واضح آرشیو وب فارسی:مطاف24: به گزارش "مطاف24"، یکی از سوالاتی که شاید این روزها برای برخی افکار عمومی مطرح شود، مربوط است به دلایل ممنوعیت مذاکره با امریکا در سایر حوزه ها؛ این دستور صریح رهبر معظم انقلاب است و طبق قانون، دولت ملزم است طبق این دستور، سیاست خارجی نظام را تنظیم کند. در همین ارتباط حمیدرضا ترقی کارشناس مسائل سیاسی در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ نیوز به برخی از سوالات در حوزه نفوذ دشمنان در دوره پسابرجام و دلایل ممنوعیت مذاکره با امریکا در سایر مسائل پاسخ داده است. چرا رهبر معظم انقلاب مذاکره با امریکا را فقط در حوزه هسته ای مشروع می دانند و سایر موارد مذاکره با امریکا را ممنوع اعلام کرده اند؟ علت اصلی این است که مذاکره در حوزه هسته ای در واقع به عنوان یک آزمون در رابطه با غرب مورد موافقت قرار گرفت تا مشخص شود غربی ها به خصوص امریکایی ها هدف شان از این مذاکرات حسن نیت است یا سوءنیت. وقتی که امریکایی ها در این مذاکرات مردود شدند و مشخص کردند که هدفشان نه تنها نابودی صنعت هسته ای است بلکه به دنبال تغییر رفتار ایران و نفوذ در حوزه ها و عرصه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی کشور هست و در واقع می خواهند با این توافق زمینه آسیب رساندن راحت تر و بهتر به جمهوری اسلامی را در آینده فراهم کنند؛ بر اساس این آزمونی که به نسبت آنها صورت گرفته دلیلی ندارد در موضوعات دیگر که اختلاف نظرهای اساسی و 180 درجه ای داریم ورود پیدا کنیم. نکته دیگر این است که مفهوم مذاکره از نظر غربی ها با انچه که ما دنبال می کنیم کاملا متفاوت است و هدف آنها از مذاکره، معامله است و طبیعی است که ما در سیاست خارجی با توجه به اصول و آرمان هایی که داریم نمی توانیم با استکبار جهانی که اهداف و نیت هایش کاملا متضاد ما است وارد معامله شویم بنابراین منع مذاکرات با امریکا در موضوعات دیگر بخاطر این است که ما اهل معامله در مسائل استراتژیک و سیاست خارجی ایدولوژیک نیستیم و امریکا هم در آزمون مذاکرات هسته ای مردود شده است. یک عده از سیاستمدارها معتقدند که چون ما با امریکا منافع مشترکی در منطقه داریم می توانیم در این حوزه وارد عمل شویم مثل بحث یمن یا عراق نظر شما چیست؟ اولا این موضوع خیلی ساده اندیشی است که ما حرفمان با امریکا در مسائل بین المللی یکی است آیا مبارزه با تروریسم که شعار هم ما هست و هم امریکا هر دو به یک منظور است؟ اگر ما که مبارزه با تروریست می کنیم عملا در واقع با امریکا که حامی اصلی تروریست در منطقه است یک دیدگاه داریم؟ آیا دفاع از حقوق بشری که ما آن را مطرح می کنیم با حقوق بشر آمریکایی ها برابر است؟ به نظر می رسد که این موضوع خیلی ساده اندیشی و کوته فکری است که بعضی ها تصور میکنند حرف ما با امریکایی ها یکی است و مفهوم حرف های ما نزدیک به همدیگر است بلکه به اعتقاد من کاملا در تضاد است و اهداف ما با امریکا حتی در مباحث منطقه ای هیچ تناسبی ندارد نمونه آن عراق است که امریکایی ها در عراق به دنبال مهار داعش هستند درحالی که ما به دنبال از بین بردن داعش هستیم. دشمنان از جمله امریکا چگونه پروژه نفوذ را در چارچوب مذاکره و دوستی و دست دادن با ایران دنبال می کنند؟ امریکایی ها چندین پروژه را از طریق اندیشکده های خودشان برای نفوذ در ایران بعد از برجام و در داخل برجام پیش بینی کردند که سعی شان بر این است که از این طریق وارد عرصه های سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی کشور شوند در عرصه اقتصادی امریکایی ها قبلا هم یک طرح نفودی را در مالزی آزمایش کردند و توانستند موجب بحران اقتصادی مالزی در دهه گذشته شوند و اینها از طریق سوق دادن سرمایه گذاران غربی و عامل خودشان به کشور سعی می کنند فرمان تحولات اقتصادی کشور را به دست بگیرند و براساس سرمایه گذاری که در کشور می کنند بتوانند در معادلات اقتصادی کشور نقشی را ایفا کنند که بتواند موثر باشد و مسیر و حرکت اقتصادی کشور را به عدم استقلال و وابستگی به غرب سوق دهد. در حوزه علمی طراحی که کردند این است که تعامل و تبادل دانشجو و استاد بین دانشگاه های غربی و ایران را سازماندهی کنند تا از طریق رفت و آمد اساتید و مسولان دانشگاه های مختلف غربی به ایران و ایران به غرب زمینه تاثیر گذاری در محیط دانشگاهی را پیدا کنند و به این شکل زمینه نفوذ در افکار را ایجاد کنند. و با رسانه هایی که در اختیار دارند به دنبال تاثیرگذاری بر باورهای مردم هستند و سعی می کنند این باورها را تغییر دهند و باورهای غربی را جایگزین آن بکنند و در عرصه های مختلف حتی محیط زیست با ابراز علاقه نسبت به حل مشکلات محیط زیستی مثل دریاچه ارومیه برنامه ریزی کردند تا از این طریق هم به وسیله شرکت ها و ان جی او های خودشان در مسیر تاثیرگذاری بر کشور استفاده کنند. بنابراین با توجه به پروژه هایی که غربی ها و امریکایی ها برای نفوذ تهیه کرده اند در همه زمینه ها ما می توانیم علائم تلاش و برنامه ریزی غرب بعد از برجام و در حین اجرای برجام را مشاهده کنیم که نیازمند به هوشیاری و بیداری مسئولان و مردم دارد. در شرایط بعد از مذاکرات چگونه باید رفتار کنیم که علاوه بر استفاده از توفیقات ناشی از مذاکره اما از عزت و استقلال و آزادی نیز صیانت شود؟ راهکارها به طور کامل از سوی مقام معظم رهبری تبیین شده است هم در حوزه اقتصاد با اقتصاد مقاومتی نفوذ غرب را بسته اند و هم در حوزه فرهنگ همانطور که معظم له تاکید کردند جلوگیری از تهاجم فرهنگی غرب و لشکرهای فرهنگی و سیاسی که غربی ها علیه نظام و کشور ما بسیج کرده اند و نقشی که صداوسیما براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری در جنگ نرم باید ایفا کند همه اینها راهکارهای کاملا مشخص و شفاف و روشنی است که در همه حوزه ها مقام معظم رهبری به مسئولین تبیین کرده اند. مهم اجرای راهبردها و رهنمودها است که می تواند نقش موثری را در بستن نفوذ غرب داشته باشد و از همه مهمتر باور مسئولان نسبت به این موضوع است اگر مسولان برای استقلال کشور اهمیتی قائل نباشند و توسعه کشور را در عدم استقلال بدانند و مسولان باور نداشته باشند که دشمنان درصدد چه اهدافی علیه نظام جمهوری اسلامی هستند و خوش باور باشند نسبت به غربی ها طبیعتا این راهبردها تحقق عینی پیدا نخواهد کرد. این مذاکرات بجز حوزه هسته ای در زمینه های دیگری هم زمینه ظهور و بروز دارد؟ قطعا اگر مردم مراقبت نکنند مقام معظم رهبری تذکر جدی نسبت به این مسائل ندهند میل دستگاه دیپلماسی و دولت برای مذاکرات پیرامون مسائل دیگر میل مشهودی است با این حال مراقبت و تذکر مجلس می تواند مانع چنین لغزش هایی از سوی دستگاه دیپلماسی شود. 222 منبع: تهران پرس
دوشنبه ، ۱۱آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مطاف24]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]