واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مقايسه هستيشناسانه زيرساختهاي چاي، لوازم آرايشي و تلفن ثابت!
نویسنده : اولاد آدم
اولاد آدم ميداند كه رياضي بعضي از شماها مانند رياضي او بد است. البته اين عيب نيست! لابد شما هم ميگوييد مگر بابك زنجاني كه ميگويد بدهياش را به وزارت نفت داده است و نفتيها ميگويند نچ! حسابش خوب است كه حساب ما خوب باشد؟ اصلاً بياييد فكر كنيد امتحان نهايي داريد و معلم خوشذوق به جاي سؤالات قديمي كه بدون هيچ تدبيري پرسيده ميشد يك سؤال پر از تدبير از شما پرسيده و بايد جواب بدهيد! اصلاً بياييد با هم دنبال جواب بگرديم و ببينيم كه كداممان زودتر ميفهميم. البته اين به شعور رياضي ما ربطي ندارد. شايد موضوع سرعت عملمان باشد. مثل نفت مملكت كه هر كسي اول برد، خورد!
سؤال: با توجه به نياز سالانه 110 تني كشور به چاي خشك، سال گذشته 14 هزار و 500 تن چاي خشك در كشور توليد شد كه با احتساب واردات چاي در 12 ماهه سال گذشته، ميزان موجودي چاي در كشور به بيش از 62 هزار تن رسيد، سؤال اينجاست كه مابقي نياز 48 هزار تني كشور به چاي خشك چگونه تأمين ميشود؟ آيا چايهاي موجود زادوولد ميكنند؟ آيا مردم مصرف چاي را كم كردهاند؟ آيا به جاي چاي قهوه نوشيدهاند؟ آيا بايد گفت چاي هم سرطان ميآورد تا مردم نخرند؟آيا...
اينجاست كه ما دچار ركود و ايجاد يك خلأ تئوريك فراتدبيري رياضياتي محض ميشويم؟ حتماً همه شما همينطور ماندهايد تا اولاد آدم با چرتكهاش بيايد و مسئلهاي را كه غامض افتاده است گرهگشايي كند و بفهميد كه در اصل، آن 48 هزارتن را كه كم داريم، كم نداريم!يعني شايد تازه اضافه هم داريم و اين چه مسئله رياضي است و اصلاً اشتباه طرح شده و سر كاري است و.... كافي است برويد به مغازه سوپري محل و براي 10 سال آينده هم چاي بخريد! چاي كه سهل است، هر چه خواستيد سفارش بدهيد. اين روزها همه ديجيكالا شدهاند!
اولاد آدم به شما بشارت بدهد كه اشتباه ميكنيد و اين چاي كه ميبينید، مطابق همان آمار و ارقام كه گفته شد، تا حدود 20 درصد از محل توليد داخلي و حدود 80 درصد از واردات تأمين ميشود كه به گفته رئيس سازمان چاي كشور نيمي از واردات چاي از مبادي غيررسمي و به صورت قاچاق انجام ميشود و براي همين در آمار مذكور نبود. يعني آنجا كه دولت نميآورد، قاچاقچيها ميآورند. به روايت سادهتر، تدبير چنين است كه چون قاچاقچيها چاي را ميآورند، پس ديگر ضرورتي ندارد كه دولت در اين زمينه كاري بكند! آخر تأمين چاي مملكت احتياج به زيرساختهايي دارد كه الان ساخت هر كدامشان، باز چند تا زيرساخت لازم دارد!
نگوييد كه نميدانيد زيرساخت ديگر چيست؟ اولاد آدم باز مجبور است برايتان مثال بزند و همينطور دايره افكار شما را وسعت بخشد. اصولاً گاهي اوقات ما ميخواهيم زيرساخت داشته باشيم و گاهي اوقات نميخواهيم زيرساخت داشته باشيم. براي همين اولاد آدم دو مثال ميزند تا دقيقاً بفهميد كه اينجا شهر هرت نيست كه بدون پاسخ به سؤالات رياضي، بخواهيد پيشرفت علمي كنيد!
1- زيرساخت نميخواهيم
مثلاً در مورد همين لوازم آرايش كه ايران يكي از بزرگترين مصرفكنندگان آن در دنياست و ما نميخواهيم در آن مورد زيرساخت و رو ساخت هم حتي داشته باشيم. لذا اين لوازم آرايشي مصرف شده در كشور بخش عمدهاي از آن از طريق قاچاق تأمين ميشود كه بعضاً اين رقم را تا 80 درصد از ميزان مصرف كشور عنوان ميكنند. لابد ميگوييد عيبش چيست؟اولاد آدم برايتان بگويد كه عيبش اين است كه قاچاق لوازم آرايشي كه بخش زيادي از آن از كشور چين وارد كشور ميشود، از يك سو اقتصاد ايران را دچار مشكل كرده و از سوي ديگر باعث فرارهاي مالياتي و شناخته نشدن واردكنندگان و عدم پرداخت تعرفههاي وضع شده ميشود. تازه يك سوي ديگر هم دارد و آن اين است كه بخش زيادي از اين كالاها تقلبي است و مردم را به دكتر ميكشاند و برخي داروهاي دكترها هم تقلبي است و مردم را به يك جاي ديگر ميكشاند و... ! بيخيال!
2- زيرساخت ميخواهيم
به عنوان مثال در اين مورد، وزير ارتباطات گفته كه مدتي است وزير صنعت، معدن و تجارت در زمينه دسترسي شهركهاي صنعتي به اينترنت و تلفن پيگيريهايي را انجام داده است، چراكه بدون دسترسي به اين خدمات روند كار اين شهركها با مشكلات متعدد مواجه ميشود. با اين وجود مخابرات براي ارائه اين خدمات اينگونه اعلام ميكند كه دسترسي به اين خدمات نيازمند ايجاد زيرساختهايي است كه بايد هزينههاي آنها پرداخت شود. حالا اين شهركها هستند. الان در ناف خود تهران هم زير ساخت نداريم. يعني بهتر كه نداريم. با اين بارندگي اگر سيل بيايد و زيرساختهاي تهران را مثل زيرساختهاي ايلام آب ببرد، ميدانيد چقدر ضرر ميكنيم؟
تبيين هستيشناسانه اولاد آدم
همانطور كه دو مورد فوق را ديديد، مجبوريد توضيحات مبسوط اولاد آدم را بخوانيد و بفهميد كه چرا از چاي رسيديم به اينجا؟ اولاد آدم برايتان ميگويد كه در مورد اول حرفي براي گفتن وجود ندارد چون بنا نيست برويم دنبال زيرساخت اقتصادي براي توليد لوازم آرايش و به رياضي ربطي ندارد، ما بايد دنبال زيرساخت فرهنگي براي عدم آرايش باشيم كه آن مورد به رياضي ربط دارد و چون كسي در حوزه فرهنگ پول درنميآورد، (چه برسد به زيرساختش!) اين مورد را رها ميكنيم به امان خدا. اما در مورد دوم! شاهد بياورم كه در نمايشگاه تلكام امسال مديرعامل مخابرات استان تهران گفته بود هر خط تلفن ثابت حدود يك ميليون تومان هزينه دارد و براي فروش آن 50 هزار تومان دريافت ميشود كه اين تعرفهها اصلاً توجيه اقتصادي ندارد. او گفته بود كه تجهيزات لازم را وارد تهران كردهايم، اما شهرداري مجوز توسعه نميدهد و هزينههاي دريافت مجوز بسيار افزايش يافته و گاه حتي هزينه مجوز از خود تجهيزات هم بيشتر است. در مجموع در آمار ميانگين 10 ساله هزينه يك خط تلفن حدود يك ميليون تومان ميشود، اما اكنون با رقمهايي كه اين خطها فروخته ميشوند در پروژهاي مانند پرند بايد 42 سال صبر شود تا شايد سرمايهگذاري دولت بازگردانده شود. حالا فهميديد كه چرا چاي قاچاق بهتر از توليد چاي در كشور است! همان بهتر كه ما هم مثل بابك زنجاني، رياضيمان ضعيف باشد...
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]