تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):غِنا از خود نفاق بر جای می گذارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826618262




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تلخـی فیلم ساختن از بیماری ها


واضح آرشیو وب فارسی:شفا آنلاین: شفا آنلاین>اجتماعی>«امید بنکدار» و «کیوان علیمحمدی» به دلیل لحن متفاوت و سبک خاص فیلمسازی شان برای علاقه مندان به سینما چهره هایی شناخته شده هستند. آنها بعد از 20 سال همکاری مشترک، ساخت دو فیلم بلند، یک سریال، چندین مستند و فیلم کوتاه، این روز ها سومین فیلم بلند خود، «ارغوان» را روی پرده دارند.به گزارش شفا آنلاین ،امید بنکدار و کیوان علیمحمدی برای علاقه مندان به سینمای مستند هم نامی آشنا هستند. در کارنامه فیلمسازی آن ها سه مستند به چشم می خورد به نام «MDMA»، «HIV» و «آسمان سیاه شب» (فیلمی درباره آلزایمر). در خلال گپ وگفت درباره فیلم ارغوان به این سه مستند، در حوزه سلامت هم پرداخته ایم. در بیشتر یادداشت هایی که در باره ارغوان نوشته شده بود به تغییر سبک فیلمسازی شما اشاره شده بود. علتش چیست؟ این تغییر در سبک فیلمسازی انتخاب خودتان بوده یا ذائقه مخاطب را در نظر گرفتید؟ امید: من فکر می کنم این سوال را زمان «شبانه روز» هم می شد از ما پرسید چون شبانه روز هم همان اندازه با «شبانه» تفاوت دارد که «ارغوان» با «شبانه روز». من فکر می کنم کسی که کار هنری می کند، الویتش این است که خودش را تکرار نکند و دست به تجربه های جدید بزند. یکی از بزرگ ترین اتفاقات در فیلم ارغوان این بود که یک نفر به اسم «علی حیدری» به تیم ما اضافه شد، ارغوان بر اساس داستان کوتاه او شکل گرفت. حضور علی باعث شد که فیلم ارغوان به نسبت دو فیلم قبلی ما خط داستانی پررنگ تری داشته باشد. ارغوان هم به اندازه خودش تجربه گرایی دارد حداقل برای ما. ساخت این نوع فیلمسازی برای ما تجربه تاز ه ای بود. چه به لحاظ شیوه کارگردانی چه به لحاظ مدل روایت و استفاده ازموسیقی کلاسیک. ما نه سعی کردیم باج بدهیم، نه سعی کردیم باج بگیریم. اگر فیلمساز با خودش صادق نباشد، هیچ باج دادن و باج گرفتنی، کارکرد درستی نخواهد داشت. کیوان: تمام فیلمسازهای معتبر جهان در مسیر کاری شان یک فیلم را ساخته اند، فقط قدم به قدم آن فیلم را کامل تر کرده اند و از آن طرف می بینیم که فیلمسازها که در طول تاریخ سینما اعتباری کسب کردند معمولا تیم ثابتی دارند که قدم به قدم آنها را همراهی می کنند و یک تجربه را کامل تر می کند. ارغوان در مسیر فیلمسازی من و امید یک مسیر کاملا منطقی بود. فقط به دلیل قصه گو بودنش فرم و ساختار خاص خودش را می طلبید چون نمی توان به تمام فیلمنامه ها یک فرم و ساختار قالبی را تحمیل کرد. هر فیلمنامه ای متناسب با نوع قصه ای که دارد فرم و ساختار خاص خودش را می طلبد ارغوان را باید شبیه ارغوان ساخت ، همان طور که شبانه را باید شبیه شبانه ساخت. درفیلم ارغوان برای بازنمایی بیمار مبتلا به « ام اس»، از پزشکان هم مشاوره گرفتید؟ امید: بله. وقتی خواستیم ارغوان را کار کنیم در همان مرحله فیلم نامه غیر از بحث مشاوره پزشکی، چند فیلم مستند که در این زمینه ساخته شده بود، دیدیم. یکی از آن فیلم ها را آقای «ارد عطارپور» کار کرده بود به اسم «پرنیان» . چقدر به حقیقت این بیماری وفادار بودید؟ کیوان: بیماری ام اس اگر درمان نشود در مراحل آخر، بیمار را تاحدودی تکیده می کند اما ما خلف وعده کردیم، زیبا ترین تصویری که از مادر داشتیم تصویر مرگ او بود. ما دوست داشتیم دختر با تصویری زیبا از مادر جدا شود و آن تصویر زیبا تا آخر عمر همراهش باشد. ارغوان را برای افراد مبتلا به این بیماری نمایش دادید؟ امید: بله، برای افراد مبتلا و فعالان و متخصصان در این زمینه نمایش دادیم . واکنش شان چطور بود؟ کیوان: معتقد بودند این بیماری به درست ترین شکل ممکن نمایش داده شده است. چون متاسفانه این بیماری تبعاتی دارد که روی زندگی شخصی بیمار و اطرافیان تاثیر می گذارد. بعضی ها معتقد بودند، اشکال این فیلم این است که آنقدر این بیماری درست نمایش داده شده که ممکن است مخاطب مبتلا به ام اس را غمگین کند. البته ارغوان فیلمی درباره بیماری ام اس نیست، ارغوان فیلمی است که آسیب های یک خانواده را بعد از مبتلا شدن یکی از اعضای خانواده به بیماری ام اس نشان می دهد. شما سه مستند در مجموعه «مستند بیست شب» ساختید، درباره آلزایمر، اعتیاد و ایدز. چرا سراغ این سوژه ها رفتید؟ امید: بعداز فیلم «شبانه» آقای «عطاپور»، تهیه کننده و کارگردان، ما را به کار دعوت کردند. مجموعه بیست شب قرار بود درشبکه چهار پخش شود. موضوعاتی انتخاب شده بود و ایشان یکسری کارگردان انتخاب کردند که ما هم در آن لیست بودیم. بین موضوعات انتخاب شده ما دو موضوع مواد مخدر و محرک و ایدز را انتخاب کردیم که به لحاظ فیلمسازی تجربه خوبی بود، اما در کل تجربه تلخی بود. به این دلیل که هر روز با آدم ها و بیمارهای مختلف برخورد می کردیم. وقتی پای صحبت هایشان می نشستیم، شریک غم و غصه هایشان می شدیم، تجربه تلخی بود ولی فیلمی بود که خیلی درس زندگی داشت. بعد از این دو فیلم آقای عطاپور پیشنهاد کرد فیلم دیگری کار کنیم که ما نپذیرفتیم. از کار کردن با آقای عطارپور خیلی لذت بردیم ولی در خلال ساخت فیلم خیلی اذیت شدیم. سوژه های دیگر هم در همین حوزه بود؟ کیوان: نه تمام موضوعات در حوزه سلامت نبود. مثلا در مورد زلزله و تخریب ساحل بود. چه شد که نظراتان تغییر کرد و فیلم سوم را هم در این مجموعه ساختید؟ کیوان: در فیلم «شبانه روز» شخصیتی داشتیم که بیماری آلزایمر داشت. چون شناختی از این موضوع نداشتیم، تصمیم گرفتیم به مرکز آلزایمر برویم و درمورد این بیماری تحقیق کنیم. بعد از دیدار، از این مرکز متوجه شدیم آلزایمر چه بیماری هولناکی است و کسی این بیماری را نمی شناسد. تصور خیلی ساده انگارانه ای از این بیماری وجود داشت، اغلب فکر می کردند آلزایمر یعنی فراموشی. درحالی که حقیقتش این نیست. وقتی از آنجمن آلزایمر بیرون آمدیم به آقای عطاپور زنگ زدیم و گفتیم ما تمایل داریم درباره آلزایمر فیلم بسازیم. ایشان استقبال کردند و نتیجه این همکاری شد فیلم «آسمان سیاه شب»، که درباره آلزایمر است. برای نوشتن فیلمنامه این سه فیلم تحقیق میدانی کردید؟ امید: تحقیقات میدانی ما شامل گپ وگفت با پزشک های متخصص در این زمینه، رفتن به مراکزی که مختص این افراد هست، دیدن بیمار ها، شرکت در جلسات استادان دانشگاه و بحث پایان نامه ها بود. ما برای این فیلم ها، مثل یک فیلم داستانی، فیلمنامه داشتیم. ? ماه برای هر کدام از این سه فیلم وقت گذاشتیم. بعد از? ماه فیلمنامه را نوشتیم. متن ها را پیاده کردیم و بعد به سناریو تبدیل کردیم. چون قرار نبود مقاله بنویسیم، پژوهش ها باید تبدیل به متن دراماتیک می شد. از خودمان چیزی نمی گفتیم، چیزی از خودمان به موضوع تحمیل نمی کردیم. حرف های آنها را در ساختاری که مد نظرمان بود، پیاده می کردیم. کاملا دکوپاژ داشتیم. به همین دلیل، پروسه فیلمبرداری و تدوین تجربه پیچیده ای نبود. سختی اش، بیشتر مرحله پژوهش و نوشتن فیلمنامه بود. بازخورد ها چطور بود؟ کیوان: این سه فیلم بار ها از شبکه ? و شبکه مستند پخش شد. این تکرار نشان می داد که در دل مجموعه بیست شب این سه فیلم مخاطب بیشتری داشته است چون ما ساختار فیلم را بر اساس تازگی که انتخاب کرده بودیم، پایه ریزی کردیم. مثلا فیلم MDMA در مورد مواد مخدر و محرک بود و مخاطب ما جوانان و نوجوانان بودند ما فیلم را طوری ساختیم که آنها را دنبال کنند. ممکن است آن نوع مونتاژ و صدا گذاری برای یک آدم 70 ساله خوشایند نباشد. در مطبوعات و جاهای دیگر هم خیلی به این سه فیلم توجه شد. وظیفه این نوع فیلم ها چیست؟ کیوان: هر کسی که کار هنری می کند باید به کاری که انجام می دهد، باور داشته باشد. ما معتقدیم کاری که می کنیم باید روی مخاطب تاثیر بگذارد. بحثم پیام و این حرف ها نیست. ما با عبارت های این شکلی مشکل داریم. من همیشه فیلمسازی را به یک سفر تشبیه می کنم. در طول سفر با یک عده همراه می شویم و تجربیات مشترکی کسب می کنیم. وقتی به نقطه نهایی می رسیم دیگر آدم قبل از سفر نیستیم، پخته تر شده ایم. رابطه فیلمساز با مخاطب هم به همین شکل است. بعضی مخاطبان با جهان فیلمساز ارتباط برقرار می کنند و با او همسفر می شوند و یک رابطه دوسویه شکل می گیرد. من اعتقاد ندارم فیلمساز یک دانای کل است و مخاطب یک موجود منفعل که هرچه فیلساز می گوید، بپذیرد. این سه فیلم، تجربه ای بود که ما با مخاطب تقسیم کردیم. اگر حتی یک نفر با هم مسیر و همراه ما شده باشد، کافی است. کاش تربیت فرهنگی ما طوری باشد که اگر حتی یک همراه داشته باشی با تمام انرژی با او همسفر شوی.سپید


دوشنبه ، ۱۱آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شفا آنلاین]
[مشاهده در: www.shafaonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن