی می زنند که از سن و سال و سابقه شان خیلی جلوتر است. من اینها را قبول ندارم و ابایی هم ندارم این را بگویم. اساسا من از اول تفکر احمدی نژادی ها را قبول نداشتم. پایداری ها را هم تقریبا شبیه آن تفکر می بینم لذا قبول شان ندارم. بهترین سازمان مطیع ولایت، موتلفه است. خدا نکند احمدی نژاد به سیاست برگردد! آن دوره تمام شد و دیگر برنمی گردد. از اول معلوم بود که ایشان (احمدی نژاد) خیلی پایبند به ولایت فقیه نیست. تا جایی دوام آورد، اما بعد دستش رو شد. از آن سفره استفاده کرد اما در بزنگاه رفوزه شد. من سفت و سخت معتقدم که احمدی نژاد خیلی اهل ولایت فقیه نبود. سال 84 هر دو مرحله به آقای هاشمی رای دادم. افرادی مثل عارف هرکجا که باشند به نفع نظام هستند. اگر (رییس دولت اصلاحات) مواضع شان را اصلاح کنند نظام با کسی دعوا ندارد و می توانند به دامن نظام بازگردند. من نشنیدم که امام بگوید سپاه وارد سیاست شود، من خودم شنیدم که امام فرمودند سپاه باید سیاست را بفهمد اما در بحث های سیاسی شرکت نکند. امام تشخیص دادند که نیروی نظامی نباید وارد سیاست شود و به همین علت هم نهی کردند. با اینکه سپاه برود نفت بفروشد یا تجارت کند، واردات کند، کارخانه دار شود، مخالفم. همیشه هم به بزرگان سپاه گفته ام که سپاه نباید در غیر از مسائل عمران و آبادانی ورود کند. امام به من گفتند مگر قرار است هزارسال با امریکا رابطه نداشته باشیم! بالاخره یک روزی آدم می شوند و آنجا {مقر لانه جاسوسی} سفارت امریکا و برای آنهاست. رابطه با امریکا تابو نیست و می تواند شکسته شود. آنها (تیم جلیلی و احمدی نژاد) اگر می توانستند کاری کنند که کرده بودند. رویکرد دولت سابق و دولت فعلی دو طرز تفکر و شیوه برخورد متفاوت بود آن زمان، زمان فحش دادن علنی دولت به دیگران بود که من آن روش را نه تنها نمی پسندیدم بلکه معتقدم فایده ای هم نداشت و حرف های بی خودی بود ولی این شیوه دولت روحانی را قبول دارم. یعنی رفتن و رودررو پای میز مذاکره نشستن و مذاکره کردن که قطعا باید با رهبری هماهنگ باشد. اصلا برجام قابل مقایسه با قطعنامه نیست. ما در برجام دستاورد داشتیم. آن زمان که وزیر بودم گفتم اگر امام به من بگوید برو با ریگان دست بده می روم این کار را می کنم، گفتم ما مطیع رهبری هستیم. اگر رهبری این کار را نهی کردند باید آقایان مواظب باشند، دفعه دیگر در عمل انجام شده قرار نگیرند. یک موضوع دیگر این است که نباید این مسائل کوچک را آنقدر بزرگ کرد. من آقای ظریف را به دیانت و مطیع رهبری بودن می شناسم. حالا در آن زمان معلوم نیست چه اتفاقی افتاده، اوباما آمده دستش را دراز کرده ظریف پشتش را بکند و برود؟ من هم جای ظریف بودم دست می دادم. با یک دست دادن اتفاقی نمی افتد. ناطق نوری، خوش سابقه ای که بزرگ ترین ظلم را احمدی نژاد به او کرد و در حد حقش از او دفاع نشد.
چهارشنبه ، ۱۳آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]