واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: گروه معارف- رقیه عطاء الهی - « من درباره علوم انسانی گلایه ای از مجموعه های دانشگاهی کردم - بارها، این اواخر هم همین جور - ما علوم انسانی مان بر مبادی و مبانی متعارض با مبانی قرآنی و اسلامی بنا شده است.علوم انسانی غرب مبتنی بر جهان بینی دیگری است؛ مبتنی بر فهم دیگری از عالم آفرینش است و غالباً مبتنی بر نگاه مادی است. در حالی که ریشه و پایه و اساس علوم انسانی را در قرآن باید پیدا کرد.»؛ این جملات بخش هایی از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از بانوان قرآن پژوه کشور در مورخ 28/7/1388 است. البته تأکید ایشان بر مسأله تحول علوم انسانی با رجوع به منابع دینی به این دیدار محدود نمی شود، بلکه امام خامنه ای در مواضع مختلف بر این مهم تصریح و تأکید دارند، از این رو، در گفت وگویی با کارشناسان حوزوی و دانشگاهی این موضوع را بررسی کرده ایم که گزیده آن هم اینک پیش روی شماست. حجت الاسلام والمسلمین سیدرضا مؤدب، مدیر گروه قرآن و حدیث دانشگاه قم درباره ظرفیت منابع دینی برای تولید علوم انسانی اسلامی می گوید: همان طور که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کرده اند، تحول علوم انسانی باید بر اساس منابع دینی باشد، یعنی از قرآن و روایات و سیره معصومان(ع) استخراج شود، زیرا آن ها بالاترین انسان های رشد یافته بودند و روش و سبک و سیاق آن ها که مورد تأکید قرآن نیز هست انسان را به کمال معنوی می رساند. وی ابراز می کند: اگر علوم انسانی بخواهد تحولی در زندگی بشر به سوی مقصد کمال و تقرب الهی داشته باشد، تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی ارزشمند و شایسته است، زیرا در اغلب مؤسساتی که این علوم تدریس می شود ایده ها و مبانی از مکاتب غیردینی یعنی غربی گرفته شده، در حالی که تأکید رهبری بر این است که تحول علوم باید با رجوع به قرآن و حدیث انجام شود که البته این مهم به مطالعات گسترده نیاز دارد. به گفته این قرآن پژوه، تحول علوم انسانی می تواند نسبت به همه زیرمجموعه ها و ریزمجموعه های علوم رخ دهد، یعنی در تمامی علومی که به قسمتی از زندگی بشر باز می گردد مانند ارتباط با طبیعت، خدا، خود و دیگران، حتی نوع عبادت و معاملات و ... که همگی امکان استخراج از منابع دینی را دارند به شرط آنکه گروه های متخصص میان رشته ای از حوزه آن علوم و نیز قرآن و حدیث شکل گرفته و مطالعات مفصلی انجام شود. حجت الاسلام مؤدب با بیان اینکه برای تحول علوم انسانی و تولید علوم اسلامی هنوز راه بسیاری در پیش است، تأکید می کند: این فرایند به اندازه ای اهمیت دارد که آیت ا... جوادی آملی فرمودند: به اندازه دفاع مقدس نیرو لازم دارد! بنابراین، امروز هم تمام علما و فعالان علمی باید این کوشش را انجام دهند، زیرا قرآن و منابع دینی ما در همه رشته های علوم انسانی حرف برای گفتن دارند. در علوم انسانی اسلامی محور خداست نه اومانیسم! دکتر منصور پهلوان، عضو هیأت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران نیز درباره ظرفیت منابع دینی در اسلام برای استخراج علوم انسانی و تولید علوم اسلامی می گوید: قرآن و احادیثِ اهل بیت (ع) منبع بسیار خوبی برای شناخت علوم انسانی هستند بویژه خطاب هایی که درباره انسان بیان شده است. باید توجه داشت علوم انسانیِ کنونی و رایج ملهم از اومانیسم است، اما در قرآن و حدیث محور خداوند است که انسان باید مطابق خواست او در زندگی حرکت دهد. وی اظهار می کند: در مکاتب بشری به جایگاه واقعی انسان توجه نمی شود، اما اسلام به این مطلب توجه دارد که انسان از کجا آمده؟ برای چه زندگی می کند؟ به کجا می خواهد برود و هدف او از زندگی چیست؟ بنابراین، علوم انسانی از افق بالاتری در قرآن و حدیث برخوردار است. برای مثال مسأله ای مانند حقوق بشر در ارتباط با فلسفه خلقت، معنای حقیقی می یابد. به گفته دکتر پهلوان، مکاتب بشری در خلأ، حقوق بشر را مطرح می کنند، در حالی که حق در برابر تکلیف است و اگر در رابطه با خدا باشد معنا می یابد، اما اگر جنبه الهی آن مطرح نباشد، این حقوق سلاحی برای ظلم است، پس باید بدانیم این حق چگونه و تحت چه شرایطی محقق شده است. باید توجه داشت حقوق بشر در ارتباط با مکاتب الهی معنا می یابد، اما اگر درباره آفرینش، معاد و سرانجام انسان اطلاعی نداشته باشیم ممکن است مانند برخی مکاتب بشری دچار انحراف و به لذایذ و غرایز محدود شویم. عضو هیأت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران با تأکید بر لزوم استخراج علوم انسانی از قرآن و حدیث تصریح می کند: اگر بخواهیم تهی از ایدئولوژی و مبانی فکری فلسفی، علوم انسانی را مطرح کنیم به نابسامانی هایی دچار می شویم که امروز غرب به آن مبتلاست. این در حالی است که در قرآن و حدیث و نگاه اسلام، علوم انسانی در جایگاه خود و روابط چهارگانه او با خدا، خود، طبیعت و دیگران بررسی می شود، از این رو علوم انسانیِ الهی ناظر بر همه این روابط و فلسفه خلقت است و بدون این حقایق دچار نقصان می شود! وی در پاسخ به این پرسش که آیا علوم انسانی اسلامی می تواند آتش تنازعاتی را که علوم انسانی غربی زمینه ساز آن ها شده است خاموش کند، بیان می کند: اگر کشوری تنها منافع خود را در نظر داشته باشد با نگاه انحصارگرایانه، دیگر کشورها را در مسیر اهداف و منافع خود نابود می کند، این در حالی است که در نگاه قرآن و حدیث انسان ها همه مخلوق خداوند هستند و باید از نعمات الهی متنعم باشند. پهلوان یادآور می شود: امروز ابرقدرت ها به اسم علوم انسانی و به بهانه حقوق بشر به کشورهای ضعیف حمله کرده و بر منابع آن ها چنگ می اندازند و این آشوبی که امروز بر دنیا حاکم شده برای فروش تسلیحات نظامی آن هاست، در حالی که باید هر مکتبی در چارچوب اهداف خلقت و با این نگاه که همه مخلوق خدایند و با هدفی واحد خلق شده اند، نسبت به استفاده از منابع عمل کند و این همان چیزی است که علوم انسانی اسلامی عرضه می کند. باید بدانیم منظور از اسلامی سازی علوم چیست؟! محمدعلی آذرشب، عضو کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایرانِ شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در پاسخ به این پرسش که آیا بحث از تحول به معنای کنار گذاشتن همه آن چیزی است که غرب به آن دست یافته یا معنای دیگری دارد، می گوید: این تعبیر اشتباه ممکن است به دلیل عملکرد داعیه داران اسلامی سازی علوم انسانی باشد، این ها باید بیان کنند منظور از اسلامی کردن علوم انسانی چیست؟ اما دیده می شود برای مثال کسانی که می خواهند باستان شناسی را اسلامی کنند به قرآن رجوع کرده و داستان های آن را مطرح می کنند بعد می گویند باستان شناسی اسلامی شد! وی می افزاید: یا در روان شناسی چند آیه و حدیث را با آنچه در قالب علم در اختیار داریم مخلوط کرده و بعد دم از اسلامی سازی علوم می زنند، که این اصلا صحیح نیست؛ بلکه ما باید در معنای اسلامی سازی این علوم تفکر کنیم و دریابیم محور اسلام فطرت انسانی است همان طور که خداوند در آیه 30 سوره مبارکه روم می فرماید: «پس روى خود را با گرایش تمام به حق به سوى این دین کن با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است.» آذرشب با بیان اینکه اسلام دین فطرت است، تأکید می کند: از این جهت اسلام غیرقابل تغییر است، اما به نظر می رسد جز علامه طباطبایی و شهید مطهری، کسی روی فطرت کار مهمی نکرده است، در حالی که بررسی سرشت و طبیعت بشر کار آسانی است و هر چه علوم انسانی به این گونه بررسی های فطری نزدیک تر شود، اسلامی تر می شود نه اینکه شماری آیه و حدیث را به آنها بیفزاییم. این فرآیند به مطالعات دقیق سرشت انسان ها نیاز دارد و به نظر می رسد از مقدمات مهم مطالعات علوم انسانی، فطرت شناسی است و وقتی فطرت شناخته شد، هر چه علوم انسانی به این فطرت نزدیک تر شود، به همان میزان اسلامی می شود.
شنبه ، ۹آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]