تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):درباره آيه «ياد خدا بزرگتر است» ـ : به ياد خدا بودن در هنگام روبه رو شدن با حلال و ح...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803481300




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آنچه که رهبر معظم انقلاب در سال 75 به مردم آذربایجان غربی گفتند/امریکا و دشمنان ریز و درشت این ملت، هیچ غلطی نمیتوانند بکنند


واضح آرشیو وب فارسی:ندای ارومیه: رهبر معظم انقلاب در جمع زنان شهر ارومیه فرمودند: استکبار، امریکا و دشمنان ریز و درشت این ملت، هیچ غلطی نسبت به این کشور نمیتوانند بکنند.بیانات در جمع مردم ارومیه در استادیوم تختی بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم الحمدللَّه رب العالمین. والصّلاة والسّلام علی سیدنا و نبیّنا ابی القاسم محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیین. سیّما بقیّةاللَّه فی الارضین. خدای متعال را سپاسگزارم که همان طور که بعد از جنگ تحمیلی، در اولین فرصت، به این استان شهید پرور و به دیدار شما مردم عزیز آمدم و توفیق ملاقات با شما عزیزان را پیدا کردم، حالا هم بار دیگر این توفیق پیدا شد که با شما، در این استانِ تاریخىِ سر بلندِ خوش سابقه فداکار، ملاقات کنم. اوّلاً لازم است از استقبال پرشور و صمیمانه شما مردم ارومیه و دیگر شهرهایی که زحمت کشیدید و از راههای دور و نزدیک، برای این مراسم استقبال محبّت آمیز، به ارومیه آمدید، تشکّر کنم و آن چنان که من در خیابانهای شهر، مشاهده کردم، اگر بعضی از برادران یا خواهران، به خاطر ازدحام جمعیّت، دچار ناراحتی و فشار جسمی شدند، از آنها عذر خواهی کنم. خداوند به همه شما مردم مؤمن و صمیمی و فداکار، لطف و رحمت خودش را نازل کند. مایلم نگاه کوتاهی به گذشته و امروز و آینده این استان بیندازم. از لحاظ مردم این استان، چیزی که من میتوانم بگویم، این است که مردم استان آذربایجان غربی یعنی این بخشی که در تقسیمات کشوری ما، امروز به نام آذربایجان غربی شناخته میشود - در گذشته تاریخ - یعنی در همین دوران نزدیک به زمان ما - بعد از مشروطه تا امروز، در قضایای مختلفی، امتحانهای بسیار خوبی داده اند. آخرین امتحان، در جنگ تحمیلی بود که این استان، با شهدای بزرگش، با رزمندگانش و سردارانش، با شهید باکرىِ پر افتخار و سربلندش و مرد و زنِ پشتیبان و شجاعش، بهترینِ امتحانها را داد. قبل از دوران جنگ تحمیلی هم که هنوز در اغلب استانهای کشور، هیچ خبری از جنگ و درگیری و زد و خورد نبود، این استان در گیر مبارزه با ضدّ انقلاب و فتنه جویان و تحریک شدگان بود. آن جا هم مردمِ این استان امتحان خوبی دادند. هم مردم ترک، هم مردمِ کُرد توانستند بهترین موضع را در مقابل فتنه جویان و فتنه گران و ضدّ انقلاب اتّخاذ کنند. اگر کسی قبل از این دوران؛ یعنی تاریخ نزدیک به زمان ما را هم خوانده باشد و مطالعه کند، خواهددید که باز هم مردم این استان پر افتخار، در دوران تهاجم قدرتهای بیگانه به این کشور، یعنی در دوران جنگ بین الملل اوّل - که از جمله نکات بسیار مهمّ همین نقطه است؛ آن هم بخصوص در این استان - بهترین امتحانها را دادند. یعنی تجربه ای که این استان، در قضایای اواسط جنگ بین الملل اوّل دید و از سر گذراند، یکی از قضایایی است که در سایر نقاط ایران، اصلاً سابقه ندارد. شما جوانان - بخصوص - باید روی این نکته توجّه کنید و در نوشته های مورّخین و گزارشگران مسائل ایران، باید این نکته بیاید؛ که متأسفانه خیلی کمرنگ است یا نیست. آن نکته این است که در جنگ بین الملل اوّل ، نمایندگان دو، سه کشور از کشورهای مسیحىِ دنیا، در این حول و حوش حضورِ ضعیفی داشتند. نمایندگان روسها، انگلیسیها و آمریکاییها هم در این استان حضور داشتند. به چه اسمی؟ به اسم معلّم، به اسم پزشک و از این قبیل. درست توجّه کنید! با این که این کشورها در سیاستهای مختلف، به شدّت با یکدیگر معارضه و دشمنی داشتند، امّا در این نقطه از دنیا، ناگهان به فکر افتادند که به کمک یکدیگر، یک پایگاه استعماری به مرکزیّت همین منطقه ارومیه و خوی و ماکو و به وجود آورند. یعنی شبیه آن چیزی که بعدها در فلسطین اشغالی به وجود آمد. منتها آن جا به اسم یهودیگری، این جا به اسم مسیحیّت! مردم این استان سالهای متمادی، در کنار جمعی از هم میهنان مسیحی ما زندگی میکردند؛ امروز هم زندگی میکنند؛ در آینده هم زندگی خواهند کرد - مثل برادر و خویشاوند - با هم هیچ مشکلی هم، نه آن روز داشتند، نه امروز دارند و نه در آینده خواهند داشت. یعنی در این استان، تعدادی از هم میهنان ایرانی ما، از آشوری و ارمنی و مسیحیان کاتولیک و پروتستان، حضور دارند؛ آن روز هم بودند. مسلمانان هم با آنها دوستانه، آنها هم با مسلمانان برادرانه و دوستانه رفتار میکردند. بین آنها هیچ مشکلی وجود نداشت. امّا نکته عبرت آموز این است که نمایندگان کشورهای خارجی و استعمارگر، چون دیدند تعدادی مسیحی در این استان وجود دارد، به طمع افتادند که شاید بتوانند با تحریکات مذهبی و فرقه ای و دینی، پایگاهی از مسیحیت در این بخشِ از ایران به وجود آورند و این بخش را از ایران جدا کنند. یکی از امتحانهای سخت برای این استان - یعنی برای ارومیه، سلماس، خوی، ماکو و شهرهای دیگرِ این منطقه - پیش آمد. در همان برهه از زمان و تاریخ بود که نمایندگان دولت آمریکا، دولت روسیه تزاری و دولت انگلیس، در این نقطه، توطئه مشترکی را طرّاحی کردند و فتنه عجیبی به راه انداختند. هزاران نفر از مسلمانان و مسیحیان، در این فتنه، در همین ارومیه و سلماس و بقیه نقاط کشته شدند. من وقتی آنچه را که بر این استان و بر این شهرها در آن برهه گذشته است، به یادم میآورم، قلبم متلاطم میشود. کاری کردند که مورّخ مینویسد: «در اطراف سلماس، دیگر هیچ آبادیای باقی نماند. هزاران نفر در ارومیه کشته شدند. با مردم این منطقه کاری کردند که وقتی عثمانیهای متجاوز وارد مرزهای ایران و وارد ارومیه و خوی شدند، مردم از آنها استقبال کردند»! البته خود آنها هم که آمدند، بعد ظلم و جور زیادی کردند تا بیرون رانده شدند. اما ببینید بر اثر تحریک اروپاییها و آمریکاییها، زیر نامهای موجّه - به اسم کمک به مردم، به اسم پزشک و بیمارستان و مدرسه و امثال آن - آن روز چه بر سر مردم آورده بودند که مردم، از عثمانی های متجاوز، با آغوش باز استقبال کردند! امّا مردم این منطقه، با این که خیلی سختیها دیدند و با وجود تحریکات دشمنان، توانستند اوّلاً با شجاعت و با مقاومت و ایستادگی، دشمنان را بیرون کنند، ثانیاً - و از این بالاتر - همان برادری گذشته را، باز هم در بین خودشان بر قرار کردند. گروههای مسلمانان با یکدیگر متّحد شدند و تحت تأثیر تحریک دشمن قرار نگرفتند و جنگ شیعه و سنّی، جنگ ترک و کرد، جنگ مسلمان و مسیحی به راه نینداختند. این رشد مردم این استان را نشان میدهد. من همیشه در دلم، این رشد مردم استان را تحسین کرده ام. این یکی از سوابق مردم این استان است. بعد از انقلاب هم شما شاهد بودید و دیدید کسی که در مقابل توطئه دشمن، ایستادگی و مقاومت کرد، خود مردم بودند. بسیج مردم، جوانان مؤمن مردم، در مقابل فتنه گری و اختلاف افکنی و تحریکات و تجزیه طلبی و خباثتهای گوناگونِ بیگانگان، که با تحریک یک عّده آدمهای غافل انجام میگرفت، ایستادند و مبارزه کردند. این عظمت و رشد روحىِ مردم است و این خیلی با قیمت و ارزشمند است. از لحاظ طبیعی هم این استان، یکی از استانهای با برکت کشور پهناور و عزیز ماست. خدای متعال در این استان، امکانات بسیاری را برای استفاده مردم و احیای نیروی خلاّقه مردم قرار داده است. خاک حاصلخیز، آب فراوان، بارندگی به اندازه و مناسب، جنگل، این دریاچه بسیار پر برکت و با ارزش، معادن زیر زمینىِ مس، طلا و دیگر معادنی که در این استان وجود دارد. مردمی دارای رشد و با فرهنگ و زمینی آماده. باید در این استان، فقر و بیکاری وجود نداشته باشد. چرا هست؟ زیرا در گذشته - قبل از انقلاب - نسبت به این استان خیلی ظلم و ستم شده است. من آمارها را که نگاه میکردم، دیدم که تعداد فارغ التحصیلان و دانشجویان سطح کارشناسی این استان قبل از انقلاب، یک عدد بسیار کمی است. امروز به فضل پروردگار، از ده و پانزده برابر هم بیشتر است. ظلم بزرگ آن روز به این مردم، همین بود. جوانان این استان امکان تحصیل نداشتند. صنعتگر و انگشتان با مهارت وبا استعدادش، امکان کار صنعتی نداشت.کشاورز که تولید میوه یا غلاّت میکرد، امکان بهره برداری بهینه از این محصول را نداشت. بعد از انقلاب کارهای زیادی در این استان شده است . من آمارها را که دیدم، خدا را شکر کردم که دولت خدمتگزار، در سالهای بعد از انقلاب، توانسته است در بخشهای مختلف، کارهای زیادی انجام دهد. امّا در عین حال آنچه که انجام شده است، کمتر از آن کارهایی است که باید بعد از این انجام گیرد. کشور ما کشوری است که امکانات کار در آن زیاد است. در همه استانها وقتی که نگاه میکنیم، ویژگیهایی وجود دارد که بعضاً مخصوص آن استان بخصوص است. استان شما هم از این ویژگیها دارد. تعداد زیاد جوان و نوجوان در این استان، یک نقطه قوّت است. اینها کسانی هستند که میتوانند نیروهای کار را برای آینده،هم برای این استان، هم برای سطح کشور، برای کارهای فرهنگی، اقتصادی، سازندگی، معنوی و مادّی، تأمین کنند. نیروی جوان، نیروی با ارزشی است. خدا را شکر میکنیم که مسؤولین دولتی و دولت خدمتگزار در زمینه سازندگی، به کارهای جدّی مشغول شده است. شما امروز هر جای کشور را نگاه کنید، آثار سازندگی مشهود است. هم سازندگی ویرانیهای جنگ و هم از آن بالاتر، سازندگی نسبت به کوتاهیها و ویرانیها و خراب کردنهای دوران قبل از انقلاب؛ یعنی دوران حکومت طاغوت. سازندگی در این استان هم شروع شده و کارهای زیادی انجام گرفته است. امّا باید مردم همّت کنند، مسؤولین دولتی کمک کنند تا این استان آباد، این استان با استعداد، این استانی که مردم کننده کار و با استعدادی هم دارد، بتواند یک استان نمونه شود. من در گزارشهایی که داده شده است، نگاه کردم و آنچه که به نتیجه رسیدم، این است که در این استان، بیکاری، یک معضل است. رواج قاچاق، یک معضل بزرگ است. یک عدّه راه قاچاق را که راهِ بسیار ناسالمی است در پیش گرفته اند؛ هم به مردم و هم به استان ظلم میکنند. تولید داخلی را به شکست میکشانند. به جای این که به تولید روی آورند و کشور و شهر و استان خودشان را آباد کنند، به کارهای نا سالم و خلاف قانون میپردازند که یقیناً جز فساد برای مردم، هیچ اثری ندارد؛ اگر چه برای خود آنها پولهای باد آورده ای را به ارمغان میآورد! این هم یک معضل بزرگ است. معضل فرهنگی هم در این استان، کم و بیش هست. عزیزان من! دشمنان مایلند که ذهن و فکر و روح جوانان را - که در طول این هفده سالِ انقلاب، معجزه آفریده است - به وسیله امواج مسموم و خطرناک تلویزیون و رادیو تسخیر کنند. جوانان باید هوشیار باشند. جوانان باید بدانند با آنچه از ورای مرزها، به وسیله کسانی که هیچ به سر نوشت این ملت علاقه ندارند، میرسد، باید بااحتیاط برخورد کرد. نمیشود بیقید و شرط، هر چه را که از آن سوی مرزها میفرستند - اعمّ از کالای فرهنگی و همچنین امواج تبلیغی و فرهنگی - پذیرفت. دشمن در کمین است؛ بخصوص در کمین جوانان. شما در این تبلیغاتی که میکنند، نگاه کنید! یک کلمه در جهت رشد و ترقىِ اندیشه مردم حرفی زده نمیشود. تبلیغات دشمن در جهت ویرانگری و فاسد کردن است. در جهت معطّل کردن نیروی کار و فکر و جسم جوانان است. باید با احتیاط با آن برخورد کرد. که از امواج فرستاده شده به وسیله دشمنان حرف میزنیم؛ از عادات بدی که بین خود ما هم هست، حرف بزنیم: من مقیّدم که در هر جا احساس میکنم نسبتِ به زنان بیاعتنایی یا ظلم میشود، تذکّر بد هم. این یکی از نکاتی است که اسلام بر روی آن خیلی توجّه دارد. آن طور که شنیده ام، در بعضی از بخشهای این استان، بخصوص در مناطق کُردی، نسبتِ به زنان، در خانه شوهر و در محیط زندگی، اهانت و بی احترامی انجام میگیرد. حتّی گاهی میراث آنها را - که حقّ آنهاست - نمیدهند! یعنی حتّی نزدیکان هم به زنان ستم میکنند و حقّ آنها را نادیده میگیرند! اراده و خواست زنان در مسائل مربوط به ازدواج ندیده گرفته میشود. اینها همه بر خلاف اسلام است. در اسلام، از داخل خانه تا محیط کسب، از محیط زندگی و معاشرت تا سطح کشور و تا سطح جهان، همه جا عدالت مطرح است. یک جمله هم در این استان، درباره این همزیستیای که میان برادران و خواهرانِ اقوام مختلف هست، بگویم که برای من بسیار اعجاب انگیز و تحسین برانگیز است. در این استان، ترک و کرد و شیعه و سنّی، در کنار هم با مهربانی زندگی میکنند. این چیز بسیار با ارزشی است. یکی از چیزهایی که هنگام پیروزی انقلاب، دشمنان خارجی را نسبت به شکست انقلاب امیدوار میکرد، مسأله تعدّد اقوام، در سرزمین پهناور ما بود. ترک، عرب، فارس، کرد، لر، بلوچ و ترکمن؛ اقوام مختلف. دشمن امیدوار بود که بتواند از این اختلاف، بهره برداری کند؛ اینها را به جان هم بیندازد. شما هرجا نگاه میکنید، تبلیغاتِ قوم گرایی و مبالغه در این مسأله را مشاهده میکنید. اگر کاوش کنید، دست دشمن را در آن جا خواهید دید. دشمن این را میخواست؛ امّا غافل بود که ملّت ایران پیش از همه چیز، ایرانی است. ترک و فارس و کرد و عرب و بقیه اقوام ایرانی، افتخار میکنند که فرزند «ایران اسلامی» هستند که پرچم اسلام را در دنیا بر افراشته است. دشمنان مدّتی در این استان آمدند؛ به وسیله عناصری فتنه گری کردند تا شاید بتوانند مردم کرد ما را - که هم میهن ما هستند، مثل بقیه هم میهنان - تحت تأثیر قرار دهند. البته مردم این استان جوابشان را دادند. خودِ کردها جواب فتنه گرها را دادند و به دهن آنها زدند. به فضل پروردگار، حیله دشمن در این استان نگرفت. نتوانستند مردم کرد را دور شعارهای خودشان جمع کنند. البته در همه جا یک عدّه فریب خورده هستند. یک عدّه هم خائن و تحریک کننده آنها هستند. امروز هم همان خائنین یا فریب خورده ها، در آن طرف مرزهای این کشور، جیره خوارِ دشمنان بدخواه این مردمند. شما ببینید امروز در کردستان عراق چه میگذرد! خود مردم کرد، به تحریک صدام و رژیم عراق و با چراغ سبز آمریکاییها، به جان هم افتاده و خون یکدیگر را میریزند! آن کسانی که میخواستند مردم را از هم جدا کنند، اسم کرد و ترک و اقوام مختلف را، جدا جدا می آورند. برای این استان و استانهای دیگر این منطقه، همان وضعیتی را میخواستند که امروز بر استان کردستان عراق حاکم است. میخواستند خون مردم، در صحنه های جنگ برادر کشی، ریخته شود و مردم را بدبخت کنند. امروز به فضل پروردگار، در زیر سایه نظام عزیز و پر افتخار اسلامی - که امروز نظام اسلامی در دنیا، یکی از سرافرازترین نظامهاست - و در زیر این پرچم به اهتزاز در آمده ای که ملتها و دولتها، با عظمت به آن نگاه میکنند، همه گروهها و اقوام ایرانی، دست در دست یکدیگر زندگی میکنند و قدر این حکومت، این نظام و این عزّت را میدانند. روزی بود که مردم دنیا، اگر از ایران خبری داشتند، به خاطر داستانهای افسانه وار و ولخرجیهای فساد آمیز دستگاه حکومت خائن پادشاهی بود! از این طریق اسم ایران را میشنیدند. در ولخرجیها و قماربازیهایشان در کازینوهای معروف دنیا، از ایران اسم میآوردند؛ به مناسبت این که پادشاهان و حکمرانان این کشور و این ملت مظلوم، اموال این ملت را به آن جاها می بردند و میباختند و بر میگشتند! امروز در دنیا، نام اسلام را با عنوان شجاعت و عدالت خواهی و ظلم ستیزی میشناسند. امروز بحمداللَّه وضع شما ملت ایران، به خاطر شجاعتها و به خاطر ایستادگی و نشان دادن شخصیت و عزّتتان، طوری شده است که اگر کسانی بخواهند با سلطه های مستکبر دنیا پنجه در بیندازند، به شما نگاه میکنند؛ از شما یاد میگیرند و تقلید میکنند. امروز نام ایران به عنوان مرکزی برای ایستادگی در مقابل افزون خواهی و زیاده طلبی استکبار جهانی، شناخته میشود. ملت ایران، ملتی است که دولتش را از خود میداند. خودش سرِ کار آورده است و از دولت و مسؤولین خود حمایت میکند. این جا میان مردم و دولت، مسؤولین و مردم، پیوند مستحکمی است. این خصوصیت این کشور و این ملت است. برای همین است که من برای چندمین بار تکرار میکنم که قدرت استکبارگر آمریکا و ایادی مزدور و اجیر او - که به وسیله تبلیغات و تلاشهای سیاسی و کارهای اقتصادی و فرهنگی، سعی میکنند این ملت را از اصول و ارزشهای خودش دور کنند - باید بدانند که این ملت، با تمسّک به اسلام، با چشیدن مزه استقلال و احساس عزّتی که از ایستادگی در مقابل دشمنان گردن کلفت خود میکند و در برابر توطئه و تهدیدهای آمریکا و ایادیش و در مقابل خلاف کاریهای بعضی از مجامع جهانی، با کمال قدرت می ایستد. در نهایت، آن کسی که از میدان بیرون خواهد رفت، دشمنان ملت ایرانند نه ملت ایران! خدا را سپاس میگوییم و جبهه شکر و سپاس در مقابل پروردگار بر خاک میساییم. اگر ملت و دولت ایران قوی، عزیز و امیدوار است، این لطف خدا و کمک الهی است. پروردگارا! شاهد باش که ما این نعمتهای فراوان را از تو میدانیم. ما به خودمان مغرور نمیشویم. ما به تو تکیه میکنیم؛ از تو کمک میخواهیم و به تو امید میورزیم. در مقابل تو سر تعظیم فرو میآوریم و میدانیم تو به ما کمک خواهی کرد. این ملتْ شایسته کمک و سزاوار رحمت الهی است. ملتی که زن ومردش، در راه خدا، این قدر صادقانه تلاش میکند. امروز ملت، در چهار گوشه ایران - در همه جای این کشور بزرگ - افتخار میکند به این که در زیر سایه اسلام و با عزّت اسلام زندگی میکند. حتّی کسانی که در این کشور متدیّن به اسلام نیستند - پیروان اقلیتهای دینی، مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان؛ پیروان ادیان الهی - آنها هم افتخار میکنند که همه آحاد ملت، در زیر سایه این نظام اسلامی و الهی،برادروار و با محبّت، با یکدیگر زندگی میکنند - رحماء بینهم - امّا همه در مقابل دشمنِ متجاوز، زورگو و بدخواه، با کمال سر بلندی و افتخار میایستند - اشدّاء علی الکفّار - این است معنای «اشدّاء علی الکفّار(1)». به متجاوز امان نمیدهند؛ امّا در میان خود برادرانه رفتار میکنند. شما کجای دنیا سراغ دارید؟! همین اروپایی که دم از آزادی و حقوق بشر میزند؛ همین آمریکایی که خود را مرکز همزیستی میداند، هنوز که هنوز است، اختلافات نژادی در میانشان بیداد میکند. در کشورهای اروپایی، جوانان پیرو ناسیونالیسمهای افراطی، در کوچه و خیابان، به جان دیگران میافتند؛ آنها را در روز روشن کتک میزنند، یا حتّی نابود میکنند. در آمریکا، سیاه و سفید، حتّی پیروان ادیان مختلف، از جمله مسلمانان، با این که تعدادشان در آمریکا زیاد است، آرامش و امنیتی را که اقلیتهای دینی در این کشور - ایران - دارند، به هیچ وجه ندارند. تا اندک چیزی میشود، مجلّاتْ علیه مسلمانان و اسلام حرف میزنند. مسلمانان، اهل هر جا که هستند، بیچاره ها تنشان میلرزد. شما در کجای دنیا مشاهده میکنید که برادران، مثل این جا در کنار هم، با مهربانی و با همزیستی زندگی کنند!؟ عزیزان من! این حالت را حفظ کنید. مواظب دشمن باشید. دشمن سعی میکند این همبستگی ملی را، این وحدتی را که در سرتاسر این کشور گسترده است، به شکلهای مختلف به هم بزند. مراقب دشمن باشید، دشمن فتنه انگیز است. ملت ایران با رشد کامل، پشت سر مسؤولین و با کمک آنان راه خود را میرود. آینده این کشور و این ملت، آینده روشنی است. به فضل پروردگار ایران فردا، با استعدادهای ظهور یافته و شکفته شده و ان شاءاللَّه با پیشرفت حیرت آور و خیره کننده ای در چشم ملتهای عالم، ایرانی آباد است. امیدواریم استان شما و شهرهای این استان هم، در این مسابقه سازندگی - که بحمداللَّه امروز در این کشور به راه افتاده است - بتوانند جلوتر از دیگران حرکت کنند. کارهای زیادی باید انجام گیرد. امروز بحمداللَّه دولت خدمتگزار، کار سازندگی را انجام میدهد. برادرانی که در این سفر همراه ما هستند - از وزرا یا دیگر مسؤلین دولتی و بخشهای انقلابی - گوشه وکنارهای کارهای این استان را زیر نظر قرار میدهند و مطالعه میکنند. ان شاءاللَّه هیأتها به همه شهرها خواهند رفت و با مردم عزیزمان در شهرهای مختلف، از نزدیک دیدار خواهند کرد. امیدواریم برادرانی که همراه ما هستند، بتوانند مشکلات را با ریزبینی و دقّت ببینند و همّت شود تا ان شاءاللَّه این مشکلات، در زمان خود، با کمک و همراهی شما مردم، با دستهای کارآمد و فعّالی که بحمداللَّه شما مردم از آنها برخوردارید،به شکل مناسبی بر طرف گردد. امیدوارم خداوند لطف و فضل خود را شامل حال شما کند و شما را مشمول ادعیه زاکیه حضرت بقیةاللَّه ارواحنا فداه قرار دهد و علمای محترم و عزیز این استان را در وظایف و فعالیتهای خودشان موفّق بدارد و هر یک از بخشهای مختلف فرهنگی و اقتصادی را در کارهای مخصوص خودشان توفیق دهد، تا همه بتوانند ان شاءاللَّه دست در دست یکدیگر، کارهای مهمّی را که بر عهده دارند، انجام دهند. والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته بیانات در جمع زنان شهر ارومیه بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم الحمدللَّه ربّ العالمین. والصّلوة والسّلام علی سیّدنا، ابی القاسم محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین، الهداة المهدیّین. برای من، منظره بسیار جالب و زیبایی است که مشاهده میکنم بانوان این استان، اجتماعی را با این عظمت تشکیل داده اند. بحمداللَّه، شما قشرهای مختلف بانوان این استان، از شهرهای مختلف گرد آمده اید و این مجمع با شکوه را تشکیل داده اید. آنچه که امروز مناسب میدانم در این مجموعه بزرگ عرض کنم، دو، سه مطلب اساسی در خصوص مسائل زنان است: مطلب اوّل این است که امروز معضل بزرگی در ارتباط با قشر زن، نه فقط در ایرانِ ما، بلکه در سراسرِ جهان وجود دارد. آن معضل این است که نسبت به حقوق و شخصیت بانوان، در بعضی از بخشهای زندگی، کوتاهی یا تعرّض انجام میگیرد. یعنی به زنان ظلم میشود. بعضی تصوّر میکنند این ویژگی، مخصوص کشورهای شرقی یا اسلامی است. این تصوّر، اشتباه است. ظلم به زنان، در کشورهای غربی - با همه ادّعاهایی که نسبت به زنان دارند - اگر بیشتر از کشورهای اسلامی و شرقی نباشد، کمتر نیست. آمارهایی مبنی بر آزار زنان در خانواده از طرف مردان - چه شوهر، چه پدر و چه برادر - وجود دارد که من این آمارهای تکان دهنده را دیده ام. واقعاً انسان را دچار تعجّب میکند! پس، معضلی که به آن اشاره شد، در همه جای دنیا وجود دارد. این معضل، باید حل شود. البته در کشور ما، به هنگام مقدّمات پیروزی انقلاب که زنان در میدانهای عظیم مبارزه سیاسی حضور پیدا کردند و نقش خودشان را به اثبات رساندند، وضع تا حدود زیادی عوض شد. من این جا در جمع شما بانوان عزیز و خواهران و فرزندان خودم، عرض میکنم که نقش اجتماعات زنان در پیروزی انقلاب، به احتمال زیاد از اجتماعات مخصوص مردان بیشتر بود. یعنی حضور زنان در مبارزات عمومی و سیاسی، یک نقش چند گانه داشت. مرد یک نفر بود و خودش میآمد در مبارزات یا در اجتماعات و راهپیماییها شرکت میکرد. همین و بس! اما وقتی زنِ خانه، خود را در مبارزه سهیم میدانست و وارد میدان میشد، در واقع خانه ای را که در آن، مرد و زن و فرزندان هستند، به صحنه میآورد و خانواده ای را در میدانِ مبارزه حاضر میکرد. در جنگ نیز همین طور بود. یعنی اگر خانواده های شهدا - مادران و همسران - صبر نمیکردند، جنگ دچار مشکلات بسیار بزرگی میشد. در آن مقطع، نقش زنان، بسیار برجسته بود. انقلاب و جنگ، زنان ما را در جامعه از آگاهی و رشد سیاسی برخوردار کرد. زن، وقتی با سواد باشد و از آگاهی سیاسی برخوردار شود، کسی نمیتواند به آسانی به او زور بگوید و حقّش را پایمال کند. اینها غنیمتهایی بود که در انقلاب برای زنان پیش آمد. این، نکته اوّل. خواهش میکنم دختران جوان و تحصیلکرده و بانوان آگاه و هوشمند به نکته ای که میخواهم بگویم، درست توجّه کنند: زن را از سه دیدگاه میشود مورد ملاحظه قرار داد تا بینش اسلامی نسبت به او آشکار شود. یکی نقش زن به عنوان انسانی در راه تکامل معنوی و نفسانی است که در این دیدگاه، زن و مرد با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارند. در تاریخ، زنان بزرگ و برجسته ای حضور داشته اند؛ همچنان که مردان بزرگ و برجسته ای بوده اند. در قرآن، وقتی خدای متعال میخواهد برای مؤمنین مثال بزند، از زن مثال میزند: «و ضرب اللَّه مثلاً للّذین آمنوا امرأت فرعون(1).» زن به عنوان عنصر مؤمنِ برجسته ای که نظیر او در میان انسانهای آن روز هم نبود یا کمیاب بود، حضور دارد. این، از دیدگاه اوّل. دیدگاه دوم، در زمینه فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، علمی و اقتصادی است. از نظر اسلام، میدان فعّالیت و تلاش علمی و اقتصادی و سیاسی برای زنان، کاملاً باز است. اگر کسی با استناد به بینش اسلامی بخواهد زن را از کار علمی محروم کند، از تلاش اقتصادی باز دارد، یا از تلاش سیاسی و اجتماعی بینصیب سازد، به خلاف حکم خدا عمل کرده است. زنان به قدری که توان جسمی و نیازها و ضرورتهایشان اجازه میدهد، میتوانند در فعّالیتها شرکت کنند. آنها هر چه میتوانند، تلاش اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کنند. شرع مقدّس، مانع نیست. البته چون از لحاظ جسمانی زن ظریفتر از مرد است، لذا ضرورتهایی دارد. تحمیلِ کار سنگین بر زن، ظلم به زن است. اسلام این را توصیه نمیکند؛ چنان که منع هم نمیکند. البته از امام علیبن ابی طالب علیه الصّلاة و السّلام نقل است که فرمود: «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانه(2).» یعنی زن گل است، قهرمانه نیست. «قهرمان» یعنی پیشکار و خدمتگزارِ آبرومند. خطاب به مردان میگوید که زنان در خانه های شما مثل گلی لطیفند که باید نسبت به آنها با کمال ظرافت و دقّت رفتار کرد. زن، پیشکار شما و خدمتگزار شما نیست که خیال میکنید کارهای سنگین را باید به او محوّل کرد. این، مسأله مهمّی است. در گزارشی که اخیراً به من دادند، آمده است که در بعضی از مناطق آذربایجان غربی، هفتاد درصد کارهای روزمرّه را زنان و سیدرصد بقیه را مردان انجام میدهند! این ظلم است. این به خلاف نظر اسلام است. این که بعضی مردان وقتی میخواهند ازدواج کنند، شرط قائل میشوند که زن باید حتماً کار کند و شغل و درآمدی داشته باشد، خطاست. گرچه خلاف شرع نیست، اما اسلام به چنین کاری هم توصیه نمیکند. این که ما بگوییم «زن را از فعالیت اقتصادی و اجتماعی ممنوع کنیم»، به استنادِ نظرِ اسلام، غلط است. اسلام چنین حرفی نگفته است. اما از آن طرف، این را هم که زن را مجبور به انجام کارهای سنگین و تلاشهای دشوار اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی کنند، اسلام توصیه نکرده است. نظر اسلام، یک نظر میانه است. یعنی زن اگر فرصت و فراغت داشته باشد، بچه داری مانع او نگردد، شوق و علاقه و نیرو و توان جسمانی داشته باشد و بخواهد وارد فعالیتهای اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی شود، مانعی ندارد. اما این که او را مجبور کنند و بگویند باید حتماً شغلی بپذیری، روزی فلان قدر کار کنی تا با درآمد آن بتوانی در تأمین هزینه خانوار، سهمی به عهده بگیری، نه. این را هم اسلام از زن نخواسته است. این را هم یک نوع تحمیل بر زن به حساب میآورد. پس، به طور خلاصه، در دیدگاه دوم، نظر اسلام این است که در میدان فعّالیت علمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نباید بر زن تحمیل و اجبار کرد؛ چنان که به سد کردن راه او هم نباید پرداخت. اگر خانمها میخواهند وارد فعّالیتهای اجتماعی و سیاسی شوند، مانعی نیست. البته فعّالیت علمی، خیلی خوب است و بر سایر فعّالیتها ترجیح دارد. من به خانواده ها توصیه میکنم که اجازه دهند دخترهایشان درس بخوانند. مبادا پدر و مادری، از روی تعصّبِ دینی، خیال کنند که باید جلوِ دختر را بگیرند تا تحصیلات عالیه نکند! نه؛ دین چنین چیزی نگفته است. دین، برای تحصیل علم، میان دختر و پسر فرقی نمیگذارد. اگر پسر شما تحصیلات عالیه میکند، بگذارید دختر شما هم به تحصیلات عالیه بپردازد. بگذارید دختران جوان ما درس بخوانند، علم بیاموزند، آگاهی پیدا کنند، به شأن خودشان واقف شوند و قدر خود را بدانند، تا بفهمند که تبلیغات استکبار جهانی در خصوص زن، چقدر بیپایه و اساس و پوچ است. در سایه سواد، میشود اینها را فهمید. امروز متدیّن ترین، انقلابی ترین، پاکترین و با ایمانترین دختران و زنان جوان ما، در میان قشرهای تحصیلکرده هستند. کسانی که اهل تجمّل و چسبیدن به زر و زیورآلات هستند و یا کورکورانه و چشم بسته میخواهند از الگوهای غربی در لباس و پوشاک و وضع زندگی تقلید کنند، غالباً از سواد و معلومات و معرفت کافی بهره ندارند. کسی که معلومات داشته باشد، میتواند رفتار خود را کنترل کند و آن را با هر چه حقّ و حقیقت و خوب است، تطبیق دهد. بنابراین، در میدان علمی، همه راههای فعّالیت باید برای زنان باز باشد. دختران، حتّی در روستاها هم درس بخوانند. توصیه من به پدران و مادران این است که بگذارند دختر بچه هایشانْ به مدرسه بروند و سواد بیاموزند. اگر آنها استعداد دارند و مایلند پس از طىّ مراحل ابتدایی به تحصیلات عالیه و دانشگاهی بپردازند، ممانعت نکنید. بگذارید در جامعه اسلامی ما آنها جزو انسانهای با سواد و دارای معلومات شوند. این هم از دیدگاه دوم. دیدگاه سوم، نگاه به زن، به عنوان یک عضو در خانواده است که این از همه مهمتر به نظر میرسد. عزیزان من! در اسلام به مرد اجازه داده نشده است که به زن زور بگوید و امری را بر او تحمیل کند. برای مرد در خانواده، حقوق محدودی قرار داده شده است که از روی کمال مصلحت و حکمت است. این حقوق، برای هر کس گفته و تشریح شود، مورد تصدیق قرار خواهد گرفت. همچنین، برای زن نیز در خانواده، حقوقی معیّن شده است که آن هم از روی مصلحت است. مرد و زن، هر کدام طبیعت، اخلاق، روحیّات و غرایزی دارند که ویژه خودشان است. آنها اگر از خُلقیّات ویژه خود به طور صحیح استفاده کنند، در خانواده، زوجی کامل و هماهنگ و مساعد تشکیل میدهند. اگر مرد زیاده روی کرد، تعادل به هم میخورد. اگر زن هم زیاده روی کرد، تعادل به هم میخورد. اسلام در داخل خانواده، دو جنس زن و مرد را مانند دو لنگه یک در، دو چشم در چهره انسان، دو سنگرنشین در جبهه نبرد زندگی و دو کاسبِ شریک در یک باب مغازه قرار داده است. هر کدام از این دو، طبیعت، خصوصیات و خصلتهایی، هم در جسم و روح و فکر و هم در غرایز و عواطف دارند که ویژه خودشان است. این دو جنس، اگر با همان حدود و موازینی که اسلام معیّن کرده است در کنار هم زندگی کنند، خانواده ای ماندگار و مهربان و با برکت و پرفایده خواهند داشت. امروز در دنیای غرب، خانواده، بنیان بسیار سستی دارد. خانواده ها - بخصوص زنان - از جدایی و تلاشی رنج میبرند. اگر خانواده ای، خدای ناکرده، متلاشی شود، هم مرد و هم زن، هر دو، سرگردان و آواره و ناراحت میشوند و رنج میبینند. اما در این میان، زن بیشتر رنج میبیند. امروز در دنیای غرب، زنان دچار این رنجند؛ چون خانواده ها به آسانی به هم میخورند، متلاشی میشوند و از بین میروند. گاهی خودِ زنان اقدام به فروپاشی کانون خانواده میکنند؛ اما خود آنها هم، چوبش را بیشتر میخورند. نکته مهمّ این است که در محیط خانواده - همان طور که گفتم - این دو عنصر و دو موجود، ضمن برخورداری از خصوصیاتشان، با یکدیگر هماهنگی و همزیستی دارند. لکن زن از لحاظ جسمی، ظرافت بیشتری دارد و مرد، قویتر و گردن کلفت تر است. با این حال، اگر قانون از زن دفاع نکند، ممکن است مرد، نسبت به او تعرّض کند. لذا، قانون، در حمایت از بانوانی که خانواده تشکیل داده اند و درون محیط خانوادگی خودشان هستند، وظایف بسیار سنگینی دارد. مطلبی که ما در کشورمان باید با جدیّت دنبال کنیم، حمایت اخلاقی و قانونی از زن است؛ تا مرد در محیط خانواده نتواند زورگویی کند. گرچه پس از انقلاب، اصلاحات زیادی در قوانین ازدواج و حمایت از خانواده شده است، اما کافی به نظر نمیرسد. لذا، توصیه ما به همه دست اندرکاران - چه آنهایی که در مجلسند، چه آنهایی که در دستگاه دولتی هستند و چه آنهایی که بر منابر خطابه و وعظ هستند - و به خود زنان، این است که چنین مطلبی را مجدّانه دنبال کنند. این همان نقطه اساسی است که اسلام مهمترین کار را در این بخش انجام داده است. این همان نکته ای است که در دنیای غرب، مغفول مانده و امروز زنان دچار مظلومیت شدیدی هستند. بعضی کسان که ظاهر بینند، به محیط اجتماعی در غرب مینگرند و میبینند زنان بدون هیچ پروایی، در جوامعْ ظاهر میشوند. لذا، خیال میکنند که آنها در داخل خانواده هم چنین بیپروایی را دارند. در حالیکه این تصوّر اشتباه است و در محیط خانواده به زنان خیلی ظلم میشود. اما اسلام، مانع از چنین ظلمی در حقّ زن است. امروز اگر ما در جامعه مان کمبودی در این زمینه داریم، باید مرتفع شود و حمایت قانونی از زن، با کمال قوّت و شدّت انجام گیرد. البته در محیط اجتماعی، خدمات و مشارکتهایی وجود دارد که زنان در آن فعّالترند. خوب است به مناسبت «روز پرستار»، به مسؤولیت پرستاری، که از سابق، زنان در این مسؤولیتْ بیشتر از مردان تلاش و فعالیت میکردند و کار بسیار مهمّی هم هست که ارزش والایی دارد، اشاره کنم: بانوان عزیز و خواهران گرامی! مسأله مهمّ این است که امروز اسلام با قوانین و معارف خود، کمر به حمایت از همه قشرهای جامعه ما - اعم از زن و مرد، روستایی و شهری، قشرهای مختلف و مخصوصاً قشرهایی که ضعیفند - بسته است. از یک دیدگاه دیگر، میتوان چنین گفت که نظام اسلامی و احکام اسلامی، کمر به دفاع از مظلومین در همه دنیا بسته است. به خاطر همین دیدگاه است که امروز استکبار، علیه نظام جمهوری اسلامی توطئه میکند. اکنون کمتر ماهی میگذرد که استکبار با دستگاهها، کمپانیها، مغزهای مزدور و مؤسّسات طرّاحیاش - که دائماً مشغول طرّاحی توطئه علیه ملتها و دولتهای آزاد هستند - در صدد ضربه زدن و توطئه علیه نظام جمهوری اسلامی نباشد. این توطئه ها، حتّی بعضاً هر هفته و هر روز شکل میگیرد و به طور مستمر ادامه دارد. اما به فضل پروردگار و به خاطر همین اجتماعات، همین همدلیها، همین همبستگیها و همین آگاهیهایی که بحمداللَّه زن و مرد در کشور ما از آن برخوردارند، همه تلاش استکبار علیه جمهوری اسلامی، ضایع و باطل شده و در میدان مقابله با این ملت بزرگ، بارها و بارها بینی او به خاک مالیده شده است. مسلّماً بیش از همه عوامل در این زمینه، آگاهی مردم و حضورشان در میدانهای مهمّ اجتماعی و سیاسی نقش داشته است و شما زنان، در این مورد، تأثیر زیادی داشته اید و باز هم دارید. امروز، بحمداللَّه، در همه کشور، دانشگاه و حوزه علمیه وجود دارد و دختران جوان، در بخشهای مختلف این دو نهاد و مرکز علمی، آگاهی کسب میکنند و به علم آموزی میپردازند. تا وقتی این روحهای جوان، پرشور، دارای آگاهی، با اراده وبا محبّت، در جامعه ما بحمداللَّه فراوان است، استکبار، امریکا و دشمنان ریز و درشت این ملت، هیچ غلطی نسبت به این کشور نمیتوانند بکنند. توصیه من به خواهران و دختران عزیزم این است که معلومات و آگاهیهایتان را بیشتر کنید. مطالعه، دقّت، تحقیق، درس، ورود به مسائل مورد ابتلای روز و اهتمام به کارهای دینی، جزو وظایف حتمی و مسلّمی است که امروز زنان کشور باید مثل مردان، خود را موظّف به انجام آنها بدانند. شما هستید که فرزندان صالح میپرورید و همسران خود را برای ورود به میدانهای مثبت، تشجیع میکنید. بسیاری از زنان، شوهرانِ خودشان را بهشتی میکنند و آنها را از مشکلات دنیا و آخرت نجات میدهند. کار و تلاش زن و آگاهی و موضعگیری او، چنین ارزشی دارد. از خدای متعال میخواهیم که همه شما را مشمول لطف و فضل خود قرار دهد. از همه شما خواهران گرامی تشکّر میکنم که از راههای دور و نزدیک آمدید و این اجتماع بسیار با شکوه و پرعظمت را به وجود آوردید و نشان دادید که زن آذربایجانی، مصمّم و مؤمن و فعّال و پر تلاش و با همّت است و از آگاهی لازم برخوردار است. همه شما را تحسین میکنیم؛ برایتان از خداوند متعال، لطف و فضل روزافزون او را مسألت مینماییم و به خدایتان میسپاریم. والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته. دیدار مسئولان دستگاه های اجرایی آذربایجان غربی با رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در آخرین روز سفر به استان آذربایجان غربی، در جمع مسؤولان دستگاههای اجرایی استان، با اشاره به الطاف مستمر الهی نسبت به نظام اسلامی، خدمت بی دریغ به مردم عزیز ایران و دوری مسؤولان از دنیاطلبی را عوامل اصلی و شرط لازم تداوم لطف و عنایت پروردگار دانستند. مقام معظم رهبری با قدردانی از تلاشهای مسؤولان استان آذربایجان غربی و گرامیداشت یاد مرحوم عطایی استاندار سابق این استان به ابراز ارادت مردم این منطقه نسبت به اسلام و انقلاب و نظام اسلامی در روزهای اخیر اشاره کردند و فرمودند: برای مردمی چنین مخلص و دارای انگیزه های اسلامی هر قدر کار شود کافی نیست. حضرت آیت الله خامنه ای تشکر عملی و صمیمانه از مردم استان آذربایجان غربی را از جمله اهداف سفر به این منطقه خواندند و با اشاره به آثار مثبت روند منظم و گسترده بازسازی و سازندگی در کشور گفتند: در بازسازی به طور طبیعی قشرهای محروم در درجه اول اهتمام قرار نمی گیرند به همین دلیل هدف دوم از سفر به استان آذربایجان غربی شتاب بخشیدن به روند کمک به قشرها و مناطق محروم بوده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی برخی مشکلات استان را یادآور شدند و ابراز امیدواری کردند به موازات اقدامات دولت با برنامه ریزیهای انجام شده در این سفر و اجراء صحیح و به موقع آنها، گامی اساسی در حل این مشکلات برداشته شود. حضرت آیت الله خامنه ای لطف و عنایت بی دریغ الهی را زمینه ساز و عامل اساسی پیشرفتهای 17ساله نظام اسلامی خواندند و با اشاره به لزوم یاری جستن از خداوند به موازات توجه کامل به قوانین طبیعی و سنتهای آفرینش افزودند: استمرار هدایت، توفیق و اعانت الهی، مستلزم فراهم آوردن موجباتی است که خدمتگزاری به مردم با ایمان ،مخلص ،فداکار، هوشیار،پراستقامت و غیرتمند ایران اسلامی از جمله آنها به شمار می آید که مسؤولان کشور در هر رده، باید به آن اهتمام کامل ورزند. مقام معظم رهبری با تبیین چگونگی شکل گیری نظام اسلامی و بی اعتنایی عمده مسؤولان گذشته و حال نظام، به دنیا و دنیاطلبی فرمودند: بی رغبتی به دنیا، اسیر دام مادیات نشدن، پرهیز از تجمل و تشریفات، و قناعت و کم توقعی مسؤولان کشور، از بالاترین رده تا پائین ترین آن از دیگر عواملی است که لطف و عنایت پروردگار را همچنان شامل حال نظام اسلامی خواهد کرد و این سنت الهی است. البته هر قدر مسؤولیتها سنگین تر باشد، توجه به این مسائل نیز ضروری تر است. حضرت آیت الله خامنه ای ورع ،پرهیزکاری، تلاش بی وقفه و انجام دادن صحیح و محکم کارها را زمینه ساز توفیقات بیشتر نظام خواندند و افزودند: اگر کارها بر این منوال به پیش رود، بلاشک قدرتهای بزرگتر از "مجموعه آمریکا و هم پیمانانش " نیز نمی توانند کمترین آسیبی به ایران اسلامی وارد کنند. مقام معظم رهبری توجه به برخی قواعد طبیعی را عامل افزایش ثروت و علم در بعضی از کشورهای غربی توصیف کردند و گفتند: با وجود این، مسائلی مانند فقر برخی قشرها، سرکوب عواطف انسانی و فقدان امنیت روانی همچون موریانه این کاخهای ظاهری قدرت را از درون تهی می کند و بی تردید روزی آنها را فروخواهد ریخت. حضرت آیت الله خامنه ای با قدردانی از تلاش مسؤولان دستگاههای اجرایی ،قانون گذاری و قضایی کشور، آقای هاشمی رفسنجانی را عنصری بسیار برجسته و غنیمتی برای انقلاب و نظام خواندند و افزودند: رئیس جمهور محترم حقاً و انصافاً عمر و زندگی خود را چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، وقف اسلام کرده و در تمامی مسؤولیتهای سنگینی که تا کنون بر عهده داشته اند، منشأ خدمات بزرگ و ارزنده ای بوده اند و بی تردید بعد از پایان دوره ریاست جمهوری نیز در مسؤولیتهای بزرگ دیگری که بر عهده می گیرند، وجود ایشان برای نظام اسلامی و انقلاب و کشور بسیار نافع و ارزشمند خواهد بود. رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنین با مهم و حساس خواندن استان آذربایجان غربی، ایمان، شور و اشتیاق ،اخلاص، فعالیت،استقامت، هوشمندی و درک و فهم مردم این استان را تحسین برانگیز و موجب افتخار توصیف کردند. در این دیدار قبل از سخنان مقام معظم رهبری استاندار آذربایجان غربی با تشریح برخی دستاوردها و تلاش دستگاههای اجرایی استان بر تداوم وحدت قشرهای مختلف استان در پاسداری از ارزشهای اسلامی- انقلابی، تأکید کرد. اطلاعیه دفتر رهبر معظم انقلاب در تقدیر از مردم آذربایجان غربی در پی استقبال پرشور و تاریخی مردم غیور ارومیه و دیگر شهرهای استان آذربایجان غربی در سفر اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای به ارومیه، دفتر مقام معظم رهبری با صدور اطلاعیه ای تشکر و قدردانی معظم له را از مردم مسلمان، انقلابی و فهیم این استان اعلام کرد. متن اطلاعیه به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم در سفر چهار روزه مقام معظم رهبری به استان آذربایجان غربی، مردم مؤمن و انقلابی این استان، با استقبال پرشور و خالصانه خود، حماسه هایی پرشکوه و جاودان خلق کردند که بی تردید همچون سراجی منیر، هدایتگر نسلهای حال و آینده و نقطه عطف به یاد ماندنی در تاریخ این منطقه خواهد بود و در تاریخ ایران اسلامی نیز به عنوان جلوه ای بدیع و پرطراوت از پیوند بی بدیل ملت مسلمان با رهبری نظام اسلامی به ثبت خواهد رسید. صحنه های وصف ناپذیری که مردم مسلمان، پرشور، هوشیار و آگاه و انقلابی ارومیه و شهرهای آن استان اعم از کرد و ترک و فارس و شیعه و سنی و اقلیتهای دینی در استقبال بی نظیر خود از رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای آفریدند و شور و نشاطی که مردم دلاور و سلحشور شهرها و بخشهایی همچون خوی و مهاباد و مناطق دیگر استان آذربایجان غربی در استقبال از هیأتهای اعزامی مقام معظم رهبری ابراز نمودند: در تأملی عمیق نشان می دهد که ایمان، اخلاص و ارادت ملت سرافراز ایران به اسلام عزیز و ارزشهای اسلامی، انقلابی و رهبری گرانقدر این انقلاب خون بار، همچون حقیقتی ناب در اعماق روح و جسم مردم این سرزمین جاری است و همانند پشتوانه ای مستحکم، آینده بسیار درخشان نظام اسلامی و ملت قهرمان ایران را رقم زده و بار دیگر امید دشمنان اسلام را مبدل به یأس خواهد نمود. دفتر مقام معظم رهبری با اعلام تشکر و امتنان رهبر معظم انقلاب اسلامی از قشرهای مختلف مردم مؤمن و انقلابی استان آذربایجان غربی، خصوصا آنان که با پای پیاده، رنج فرسنگها راه را بر خود هموار نموده و در مراسم استقبال از معظم له در ارومیه شرکت کردند، تأکید می کند به یاری پروردگار و با همت مسؤولان کشوری و محلی در پرتو اجرای برنامه های پیش بینی شده، در مدت مقرر اعلام شده، چهره مناطق محروم این استان با گرایش ایجاد اشتغال و رفع محرومیتهای فوری، تغییر محسوسی خواهد نمود و مسؤولان متعهد، با بسیج امکانات برای حل مسائل و مشکلات موجود در این منطقه، از جمله بیکاری، ضمن جلب رضایت پروردگار، شایستگی خود را در خدمت به مردم قدرشناس و سربلند ایران اسلامی، بار دیگر نشان خواهند داد. ان شاءالله . دفتر مقام معظم رهبری محمدی گلپایگانی


سه شنبه ، ۱۲آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ندای ارومیه]
[مشاهده در: www.nedayeurmia.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن