محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804015599
قتل مادر کنار تخت کودک
واضح آرشیو وب فارسی:لحظه نیوز: وقتی که پسر 10 ساله به رختخواب می رفت نمی دانست که برای همیشه از نوازش های مادرش محروم خواهد شد. جسد مادر این کودک در حالی که با پارچه ای به دور گردنش به کام مرگ رفته بود، کنار تخت کودک کشف شد.به گزارش جوان، ساعت 19 و 30 دقیقه شامگاه یک شنبه، 10 مهرماه قاضی حسین پور، بازپرس ویژه قتل پایتخت با تماس تلفنی مأموران کلانتری مجیدیه، از قتل زن جوانی در خانه اش با خبر شد. پس از اعلام این خبر بازپرس به همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل حادثه که طبقه اول ساختمان مسکونی حوالی خیابان مجیدیه شمالی بود، حاضر شد. تیم جنایی در نخستین گام در قتلگاه با جسد زن 32 ساله ای به نام بتول روبه رو شد که شلوار استریچ مشکی به دور گردنش پیچیده شده بود. بررسی ها نشان داد مقتول مدتی قبل از شوهرش طلاق گرفته بود و با پسر 10 ساله اش در این خانه زندگی می کرد. همچنین مشخص شد مرد 40 ساله ای دو سال این زن را صیغه کرده بود و به خانه او رفت و آمد داشته است. همزمان با ادامه تحقیقات، پزشکی قانونی هم در معاینات اولیه در محل حادثه مرگ زن جوان را فشار بر عناصر حیاتی گردن اعلام کرد. بررسی های بعدی تیم جنایی هم در محل حادثه حکایت از آن داشت که عامل یا عاملان این حادثه آشنا بوده اند به طوری که مقتول غافلگیر شده و مقاومتی در برابر قاتل یا قاتلان نکرده است. پس از این تیم جنایی ابتدا از پسر 10 ساله مقتول تحقیق کرد. آخرین دیدار کودک 10 ساله وی گفت: شب قبل من و مادرم در خانه بودیم که پدر خوانده ام به خانه آمد. پس از اینکه شام خوردم، احساس گیجی به من دست داد به طوری که نفهمیدم چه زمان گوشه اتاق خوابم برد، اما صبح روی تخت اتاق خوابم از خواب برخاستم و مادرم کنار تختم دراز کشیده و پتویی رویش انداخته بود. فکر کردم خواب است و حیفم آمد او را بیدار کنم. به همین دلیل خودم صبحانه خوردم و به مدرسه رفتم. ظهر به خانه برگشتم. چون کلید نداشتم، زنگ خانه را زدم تا مادرم در را باز کند اما جواب نداد. فکر کردم مادرم برای انجام کاری از خانه بیرون رفته است به همین خاطر به خانه مادر بزرگم که در آن نزدیکی است، رفتم. ساعتی بعد از خانه مادر بزرگم با خانه مان تماس گرفتم اما کسی تلفن را جواب نداد. چند ساعتی گذشت و خبری از مادرم نشد تا اینکه با پدر خوانده ام تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم اما چنگیز هم گفت که از مادرم خبری ندارد. خیلی نگران شدیم و احتمال دادیم برای مادرم اتفاقی افتاده باشد به همین دلیل با پدر خوانده ام قرار گذاشتیم به در خانه مان برویم و در خانه مان را باز کنیم. من بلافاصله به در خانه مان رفتم و دقایقی قبل هم پدر خوانده ام آمد و قفل در را شکستیم و وقتی وارد خانه شدیم، مادرم را همانطوری که صبح کنار تختم خوابیده بود، مشاهده کردیم. وقتی پتو را از رویش کنار زدیم با این صحنه روبه رو شدیم. حرف های شوهر صیغه ای شوهر صیغه ای مقتول هم در تحقیقات به پلیس گفت: دو سال قبل با بتول آشنا شدم. آن زمان بتول در یکی از واحدهای ساختمانی که من و همسرم در آن زندگی می کنیم، با پسرش زندگی می کرد. یک روز برای انجام کاری به خانه شان رفتم که متوجه شدم او زن تنهایی است. از آنجایی که همسرم بیمار است به او پیشنهاد صیغه دادم که قبول کرد. وی ادامه داد: یک سالی گذشت و من مخفیانه از همسرم به خانه او رفت و آمد داشتم تا اینکه همسرم متوجه شد و با هم درگیر شدیم. پس از این 15 میلیون تومان به بتول کمک کردم و او برای خودش خانه ای خرید و از ساختمان ما رفت. به همسرم گفتم که ارتباطم را با او قطع کرده ام اما همچنان مخفیانه ارتباط داشتم. من همیشه روزها به خانه بتول می آمدم تا همسرم به من شک نکند اما شب قبل وقتی همسرم به خانه پدرش رفت، من به بهانه انجام کاری به اینجا آمدم. پس از خوردن شام ساعت 23 از بتول خداحافظی کردم و به خانه پدر زنم رفتم. امروز چند بار با بتول تماس گرفتم اما او جواب نداد تا اینکه ساعتی قبل پسرش با من تماس گرفت و گفت از صبح از مادرش بی خبر است. پس از این با پسرش به در خانه شان آمدیم اما هر چقدر زنگ در را زدیم، بتول جواب نداد تا اینکه روی سقف خودروام رفتم و از پنجره به داخل اتاق نگاه کردم که متوجه شدم تلویزیون روشن است. احتمال دادیم برای بتول اتفاقی افتاده، قفل در خانه را شکستیم و وارد خانه شدیم. بتول آرام و بدون حرکت کنار تخت روی زمین خواب بود و وقتی پتو را کنار زدیم، مشاهده کردیم که شلواری به دور گردنش پیچانده شده و به قتل رسیده است. وی در پایان گفت: مدتی قبل مقتول به من گفت که مزاحم تلفنی دارد و من هم مدتی است به رفتارش مشکوک شده بودم. در ادامه جسد مقتول برای انجام آزمایش های لازم و مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد و چنگیز به عنوان مظنون این حادثه به دستور قاضی حسین پور برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن زوایای پنهان این حادثه بازداشت شد و در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
سه شنبه ، ۱۲آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: لحظه نیوز]
[مشاهده در: www.lahzenews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
-
گوناگون
پربازدیدترینها