واضح آرشیو وب فارسی:کاپ: مهاجم تیم پرسپولیس گفت:کم مانده بود استقلال لوکا ماریچ را هم به زمین بفرستد! به گزارش کاپ و به نقل از سایت مهدی طارمی،در روزی که همه تلاش می کردند دربی پایتخت به یاد کاپیتان فقید سرخپوشان در کمال آرامش و به دور از تنش و حاشیه برگزار شود، می شود گفت بازی زیبایی را شاهد بودیم و همه هم یاد هادی نوروزی و ناصر حجازی را گرامی داشتند. تساوی دراماتیک سرخپوشان باعث گفت و گوی ما با مهدی طارمی شد: *از مصدومیتت شروع کنیم.وقتی شب قبل از بازی خبر آمد که مصدوم شده ای کسی جدی نگرفت و تصور می شد برای فریب تیم رقیب است . نمی دانم چه مشکلی بود.بحث شب قبل از بازی نبود و دو روز این مشکل را داشتم. درد شدیدی را زیر زانوی چپم حس می کردم و حتی ممکن بود نتوانم بازی کنم.میثم علیپور و کادر پزشکی ما با چندین دکتر متخصص و فوق تخصص هم مشورت کردند اما جالب اینجاست که کسی علت این مصدومیت را هم نمی داند. *چه شد که بازی کردی؟ ۶ تا آمپول بیحسی زدم. *(با تعجب) شش آمپول؟ بله.آمپول هایی که در اتاق عمل تزریق می شوند و با پای بیحس به میدان رفتم.زمانی که تیم ابتدای بازی گرم می کرد من اصلا گرم نکردم.فکر می کردم با اسپری بیحسی بتوانم بازی کنم اما دیدم درد پایم کم نمی شود و ناچار شدم آمپول بزنم.شش تا آمپول بیحسی تزریق کردم تا بتوانم به تیمم کمک کنم.دو روز تمام با درد تمرین و نرم دویدن انجام می دادم. از دقیقه ۷۰ پایم گرفته بود اما تا آخر سعی کردم دوام بیارم. *کمتر کسی خبر داشت با چنین شرایطی به میدان رفته ای. همبازیانم می دانستند و کادر فنی هم خبر داشت.قرار نبود خبر رسانه ای شود. *یک نود دقیقه دردناک.از بازی بگو. به نظرم همه چیز مشخص است.ما خیلی برتر بودیم. شما صحنه های عملکرد دو گلر را بررسی کنید.سوشا مشکل خاصی نداشت و اکثر اوقات بیکار بود اما رحمتی ستاره بازی بود.اگر توپ امید عالیشاه گل می شد می توانستیم با تفاضل خوبی آنها را ببریم اما در سه صحنه اصلی دو توپ امید و یک توپ احمد می توانست گل شود.واقعا رحمتی روز خوبی داشت. *یک صحنه هم رحمتی آمد به تو بعد از اعتراضت به داور یک حرفی زد. چیز خاصی نبود. گفت مهدی جو را به هم نریز. *چیزی نمانده بود پیش بینی تو در مورد گلزنی احمد نوراللهی درست از آب دربیاید. (با خنده) آره. دیدی؟ حیف شد. اگر توپ را جلو انداخته بود یا گل می شد یا دفاع استقلال پنالتی می داد.احمد هم مچ پایش درد داشت و امیدوارم مشکلی نداشته باشد. *مجید صالح مربی استقلال گفته بیرون مستطیل سبز برخی می خواستند بازی مساوی شود. من برای همه استقلالی ها احترام زیادی قائلم و نمی دانم آقای صالح از چه چیزی حرف می زند و از بیرون مستطیل سبز هم خبر ندارم اما درون مستطیل سبز باید ما می بردیم.همه دیدند استقلال تا گل زد رفت در لاک دفاعی و هر چه دفاع داشتند وارد بازی کردند. چگونه می شود تصور کرد بیرون مستطیل سبز این مسائل که نمی دانم اصلا منظورشان چه بوده وجود داشته و اصلا نمی خواهم به آن فکر کنم چون همه مردم همه چیز را دیده اند.جا دارد از همراهی استقلالی ها در مورد بزرگداشت هادی نوروزی در این بازی تشکر ویژه ای نمایم.امروز واقعا جای هادی خالی بود. *تعویض های استقلال را در جهت حفظ نتیجه و دفاعی شدن دیدی؟استقلالی ها می گفتند می خواستند با این تعویض ها به گل های بیشتر برسند اما تیم ناخودآگاه عقب کشیده. نمی دانم چه بگویم.چیزی که من دیدم هرچه دفاع روی نیمکت بودند را وارد زمین کردند.کم مانده بود لوکا ماریچ ما را هم به زمین بفرستند(خنده) فارغ از شوخی و با احترام به استقلالی ها باید تاکید کنم ما تیم برتر میدان بودیم. *اینکه می گویند داور یک دقیقه مازاد بر وقت های اضافه اعلام شده گرفت را قبول دارید؟ من متوجه نمی شوم.حالا بماند که مهدی رحمتی مصدوم شد و باید این وقت محاسبه می شد اما اصلا تصور کنید داور یک دقیقه اضافه گرفته.یعنی حریف فقط تا دقیقه ۹۴ برنامه داشت و برای آن یک دقیقه برنامه نداشتند؟ اینها به نظرم دلیل خوبی نیست و ما قبل از دقیقه ۹۵ باید به گل می رسیدیم. *برنامه برانکو برای تو چه بود؟ چون مصدوم بودم از من خواسته بود وارد نبردهای سنگین نشوم و از آنجایی که دفاع استقلال با من یارگیری می کرد باید فضا سازی برای دیگر همبازیانم انجام می دادم و هر گاه هم صاحب توپ می شدم نباید خیلی با توپ کار می کردم تا باعث خطا و مصدومیت شود.هر چند گرفتن به ضربات ایستگاهی هم توجه داشتم. *پس به همین دلیل کمتر در شلوغی های جلو دروازه بودی. محوطه جریمه استقلال اینقدر شلوغ بود می ترسیدم زیر دست و پا له شوم.(خنده) بله.زیاد وارد درگیریها نمی شدم. *یک استارت خوب نیمه اول زدی که متوقف شدی و داور خطا نگرفت. در دو مرحله روی من خطا شد اما نمی دانم چرا داور خطا نگرفت. *فکر می کردی بتوانید گل مساوی را به ثمر برسانید؟ دقایقی که یکسره فشار می آوردیم می گفتم راحت می بریم.خیلی امیدوار بودم. *روی گل هم که تاثیر داشتی. توپی که کمال فرستاد را با سر به آقا محسن رساندم و او توپ را به خودم پاس داد. چرخیدم که ضربه بزنم اما پای مصدومم پای تکیه گاهم بود و نمی توانستم با تعادل کامل ضربه بزنم و توپ بلوکه شد که در ریباند رامین ضربه زد و خدا را شکر جری گل زد تا شرمنده هواداران نشویم. *سئوال آخر.با توجه به مصدومیتت به بازی بعدی می رسی؟ نمی دانم. الان که چند ساعت بعد از بازی است همچنان پایم بیحس است.باید ببینم وضعیت پایم چگونه است و تا فردا چه می شود.
جمعه ، ۸آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کاپ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]