واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: در کشورهای دموکراتیک و مترقی به طریق علمی و عملی و با گذران تجارب فراوان، نظام های مالیاتی و بیمه ای بصورت سهل، آسان، سریع و روان طراحی شده و اجرا می شود که همین امر باعث رضایتمندی مردم می گردد. متاسفانه در کشور ما چه قبل و چه بعد از انقلاب نظام های مالیاتی و بیمه ای هر روز پیچیده تر، مشکل تر، ناعادلانه تر و در نهایت موجب نارضایتی عمومی می گردد. برای اثبات این ادعا پیشنهاد می شود در قالب یک نظرسنجی علمی و نمونه گیری آماری در سطح کشور اقدامی انجام شود تا به جرات به مسئولین محترم ثابت گردد که نظامات بیمه ای و مالیاتی هم ناعادلانه است و هم موجب نارضایتی اکثریت ملت. اگر بخواهیم در مورد سایر نظامات اداری، اجرایی، قضایی و انتظامی کشور هم تجزیه و تحلیل و نظرسنجی علمی بنماییم به احتمال زیاد به همین نتایج می رسیم، ولی فعلا در این مجال تنها قصد تحلیل و بازبینی نظامات بیمه ای و مالیاتی را داریم. آرزومندیم روزی برسد که مسئولین مملکت با الگوگیری از کشورهای پیشرفته در جهت افزایش رضایت عمومی و سرعت و سهولت انجام امور به طور جد همت گمارند. در حال حاضر اگر از افراد معمولی کوچه و بازار هم بپرسیم که چگونه و چه مقدار مالیات و بیمه می پردازند خواهید دید که هر یک از شهروندان یک سخنرانی مفصل و درد دل طولانی از نحوه پرداخت و میزان بیمه و مالیات دارند. امروز متاسفانه با آنکه در کشور ما بسیاری از بخش های اداری مکانیزه شده ولی متاسفانه هنوز کاغذبازی و بوروکراسی کُشنده و طولانی در نظامات اجرایی کشور از جمله در دارایی، تامین اجتماعی، خدمات کشوری و امثال آن وجود دارد. مثلا در نظام مالیاتی کشور همواره دانه درشت ها از تمام امکانات پولی و رابطه ای استفاده می کنند و از دادن مالیات فرار می نمایند اما کارمندان و اقشار ضعیف و متوسط جامعه اجباراً تا آخرین ریال بیمه و مالیات خود را می پردازند و حق هیچ گونه اظهارنظر و دخالتی را هم در این موضوعات ندارند. یا مثلا قانون مضحک و خنده دار و غیرقانونی علی الراس که در نظام مالیاتی حاکمیت مطلق دارد و از آن بدتر دادگاه های محل اعتراض مودی است که یا هیچ تاثیری در دادخواهی ندارند و یا به نفع دولت و به ضرر ملت رای صادر می کنند. در مثال دیگر داستان غم انگیز، نظام مالیات غیرمستقیم(ارزش افزوده) است که نه علمی است و نه راضی کننده و نه عادلانه و در یک زنجیره باطل موجب افزایش قیمت ها و گرانی کالا هم می شود. مثال دیگر در نظام غلط مالیاتی کشور همین دفاتر پلمب شده است که خروارها کاغذ از چوب درختان جنگل تهیه می شود و به زور و اجبار مودیان را مجبور به خرید این دفاتر می کنند و با همه زحمتی که در تحریر این دفاتر انجام می شود در آخر مودی توسط ممیز مالیاتی مورد اتهام و سوءظن قرار می گیرد و علی الراس می شود. اگر بخواهیم از عیب و ایرادهای نظام کهنه و ارتجاعی مالیاتی در کشور سخن بگوییم مثنوی هفتاد من کاغذ شود. فقط می توانیم بگوییم در این نظام ناعادلانه و ناراضی تراش تنها برنده دولت است که مثلا با افتخار اعلام می کند امسال چند درصد از بخش درآمدهای کشور از بابت مالیات افزایش یافته، حالا اگر بپرسیم به چه قیمت؟ و به قیمت چه خون دلی و چه ورشکستگی ها؟ خدا عالم است! بهتر است از بحث نظام مالیاتی بگذریم و در این مختصر اشاره ای هم به بعضی از خرابی های موجود در نظام بیمه ای کشور بکنیم. در نظام بیمه ای کشور مبلغی به اجبار برای 30 سال از حقوق و درآمد مستخدم دولت و کارگر جماعت کسر می گردد که در دو جهت باید صرف خدمت به بیمه شونده شود. اول در بخش بهداشت و درمان و سلامت، دوم در بخش مستمری بازنشستگی. اما اگر در یک همه پرسی از مردم بپرسند که آیا از نحوه کسر مبلغ بیمه از حقوق و یا نحوه و میزان و کیفیت سرویس دهی و خدمات رسانی بیمه ها راضی هستند بطور قطع اکثر مردم اعلام نارضایتی می کنند. چرا؟ از باب مثال اولین سرویس و خدمات بیمه ها در بخش بهداشت و درمان این است که اولاً در بخش بهداشت که از درمان هم مهمتر است اصلاً بیمه هیچ خدمتی به مردم نمی کند و در بخش درمان با توجه به کمبود امکانات فراوان دستگاه های بیمه گر تنها به میزان متوسط 30 درصد از هزینه های درمان آن هم برای تقریباً 10 درصد از جمعیت بیمه شونده خدمات رسانی درمانی انجام می گیرد و این در حالی است که سازمان های تامین اجتماعی و خدمات کشوری و امثال آن از پول کارمند و کارگر در طول 30 سال خدمت ایشان پولدار و پولدارتر می شوند و انباشت سرمایه می نمایند اما از سوی دیگر سرمایه گذاری این نهادهای بیمه ای از پول مردم متاسفانه به دلیل ساختار کهنه مدیریت دولتی اکثراً زیان ده و خسارت بار است. یک مثال ساده دیگر نشان می دهد که چقدر نظام بیمه ای کشور غلط عمل می کند و چقدر مردم در این رابطه ضرر می بینند. مثلاً اگر هر یک از شهروندان اعم از کارمند یا کارگر، چه در بخش دولتی و چه خصوصی در طول 30 سال ذره ذره از درآمد خود را طلا و دلار بخرد و یا در سپرده بلند مدت بانک بگذارد و یا در بیمه های عمر سرمایه گذاری کند، خواهیم دید که هر ایرانی پس از 30 سال پس انداز، یک میلیاردر است که با این سرمایه می تواند مایحتاج زندگی خود و فرزندانش را از جوانی تا سالمندی تامین نماید در حالی که در نظامات بیمه ای کشور در آخر کار هر بیمه شونده به 10 درصد خدمات مطلوب هم نمی رسد و تازه در آخر کار این دستگاه های بیمه گر هستند که همواره خود را از مردم و دولت طلبکار می دانند و مردم و دولت را بدهکار! * نماینده مجلس ششم
شنبه ، ۹آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]