تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):چهار چيز از خوشبختى و چهار چيز از بدبختى است: چهار چيز خوشبختى: همسر خوب، خانه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820618032




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مدیریت عمومی


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : مدیریت عمومی shahruz26th May 2009, 10:48 PMبا سلام بنده سعی میکنم در این تایپیک مباحثی پیرامون مدیریت عمومی به صورت کاربردی که در زندگی هر فردی به درد میخورد رو انجام داده و مطالبی در این باره به سمع و نظر دوستان برسانم از نظرات و سوالات و پیشنهادات شما دوستان نیز در این باره استقبال کرده و در صورت تمایل دوستان رو به همکاری در بحث فرا میخوانم shahruz27th May 2009, 04:02 PMخب science به معنای دانش در اصطلاح تخصصی به اموری گفته میشود که همان امور تخصصی - با مدرک و تحصیلات و ... گفته میشوند مانند پزشکی - مهندسی - معماری و اموری که جهت انجام انها نیاز به اموزش حالا از هر نوعش اعم از سنتی یا اکادمیک و .... میباشد اما لغت knoweledge هم به معنای دانش در معنای عام گفته میشود که به همان دانستینها و دانش های تجربی که فرد در طول زندگی و بنا به شرایط و تجربه می اموزد گفته میشود برای مثال هیچ مهندس کشاورزی واحد بیل زدن را نمیگذراند در حالیکه یک بچه کشاورز هم بیل زدن را که از اصول اولیه کشاورزی است بلد است که همان معنی عام دانش میباشد علوم در تعریفی دیگر به علوم سخت و علوم نرم تقسیم میشوند که از علم ترین علوم یعنی ریاضی در منتهی علیه علوم سخت شروع شده تا به علومی که کمتر نشانه ای از خصوصیات علمی دارند میرسد خب همانطور که گفتیم علم دارای خصوصیاتی هست که بنا به شدت و ضعف انها علوم را رده بنده میکنند که مهمترین انها تکرار پذیری - وجود فرمولهای ویژه - رویه حساب شده و علمی و ........... میباشد که علم ریاضی بارز ترین و ویژه ترین علوم میباشد که حداکثرترین خصوصیات را دارد یعنی دو دو تا در هر شرایطی چهارتا میشود و اگر هزار بار هم ضرب کنید همان میشود در حالیکه چنین تکراری در علوم دیگر کمتر جواب میدهد و بالاخره استثنائاتی به وجود میاید یا وجود فرمولهای و فرایندهای تعریف شده و ویژه که باز در علم ریاضی به حداکثر خود میرسد ولی در علمی مانند ادبیات کمتر میبینیم یا در تاریخ و ........ پس در تقسیم بندی علوم ریاضی نقطه عطف هست که سایر علوم را با توجه به اندازه و کاربرد علم ریاضی در انها رده بندی میکنند علوم سخت _____________________________________________ علوم نرم ------------------------------------------------------------------------------------------- ریاضی _ فیزیک _ شیمی _ اقتصاد _ روانشناسی _ ادبیات _ تاریخ _ علوم اجتماعی البته این تقسیم بندی کامل نبود و تنها مثالی بود برای هر چه روشن تر شدن موضوع که در ان ملاحظه مینمایید که علم ریاضی به عنوان علم ترین علوم در راس و نقطه حداکثری علوم سخت قرار دارید و فیزیک که بالاترین تاثیر ریاضیات را بعد از خود ریاضی دارد در رده بعدی و به ترتیب تا علوم اجتماعی که بسته به شرایط متغیرترین نتایج با داده های معلوم را دارد البته بازم میگم علوم اجتماعی در انتها قرار ندارد و بسیار علوم ضعیف تری از ان قرار دارند که ما بیشتر توضیح نمیدیم و فکر کنم همینقدر کافی باشه shahruz30th May 2009, 02:00 AM2- علوم خب همانطور که در مبحث شماره یک دیدید علوم تقسیم به نرم و سخت یا علوم واقعی و مجازی یا علوم علمی و علوم هنری و علوم پایه و علوم انسانی و .......... تقسیم بندی میشوند که اصلی ترین تفاوت این علوم در حد بکارگیری ریاضیات در ان است که علم ریاضی شدیدترین و علومی چون ادبیات یا تاریخ ضعیف ترین حد ان را دارا میباشند حال میگویید این موضوع چه ربطی به مهارت های زندگی دارد ؟؟؟ خب عرض میکنم زندگی و مسائل اصلی ان مخصوصا مهارتهایش که بیشتر در زمره علومی چون جامعه شناسی - روانشناسی - مدیریت و .... قرار گرفته است نیز جزئی از علوم نرم میباشد و یکی از خاص ترین و مهمترین ویژگیهای این علوم تکرارپذیر نبودن انها میباشد و از واحدی به واحد دیگر متغیر بودن ان برای مثال یک پیمانه اب را از رودخانه ای در شمال کشور یا از رود کارون یا از زاینده رود یا از هر جای دیگری بردارید و روی اجاق قرار دهید در 100 درجه خواهد جوشید و این استثنایی ندارد ولی ایا چندین نفر انسان از نژادهای مختلف و از این مناطق که نام بردم نیز دارای خصوصیات یکسانی هستند ؟ ایا همه افراد درجه عصبانی شدن - غم - شادی و .... یکسانی دارند ؟؟؟ نخیر این صفات که تشکیل دهنده مهارتهای بشریت هستند به شدت متغیر بوده و شاید کسی از مرگ 10 نفر از بستگانش نیز ناراحت نشود ولی یکنفر از زخمی شدن پای یک گربه یک هفته گریه کند پس میبینیم که علوم انسانی شدیدا تحت تاثیر مسائلی فرمول نشدنی هستند پس باید دارای مهارت بسیار بالایی باشیم تا بتوانیم انها را درک و تبیین کنیم همان چیزی که علم روانشناسی برای ان بوجود امده است یعنی درک رفتار و فرایندهای روانی در راستای چهار هدف مشاهده - توصیف - پیش بینی و کنترل مسائل انسانی این مهارتها بین رشته ای و تشکیل شده از علوم زیادی است که بنده به مرور انها را عنوان خواهم کرد shahruz3rd June 2009, 01:21 AM3- تفاوت منابع این مبحث رو اگر نیازی بود بیشتر توضیح میدهم انهم منابع فعال و غیرفعال در هر کاری هست که انسان به عنوان تنها عامل فعال دارای مزایا و معایبی میباشد که از مهمترین مزایایی او توانا بالا بردن مهارت میباشد در حالیکه چهار عامل دیگر با وجود مزایای زیاد دارای چنین خصوصیتی نیستند و حداکثر در حد توان اسمی خود کار کرده و اغلب زیر ان نیز میباشند و این تنها انسان است که میتواند مهارتهای خویش در نتیجه عملکردش را افزایش دهد که این نیز با اموزش مهارتهای زندگی و سایر مهارتهای لازم میباشد البته بنده به موقع و در مباحث نیازها و انگیزش و .... این مبحث را هم توضیح میدهم ولی در جواب این سوال خاص شما باید عرض کنم طبق نظر دانشمندان مدیریت افراد با چیزی حدود 20 تا 30 درصد از تواناییهای خود کار میکنند و مدیری موفق است که بتواند این فعالیت را به چیزی حدود 70 تا 90 درصد برساند اما باید اینجا ذکر شود که بشر دارای محدودیت افزایش توانایی نیست در این زمینه توجه شما را جلب میکنم به 5 ام مدیریتی که عبارتند از (پول - ماشین الات - مواد - روشها - نیروی انسانی) این 5 ام ابزارالات فعالیت های بشری هستند که در کنار هم کار میکنند تا رسیدن به اهداف محقق شود و اما تفاوت این 5 گزینه در این است که 4 گزینه اول را غیر فعال گویند و گزینه اخر یا نیروی انسانی را فعال و حالا تفاوت در چیست ؟؟؟ هر کدام از اینها دارای خصوصیات مثبت و منفی هستند برای مثال گزینه های غیر فعال دارای مزایایی چون روند کار یکنواخت هستند یعنی خستگی ندارند یا بازده برابری دارند برای مثال دو اسکناس 1000 تومانی یک ارزش را دارند ولی هیچ دو نیروی کاری برابر نیستند و معایبی چون نبود احساسات نبود توانایی فعالیت توسط خود و ..... و اما نیروی انسانی بله نیروی انسانی یا تنها نیروی فعال یک سیستم که دارای مزایا و معایب مهمتری هستند و در کل مهمترین منبع یک سیستم نامیده میشوند از جمله معایب این نیرو میتوان به تفاوت زیاد در بازده - خستگی - احتمال حرکت در مسیر منفی (مثلا یک کارگر میتواند در صورت عصبانیت به سازمان اسیب برساند ولی هیچ ماشینی در سازمان چنین کاری نمیکند) و .... اشاره کرد ولی در میان مزایای این نیرو مهمترین انها همانا نا محدود بودن بازده میباشد یعنی تا کنون هیچ حد نهایتی برای بازده یک بشر در نظر گرفته نشده است برای مثال یک روز یک دونده رکورد 10 ثانیه را میزند یک روز دیگری 9.5 یک روز 9 و .... یا یک کارگر میتواند در یک ساعت 100 قطعه تولید کند در حالیکه با افزایش انگیزش شاید بتواند 150 قطعه تولید کند و بیشتر و مبحث رکورد زنی نیز از همین خصوصیت بشر به وجود امده است یعنی بشر میتواند همیشه توانایی خویش را افزایش دهد اما منابع غیر فعال چنین نیستند برای مثال شما به هیچ وجه نمی توانید با 1000 تومان به اندازه 1100 تومان خرید کنید یا هیچ ماشینی با بازده حداکثر 50 قطعه در روز نمی تواند به بازده 51 قطعه برسد یا هیچ خودرو سمندی نمی تواند به سرعت 300 کیلومتر برسد و .......... پس بشر میتواند توانایی خویش را تا بی نهایت افزایش دهد تخصص گرایی یا همین تعدد رشته ها یکی از زمینه های بسیار مهم افزایش توانایی است ادام اسمیت در کارخانه سنجاق سازی ملاحظه کرد که 18 کارگر وقتی که هر کدام به تنهایی نسبت به تمامی امور ساخت سنجاق از جمله کوبیدن اهن - بریدن مفتول - گرد کردن - تیز کردن - جوش زدن - و ..... میپردازند حداکثر نفری 10-11 سنجاق میسازند که بازده روزانه 200 سنجاق را میداد ولی وقتی هر کدام از این افراد در رشته ای خاص فعالیت نمودند و مثلا یکی اهن را کوبید یکی مفتول کرد یکی تیز کرد و ..... با افزایش مهارت و بالا رفتن تخصص توانستند بازده نفری 10 سنجاق را به نفری چیزی حدود 2000 سنجاق برسانند که همان کارخانه توانست از تولید 200 سنجاق در روز به 40000 سنجاق در روز برسد و این بود بنیان تقسیم کار و علم مدیریت اگر قرار بود هر کس صبح بیدار شود گندم ارد کند نان بپزد شیر بدوشد پنیر بسازد سفره بچیند و صبحانه بخورد دوچرخه یا ماشین مونتاژ کند خودش رانندگی کند و به مزرعه برود خودش بیل بزند و خودش با گوسفندش کود تولید کند خودش بکارد و خودش چاه بزند و خودش ابیاری کند و خودش کارخانه برق بزند و خودش ......... بشر امروز هنوز در 2000 سال قبل بود و هیچ مهارت او افزایش نیافته بود shahruz8th June 2009, 12:35 AMخب چند پست قبلی من مقدمه اغاز بحث بودند یعنی تبیین علوم و تفاوتهای انها و دسته بندی منابع از جمله منابع انسانی و بالطبع ان ارائه خصوصیات این منابع و لزوم اموزش و یادگیری مهارتهای زندگی و .......... و کل از این مباحث فهمیدیم که انسان حد نهایت ندارد یعنی مثل ماشین نیست که یک عدد حداکثر سرعت یا قدرت داشته باشد که نتواند از ان بیشتر برود یا حتی به ان نیز نرسد بلکه انسان همیشه میتواند با افزایش مهارتهایش به این حد خود بیفزاید پس باید با اموزش علوم مورد نیاز اعم از سخت و نرم این مهارتها را افزایش دهیم در مطالب بعدی به مرور این مهارتها و موارد مربوطه را که قدیما لیست بعضیهاشو گفته بودم رو ارائه خواهم کرد البته ایندفعه سعی میکنم ترتیبی و از روی نظم باشه و اگر دوستان نیز ابهامی داشتند یا در ارتباط با مسائل گفته نیاز به کمک داشتند عنوان نمایند تا در تایپیک بحث و گفتگو نماییم سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 371]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن